به چه احاديثي مي‎توان اطمينان كامل پيدا کرده و آن را نقل نمود؟

اطمینان نسبت به یک روایت، مقامی پایین­تر از یقین و فراتر از جواز عمل و حجیّت است. یقین معمولاً نسبت به روایات متواتر حاصل می­شود. روایت متواتر به خبری گویند که سلسله راویان حدیث در هر طبقه و در هر مرحله به حدی برسند که امکان توطئه و هم‎دستی بر دروغ در مورد آنها داده نشود.

 

اطمینان نسبت به یک روایت، مقامی پایین­تر از یقین و فراتر از جواز عمل و حجیّت است. یقین معمولاً نسبت به روایات متواتر حاصل می­شود. روایت متواتر به خبری گویند که سلسله راویان حدیث در هر طبقه و در هر مرحله به حدی برسند که امکان توطئه و هم‎دستی بر دروغ در مورد آنها داده نشود.[۱] ‎عنوان اطمینان معمولاً برای روایات آحادی استفاده می­شود که با قراین اطمینان آور همراه است.
اطمینان به روایت، ممکن است از جهت سند، یا دلالت، یا قراین دیگر، و یا مجموع آن‎ها به دست آید. گاه یک روایت با سند صحیح، ممکن است اطمینان‎آور نباشد؛ هر چند بتوان به لحاظ صحت سند بر طبق آن عمل کرد؛ اما روایتی با سند حسن، یا حتی ضعیف، از راه‎های دیگر اطمینان‎آور باشد. بنابراین؛ ارزیابی سند یا دلالت به تنهایی، ‌ نمی‎تواند ملاک اطمینان یا عدم اطمینان باشد.
ارزیابی ‎سند یک روایت را «علم رجال» و «مصطلح الحدیث» بر عهده دارند. در علم رجال از احوال یک یک رجال (راویان) سند از لحاظ اسلام، عدالت، بلوغ، ایمان، عقل و دیگر موارد لازم بحث می‎شود، و سند روایت بر اساس نتایج به دست آمده در زمره احادیث صحیح، موثق، حسن و یا ضعیف قرار می­گیرد. حدیث صحیح به روایتی گفته می‎شود که: راویان آن امامی و عادل باشند و از امام نقل کنند، و خبرموثق به روایتی گفته می‎شود که راویان آن یا بعضی از راویان آن غیر امامی، ولی موثق باشند. به غیر موثق «قوی» نیز گفته می‎شود.
خبر حسن به روایتی گفته می‎شود که راویان یا برخی از راویان آن ممدوح (ستایش شده) باشند ولی بر عدالت آن‎ها تصریح نشده باشد.
و خبر ضعیف خبری است که ویژگی‎های انواع دیگر را نداشته باشد.[۲] هر یک از موارد یاد شده و یا برخی از آن‎ها خود مراتبی دارد که در کتاب‎های مربوط به دانش «علم الحدیث» و رجال شناسی به تفصیل آمده است.[۳]در علم «مصطلح الحدیث» از کیفیت نقل حدیث؛ از جهت اتصال و انقطاع زنجیره حدیث و یا اساساً داشتن و نداشتن سند (ارسال) و مانند آن سخن می‎رود، و روایات و احادیث به گونه‎های مختلفی طبقه‎بندی می‎شود.[۴]حدیث شناسان معمولاً به روایات صحیح و موثق اعتماد می‎کنند، و روایات حسن و ضعیف را تنها در صورتی که با قراین صحت همراه باشند، می‎پذیرند، ولی این تمام سخن نیست؛ چه این که روایت باید از نظر محتوا نیز ارزیابی شود.
«درایه الحدیث» و یا «فقه الحدیث» دانشی است که عهده‎دار بررسی محتوای حدیث است و حدیث پژوهان بعد از ارزیابی حدیث، و صورتی آن حدیث را مورد پذیرش قرار می­دهند که چهار شرط کلی در آن موجود باشد:
الف) مطابقت و یا عدم مخالفت با کتاب خدا.
ب‎) موافقت و یا عدم مخالفت با سنّت قطعی.
ج) موافقت یا عدم مخالفت با دلایل عقلی.
د) عدم مخالفت با آنچه امامیه بر آن اجماع و اتفاق کرده‎اند.
این چهار مورد؛ از مهم‎ترین شرایط و شواهد صحت یک روایت است؛ ولی شواهد و قراین دیگری نیز وجود دارد که در منابع «فقه الحدیث» بیان شده است؛ برای مثال، می‎توان از قراین ذیل یاد کرد:
ـ با مسلمات تاریخی مخالف نباشد؛ بنابراین، حدیث رفع جزیه از یهود خیبر به استناد عهدی که در خیبر به دستور رسول اکرم(ص) و به دست معاویه نوشته شده، باطل است؛ زیرا، بر اساس منقولات مسلم تاریخی، معاویه در جنگ خیبر هنوز مسلمان نشده بود.[۵]ـ با هدف و مقصد شارع مخالف نباشد؛ بنابراین، روایت ـ «خیرکم بعدالماتین من لا زوجه له ولا ولد» بهترین شما کسی است که بعد از دویست سال دیگر زن و فرزند نداشته باشد، باطل است.[۶]ـ بر خلاف سیره و رفتار و گفتار عقلا نباشد؛ بنابراین، روایت «الدیک الابیض حبیبی و حبیب جبرئیل» و مانند آن باطل است.[۷]ـ مبالغه در موضوع‎های بی‎اهمیت و کوچک؛ مانند: واجب شدن بهشت برای کسی که فلان گل را ببوید و یا فلان میوه را بخورد.
ـ اضطراب معنا و غلط‎های فاحش ادبی و مانند آن.[۸]شهرت حدیث و اعتماد و عمل دانشمندان و عالمان حدیث شناس یا بی‎اعتنایی آن‎ها نیز از جمله قراین مورد استفاده در ارزیابی حدیث است؛ بنابراین ممکن است یک روایت موثق بر یک روایت صحیح ترجیح داده شود به این دلیل که بزرگان مکتب روایت موثق را بر صحیح ترجیح داده‎اند.[۹]
پی نوشت ها:

[۱] . ر.ک: سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه‌ الامام الصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۲۳ـ۲۶.
[۲] . همان، ص۴۸.
[۳] . همان، الفصل الثانی و الثالث.
[۴]. بر اساس تعریف شهید اول (محمد بن مکی).
[۵] . ر.ک: مدیر شانه‎چی، کاظم، علم الحدیث، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۵.
[۶] . همان.
[۷] . ‌همان.
[۸] . ‌اصول الحدیث و احکامه، همان، ص۵۸ـ۵۹؛ علم الحدیث، همان، ص۱۲۳ـ۱۲۴.
[۹] . توضیح اینکه: ممکن است قراینی در اختیار آن‎ها بوده که در گذر زمان از بین رفته و به دست ما نرسیده است، و گرنه هیچ دلیلی بر این ترجیح دادن از سوی بزرگان حدیث شناس وجود ندارد. البته این تنها یک قرینه‎ است و ممکن است قراین دیگری نیز دخیل باشد.

____________________

مرکز پاسخگویی به شبهات

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *