پسرش علی بن موسیالرضا علیهالسلام در آغوشش بود و او را میبوسید و بر شانهاش میگذاشت و او را در آغوش میفشرد و میفرماید: پدرم فدایت! چه رایحهی دل انگیز و خوی پاک و برتری آشکاری داری.
مفضل بن عمر گوید: خدمت ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام رسیدم، مشاهده نمودم که پسرش (علی بن موسیالرضا علیهالسلام) در آغوشش میباشد و او را میبوسد و بر شانهاش میگذارد و او را در آغوش میفشارد و میفرماید: پدرم فدایت! چه رایحهی دل انگیز و خوی پاک و برتری آشکاری داری! گفتم: فدایت شوم، مهر این کودک آن چنان در دلم جای گرفت که جز مهر شما محبت کسی بدان حد به دلم راه نیافته است.
فرمود: ای مفضل، منزلت او نسبت به من مانند منزلت من نسبت به پدرماست، خاندانی که برخی از ایشان از برخی دیگرند و البته خدا بسیار شنوای داناست.
گفتم: آیا او بعد از شما امام و صاحب این امر خواهد بود؟ فرمود: آری، کسی که او را پیروی نماید هدایت یابد و کسی که نافرمانیش کند کافر میشود.
متن حدیث:
عن المفضل بن عمر قال: دخلت علی أبی الحسن موسی بن جعفر علیهالسلام و علی ابنه علیهالسلام فی حجره و هو یقبله و یمص لسانه. و یضعه علی عاتقه و یضمه الیه و یقول: بأبی أنت ما أطیب ریحک و أطهر خلقک و أبین فضلک»! قلت: جعلت فداک لقد وقع فی قلبی لهذا الغلام من الموده ما لم یقع لأحد الا لک. فقال لی: «یا مفضل هو منی بمنزلتی من أبی علیه السلام ذریه بعضها من بعض و ا لله سمیع علیم. قال: قلت: هو صاحب هذا الأمر من بعدک؟ قال: نعم، من أطاعه رشد و من عصاه کفر.
«بحارالانوار، جلد ۲۱، صفحه ۴۹»
_____
مشرق