اوباما درنطق اخیر خود سعی کرد اعتماد از دست رفته ملت به فرماندهی کل قوای آمریکا را بهبود بخشد. وی گفت قصد دارد دولت اسلامی را در عراق وسوریه مورد هدف قرار دهد، او از جملاتی چون اقدام خواهیم کرد، ما سخت و مصمیم هستیم و … استفاده کرد اما قول داد وارد خاک عراق و سوریه نخواهد شد و جنگ او جنگ اوبامایی است نه جنگ جرج بوشی. اوباما فکر میکند با بمباران مناطقی چون پاکستان، یمن و سومالی می تواند جلوی گروهی مثل دولت اسلامی را بگیرد؟ این گروه مانند گروه های ترویستی کوچکتر نیستند چرا که داعش هم اکنون مناطق وسیعی از عراق و سوریه را تحت اشغال دارد و در آنجا حکومت میکند. درضمن این گروه به شدت آموزش دیده و سازماندهی شده است.
به گزارش موعود به نقل از شفقنا_رویترز، اینکه اوباما گفته نمی خواهد وارد خاک عراق شود خبر خوبی است، چرا که دولت عراق دولتی نوپا است که احتمالاً می تواند با کمک نیروهای پیشمرگه کرد مناطق از دست رفته را بازپس گیرد. اما با اینکه نباید و نمی توان قدرت داعش را زیاد از حد جلوه داد و خود را ترساند، اما درعین حال باید از وحشیگری که سلاح اصلی ۲۰ هزار جنگجوی سنی افراطی است نیز ترسید.
اما نکته اصلی اینجاست که اگر آمریکا می خواهد با بمباران هوایی و احتمالاً کمک دیگران به مواضع اصلی داعش در موصل-عراق- و رقه- سوریه- حمله کند به چیزی بیشتر از کمک همپیمانانش در خلیج فارس نیاز دارد. آمریکا باید به سراغ کشورهای دیگری که ظاهراً همپیمان واشینگتن در منطقه نیستند هم برود.
تا آنجا که ما شنیدیم اوباما در نطق خود علیه داعش هیچ اسمی از ایران نبرد در حالی که ایران نقش اساسی در منطقه به خصوص در عراق دارد. این ایران است که اصلی ترین تاثیر و نفوذ را روی دولت حیدرالعبادی دارد. ایران تاثیر انکارناپذیری روی نیروهای شیعه و حتی نیروهای کرد دارد. اگر ایران از این نیروها که همگی ضدداعش هستند حمایت نکند آنها هیچوقت نمی توانند به طور موثری علیه داعش وارد هیچ نبردی شوند.
آمریکا درحالی که در مورد مسئله هسته ای با ایران گفتگو میکند باید در کنار آن در موردمسائل دیگری از جمله عراق و سوریه هم گفتگو کند. واشینگتن در راستای ایجاد سیاست ضدداعش خود باید به اشتباهاتش در مورد تهران اعتراف کرده و آنها را اصلاح کند.
در حالی که هنوز مشکلات زیادی بر سر راه ایجاد توافق هسته ای با ایران برجای مانده اما به نظر می رسد رسیدن به یک توافق جامع در چند ماه آینده کاملاً امکان پذیر است، این درحالی است که آمریکا برای ایجاد یک ائتلاف منسجم علیه داعش حتماً به ایران نیازمند است.
از سوی دیگر به دلیل خودداری واشینگتن از همکاری با دولت دمشق، وضعیت جبهه سوریه علیه داعش نیز کاملاً نامشخص است. چیزی که کاملاً مشخص این است که اسد هنوز در قدرت است و کوچکترین تزلزلی هم ندارد و از سوی دیگر البته کارایی لازم برای شکست دادن کامل شورشیان را هم ندارد، پس به کمک واشینگتن برای پیروزی نیاز دارد و این مستلزم این است که آمریکا از سیاست خود مبنی بر کمک به گروه های میانه روتر دست بردارد.
دولت اسد هم اکنون به جز قسمت های وسیعی از حلب، در نقاط دیگر با شورشیان به توافقاتی دست یافته است. آمریکاو دوستانش باید با کمک ایران، چین و روسیه به ایجاد گفتگوهای صلح میان دمشق و گروه های میانه رو کمک کنند تا راهی برای برون رفت از این جنگ داخلی بیابند و درنهایت انتقال قدرت در سوریه شکل بگیرد.
اگر آمریکا بتواند داعش را در عراق وسوریه شکست دهد و دولتی جدید در دمشق تشکل دهد که همه اقوام سوری از جمله سنی ها، علوی ها، مسیحیان و کردها در آن شرکت داشته باشند، نیازمند این نکته است که اولاً ترکیه و عربستان از آرزوی خود برای نابودی اسد دست بردارند و ثانیاً ایران، مصر و روسیه نیز به عنوان نیروهای میانه در این روند شرکت کنند.
سخن آخر این است که اگر آمریکا می خواهد داعش را شکست دهد باید تصمیم جدی در مورد همکاری با ایران بگیرد.