اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ، على ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ، مُحْکَمَهً فُروعُهُ بالأصُولِ، بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین، والحمدُ للهِ ربّ العالمین.
خدایا روزه مرا در این ماه مورد قدردانى و پذیرش قرار ده، که مورد رضا وپسند تو و رسولت باشد، وفروع آن بر اصول استوار باشد، به حق آقاى ما محمد و خاندان پاکش، و ستایش ویژه پروردگار جهانیان است.
وداع با ماه میهمانی خدا و درخواست قبولی اعمال
این دعا، دعای آخر از دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان است، و حکم وداع با ماه مبارک رمضان را دارد؛ بعد از یک ماه روزه و نشستن بر سر سفره ضیافت خدا، اکنون این ماه رو به اتمام است، ووقت خداحافظی ونوعی دل کندن از محبوب است.
بی تردید روزه های ماه مبارک وقتی در تابستان و روزهای گرم و بلند قرار میگیرد از ثواب بیشتری برخوردار است. روزی عیسی(ع)مادر خود مریم را پس از مرگش در خواب دید و از وی پرسید: آیا دوست داری به دنیا برگردی؟ مریم پاسخ داد: آری، تا در شبهای بسیار سرد زمستان نماز بخوانم، و در روزهای بسیار گرم تابستان روزه بگیرم؛ فرزندم، راه ترسناک است![۱].
امیر مؤمنان علی(ع)فرمود: من روزه گیری در تابستان، مهمانداری وشمشیرزنی در راه خدا را دوست دارم[۲].
گرچه نعمت های الهی در تمام طول سال ودر همه عمر وجود دارد، اما ماه مبارک ضیافت ویژه الهی است، و مائده خاص خداوندی، ویژه این ماه است.
حال که توفیق روزه را در این ماه داشتیم، از خداوند می خواهیم که به لطف وکرمش آن را به شایستگی بپذیرد، ومورد قدر دانی قرار دهد، از این رو با زبان تضرع میگوییم: «اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ» خدایا روزه مرا در این ماه مورد قدردانى و پذیرش قرار ده.
برخی اوقات کار در همین دنیا جبران میشود، وپیش از آخرت در دنیا آثارش را میبیند، وگاهی پاداش منحصر در دنیا میشود، وگاه پاداش در آخرت است، شاید بتوان گفت که فرق شکر و قبول آن است که شکر قدردانی در دنیا است اما قبول آثارش و بازتابش در عالم آخرت است. البته شکر را نیز می توان اعم از دنیا وآخرت دانست. بنابراین ما آثار پربرکت روزه را در دنیا وآخرت می خواهیم، گرچه پاداش اصلی وکامل آن در آخرت است.
چگونه اعمال عبادی مورد رضایت خدا و رسولش قرار میگیرد
در فراز بعدی می خوانیم:« على ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ»
در این فراز از خداوند می خواهیم که روزه و عبادت ما به گونه ای باشد که مورد رضایت وپسند خدا و پیامبر(ص) باشد، یعنی آداب وشرایط آن را رعایت کرده باشبم، وآثار وبازتاب آن بر رفتار فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وفرهنگی ما نمایان گردد.
یعنی آنکه روزه را برای انجام دستور خدا ودر چهار چوب شرع مقدس بگیریم، و قانون مند و شریعت مدار باشد.
اگر کسی روزه را به عنوان رژیم غذایی برای لاغری ودرمان بیماری خویش استفاده کند دیگر عبادت نخواهد بود، گرچه از نظر علمی آثار مثبت روزه برای همگان ثابت وروشن شده است که روزه در درمان وپبشگیری بیماری ها مؤثر است. پیامبر اسلام(ص) ۱۴۰۰ سال پیش فرمود: «روزه بگیرید تا سلامت بمانید.»[۳] اما سلامتی تن از دست آوردهای روزه است، نه آنکه روزه را بخاطر آن بگیریم، روزه را به قصد قربت وبخاطر نزدیک شدن به خدا وانجام بندگی وطاعت باید گرفت، گرچه این آثار مثبت ومهم تندرستی را نیز به ارمغان می آورد، به قول شاعر:
نام احمد نام جمله انبیاست ***چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
اگر کسی پی خورشید برود خود به خود بدنش گرم میشود. اگر انسان به هدف بالاتر برسد هدف های جزئی نیز در ضمن آن بدست می آید، بنابراین کسی که برای خدا روزه بگیرد سلامتی به دنبالش می آید.
این رمز بندگی در همین است که باید در چهارچوب شریعت بود، ودر احکام شرعی چیزی کم وزیاد نکرد، مثلا امساک (آب وغذا نخوردن) آخرین روز ماه مبارک رمضان واجب، ولی امساک روز پس از آن حرام است .
شریعتمداری شرط قبولی اعمال
در فراز سوم می خوانیم:« مُحْکَمَهً فُروعُهُ بالأصُولِ» وفروع آن بر اصول استوار باشد.
اصل ریشه واساس وپایه هر چیزی را گویند، ما پایه ای داریم که بر اساس آن اموری مترتب میشود، آن پایه را اصل، وامور ریشه گرفته از آن را فروع آن نامند.
مانند اصول فقه وخود فقه؛ اصول فقه پایه است و قواعد کلی استنباط احکام شرعی را شامل است، که از آن به عنوان علم اصول یاد میشود، مسائل فرعی فقه که بر اساس آن اصول استنباط میشود را فروع می نامند، وانجام این کار تنها بر عهده فقیه ومجتهد است.
ریشه علم اصول به خود امامان معصوم ع می رسد، امام رضا(ع)می فرماید: « بر ما است که اصول (و مطالب پایه) را به شما بگوییم و بر شما است که از آن فروع را بدست آورید ».[۴] امام صادق (ع)می فرماید:« بر ما است که اصول (ومطالب پایه) را بر شما بگوییم و برشماست که تفریع (و اجتهاد) کنید.»[۵]
ریشه استنباط احکام واجتهاد از همین جا شکل گرفته است، از همین جا اهمیت فقاهت و اجتهاد و عملکرد کار فقیه مشخص میشود، علم فقه موضوعی تخصصی است، و از همین رو علت لزوم مراجعه به مرجع تقلید آشکار میشود. علت تقلید آن است که انسان به حکم عقل باید به متخصص فن مراجعه کند. چگونه در مسائل روزمره سراغ متخصص می رویم، کسی که ناراحتی قلبی دارد سراغ چشم پزشک نمیرود، و کسی که مشکل مغز و اعصاب دارد سراغ دندان پزشک نمیرود، وهمه به متخصص در رشته مورد نظر خود مراجعه میکنند. بحث فقه ولزوم تقلید از مرجع نیز این گونه است.
متأسفانه گاهی با برخی از افراد مواجه میشویم که زیر بار تقلید نمی روند، وحال آنکه اگر شناخت درستی از مسئله داشته باشند عقلشان حکم به لزوم تقلید میکند، ویا آنکه برخی دیگر را میبینیم که با حداقل معلوماتی که از عربی و آیات قرآن وروایات دارند مغرور شده وخود را بی نیاز از تقلید میبینند، و این هم غلط است و ضلالت خویش وگمراهی دیگران را سبب میشوند.
در این فراز از دعا تعبیر این است: :« مُحْکَمَهً فُروعُهُ بالأصُولِ» وفروع آن بر اصول استوار باشد. حالا که من روزه گرفته ام احکامش بر پایه اصول باشد، یعنی روزه من در آوردی نباشد و بر پایه احکام شرع قرار گرفته باشد.
پس از آن میگوییم: « بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین» به حق آقاى ما محمد و خاندان پاکش.
در اینجا اشاره به عصمت وطهارت پیامبر واهل بیت او شده است که در سوره احزاب بدان تصریح شده است: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا»[۶].
خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.
ودر پایان دعا می خوانیم: «والحمدُ للهِ ربّ العالمین» و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.
تمام حمد از آن پروردگار عالمیان است؛ حمد وسپاس هر چیزی را نماییم ستایش آفریده را کرده ایم، و تعریف و ستایش هر آفریده ای به حمد و ستایش آفریدگار بر میگردد.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[۱]. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۸، ح۶۹۴۸ وج ۷، ص ۵۰۶، ح۸۷۵۹ از لباب اللباب راوندی ( ان عیسى ، نادى أمه مریم بعد وفاتها، فقال : یا أماه کلمینی، هل تریدین أن ترجعی إلى الدنیا ؟ قالت : نعم، لأصلی لله فی لیله شدیده البرد، وأصوم یوما شدید الحر، یا بنی فإن الطریق مخوف). [۲]. مستدرک الوسائل، ج۷، ص۵۰۵، ح ۸۷۵۸؛ جامع أحادیث الشیعه، ج ۹، ص ۳۸۱، ح۱۱۳۷ از لباب اللباب راوندی (حبب إلی الصوم بالصیف، وقرئ الضیف، والضرب فی سبیل الله بالسیف). [۳]. الدعوات، ص ۷۶، ح۱۷۹؛ الفصول المهمه فی أصول الأئمه، ج ۳، ص ۲۳۳؛ جامع احادیث الشیعه۹، ص۱۰۰ (صوموا تصحوا). [۴]. مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۶۲ (علینا إلقاء الأصول إلیکم، وعلیکم التفرع). [۵]. مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۶۱، ح۳۳۲۰۱ (هشام بن سالم، عن أبی عبد الله قال: إنما علینا أن نلقی إلیکم الأصول، وعلیکم أن تفرعوا). [۶]. سوره احزاب:۳۳.____
حوزه