از خطرناک‎ترین فرقه اهل سنت پاکستان تا ماجرای شیعه کشی در کویته

2be076efbc42eb6a9544f75706049905 - از خطرناک‎ترین فرقه اهل سنت پاکستان تا ماجرای شیعه کشی در کویته

مردم پاکستان ـ چه شیعه و چه سنی ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از این رخداد ایران تاثیر پذیر شدند و دشمنان که از این موضوع بسیار هراس داشتند؛ دست به پرورش گروه های تکفیری زدند که نخستین گروه، “سواد اعظم” بود. این گروه تروریستی بین سال‎های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ در منطقه کراچی در ایالت سند تاسیس و پس از آن “سپاه صحابه” در منطقه جانگ ایالت پنجاب تشکیل شد.

 

قرار ملاقات در خیابان “انقلاب” یکی از قدیمی ترین مناطق قم بود. کوچه‎ای تو در تو که ترتیب پلاک منازل چندباری ما را مجبور به شمارش مجدد کرد؛ نیم ساعتی مصاحبه را به تعویق انداخت.

ساعت ۱۷:۳۰ به محل ملاقات رسیدیم. جوانی به استقبالمان آمد و ما را به سوی افتخار نقوی راهنمایی نمود. وی بر روی تشکی نشسته بود که به محض ورودمان از جای برخاست و به گرمی از ما استقبال کرد.

سر تا به پا لباس سفید و تنها عبایی مشکی بر دوش انداخت که البته از رنگ مشکی اجباری عمامه نباید گذشت.

همچون سایر اردو زبان‏ها محاسن خود را خضاب کرده بود ولی آنچه چشم نوازی می‎کرد، چهار انگشتر عظیم الجثه بود که در دو انگشت دست راست به صورت عدد ۶۹ لاتین قرار گرفته بودند.

حجت الاسلام والمسلمین «سید افتخار حسین نقوی» سال ۱۹۷۶ میلادی پس از اتمام تحصیلات حوزوی از نجف اشرف به پاکستان عزیمت کرد. رسالت طلبگی را از مسجدی در شهر “مولتان” آغاز کرد که در آنجا امام مسجد و جمعه بود و حوزه علمیه قدیمی “مخزن العلوم الجعفریه” آغازگر روزهای تدریس وی شد.

در سال ۱۹۷۸ میلادی به اسلام آباد آمد و به مدت دو سال به قائم مقامی مدیر مدرسه علمیه “جمعیت اهل البیت(ع)” منصوب گشت.

اولین ورودش به ایران، اوایل سال ۱۹۸۰ میلادی (پس از انقلاب اسلامی) برای همکاری با موسسه “در راه حق” قم بود که پس از آن مجدداً به پاکستان بازگشت.

در اواخر سال ۱۹۸۲ مجمعی با نام “Imam Khomeini Trust؛ جامعه الامام الخمینی(ره)” در منطقه “میانوالی” تاسیس کرد. این مجمع علاوه بر تعلیم دروس حوزوی، ارتباط بسیار تنگاتنگی با دانشجویان نیز برقرار کرد. وی با توسعه این مجمع، علاوه بر ارایه خدمات علمی‌به حوزویان و دانشگاهیان، به انجام امور فرهنگی از جمله تاسیس مدارس دخترانه و پسرانه در مناطق و محله‎ها، نشر مجلات و هفته نامه‎ها، سرپرستی یتیمان و بیوگان، ساخت مساجد و بیمارستان‎ها، آبرسانی به مناطق محروم و مواردی از این دست پرداخت.

مجمع امام خمینی(ره) اکنون به یک تشکل رسمی تبدیل شده و دارای مجوز رسمی از دولت است. امروزه تعدادی بالغ بر ۲۰ حوزه علمیه خواهران و برادران تحت پوشش این مجمع قرار دارد و اخیراً دانشکده‎ بزرگی با نام حوزه جامع “سیده خدیجه الکبری(س)” مختص خواهران به این جمع اضافه شده است.

نشر مجلات و نشریات متعدد تخصصی از دیگر اقدامات موثر فرهنگی مجمع امام خمینی(ره) است که از جمله آنان می‎توان به مجله تبلیغی ـ تربیتی “پیام زینب(س)” اشاره کرد که ماهانه چهل هزار تیراژ دارد.

“ایوان صداقت” و “بیان صداقت” هفته‎ نامه‎های مجمع یاد شده می‎باشند که به ترتیب دارای ۱۰ و ۲ هزار تیراژ هستند. “ایوان” هفته نامه سیاسی است که بیشتر به وضعیت شیعیان در پاکستان می‌پردازد و “بیان” در راستای ترویج و تبیین مسایل مذهبی و دینی و اطلاع رسانی اقدامات مجمع فعالیت دارد.

آنچه بیشتر در کارنامه فرهنگی و درخشان افتخار نقوی توجه را جلب می‎کند؛ راه‌اندازی شبکه بین المللی “Such TV؛ سَچ تی.وی” است.

در ادامه، ماحصل گفتگوی ما با این شخصیت علمی ـ فرهنگی از نظرتان خواهد گذشت:

* به نظر شما، ریشه‌ انفجارهایی که در پاکستان رخ می‌دهد چیست؟

مردم پاکستان ـ چه شیعه و چه سنی ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از این رخداد ایران تاثیر پذیر شدند و دشمنان که از این موضوع بسیار هراس داشتند؛ دست به پرورش گروه های تکفیری زدند که نخستین گروه، “سواد اعظم” بود. این گروه تروریستی بین سال‎های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ در منطقه کراچی در ایالت سند تاسیس و پس از آن “سپاه صحابه” در منطقه جانگ ایالت پنجاب تشکیل شد.

زمانی که زد و خوردها توسط این گرو‎های تروریستی صورت می‎گرفت، علمای شیعه و سنی با تشکیل جلساتی تحت عنوان “شورای وحدت ملی” در پی حل مشکل بودند. چنین اقداماتی ریشه مذهبی ندارد، یا لااقل در پاکستان اینگونه نیست؛ بلکه توطئه‎ای خارجی برای تفرقه میان آحاد مسلمین است.

شکل گیری اینگونه گروه‎ها در راستای تکفیر شیعه و تحریک اذهان عمومی علیه مذهب حقه تشیع بود. البته اینان فقط دشمن شیعه نبودند بلکه علیه بریلوی‎ها و حتی مسیحیان نیز اقدامات جنایتکارانه انجام می‎دادند.

* بریلوی‎؟! نام فرقه‎ای است؟

بله، اهل سنت در پاکستان به دو دسته کلی تقسیم می‎شوند: مقلد و غیر مقلد. غیر مقلد را ما اهل حدیث می‎نامیم که اعراب به آنان سلفیون می‎گویند.

مقلد هم خود به دو دسته دیگر تقسیم می‎شود: بریلوی و دیوبندی.

بریلوی شهری است در هند که شخصی از این شهر فرقه‎ای از اهل سنت را تشکیل داد و امروزه معتقدین به این راه را “بریلوی” می‎گویند که اکثریت اهل سنت پاکستان از این دسته‎اند. آن‎ها سه خلیفه را قبول دارند، اما هم از محبان اهل بیت(ع) بوده و هم بر ارجح بودن جایگاه اهل بیت(ع) نسبت به خلفای خود معترفند.

بریلوی‎ها را به نوعی می‎توان حنفی خواند، آنان پس از اقامه نماز به امامان شیعه درود می‎فرستند و توسل به آن‎ها را بلا مانع می‎دانند و حتی خود نیز به زیارت ائمه(ع) مشرف می‎شوند. این فرقه، بیشترین قرابت را در میان سایر فرقه‎های سنی در پاکستان نسبت به شیعیان دارد.

دسته دوم اهل سنت مقلد، “دیوبندی‎ها” هستند. رییس این فرقه از شهری به نام دیوبند در کشور هندوستان بوده که قائلان به مسلکش را دیوبندی می‎نامند. آن‎ها نیز به حنفی ها متمایل هستند لکن عقیدتاً وهابی به حساب می‎آیند و با مسایلی همچون توسل به اولیاء الله میانه‎ای ندارند.

دیوبندی‎ها هم خود به دو گروه حیاتی و مماتی تقسیم بندی می‎شوند. حیاتی، دیوبندی‎هایی هستند که به حیات پیغمبر(ص) قائل بوده، ایشان را پس از رحلت همچنان بر اعمال و رفتار خویش حاضر دانسته و به ایشان سلام و درود می‎فرستند. دیوبندی‎های مماتی اعتقادات حیاتی را نداشته و قائل به حیات پیامبر(ص) پس از رحلت نیستند.

لازم الذکر است که “سپاه صحابه” گروهی متشدد از همین دیوبندی‎ها بود که پس از اتحاد میان فرق مختلف اسلامی و تشکیل جلسات مشترک متشکل از «علامه سید ساجد نقوی» نماینده مقام معظم رهبری در پاکستان و بزرگِ شیعیان این کشور، «سمیع الحق» و «فضل الرحمان» دو شخصیت‎ بزرگ دیوبند، «قاضی حسین احمد» عالمی از جماعت اسلامی، «شاه احمد نورانی» از بزرگان بریلوی و «ساجد میر» چهره شناخته شده اهل حدیث، نقش این گروه تکفیری به تدریج کمرنگ شد تا درنهایت به انقراض رسید. اوج سرکشی‎های این گروه متشدد بین سال‎های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵ میلادی بود.

یقیناً این اتفاق بدون تبعیت از فرامین امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در مساله تقریب مذاهب امکان پذیر نبود و دستورالعمل‎های تقریبی این دو شخصیت بزرگ تاریخ همواره روشنگر راه سعادت مسلمین بوده است.

* انفجارها و اقدامات خرابکارانه پاکستان توسط چه گروه‎هایی صورت می‎گیرد؟

به جرات می‎توان گفت که عامل کشت و کشتارهای ۱۰ سال اخیر در پاکستان، طالبان بوده است.

* تخصصاً درمورد خاستگاه طالبان و عقاید آن‎ توضیحاتی بفرمایید.

طالبان یعنی جمعی از طلاب؛ طلابی که از حوزه‌های شهر دیوبند هندوستان فارغ التحصیل شدند و پیش‌تر نیز پیرامون تفکرات دیوبندی‎ها توضیحات مفصلی ارایه دادم. طالبانی که همچون ملاعمر حکومت را در افغانستان تشکیل دادند، فارغ التحصیلان “جامعه حقانیه” متعلق به «سمیع الحق» و «فضل الرحمان» هستند.

آمریکا ابتدا خود این گروه تروریستی را بوجود آورد و بعدها افرادی از چچن و یمن و … در راستای وسعت بخشیدن به طالبان، به عضویت این تشکل درآمدند. پس از مدتی، رابطه طالبان و آمریکا مخدوش شد و آمریکا تصمیم گرفت به کمک ژنرال مشرف، گروه دست پرورده خویش را از بین ببرد و اقداماتی نیز انجام شد.

پس از آنکه آمریکا متوجه دوگانگی در موضع دولت پاکستان نسبت به خود گردید؛ عزم را جذب کرد تا طالبان را وارد خاک این کشور کند.

طالبان با افکار تکفیری حضور یافت، یعنی همه کافرند بجز افرادی که با آنان بیعت کنند و زیر پرچم این گروه بجنگند. هدف انفجارها تمام مسلمانان پاکستان هستند نه مذهب و فرقه ای خاص(!).

* یعنی منظورتان این است که اقدامات خرابکارانه در پاکستان با اهداف برنامه ریزی شده علیه شیعیان صورت نمی‎گیرد؟!

دقیقاً. در پاکستان شیعه کشی وجود ندارد، طالبان یا لشگر گنجوی ـ که آن هم زیر مجموعه طالبان است ـ مسلم کشی می‏کنند. کسی نمی‌تواند شیعه را از بین ببرد، این انفجارها فقط برای ایجاد اختلاف میان آحاد مسلمین در کشور است.

* پس انفجار مساجد و مناطق شیعه نشین کراچی، پاراچنار و امثالهم به چه معناست؟! مستندی بر ادعای خود دارید؟!

بله، از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون، تعدادی بالغ بر ۶۰ الی ۷۰ هزار نفر در پاکستان قربانی انفجارها و اقدامات خرابکارانه شده‎اند که اکثریت آن‎ها دیوبندی، بریلوی، اهل حدیثی‌ و ارتشی بوده‎اند و شیعیان قسمت کمی از این آمار را به خود اختصاص داده‌اند.

طالبان و گروه‎های وابسته به آن، با انجام عملیات انتحاری در مراکز نظامی و انتظامی، ورزشگاه‎ها، بازارها، حسینیه‎ها، مساجد و … قصد کشتار تمام مردمی را که به عضویت گروهشان در نیامده بودند را داشته و دارند.

پس انفجارها و جنایات فقط علیه شیعیان نیست، بلکه علیه پاکستان و علیه مردم مسلمان این کشور است.

* قتل عام هزاره‎های کویته که همگی آن‏ها شیعه هستند و زیر آماج حملات دشمن قرار دارند؛ شیعه کشی نیست؟!

قتل عام هزاره ها دلیل دیگری دارد. بازار و تجارت کویته به دست هزاره ها است، پشتوها و بلوچ‎ها برای اینکه زمین، املاک و بازار کویته را از چنگ آنان در بیاورند؛ گروهک هایی تشکیل دادند تا با کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان هزاره‎ها، آنان را به ترک و یا فروش ارزان زمین‏ها وادار کنند.

موضوع مالی بود ولی متاسفانه در رسانه‌ها، دعوای قومی ـ مذهبی مطرح شد.

اگر در اولین کشتار هزاره‎ها توسط بلوچ ها و پشتوها، دولت عامل یا عاملان آن را محاکمه می‎کرد؛ کار به اینجا نمی‎کشید که البته این ضعف دولت است و ما بر آن واقفیم.

* طالبانی که در پاکستان مستقر شده با طالبان افغانستان (ملا عمر) متفاوت است؟

طالبان مستقر در پاکستان در واقع اخراجی‎ها و جداشدگان از طالبان افغانستان هستند که تحت فرماندهی «ملا عمر» سرکرده این گروه بودند.

ملا عمر انجام اقدامات خرابکارانه در پاکستان را تحریم و دایره فعالیت‎های این گروه را فقط در خاک افغانستان اعلام کرد، اما افرادی از دستورات وی سرپیچی کرده و عازم پاکستان شدند.

جداشدگان از طالبان پاکستان که بالغ بر ۲۰ هزار نفر بودند؛ پس از ورود به خاک پاکستان، در وزیرستان مستقر شده و به برپایی کارخانجات اسلحه سازی، تربیت افراد انتحاری، برگزاری کلاس‎های آموزشی فنون جنگ و … پرداختند.

* دولت پاکستان بدنبال جلوگیری از تحرکات طالبان نیست؟

حدوداً سه ماه است که ارتش در جنگ‎های پی در پی زمینی و هوایی، تمام قوای خود را برای نابودی طالبان به کار گرفته است. در نتیجه جنگ‎های انجام شده، یک میلیون شهروند وزیرستانی آواره شده و امروزه در چادرها سکنی گزیده‌اند.

یک سوم از اراضی وزیرستان نیز پاکسازی شده و بسیاری از کارخانجات سلاح سازی و ابنار مهمات را کشف و ضبط کرده‌اند. گفته شده فقط شش هزار طالبانی از سپاه بیست هزار نفری آنان در منطقه حضور دارند که انشاءالله امیدواریم کشور از لوث این تعداد نیز پاکسازی شود.

* علاوه بر طالبان، گروه‎های تروریستی دیگری نیز در پاکستان فعالیت دارند؟

غالب اقدامات خرابکارانه در پاکستان توسط گروه طالبان انجام می‎گیرد، اما حضور برخی گروهک ها همچون “بلک واتر” آمریکا و گروه بریتانیایی‎ها نیز به چشم می‎خورد.

* داعش که هم اکنون در سوریه و عراق به انجام عملیات تروریستی می‎پردازد؛ از اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا مِن جمله پاکستان عضو گیری کرده ‎است. ترفندهای این گروه تروریستی برای جذب مردم پاکستان را چگونه ارزیابی می‎کنید؟

معمولا افرادی که به این گروه ها و گروهک ها متمایل می‎شوند، از قشر بی سواد و فقیر هستند که در همان وزیرستان ساکن اند. این‎ها اعتقاد مستحکمی نیز ندارند و از دین فقط اقامه نماز و روزه گرفتن را یاد گرفته‌اند که البته اگر آن هم بدون اشکال انجام شود(!).

یکی از ترفندهای تکفیریون برای جذب نیرو از پاکستان این است که به سراغ همان خانواده های فقیر و بی سواد رفته و با توجه به اینکه آنان اکثراً خانواده های پر جمعیتی هستند و توانایی تربیت و حتی سیر کردن فرزندان را ندارند؛ سرپرستی چند فرزند از آنها را به بهانه تعلیم قرآن به عهده گرفته و سپس به عضویت گروه‎های تروریستی در می‎آورند.

* چه راهکاری برای جلوگیری از جذب جوانان پاکستانی به گروه‎های مسلمان‎نما پیشنهاد می‎کنید؟

راه اول، آگاهی است. بارها به دولتمردان کشور تذکر داده‎ایم که در مناطق محروم و فقیر نشین، به تاسیس مدارس بپردازند تا مردم به درک و آگاهی کافی برسند و فریب تبلیغات دشمن را نخورند.

راه دوم، اجرای اشدّ مجازات برای اخلال گران امنیت و مجرمان می‎باشد. آمریکا و انگلیس حامیان گروه های اخلال گر تروریستی در پاکستان هستند و متاسفانه دولت به همین دلیل، از مجازات آنان سرپیچی می‎کند.

قبول داریم که آزادی مجرمان بین المللی و اخلال گران امنیت کار اشتباهی بوده و به نوعی ضعف دولت را نشان می‎دهد. اما از این موضوع نیز نمی‎توان گذشت که ارتش بالاخره دست به کار شده و در نابودی آنان پیشرفت های محسوسی نیز داشته است.

* آیا دولت با شیعیان همکاری و تعامل دارد؟

دولت نه شیعه و نه سنی است، بلکه متعلق به تمامی مردم می‎باشد.

* متاسفانه احساس می‎کنم کمی‌شعارگونه سخن می‎گویید(!). منظور بنده این بود که دولت مانع فعالیت‏های شیعیان نمی‎شود؟!

خیر، هیچ مانعی بر سر راه ما وجود ندارد. شیعیان آزاد هستند و مختار به انجام هر نوع فعالیت مذهبی می‎باشند. بهتر است عرض کنم که کسی جرات مخالفت با شیعیان را ندارد.

اگر کوتاهی از دولت سر بزند، تمام مردم علیه نواز شریف تظاهرات خواهند کرد.

پیش‎تر نیز عرض کردم که ما بر ضعف‎های دولت و تمایلات آن به سران آمریکا و انگلیس واقفیم ولی نمی‎توان نامش را انجام اقدامات خصمانه فقط علیه شیعیان نهاد.

در ماجرای انفجار مرکز نیروی زمینی راولپندی که بسیاری از افسران و مقامات بلندپایه ارتش نیز کشته شدند، وقتی عامل انفجار دستگیر و در اختیار دادگاه قرار گرفت، پس از مدتی آزاد و دوباره به جمع دوستان تکفیری خود بازگشت(!).

* مردم به این موضع اتخاذه از سوی دولت معترض نشدند؟

نواز شریف با وعده حل دو مشکل روی کار آمد: برقراری امنیت و حل مشکلات برق. اما اکنون مشاهده می‎کنیم که پس از گذشت دو سال از نخست وزیری وی، نه توانست مشکل برق را حل کند و نه امنیت مناطق را برقرار کرد.

این روزها نیز علیه نواز شریف نخست وزیر کنونی تظاهرات مردمی‌برگزار می‎شود و همگان خواستار عمل وی به وعده ها هستند.

* تعامل شیعیان و اهل سنت در پاکستان به چه صورت است؟

تعامل در حدی است که در هر خانواده هم شیعه و هم سنی حضور دارد. فکر می‎کنم این جمله خود گویای عمق تعامل این دو مذهب باشد.

* رابطه ساجد نقوی با نواز شریف چگونه است؟

علامه سید ساجد علی نقوی که نماینده مقام معظم رهبری در پاکستان، بزرگِ شیعیان این کشور و رییس مجمع علمای شیعه ـ که پیش‎تر نام آن حزب حرکت اسلامی‌بود ـ با حزب مردم ائتلاف کرده و زرداری را به عنوان نماینده خود معرفی نمود.

جالب اینجاست که وقتی نواز شریف رای آورد و به مسند حکومت نشست، علامه ساجد نقوی واکنش منفی نشان نداد و به موضع گیری علیه وی نپرداخت. درحالی که سایر احزاب مخالف منتظر اشاره‎ای هستند تا علیه نواز شریف راهپیمایی برگزار کنند.

این نشان از فهم و درک بالای علامه ساجد نقوی دارد و بالطبع نیز نخست وزیر کنونی اینگونه رفتارها را در دستور کار خود برای برقراری ارتباط قرار خواهد داد.

شایان ذکر است پس از آنکه نواز شریف پیروز انتخابات شد، وزیر دین خود را خدمت علامه ساجد نقوی فرستاد و به ایشان ادای احترام نمود.

* از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، کمال تشکر را دارم.

خواهش می‎کنم، یا علی(ع) مدد.

____________

علی شاکر_حوزه

همچنین ببینید

عربستان سعودی در یمن

جنگ دیگر عربستان سعودی در یمن

به گزارش موعود دخالت عربستان سعودی در یمن  و اقتصاد آن در همه ابعاد چندین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *