جمعیتشناسی مسلمانان در آمریکا
نیم قرن پیش، جامعهشناسان و کارشناسان علوم سیاسی غرب فکر نمیکردند که اسلام به یک نقطه قدرت بزرگ در سیستم بینالمللی تبدیل شود. به همین جهت مطالعه نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقهای تقریباً ناچیز بود. در آمریکای شمالی و ایالات متحده آمریکا نیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت.
در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این پیشفرضها و معادلات به هم خورده است بلکه امروز برداشت و تحلیل جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بینالمللی به وجود آمده است.
آمار رسمی و دقیق درباره جمعیت مسلمانان در ایالات متحده آمریکا وجود ندارد؛ زیرا که مطابق قوانین و مقررات آمریکا، دین و مذهب شهروندان در سرشماری ملی که تقریباً هر ده سال یکبار انجام میشود، منظور نگردیده است. به همین جهت آمار مسلمانان در آمریکا تخمینی بوده و در جمعآوری اطلاعات در این مورد از منابع دیگر از جمله اصلیت شهروندان و مهاجرین و از نوع ملیتها که توسط مقامات رسمی سرشماری گردآوری شده است، استفاده میشود.
آمار دولت آمریکا نشان میدهد که عده مهاجرین به آمریکا از کشورهای اسلامی، از بدو ورود تا سال ۱۹۶۵ میلادی، نسبت به مذاهب و ملیتهای مناطق دیگر بسیار کم بوده است. طبق این آمار در سالهای بین ۱۸۲۰ تا ۱۹۶۵، مجموعاً ۵۱۷۳۶۷ نفر از کشورهای اسلامیبه آمریکا مهاجرت کردهاند که اغلب آنها از نواحی بالکان و عثمانی سابق (ترکیه) و هندوستان که شامل پاکستان و بنگلادش امروزی است، بودهاند.
طبق آمار اداره مهاجرت آمریکا، عده مهاجرین از کشورهای اسلامیبین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۸۰ افزایش یافته و به ۸۶۵۴۷۲ میرسد. گرچه اکثریت این مهاجرین مسلمان بودهاند، اما بسیاری نیز از (ادیان) دیگر از جمله مسیحیت و یهودیت هستند. تعداد مهاجرین از کشورهای اسلامی در کشورهای اسلامی در دهه ۱۹۸۰ به ۹۲۱۱۰۰ رسیده و در هفت سال اول دهه ۱۹۹۰ (۱۹۹۱ تا ۱۹۹۷) به ۹۹۷۰۰۰ افزایش مییابد. مسلمانان فقط ۳۰ درصد از مهاجرین لبنانی به آمریکا را در سالهای بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ تشکیل میدادند در حالی که یک سوم مهاجرین هندوستان به آمریکا در سالهای بین ۱۸۲۰ تا ۱۹۶۰ مسلمان بودند. عده بسیار زیادی از ایرانیان که پس از انقلاب اسلامی اسلامیبه آمریکا مهاجرت کردند به ویژه در سالهای بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ از یهودیها، مسیحیها و ادیان دیگر جز اسلام بودند.
به طور کلی بین سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۹۷ طبق آمار دولت امریکا در حدود ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از کشورهای مسلمان به آمریکا مهاجرت کردند و این فقط ۵ درصد از کل مهاجرین ۶۴ میلیونی در این سالها به آمریکا بوده است. بزرگترین رقم مهاجرین از کشورهای اسلامیبه آمریکا را به ترتیب (کشورهای) عربی، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، تونس، آفریقای شمالی، اروپا به ویژه منطقه بالکان (کشورهای آلبانی، بوسنی و هرزگوین و جمهوریهای سابق یوگسلاوی) تشکیل میدهند. سایر مناطق قاره آفریقا و آسیا مانند جمهوریهای آسیای مرکزی، اندونزی، مالزی، آفریقای جنوبی و غیره در درجه بعد قرار دارند. تعداد مهاجرین از افغانستان بین سالهای ۱۹۸۰ الی ۱۹۹۰ در حدود ۳۰ هزار و در هفت سال اول دهه ۱۹۹۰ میلادی بالغ بر ۱۳۶۰۰ نفر بوده است امروز جمعیت مسلمانان در آمریکا حداقل ۶ میلیون و حداکثر تا ۹ میلیون تخمین زده میشود.
نگاهی به تاریخ
مسلمانان نه تنها در سفر و دریانوردی کریستافور کلموبس در ۱۴۹۲ میلادی به قاره آمریکا به او کمک و یاری کردند بلکه در کشف این سرزمین توسط اروپاییها با آنان همراه بودند. ماجرای مسافرت و دریاسالاری کلمبوس به قاره آمریکا دقیقاً موقعی صورت میگیرد که چند سال قبل از آن آخرین حکومت مسلمانان بر شبه جزیره اسپانیا کاملاً توسط شاهزادههای مسیحی آن منطقه خاتمه یافته ولی اطلاعات و دانش انباشته شده چند قرن تمدن اسلامی در اروپا و به ویژه در آن منطقه در رشتههای جغرافیا، تاریخ، نجوم، ریاضیات، دریانوردی، نقشهبرداری و تبحر و فناوریهای جهانگشایی به دست مسیحیان اسپانیایی و پرتغالی افتاده است.
فرضیه معتبری که از طریق برخی از تاریخنویسان و دانشمندان ارائه شده است حاکی از این است که حداقل دو قرن قبل از کشف قاره امریکا توسط کلمبوس، مسلمانان شبه جزیره اسپانیا و قاره آفریقا موفق شدند به قاره آمریکا دست یافته و حتی با اهالی بومی آن سرزمین آمیزش داشته باشند.
لازم به یادآوری است که از سال ۱۴۷۴ میلادی تیم پادشاهان مسیحی کاتولیک، یعنی زن و شوهری موسوم به ایزابلا از ناحیه سویل و فرناندو از منطقه آراگون شبه جزیره اسپانیا – پرتغال موفق شدند به تدریج از تضعیف و چنددستگی مسلمانان استفاده کرده و حکومت و سلطه خود را بر آن سرزمین استوار نموده و بالاخره آخرین حکومت و شهر مسلمانان یعنی گرانادا (غرناطه) را در ۱۴۹۲، یعنی زمانی که کلمبوس دریانوردی خود را به طرف قاره آمریکا شروع کرد، تصرف و فتح کنند، تحت فشار و خفقان شاهان اسپانیا، پرتغال، مسلمانان از آن منطقه رانده شده و از آن تاریخ به بعد هیچگاه در ادبیات غرب توجهی به نقش مسلمانان در اکتشاف قاره آمریکا نشده است.
اکتشاف قاره امریکا توسط اروپاییها با دو روند تاریخی دیگر در دنیای اسلام همراه است: یکی حمله و حکومت مغولها در شرق آسیا که فاجعه بزرگی را برای حکومتهای مسلمانان در فلات ایران و آسیای مرکزی و سرزمینهای عربی به وجود میآورد و دیگری ظهور مسلمانان ترک و عثمانیها و فتح قسنططنیه و شکست مسیحیان و کلیسای بیزانتین (ارتدوکس) در شرق است که همزمان با افول حکومتهای اسلام در شبه جزیره اسپانیا – پرتغال صورت گرفته و منجر به تاسیس امپراتوری عثمانی و گسترش تمدن اسلامی و ترک زبان در شرق مدیترانه و اروپا میشود.
اسپانیا، انگلستان و فرانسه موقعی قاره آمریکا را تقسیم کرده و به مستعمرات خود ملحق میکنند که امپراتوری عثمانی در غرب با اروپا و در شرق با ایران (سلسله صفوی)، درگیری سیاسی و نظامی داشت. با تضعیف دولتهای اسلامی در اروپای غربی و ناحیه اقیانوس هند و آفریقا و درگیریهای که امپراتوریهای عثمانی و صفوی در سرزمین وسیع آسیا – اروپای شرقی دارند، برتری تسلط دریایی به ویژه در اقیانوسهای اطلس و کبیر (آرام) به دنیای غرب و به ویژه به اسپانیا، پرتغال، انگلستان، فرانسه و هلند انتقال پیدا میکند.
تماس مسلمانان و دنیای اسلام با قاره آمریکا در اواسط قرن نوزدهم بسیار ناچیز است.
مهاجرت مسلمانان به قاره آمریکا از اطراف و اکناف دنیا در چند مرحله صورت گرفته است. در اوایل قرن نوزدهم مسافرت و مهاجرت افراد مسلمان به آمریکا و به ویژه آمریکای شمالی از طریق دعوت، استخدام و بهرهبرداری ویژه آنها در حرفههایی که اروپاییها با آن آشنایی نداشتند، صورت میگرفت. مثلاً در سال ۱۸۵۶ میلادی قشون سواره آمریکای شمالی (ایالت متحده) فرد مسلمانی به نام حاجی علی را جهت پرورش شتر در ایالت آریزونا و کالیفرنیا استخدام کرده و به آمریکا آورد که سالهای بعد مقیم شده و در کالیفرنیا زندگی کرد. ولی اولین گروه مهاجرین مسلمان به آمریکا در سالهای بین ۱۸۷۵ تا ۱۹۱۲، یعنی پس از خاتمه جنگهای داخلی آمریکا و قبل از آغاز جنگ اول بینالمللی صورت گرفت. اکثریت این مهاجرین را مسیحیان کشورهای سوریه، اردن، فلسطین و لبنان تشکیل میدادند که در مدراس میسیونهای مذهبی در خاورمیانه درس خوانده و به جهات اقتصادی و مذهبی به قاره آمریکا مهاجرت میکردند، گرچه در بین این گروه مسلمانان اهل سنت، شیعه، علوی سوریهای و دروزی متعلق به لبنان مشخص بودند.
مرحله دوم مهاجرت مسلمانان به آمریکا پس از جنگ بینالمللی اول و سقوط امپراتوری عثمانی صورت میگیرد و بیشتر شامل کشورهایی است که تحت سلطه عثمانیها اداره میشدند. به علت سهمیه بندی ملیتهای مختلف در قانون مهاجرت ایالات متحده که در دهههای اوایل قرن بیستم بیشتر شامل اروپاییها میشد، عده مهاجرین مسلمان به آمریکا هنوز محدود میباشد.
دوره سوم مهاجرت مسلمانان به آمریکا موقعی آغاز میشود که در دهه ۱۹۳۰ میلادی طبق قوانین مهاجرت جدید آمریکا، به مسلمانان مقیم آمریکا اجازه داده میشود تا اعضای فامیل و خانواده خود را نیز بتوانند برای مهاجرت به آمریکا دعوت کنند.
مرحله چهارم مهاجرت و اقامت مسلمانان در آمریکا که عده انبوه و قابل توجهی را از دنیای اسلام و به ویژه خاورمیانه تشکیل میدهد، از خاتمه جنگ جهانی شروع شده و تا دهه ۱۹۶۰ میلادی ادامه پیدا میکند، اکثریت مسلمانانی که در این دوره به آمریکا مهاجرت کرده و یا مقیم میشوند، از تجار، دانشجویان، اصناف و حرفههای مختلف بوده و انگیزه اصلی آنها، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی میباشد.
با تغییرات جدیدی که در قانون مهاجرت آمریکا در سال ۱۹۶۵ میلادی به وجود آمد، سهمیهبندی مهاجرت به آمریکا بر مبنای ملیت و قومیت لغو شده و بر مبنای احتیاج حرفهای و اقتصادی طرح میگردد و این فرصت مناسبی را برای مهاجرت مسلمانان به ایالات متحده فراهم میسازد.
مرحله پنجم و اخیر مهاجرت مسلمانان به آمریکا شمالی و به ویژه ایالات متحده آمریکا بیشتر با تحولات بینالمللی، دگرگونیهای داخلی کشورهای اسلامی و محدودیها و فرصتهای ایجاد شده در قاره امریکا ارتباط دارد. بزرگترین مهاجرت مسلمانان به آمریکا در این دوره و به ویژه از کشورهای پاکستان، بنگلادش، افغانستان، ایران، اندونزی، مالزی، هند، کشورهای عربی خاورمیانه، فلسطین، ترکیه و آفریقای شمالی صورت میگیرد.
این دوره از اواسط دهه ۱۹۶۰ آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. جنگهای اعراب و اسرائیل در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ جنگهای داخلی لنبان در دهه ۱۹۷۰ و اشغال برخی از کشورهای اسلامی توسط قدرتهای اروپایی مانند اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق، تاثیرات فوقالعادهای در مهاجرت مسلمانان به آمریکا داشته است. حمله اسرائیل به لبنان و فلسطین و اشغال این دو کشور، دو جنگ اخیر در عراق پس از فروپاشی شوروی، انقلاب اسلامی ایران، استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی از یوغ تسلط نظام شوروی، تحولات سیاسی در قاره آفریقا و مغرب و به طور کلی روند و جریان اقتصاد جهانی همراه با توسعه ابزار آلات ارتباطات و حمل و نقل و ترابری و به ویژه آموزش و پرورش دانشگاهی و اشتغالات جدید، همه دست به دست هم داده و علیرغم محدودیتهای حاصله از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا، تعداد مهاجرین و مسلمانان مقید آمریکا را افزایش داده است. مثلاً در اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی و قبل از انقلاب اسلامی ایران، تعداد ایرانیانی که به دلایل مختلف در آمریکا اقامت داشتند، از ۷۰ هزار نفر تجاوز نمیکرد که بیش از ۵۰ هزار نفر آنها را دانشجویان تشکیل میدادند. در سه دههای که از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، تعداد ایرانیان مقیم آمریکا نزدیک به یک میلیون نفر رسیده که اقلیت کوچکی از آن را یهودیان ایرانی تشکیل میدهند.
جامعه شیعیان آمریکا
جامعه شیعیان، پس از اهل تسنن، بزرگترین گروه مسلمانان در ایالت متحده آمریکا میباشند و شیعه اثنیعشری قریب به اتفاق این گروه از مسلمانان را تشکیل میدهد. از ده میلیون مسلمان در آمریکا، از جمله مسلمانان سیاهپوست بومی آمریکا، نزدیک به دو میلیون نفر از مذهب شیعه هستند. به عبارت دیگر از هر ده نفر مسلمان در ایالت متحده، دو نفر از شیعیان هستند و بزرگترین گروه مسلمانان شیعه را ایرانیها که نزدیک به یک میلیون (نفر) میباشند، تشکیل میدهند. سایر شیعیان آمریکا از کشورهای عراق، لبنان، افغانستان، عربستان سعودی، پاکستان، هند، آذربایجان، تاجیکستان، ترکمنستان و سوریه بوده و تعداد قابل توجهی نیز از سایر ممالک و سرزمینهای اسلامی هستند. مهاجرت چند سال اخیر مسلمانان به آمریکا به ویژه از کشورهای پاکستان، عراق، بحرین و سواحل خلیج فارس، بنگلادش، آفریقای شمالی و جنوبی و آسیای مرکزی، جمعیت شیعیان را در آمریکا افزایش داده است.
جامعه شیعیان در آمریکا، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و در دهههای بین ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ بر اثر افزایش مهاجرین ایرانی و لبنانی و عراقی، به ویژه دانشجویان، بخش بسیار مهمی را از جمعیت مسلمانان در ایالات متحده تشکیل میداد ولی اهمیت شیعیان از جنبههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و توجه فوقالعاده مردم و افکار عمومیبه بیداری مسلمانان گسترش پیدا کرد. جامعه شیعیان در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در آمریکا فعالیتترین و مهمترین گروه سیاسی را تشکیل میداد. مثلاً انجمن دانشجویان مسلمان که تحت نظر و رهبری ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا اداره شده و فعالیت میکرد، نقش بسیار بزرگی در بسیج مسلمانان و آگاهی افکار عمومی آمریکا در دوران انقلاب اسلامی داشت.
اسلام و جامعه سیاهپوستان آمریکا
جامعه سیاهپوستان آمریکا یا آنچه در دهههای اخیر به نام جامعه آمریکاییها سیاه آفریقایی النسل نامیده میشوند، حساسیت فوقالعادهای به اسلام و مسلمانان پیدا کردهاند.
در آغاز مهاجرت اروپاییها به قاره آمریکا و توسعه تجارت بردگی و بردهفروشی در ایالت متحده، عده قابل توجهی از بردگان فرستاده شده از آفریقا به آمریکا مسلمان بودند.
ولی از آنجا که مستمعرات انگلیس در آمریکا عموماً مسیحی بودند، سیاهپوستان این سرزمین مذاهب مختلف مسیحیت را قبول کرده و آثار مسلمانان سیاهپوست در آمریکا تا اواخر قرن بیستم چندان ظاهر و مشهود نبود. معالوصف، اسم و رسم برخی از مسلمانان سیاهپوست اولیه را در کتبها و داستانهای مربوط به دوره بردگی در آمریکا میتوان ملاحظه کرد از جمله در نوشته الکس هیل و داستان و رمان او به نام “ریشهها”. خاطرات برده سیاهپوست مسلمان به نام محمد بیلالی که در دهه ۱۷۲۰ میلادی از آفریقای غربی به آمریکا مهاجرت کرده، به زبان عربی در کتابخانه دانشگاه جورجیا در جنوب ایالات متحده هنوز محفوظ است.
در دهههای اولیه قرن بیستم که نهضت اجتماعی و مدنی سیاهپوستان آمریکا جهت حصول حقوق و آزادیهای فردی و کشوری در حال رشد و نمو بود، یک سیاهپوست از شهر دیترویت در ایالت میشیگان که مرکز صنایع اتومبیلسازی میباشد به اسلام گرایش پیدا کرده و گروه و سازمانی را به نام “ملت یا گروه اسلام” تشکیل میدهد اسم این فرد در اصل “الیجاح پول” بود که بعداً به “الیجاح محمد” تغییر مییابد. سیاهپوست معروف انقلابی آمریکا به نام مالکوم ایکس که در دهه ۱۹۶۰ فعالیت داشت و رهبر دیگر سیاهپوستان این مکتب که در حال کنونی فعال است، لوئیز فراخان میباشد که درحقیقت در کنار الیجاح محمد پرورش یافتند. برخی از باورهای این مکتب با آیین و روش و اعتقادات مسلمانان سنتی مغایرت دارد.
نهضت مسلمانان “ملت گروه اسلام” به رهبری الیجاح محمد در حقیقت هم تحت تاثیر فرقههای مختلف مسیحیت در آمریکا قرار گرفته و از این جهت خود را یک نوع گروه و ملتی میدانست که میخواهد آزدیهای گم شده خود را در جامعه آمریکا باز یابد و از طرف دیگر هم گرایش به اسلام، نوعی مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نژادی سفیدپوستان آمریکا علیه سیاهپوستان محسوب میشد. ملت یا گروه اسلام الیجاح محمد، کوشش داشت این هویت سیاهپوستان را زیر چتر اسلام بیابد. مالکوم ایکس در سال ۱۹۶۴ از گروه الیجاح محمد جدا شد و گروه جدیدی به نام “مسجد مسلمان” که با سازمان وحدت آمریکاییهای آفریقایی “رابطه و همکاری داشت، تشکیل داد. طبق خاطرات مالکوم ایکس، او در زیارت حج در مکه معظمه که بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفته بود، شرمسار بود؛ زیرا به زبان عربی که زبان دنیای اسلام است، آشنایی نداشت.
مالکم ایکس در سال ۱۹۶۵ در یک جلسه سخنرانی در شهر نیویورک ترور و کشته شد.
پس از درگذشت الیجاح محمد در سال ۱۹۷۵ میلادی، پسر او والاس محمد فعالیت پدر را ادامه داد ولی در بسیج سیاهپوستان چندان موفق نشده و یکی از پیروان پدر او، لوئیز فراخان، این ماموریت را از دهه ۱۹۸۰ تا امروز به دست گرفته است. فراخان بیش از سایر رهبران سیاهپوست آمریکا با گروههای دیگر مسلمانان در آمریکا نزدیک شده و آمیزش پیدا کرده و در دهه ۱۹۹۰ و اوایل قرن بیستویکم دو تظاهرات یک میلیون نفری جهت بسیج سیاهپوستان برای رهایی از یوغ ظلم و ستم نظام جهانی سفیدپوستان و همفکران آنان در واشنگتن به راهانداخت. فراخان به علت انتقاداتی که از رژیم صهیونیستی کرده است، مورد غضب و خشم آنان میباشد و اختلاف بین او و هواداران و پیروانش با یهودیهای آمریکا همیشه آشکار بوده است.
ولی نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریکا فراسوی گروههای الیجاح محمد، مالکوم ایکس و لوئیز فراخان بوده است. بسیاری از مسلمانان سیاهپوست بومی آمریکا از اهل سنت و برخی نیز از مذاهب دیگر اسلامی از جمله شیعیان میباشند. نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریکا در چند دهه اخیر، از همه ادیان و مذاهب دیگر بیشتر بوده است. هویت اسلامی سیاهپوستان را به خوبی میتوان در نام و رسم بسیاری از شخصیتهای حرفهای، فرهنگی، ورزشی و بازرگانی ملاحظه کرد امروز فرقه و دسته و گروههای انشعابی مختلفی از سیاهپوستان مسلمان آمریکا وجود دارند که اغلب کوچک بوده و معدودی از “ملت گروه اسلامی” میباشند که در سطح مذهبی و مدنی فعالیت دارند.
میزان گرایش به اسلام در آمریکا در طول سال ۲۰۰۵ حدود بیستهزار نفر تخمین زده شده که از این تعداد، ۶۳% آمریکاییهای آفریقایی تبار هستند، ۲۷% سفیدپوست و ۹% را لاتین تبارها تشکیل میدهند.
سازمان و تشکیلات مسلمانان
سازمان و تشکل مسلمانان در آمریکا در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حرفهای و اقتصادی بر دو نوع میباشد: سازمانها و تشکیلات و مراکز اسلامیکه شامل مسلمانان بوده و فراسوی دایره ملیت، قومیت، و عضویت کشور بخصوصی میباشند و سازمانها و مراکزی که ویژه یک کشور و ملیت اسلامیبوده و اعضای و فعالیتهای آنها بر محور ملیتها، فرهنگها و گروههای ویژه قرار دارد. شورای روابط آمریکایی – اسلامی(۱) از نوع اول و مرکز جامعه عرب برای خدمات اقتصادی و اجتماعی(۲) از نوع دوم است.
جامعه مسلمانان در آمریکا همچنین شامل تمام مذاهب اسلامی از جمله حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و جعفری اثنی عشری بوده و فرقههای مختلف مانند اسماعیلیه، احمدیه و غیره، تشکیلات و فعالیتهای ویژه خود را دارند. ویژگی خاص مسلمانان در آمریکا همچنین در این است که ملیتهای مختلف را دربر دارد و تماس و همکاری و آشنایی با فرهنگها و ملیتهای اسلامی را برای شهروندان اسلامی آسان میسازد.
اولین مساجد در آمریکا در دو دهه اول قرن بیستم بنیانگذاری شدند؛ مثلاً در ۱۹۱۵ میلادی مهاجرین آلبانی از اروپا اولین مسجد را در ایالت مین در شمال شرقی آمریکا بنا نهادند. با افزایش جمعیت مهاجرین مسلمان در آمریکا، تعداد مساجد در همه ایالات توسعه و افزایش پیدا کرد به طوری که در آغاز قرن بیستم بیش از ۱۲۰۰ مسجد در شهرها و ایالات مختلف آمریکا پایهگذاری شده است. مدارس تمام وقت و نیمه وقت که تدریس تحصیلات ابتدایی و متوسطه را همراه با قرآن و شریعت و مسایل مذهبی و اجتماعی به عهده دارند، در آمریکا رو به فزونی است و تعداد اینگونه مدارس و مراکز آموزش و پرورش از یک هزار تجاوز میکند. علاوه بر این، مراکز خیریه و موسسه موقوفاتی که تعداد آنها به چند صد عدد میرسد عامل مهمی در خدمات اجتماعی، بهداشتی، خانوادگی و آموزش و پرورش مسلمانان در آمریکا میباشند.
یکی از تشکیلات فعال مسلمانان در ایالات متحده، جامعه اسلامی آمریکای شمالی(۳) میباشد این سازمان توسط چندین تشکیلات اولیه که یکی از آنها انجمن دانشجویان مسلمان میباشد، تاسیس شده است و شامل انجمنهای دیگر مانند انجمن اسلامی دانشمندان و مهندسین و انجمن اسلامی پزشکی و همچنین انجمن اسلامی دانشمندان علوم اجتماعی مسلمان میباشد. یکی از فعالیتهای اصلی جامعه اسلامی آمریکای شمالی کنفرانس سالیانه آن میباشد که سالیانه نزدیک به ۳۰ هزار نفر در آن شرکت میکنند. حلقه (دوره یا گروه) اسلامی آمریکای شمالی انجمن دیگری از مسلمانان است که در دهه ۱۹۷۰ توسط گروهی از مسلمانان آسیای جنوبی تشکیل شد و در سالهای اخیر در امور اجتماعی فعالیت داشته است و نشریه پیام بینالملل(۴) را جهت معرفی هویت اسلامی و تحقیق مسایل مربوط به مسلمانان در سراسر آمریکا و کانادا منتشر میکند. انجمن یا جامعه آمریکایی مسلمانان(۵) که در آغاز از طرف دانشجویان و فارغالتحصیلان کشورهای عربی تاسیس شد در دهههای اخیر فعالیت گستردهای به خود گرفته و مجله انگلیسی زبان مسلمانان آمریکایی(۶) را منتشر میکند.
شورای روابط آمریکایی – اسلامی (CAIR) در سال ۱۹۹۴ تشکیل گردید و هدف و فعالیت اصلی آن اطلاعرسانی و آگاهی افکار عمومی از مسایل مربوط به مسلمانان آمریکا و دنیای اسلام میباشد و دیدهبانی حفظ حقوق شهروندان مسلمان در ایالت متحده را به عهده دارد و علیه تبعیضات دینی و نژادی فعالیت میکند. سایر تشکیلات مسلمانان در آمریکا از جمله شورای امور عمومی مسلمان ۷ و اتحادیه مسلمانان آمریکایی(۸)، سازمانها و تشکیلهات دیگری هستند که به موازارت شورای روابط آمریکایی – اسلامی در جهت وحدت و شناخت مسلمانان فعالیت دارند و شهروندان مسلمان ایالات متحده را به شرکت در انتخابات عمومی و محلی و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تشویق میکنند. انستیتوی بینالمللی اندیشه اسلامی(۹) که چند دهه قبل توسط دانشمند فلسطینی اسماعیل الفاروقی در حومه واشنگتن تاسیس گردید، نمونهای از فعالیتهای فرهنگی و علمیبود که منشورات متعددی در موضوعات تاریخ و تمدن و جامعه اسلامی در آمریکا منتشر نمود. اسلامیکردن علوم اجتماعی امروزی یکی از اهداف این موسسه است.
ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مسلمانان مقیم آمریکا
مطالعات جدیدی که از وضع اجتماعی و اقتصادی مسلمانان در آمریکا به صورت تطبیقی نسبت به سایر اقلیتها انجام شده، نشان میدهد که حد متوسط آموزش و پرورش و تحصیل در بین مسلمانان ۱۴ سال بوده و این شاخص به مراتب نسبت به سایر نژادها و اقلیتهای مقیم آمریکا در سطح بالاتری قرار دارد. به عبارت دیگر حد متوسط درجه تحصیلی مسلمانان در آمریکا بالاتر از دیپلم و در سطح دو سال اول دانشگاهی قرار دارد.
به همین ترتیب نیز درآمد یک خانواده مسلمان در آمریکا بالاتر از درآمد یک خانواده اقلیت اسپانیایی زبان و سفیدپوست میباشد.
جمعیت ایرانیان در آمریکا از جنبه درآمد سالیانه نسبت به سایر اقلیتها، در سطح بالاتری قرار گرفته است؛ به طوری که درآمد یک ایرانی به طور متوسط در آمریکا از ۶۵۰۰۰ دلار تجاوز میکند مجموعاً مسلمانان مقید آمریکا از جنبه تحصیل، درآمد و اشتغال نسبت به سایر اقلیتهای مقید آمریکا جایگاه به مراتب بهتر و برجستهای دارند.
باید خاطرنشان کرد که این آمار شامل اقلیتهای یهودی که سالهای پیش به آمریکا مهاجرت کردهاند نمیشود.
آمارهای موجود نشان میدهد که در سالهای اخیر، درآمد، مالکیت خانه و درجه تحصیل مسلمانان سالانه در حال افزایش میباشد. مثلاً درآمد متوسط یک مسلمان مقید در آمریکا در ۱۰ سال قبل ۵۱۹۶۶ دلار بوده که اکنون به ۵۵۹۵۸ افزایش یافته است. به طور متوسط %۵/۵۹ مسلمانان مقیم آمریکا مالکیت محل سکونت خویش را دارا میباشد که نسبت به ۱۰ سال قبل که %۴/۵۷ بوده، افزایش یافته است.
همچنین قابل ذکر است که مسلمانان در مناطق و مراکزی سکونت دارند که سطح تحصیلات افراد آن منطقه بالا بوده و حداقل در حدود درجه کارشناسی میباشند. در اینجا مجدداً ایرانیهای مسلمان مقیم آمریکا بر سایر مسلمانان یک برتری تحصیلی و مالی دارند به گونهای که حداقل درآمد افراد در نقاط جغرافیایی که ایرانیان در آنجا سکونت دارند، از ۷۰۰۰۰ دلار تجاوز کرده، ۶۳% افراد این مناطق مالک خانه خود بوده و ۴۶% مردم این مناطق از فارغ التحصیلان دانشگاهی میباشند.
آمار دقیق و صحیحی از ایرانیان مقیم آمریکا که به این کشور مهاجرت کرده و یا تبعیت آن را قبول نموده و یا به صورت دیگری در آن ساکن هستند، وجود ندارد. مثلاً آمارگیری سال ۲۰۰۰ میلادی دولت ایالات متحده آمریکا، جمعیت ایرانیالاصل این کشور را در حدود ۳۷۰۰۰۰ تخمین زده است که در حقیقت در سطح بسیار پایین قرار دارد در حالیکه آمارهای منتشر شده همان سال از منابع دیگر ملی، جمعیت مقیم ایرانیان را در حدودی بین ۸۰۰۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰۰۰ برآورد کرده که از این عده در حدود ۳۰۰۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰۰ در کالیفرنیای جنوبی زندگی میکنند. قریب به اتفاق ایرانیان مقیم آمریکا از مذهب شیعه اثنی عشری میباشند. در سال ۲۰۰۶ میلادی دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن، تقریباً ۴۰۰۰۰۰ پرونده در مورد ایرانیان مقیم آمریکا در دست داشته است که مطابق اظهارات مقامات این دفتر، هر پرونده میتواند نمایانگر خانوادهای در حدود ۲ تا ۴ نفر باشد که در این صورت عده ایرانیان مقیم آمریکا طبق این آمار از یک میلیون نفر تجاوز میکند.
علی رغم فشارهای وارده به مهاجرین و شهروندان مسلمان مقیم آمریکا، ناشی از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، فعالیت سیاسی و غرور اجتماعی مسلمانان مقیم آمریکا در چهار سال اخیر ترقی فوقالعادهای داشته است. نظرسنجی بنگاه زاگبی از فعالیت گروه مسلمانان که مدت کمیبعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر انجام شد، نشان داد که مسلمانان یک گروه فعال سیاسی بودند به طوری که ۹۵% آنان در انتخابات ملی نامنویسی کرده و ۸۸% در صندوقهای اخذ آراء حضور داشتهاند. مطابق این نظرسنجی، هویت اسلامی مسلمانان بزرگترین عامل در فعالیت سیاسی این گروه در آمریکا میباشد.
علیرغم تصویرهای منفی و مخدوشی که در سالهای اخیر از مسلمانان در آمریکا ترسیم شده است، طبق نظرسنجی زاگبی، اکثریت بزرگ مسلمانان عقیده دارند که وضع کنونی بهترین موقعیت برای گسترش اسلام در امریکا میباشد. همین نظرسنجی نشان میدهد که یک گرایش قوی میان مسلمانان برای وحدت اسلامیبه وجود آمده است و این در تشکل سیاسی، مدنی، فرهنگی علمی و اجتماعی مسلمانان و سازمانهای وابسته به آنها آشکار به نظر میرسد.
نظرسنجی متعدد بنگاه زاگبی در سالهای اخیر نشان میدهد که سه چهارم (۷۵%) از مسلمانان آمریکا در امور خیریه و صدقات شرکت داشته و ماهیانه و سالیانه مبلغ معینی در حمایت از این مراکز پرداخت مینمایند. ۴۵% مسلمانان آمریکا اظهارنظر کردهاند که به طریقی به طور داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و مزد در کارهای اجتماعی و عمرانی مسلمانان شرکت دارند. همین نظرسنجیها نشان میدهد که مجموعه بزرگی از مسلمانان مقیم آمریکا در حدود ۳۳% تا ۳۸% بر این باورند که ایالت متحده علیه اسلام و نه علیه تروریسم مبارزه میکند.
نتایج نظرسنجیهای بنگاه زاگبی در مورد رفتار و روش اجتماعی و هنجاری مسلمانان مقیم آمریکا جالب به نظر میرسد. مطابق این نظرسنجیها از هر ۲۰ شهروند مسلمان مقیم آمریکا، ۱۹ نفر از رفاه عمومیشامل بهداشت ملی برای همه حمایت میکند.
در اینجا باید توجه داشت که آمریکا تنها کشور بزرگی صنعتی غربی است که در آن سیستم تامین بهداشت ملی برای همه شهروندان وجود ندارد. مسلمانان مقیم آمریکا همچنین با آماری قریب به ۹۵% عقیده دارند که همه تبعیضات نژادی در آمریکا باید از بین برود. مسلمانان مقیم آمریکا همچنین باشاخصی قریب به ۵۰% موافق تنظیم قوانین و آیین نامههای حفظ محیط زیست میباشند و قریب به اتفاق مسلمانان در آمریکا طرفدار حمایت دولت از طبقه محروم و فقیر میباشند.
یک نظرسنجی دیگر از بنگاه زاگبی نشان میدهد که ۲۹% درصد مسلمانان مقید آمریکا در نماز جمعه در مساجد و مراکز اسلامی محل سکونت خود شرکت دارندو ۲۵% نیز بیش از یک بار در هفته در جلسات مساجد و مراکز اسلامی حضور مییابند.
یک سال پیش (۱ اوت ۲۰۰۵)، روزنامه واشنگتن پست در گزارش مفصلی راجع به فعالیت مساجد و مراکز اسلامی در ایالت مجاور پایتخت آمریکا یعنی ویرجینیا و مریلند، از افزایش تعداد مساجد جدید بزرگ – که هر کدام در حدود بین ۲ تا ۳ میلیون دلار هزینه داشتهاند – خبر داد. بیش از ۳۰۰ هزار مسلمان آمریکایی در حومه واشنگتن زندگی میکنند و هر یک از مساجد جدید التاسیس این منطقه، ظرفیت عبادت بیش از یک هزار نفر را در یک زمان دارا میباشد.
امروز بزرگترین رشد دینی از جنبه جمعیت در مذاهب اسلامی دیده میشود. در آمریکا نیز همانند اروپا نه تنها جمعیت مسلمانان رو به فزونی میباشد بلکه گرایش به دین مبین اسلام نیز از مذاهب دیگر جهان بیشتر میباشد در حال حاضر ۵% جمعیت اروپا را مسلمانان شکل میدهند و طبق گزارش روزنامه فاینشال تایمز (۱۵ ژوئیه ۲۰۰۵)، جمعیت مسلمانان در بیست سال آینده در اروپا دو برابر شده و به چهل میلیون نفر خواهد رسید.
براساس این گزارش پنج درصد جمعیت آلمان، سه درصد جمعیت دانمارک، چهار درصد جمعیت سوئد، پنج و نیم درصد جمعیت هلند، بیش از هشت درصد جمعیت فرانسه و پنج درصد جمعیت سوئیس را مسلمانان تشکیل میدهند. سایر کشورهای اروپا نیز از جمعیت مسلمانان بهرهمند هستند علاوه بر این که بیش از ۵۰% کشور بوسنی و هرزگوین مسلمان بوده و اکثریت بزرگی از نفوس کشور آلبانی مسلمان میباشد. اکثریت نفوس مسلمانان در اروپا در ۲۵ کشور عضو اتحادیه اروپا قرار دارد و این در شرایطی است که مسلمانان خود نظامی در ردیف ملت – دولت در این اتحادیه نداشته و این مجموعه سیاسی کاملاً برتری و تسلط فرهنگ و دین مسیحی خود را حفظ کرده است.
حرکت به سوی “مرزهای جدید”(۸) عنوان و اصطلاحی بوده است که ایالات متحده و آمریکاییها در تبیین گسترش و توسعه قدرت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود به کار بردهاند. امروز مسلمانان، مرزهای جدید امت اسلامی را در جهان میشکافند.
عده انگشتشماری از نخبگان آمریکا فکر میکردند که ایالات متحده آمریکا امروز جایگاهی برای جامعه و فعالیت امت اسلامیباشد. تحولات بینامللیف دگرگونیهای ارتباطاتی و اقتصادی و سیاسی و بیداری جهان اسلام باعث شده است که امروز مسلمانان آمریکا در محور یک تقاطع تاریخی قرار گیرند. افزایش جامعه مسلمانان در آمریکا فرصتی است برای درک و شناخت چالشهای دنیای معاصر و نقشی که اسلامی میتواند در درون بزرگترین ابرقدرت نظامی و اقتصادی امروز ایفا کند.
________________________________________
منابع و ماخذ
۱. Zogby international.”American muslim poll2004″. Utica. New york 13502-5418 october 2004.
۲. John R Logan and Glenn Deane. “The Muslim World in Mertopolitan America” lewis Mumford Center for Comparative Urban and Regional Research, University at Albany. August 15, 2003.
۳. Sonia Salary, “Invisible in Aging Research: Arab Americans, Middle Easten Immigrants, and Muslims in the United States”, The Gerontologist. Washington. Washington: October 2002. Vol 42.Iss5:Pg 580.
۴. Yvonne Yazbeck Haddad, ed. The Muslim of America. New york: Oxford Uneversity Press, 1993.
۵. Yvonne Yazbeck Haddad and jane Smith, eds. Muslim Community in North America. Albany, N.Y:State University of New York Press, 1994.
۶. Jane Smith I. Islam in America. New York: Columbia Universityy Press, 1999.
۷. Mohamed Nimer. The North American Muslim Resource Guide: Muslim Community Life in the United States and Canada. Routledge, 2002.
۸. U.S. Depatrment of State. “Muslim Life in Amereca, Demographic Facts.”
http://unifo.state.gov/products/pubs/muslimlife/demograp/htm,accessed 20 Febuary 2006.08.17
۹. .S. Depatrment of State4. “Patterns of Muslim Immigrations”. http://unifo.state.gov/products/pubs/muslimlife/imkmigrat/htm,accessed 20 Febuary 2006.
۱۰. Ihsan Bagby, Paul M. Perl and Bryan T. Froehle. “The Mosque in America: A National Portrait: A Report From the Mosque Study Project”, Council on American Islamic Relations. Washington D.C. April 26, 2001.
پی نوشتها
۱. Cuncil on American – Islamic Relations (CAIR)
۲. Center for Arab Community Economic and Sorial Services
۳. Islamic society of Notrh America (LSNA)
۴. The Message of International.
۵. Muslim Amerecan Socierty (MAS)
۶. Muslim American
۷. Muslim public Affairs Council (MFAC)
۸. American Muslim Alliance (AMA)
۹. Institute of Islamic Thought (IIT)
۱۰. New frontiers