مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید، از خانهها کوچ میکردید، در بیابانها سرگردان میشدید و بر کردارتان اشک میریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه میزدید، سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها میکردید و هر کدام از شما تنها به کار خود میپرداختید و به دیگری توجّهی نداشتید. افسوس! آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کردید
تحقّق پیشگوییهای نهجالبلاغه
حضرت امام علی(ع) جایگاه ممتازی در میان صحابه رسول خدا(ص) داشتند و بنابر شرایط خاصّی که در مدّت حکومت خویش به دست آوردند، پرده از اخبار غیبی متعدّدی برداشته و رازگشایی نمودند. امام علی(ع) داناترین صحابه به امور غیبی بودند. حضرت علی(ع) فرمودند:
«مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید، از خانهها کوچ میکردید، در بیابانها سرگردان میشدید و بر کردارتان اشک میریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه میزدید، سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها میکردید و هر کدام از شما تنها به کار خود میپرداختید و به دیگری توجّهی نداشتید. افسوس! آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کردید و از آنچه شما را ترساندند، ایمن گشتید! گویا عقل از سرتان پریده و کارهای شما آشفته شده است.»۱
روزی آن حضرت در «کوفه» میفرمودند:
«اگر بخواهم، میتوانم تا قیامت نام سیصدنفر(به بالاتر) تبلیغ کننده و فرماندهشان را بگویم.»۲
همچنین ایشان ضمن خطبهای فرمودند:
«ای مردم! پیش از آنکه مرا نیابید، آنچه میخواهید از من بپرسید. به خدا قسم! از من نخواهید پرسید از گروهی که صد نفر را گمراه نمودهاند و صد نفر را هدایت کردهاند، مگر اینکه تبلیغکننده آنها و رهبرشان را تا روز قیامت برایتان معرفی میکنم.»۳
و نیز فرمودند:
«ای مردم! پیش از آنکه مرا نیابید، آنچه میخواهید از من بپرسید، که من راههای آسمان را بهتر از راههای زمین میشناسم. بپرسید قبل از آنکه فتنهها چونان شتری بیصاحب حرکت کند و مهار خود را پایمال نماید و مردم را بکوبد و بیازارد و عقلها را سرگردان کند.»۴
باز در «نهجالبلاغه نسخه صبحی صالح» آمده است:
«قبل از اینکه مرا از دست بدهید، بپرسید. قسم به آنکه جانم به دست اوست! از هرآنچه میان شما تا قیامت هست یا هر گروهی که صد تن را هدایت یا گمراه میکند، شما را با خبر میکنم. همچنین از تبلیغاتچی، فرمانده، راننده، مسیر عبور و باراندازشان و نیز اینکه کدامیک کشته شده و کدامیک به مرگ طبیعی میمیرند.»۵
و نیز این روایت که فرمودند:
«من بودم که ریشه فتنه را کندم. اگر من نبودم کسی با اهل جمل، اهل صفّین و اهل نهروان قتال نمیکرد. (هرچه میخواهید) از من بپرسید قبل از آنکه مرا نیابید، قبل از آنکه بمیرم یا کشته شوم. شقیترین امّت، محبوس نمیشود تا اینکه (محاسن مرا) به خون خضاب نماید. قسم به خدایی که حبّه را میشکافد و جنبندگان را میآفریند! راجع به گروهی که صد (نفر) را گمراه یا هدایت کند، از من نمیپرسید؛ مگر اینکه شما را از راننده و سرلشکر و خواننده آن خبر میدهم.»۶
بر اساس این مقدّمات، نگاهی گذرا و اجمالی به برخی از پیشگوییهای محقّق شده «نهجالبلاغه» میاندازیم. علاقهمندان جهت مطالعه بیشتر میتوانند به کتاب «علامات المهدی المنتظر(ع) فی خطب الامام علی(ع) و رسائله و احادیثه» نوشته استاد مهدی حمد فتلاوی و نیز کتاب «مجموعهای از اخبار غیبی یا پیشگوییهای امام علی(ع)» نوشته دکتر محمّدجعفر واصف مراجعه نمایند. به نمونههایی از این پیشگوییها اشاره میکنیم:
حوادث و فتنه های پیش روی
در برخی مناطق
الف. آینده بصره
«بصره» شهری که همیشه کانون فتنهها و آشوبها بوده است. امام(ع) درباره آینده این شهر در خطبه ۱۳ نهجالبلاغه فرمودند:
«سپاه زن بودید و از چهارپا پیروی نمودید! بانگ کرد و پاسخ گفتید. پی شد و گریختید. خوی شما پست است و پیمانتان دستخوش شکست. دوروییاتان شعار است و آبتان تلخ و ناگوار. آنکه میان شما به سر برد، به کیفر گناهش گرفتار و آنکه شما را ترک گوید، مشمول آمرزش پروردگار. گویی مسجد شما چون سینه کشتی است. به امر خدا زیر و زبر آن در عذاب است و هر که در آن است غرقه در آب. [و در روایتی است که]: به خدا سوگند! شهر شما غرقه آب شود؛ گویی مسجد آن را مینگرم، چون سینه کشتی از آب برون مانده، یا شتر مرغی بر سینه به زمین خفته. [و در روایتی:] چون سینه مرغی در میان موج دریایی. [و در روایتی دیگر:] خاک شهر شما گندهترین خاک است و زمین آن مغاک. نزدیکترین به آب و دورترین شهرها به آسمان و نه دهم شرّ و فساد نهفته در آن. آنکه درون شهر است، زندانی گناه و آنکه برون است، عفو خدایش پناه. گویی شهر شما را میبینم که از هر سو، به آب درون است؛ جز کنگرههای مسجد که برون است، همچون سینه پرنده که بر کوهه آب دریا نشسته است.»
ب. آینده کوفه
امام(ع) درباره شهر پرقصّه و غصّه «کوفه» در خطبه ۴۷ فرمودند:
«ای کوفه! میبینم چون چرم عکاظی گسترده شوی. درهای سختی به رویت گشاده، بار سنگین بلا بر سرت فتاده و میدانم که هیچ ستمکار، دست بدی بر تو نیازد، جز اینکه خدا بلایی به جانش اندازد یا قاتلی را بر او چیره سازد.»
ج. شورش صاحب زنج و حمله مغول
شورش صاحب زنج از بصره شروع شد و تا دروازههای «بغداد» به پیش رفت و بر قسمت بزرگی از «عراق» مسلّط شد. در این شورش، همواره اساس خلافت عبّاسی در معرض تهدید و زوال بود. در این فتنه دهها هزار نفر کشته و عِرض و ناموس هزاران نفر از بین رفت و دهها شهر به آتش کشیده شد. صاحب زنج، رهبر این شورش در سال (۲۵۵ ه .ق.) در بصره قیام کرد. امام(ع) دو قرن قبل چنین درباره او در خطبه ۱۲۸ پیشگویی کردند:
این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از «جنگ جمل» در شهر بصره ایراد شده است:
«ای أحنف! گویا من او را میبینم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا و بدون حرکات لگامها و شیهه اسبان، به راه افتاده، زمین را زیر قدمهای خود چون گام شترمرغان درمینوردند. پس وای بر کوچههای آباد و خانههای زینتشده بصره که بالهایی چونان بال کرکسان و ناودانهایی چون خرطومهای پیلان دارد! وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمیگریند و از گمشدگانشان کسی جستوجو نمیکند! من دنیا را به رو، بر زمین کوبیده و چهرهاش را به خاک مالیدم و پیش از آنچه ارزش دارد، بهایش ندادهام و با دیدهای که سزاوار است، به آن نگریستهام.
[وصف ترکهای مغول:] گویا آنان را میبینم که با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباسهایی از دیباج و حریر پوشیده، که اسبهای اصیل را یدک میکشند و آنچنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت میکنند و فراریان از اسیر شدگان کمترند.»
۴. روزهای پیشروی اسلام و شیعه
الف. استمرار شیعه تا زمان ظهور امام عصر(ع)
شیعه هماره در طول تاریخ در اقلّیت بوده و این بیم وجود داشته است که مبادا شیعیان در تاریخ، هضم و مضمحل شوند. امام(ع) این نگرانی را در خطبه ۱۰۰ چنین پاسخ دادهاند:
این سخنرانی را ظاهراً در جمعه سوم ایّام خلافت خود در سال ۳۵ هجری در روز جمعه ایراد فرمودند:
«… آگاه باشید! مثل آل محمّد(ص) چونان ستارگان آسمان است. اگر ستارهای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد [تا ظهور صاحب الزّمان(ع)]. گویا میبینم در پرتو خاندان پیامبر(ص) نعمتهای خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید، رسیدهاید.»
ب. غیبت امام زمان(ع)
امام علی(ع) بیش از دویست سال قبل از ولادت امام عصر(ع)، از غیبت ایشان در خطبه ۱۵۰ چنین خبر دادهاند:
«بدانید آن کس از ما [حضرت مهدی(عج)] که فتنههای آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام مینهد و بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان(ع) رفتار میکند تا گرهها را بگشاید، بردگان و ملّتهای اسیر را آزاد سازد، جمعیّتهای گمراه و ستمگر را پراکنده و حقجویان پراکنده را جمع آوری میکند. حضرت مهدی(عج) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر میبرد؛ آنچنان که اثرشناسان، اثر قدمش را نمیشناسند؛ گرچه در یافتن اثر و نشانهها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنهها آماده میگردند و چونان شمشیرها صیقل میخورند، دیدههاشان با قرآن روشنایی گیرد و در گوشهاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر میکشند.»
و در خطبه ۱۸۲ میفرمایند:
«زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و با توجّه و معرفت کامل، آن را فرا گرفته است. حکمت گمشده اوست که همواره در جستوجوی آن میباشد و نیاز اوست که در به دست آوردنش میپرسد. در آن هنگام که اسلام غروب میکند و چونان شتری در راه مانده دم خود را به حرکت در آورده، گردن به زمین میچسباند، او پنهان خواهد شد [دوران غیبت صغری و کبری] او باقیمانده حجّتهای الهی و آخرین جانشین از جانشینان پیامبران است.»
ج. غربت و واژگونی اسلام در دوره غیبت امام عصر(ع)
همه چیز در آخرالزّمان زیرو رو میشوند و وارونه که اسلام هم از این قاعده مستثنی نخواهد ماند:
در خطبه ۱۴۷ امام(ع) میفرمایند: «همانا پس از من روزگاری بر شما فراخواهد رسید که چیزی پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد و نزد مردم آن زمان کالایی زیانمندتر از قرآن نیست؛ اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند و متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمیشود؛ آنگاه که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چیزی ناشناختهتر از معروف و شناختهتر از منکر نیست. حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش میکنند. پس در آن روز، قرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور میگردند و هر دو غریبانه در یک راه ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی میان مردم ندارند. پس قرآن و پیروانش در میان مردمند؛ امّا گویا حضور ندارند، با مردمند؛ ولی از آنها بریدهاند؛ زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند؛ گر چه کنار یکدیگر قرار گیرند. مردم در آن روز، در جدایی و تفرقه هم داستان و در اتّحاد و یگانگی پراکندهاند؛ گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست. پس از قرآن، جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطّی را از قرآن نشناسند و در گذشته نیکوکاران را کیفر داده و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند و کار نیکشان را پاداش بد دادند و همانا آنان که پیش از شما زندگی میکردند، به خاطر آرزوهای دراز و پنهان بودن زمان اجلها، نابود گردیدند. تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد؛ مرگی که عذرها را نپذیرد و درهای باز توبه را ببندد و حوادث سخت و مجازاتهای پس از مردن را به همراه آورد.»
د. تهی شدن اسلام از مفاهیم واقعی و اصلی خود در این دوره
اسلام آخرالزّمان، اسلامی نوین است و به تعبیر امام(ع) در خطبه ۱۰۳ در اینباره میفرمایند:
«ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام، چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است، ریخته میشود. ای مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از این جهت تأمین داده است؛ امّا هرگز شما را ایمن نساخت که آزمایش نفرماید که این سخن از آن ذات برتر است که فرمود: «در جریان نوح، نشانههایی است و ما مردم را میآزماییم.»
هـ. سختیهای زندگی در دوره غیبت امام زمان(ع)
امام(ع) درباره مشکلات پیش روی منتظران امام عصر(ع) در خطبه ۱۸۷ فرمودند:
«آگاه باشید آنان که پدر و مادرم فدایشان باد! از کسانی هستند که در آسمانها معروف و در زمین گمنامند. هان ای مردم! در آینده پشت کردن روزگار خوش و قطع شدن پیوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشید و این روزگاری است که ضربات شمشیر بر مؤمن آسانتر از یافتن مال حلال است، روزگاری که پاداشگیرنده از دهنده بیشتر است و آن روزگاری که بی نوشیدن شراب مست میشوید، با فراوانی نعمتها. بدون اجبار سوگند میخورید و نه از روی ناچاری دروغ میگویید و آن روزگاری است که بلاها شما را میگزد؛ چونان گزیدن و زخم کردن دوش شتران از پالان! آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی و امید گشایش چقدر دور است!»
و بالأخره: پیشگویی محقّق نشده نهجالبلاغه تاکنون:
ظهور امام عصر(ع) و بازگشت رهبری اسلام به اهل بیت(ع)
حکمت۲۶۰+۱:
«چون آنگونه شود، پیشوای دین قیام کند. پس مسلمانان پیرامون او چونان ابر پاییزی گرد آیند [اشاره به نحوه جمع شدن سیصد و سیزده یار امام عصر(ع)].»
خطبه ۱۳۸:
«او (حضرت مهدی«عج») خواستهها را تابع هدایت وحی میکند. هنگامیکه مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار میدهند، در حالیکه به نام تفسیر، نظریّههای گوناگون خود را بر قرآن تحمیل میکنند، او نظریّهها و اندیشهها را تابع قرآن میسازد.»
حکمت۲۰۹:
«دنیا پس از سرکشی، به ما روی میکند؛ چونان شتر مادّه بدخو که به بچّه خود مهربان گردد. [امام(ع) سپس این آیه را خواندند:] «و اراده کردیم که بر مستضعفان زمین، منّت گذارده آنان را امامان و وارثان حکومتها گردانیم.»
پی نوشتها:
۱. «نهجالبلاغه»، ص ۱۷۳، (خطبه ۱۱۶ نسخه چاپ قم، خطبه ۱۰۱ نسخه صبحی صالح)؛ «ارشادالقلوب»، ج ۱، ص ۳۳؛ «بحارالانوار»، ج ۵۵، ص ۱۰۱.
۲. «الفتن»، ابن حماد، ص ۱۷.
۳. «الارشاد»، مفید، ج ۱، ص ۳۵؛ «ارشادالقلوب»، دیلمی، ج ۲، ص ۳۰۶؛ «اعلام الوری»، ص ۱۷۴؛ «بحارالانوار»، ج ۱۰، ص ۱۲۵ و …
۴. «نهجالبلاغه»، ص ۲۸۰؛ «بحارالانوار»، ج ۱۰، ص ۱۲۸.
۵. «نهجالبلاغه»، صبحی صالح، خطبه ۹۳.
۶. «الملاحم و الفتن»، ابن طاووس، ص ۱۰۶.