سید سعید فیروز آبادی علاوه بر اینکه ترجمه آثار برخی از نویسندگان و فیلسوفان بزرگ مانند فریدریش نیچه، فرانتس کافکا و یوهان ولف گانگ فون گوته را بر عهده داشته است، بخشی از کارنامه خود را هم به ترجمه قرآن مجید اختصاص داده است. این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است: با توجه به فعالیت گسترده گروه های تندرو هیچ زمانی مانند امروز به ترجمه های خوب نیاز نداشتیم، تا خودمان براساس عقایدمان تصویری از اسلام ارایه کنیم؛ ما نباید هیچ وقت از یاد ببریم که هدف اصلی قرآن دعوت به زندگی، صلح و فراخواندن مردم کنار یکدیگر است.
در ادامه متن گفت و گو با سید سعید فیروز آبادی محقق و مترجم را می خوانید:
*افراد مختلف با عقاید متفاوت در آلمان زندگی میکنند، وضعیت دسترسی مسلمانان در این منطقه به منابع اسلامی چطور است؟
فیروز آبادی: آلمان کشوری است که در آن به ادیان احترام میگذارند. زبان آلمانی از مهمترین زبانهای مطرح در قاره اروپا است و افراد بسیاری در بخشهای مختلف این قاره با این زبان صحبت میکنند. همچنین چندین قرن از نخستین ترجمه قرآن مجید به این زبان میگذرد. زبان آلمانی را جزو ده زبان برتر دنیا میدانند و این موضوع نکته قابل توجهی است؛ بنابر آمارهای رسمی حدود چهار میلیون و دویست و پنجاه هزار مسلمان در کشور آلمان زندگی میکنند که از سال ۱۹۹۵ این جمعیت سیر صعودی داشته است. برای این جمعیت چشمگیر مسلمان در این کشور، حدود دو هزار مسجد ساخته شده است و از میان آنها میتوان به مسجد امام علی (ع) در هامبورگ و سایر نهادهای اسلامی اشاره کرد. از سال ۱۹۷۸ امکان تدریس درس دین اسلام در مدرسههای آلمانی برای دانشآموزان وجود دارد، هرچند این موضوع در هر ایالت تا اندازهای متقاوت است و بستگی تام به قوانین هر ایالت دارد. اما حضور پیروان مذاهب مختلف اسلامی مانند شیعیان و گروههای گوناگون مانند سلفیان بسیار قابل توجه است و نمونه بارز برخی از فعالیت های آنان توزیع رایگان میلیونها جلد ترجمه قرآن مجید به زبان آلمانی؛ در سراسر آلمان از سوی این گروه های تندرو در این اواخر است.
* قرآن هایی که سلفی ها در آلمان توزیع کردند چقدر با استقبال مسلمانان روبرو شد؟ ترجمه هایی که از قران کریم در آلمان در دسترس است از صحت و سلامت محتوا برخوردارند؟
فیروز آبادی: مسلمانان از قرآن هایی که سلفی ها در این منطقه توزیع کردند استقبال نکردند چون آلمانی ها می دانستند این کتاب مقدس است و نباید هیچ توهینی به آن شود. به این خاطر بود که این موضوع برای سلفی ها دردسر ایجاد کرد.
اما ترجمه قرآن در آلمان به سال های بسیار دور بر میگردد و با تغییرات زیادی مواجه شده است، به طور مثال نخستین مترجم قرآن مجید به زبان آلمانی «یوهان آلبرشت ویدمانشتتر» است. گفته میشود او در حوالی سال ۱۵۴۳ دو ترجمه، یکی به زبان آلمانی و دیگری به زبان لاتین از قرآن مجید انجام داده، اما هیچ کدام از این دو ترجمه به چاپ نرسیده و نسخهای از آنها در موزه دولتی بایرن در آلمان موجود است .از دیگر مترجمان قرآن مجید به زبان آلمانی «داوید فریدریش مگرلین» است، این کشیش پروتستان که معلم دبیرستان هم بوده ترجمه خود از قرآن به زبان آلمانی را در سال ۱۷۷۲ با عنوان «کتاب عهدین ترکی یا قرآن» منتشر میکند. به این دلیل که در آن دوره بیشتر از لفظ ترکان برای اشاره به مسلمانان استفاده می کردند، حضور عثمانیان در بخش وسیعی از اروپا تهدیدی برای آنان بوده است؛ بنابراین بیشتر مردم اروپا مسلمانان را ترک میدانستند، ترجمه مگرلین با عناد و دشمنی فراوان نسبت به مسلمانان و پیامبر بزرگ اسلام (ص) همراه است و مترجم آشکارا کلام الهی را تحریف کرده است. به همین دلیل نیز «یوهان ولفگانگ فون گوته» این ترجمه را «دستاوردی فلاکتآمیز» نامیده است.
از بنیانگذاران اسلام شناسی و قرآن پژوهی باید به «ایگناس گلدتسیهر»، «تئودور نولدکه» و «کریستیان اسنوک هورگرونیه» اشاره کرد. «گلدتسیهر» در واقع استاد دو نفر بعدی بود با ترجمه و تصحیح بسیاری از منابع اسلامی و توجه به احادیث در اسلام نگاهی جدید را پدید آورند. «نولدکه» آلمانی نیز با انتشار تاریخ قرآن خود در چهار جلد بزرگترین منبع آن روز به زبان آلمانی را گرد آورد. بعدها «هورگرونیه» هلندی نیز که برخی از آثارش به زبان آلمانی بود، با انتشار زندگی حضرت محمد (ص) و کتابهای دیگری دربارۀ اسلام گام مؤثری را در تأسیس رشتۀ اسلامشناسی در اروپا برداشت. بدیهی است که از آن زمان به بعد با دو گروه ترجمه مواجه میشویم، در ابتدا ترجمههای علمی و فیلولوژیک و دوم، ترجمههای مسلمانان. در سال های جنگ ایران و عراق، خانم سمیه کمالیان که اصالتی آلمانی دارند بسیار زحمت کشیدند و یک سری از کتاب های شهید مطهری را که در مورد جنگ ایران ترجمه کردند. اما ترجمه هایی که از متون اسلامیبه آلمانی ترجمه شده به صورت منظم و منسجم نبوده است.
*کدام یک از ترجمه های ارائه شده (ترجمه هایی علمی و فیلولوژیک یا ترجمه های مسلمان) کیفیت بهتری دارند و قابل درک تر برای مخاطبان هستند ؟
فیروز آبادی: در این سال ها خلاء ترجمه های خوب بسیار حس میشود در حالی که فعالیت دیگران در این زمینه نیز بیشتر بوده است، توزیع همان یک میلیون جلد قرآن توسط سلفی ها را می توان دوباره مثال زد؛ البته در این چند سال اخیر یک سیر صعودی ترجمه قرآن هم اتفاق افتاده که چند ترجمه بسیار خوب در آلمان انجام گرفته است در این میان می توان به ترجمه «رودی پارت» که در سال ۱۹۷۰ انجام شده اشاره کرد. اما برای اینکه ترجمه جدیدی از قرآن صورت بگیرد سال ها زمان صرف شده است. «عادل تئودر خوری» که استاد اسلام شناسی است، ترجمه ای دقیق از قرآن ارائه میکند او در این ترجمه سعی میکند که زبان موسیقیایی قرآن حفظ شود «تئودر خوری» در این چند سال اخیر هم احادیث شیعیان را منتشر کرده است. در سال ۲۰۱۰ هم «ببسینگ» که در گذشته تصحیحی در ترجمه «فردریش روگرت» داشته است و خود او هم ترجمه ای از قرآن ارائه میکند که در این اثر به جنبه زیبایی کلام قرآن هم توجه کرده است. درحالی که ما همیشه میان دو قطب در ترجمه های قرآن سیر میکنیم یکی اینکه حفظ امانت داری به طور کامل البته گاهی اوقات هم این حفظ امانت داری بسیار تندرو گونه است به ویژه ترجمه ای که از قرآن در مکه انجام شده می توان گفت بیشتر لغات هیچ تغییری نداشتهاند؛ این یکی از آفاتی است که مسلمانان به آن دچار هستند. اغلب مسلمانان بسیار سخت گیرانه کار کردند؛ اما آلمانی ها یک سنتی دارند به نام فیلولوژی که تصحیح، ترجمه متون و فهرست نویسی است؛ آلمانی ها در این زمینه بسیار زحمت کشیدهاند و موفق هم عمل کردهاند نمونه آن هم کشف الایات قرآن مجید اثر گوستاو فلوگل است. کاری که در این زمینه انجام می دهند در چارچوب های مشخص چند متن را بررسی و تصحیح میکنند.
آنها به زبان، حرفه ای نگاه میکنند این دید برای درک بهتر ترجمه قرآن مجید بسیار موثر است. اینکه فرهنگ، زبان، دین و همه ویژگی های مردم کشور دیگری را براساس متون مکتوب آنها بررسی کنیم، قطعا به نتیجه درست تری می رسیم. کاری که علامه طباطبایی در مورد تفسیر المیزان انجام دادند هم دقیقا چنین کاری بود. آلمانی ها قرآن را بر اساس متن خود قرآن و احادیث در کنار هم قرار دادند و بر این اساس ترجمه ای را ارائه کردند. آقای رودی پارت کتابی به نام محمد (ص) و قرآن دارد که بسیار کامل است این کتاب در مورد شبهاتی است که در جهان مسیحیت به اسلام وارد میشود و در این کتاب به شبهات پاسخ داده میشود. در این زمینه هم خانم «آنه ماری شیمل» به جنبه های پدیدارشناسانه توجه میکند و نگاه آشتی جویانه میان ادیان دارد. این موارد نمونه کارهایی از آلمانی در مورد قرآن و احادیث مسلمانان است که این مترجمان حتی مسلمان نیستند، اما ترجمه های تاثیرگذاری گرد آوردند.
بخش دیگر از ترجمه ها هم کارهای مسلمانان است که آثاری تحت الفظی و بین سطری است و اغلب اوقات هم کاربرد خاصی ندارند. تئوری های بسیار دقیقی در مورد ترجمه قرآن وجود دارد «یوجین نایدا» رییس انجمن انجیل است او معتقد است: « ما نباید در ترجمه کلام خدا صرفا به واژه ها اتکا کنیم اما باید سعی کنیم که در قالب فرهنگ زبان مقصد پیام را به درستی و تا حد ممکن به مخاطب منتقل کنیم» به انجام رساندن این موضوع یک هنر بزرگ است. ما باید بدانیم که قرآن مجید کتابی برای همه مردم جهان است، در دین اسلام و قرآن ادعا نشده که این کتاب فقط برای یک قوم یا قبیله خاصی است، بلکه قرآن کتابی برای همه بشریت است. البته که افراد پرهیزگار از قرآن رهنمود های بیشتری دریافت میکنند. مساله اصلی دید و نگاه مسلمانان به ترجمه قرآن است؛ انتقال مفهوم به بهترین شکل در نگاه و کارهای مسلمانان کمتر اتفاق می افتد. این موضوع را می توان ضعفی در ترجمه های مسلمانان دانست. ترس اصلی مسلمانان از این است که تغییری در متن به وجود بیاید و در بسیاری از مواقع مفاهیم، براساس تاویل های نادرست به مخاطب رسانده میشود.
*اولین ترجمه هایی که در اروپا از قرآن انجام شد، از چه ویژگی ها و نقاط ضعفی برخوردار بود؟
فیروز آبادی: نخستین ترجمه اروپایی ها از قرآن به قرن دوازدهم بر میگردد این ترجمه در اسپانیا انجام شده و در آن زمان کسی زبان عربی نمی دانسته؛ اما زمانی که اسلام در این منطقه گسترش پیدا میکند مستعربه ها و کشاورزانی که در آنجا سکونت داشتند، عربی صحبت میکردند وقتی هم اسلام کم رنگ میشده اسپانیایی ها دوباره به زبان خود تکلم میکردند به گونه ای همان جزر و مد اسلام صورت میگرفته؛ حتی اسپانیایی ها مذهب خود را هم به مسیحیت تغییر می دادند. این افراد قرآن را به اسپانیایی ترجمه کردند و از این ترجمه اسپانیایی فرد دیگری نیز قرآن را به لاتین ترجمه میکند. تا پانصد سال در تاریخ اروپا هر ترجمه ای از قرآن میشود براساس همان ترجمه نادرست لاتینی است.
وقتی مارتین لوتر دین پروتستان و معترضان را می آورد چون پاپ تصمیم داشته تا نفوذ کلام قرآن را در اروپا کمتر کند، ترجمه قرآن را ممنوع میکند. از طرفی هم خطر نفوذ عثمانی ها در بخش های وسیعی از اروپا را تهدیدی برای خود می دانستند. بنابراین در این زمان ترجمه ای از همان کتاب لاتینی به آلمانی انجام میشود که تحولاتی در خودش دارد. در واقع ترجمه «شوایگر» براساس ترجمه لاتینی و ترجمه «آریوا بنه» ایتالیایی است که در این ترجمه غلط های زیادی وجود دارد؛ بر این اساس ترجمه های دیگر هم به طور سلسله وار نادرست میشوند. بعد ها در آلمان به دنبال جنبش های مختلف فکری ترجمه های متفاوتی از قرآن ارائه میشود. به طور مثال در دوره روشنگری یا رومانتیک ترجمه یک سیر تکاملی پیدا میکند که بهترین و زیباترین ترجمه ها مربوط به این دوره ها به ویژه رومانتیک است.
*پس شما معتقدید که می توان در ترجمه قرآن از عناصر ادبی برای انتقال بهتر مفاهیم و زیباتر کردن ترجمه استفاده کرد؟
فیروز آبادی: دقیقا همین طور است. «فردریش روگرت» ترجمه ای که در این دوره رومانتیک ارائه میکند، بسیار زیبا اما متاسفانه ناقص است. زمانی که به این ترجمه گوش کنیم کاملا احساس متن اصلی را نیز منتقل میکند. اما وقتی خود را اسیر فرم و کلام کنیم به همان میزان فهم و درک معانی برای ما سخت میشود. البته گاهی ترجمه هایی انجام میشد که با غرض ورزی و عناد همراه بوده که من با این ترجمه ها کاری ندارم. در دوره روشنگری نگاهی خاص به شرق شد و آنها برای اینکه با مسیحیت مبارزه کنند، به سمت اسلام و اسلام شناسی روی آوردند این موضوعات همزمان با انقلاب کبیر فرانسه اتفاق افتاد، در دوره رومانتیک بود که بسیاری به ترجمه قرآن روی آوردند. نکته ای که دوباره نیازمند تاکید است ترجمه های فیلولوژی آلمانی هاست و قطب دیگر هم مسلمانان هستند که اغلب مسلمانان می توانند از آن ترجمه ها استفاده کنند؛ کمتر کتابی در این حوزه دیده میشود که دیگران هم بتوانند راحت از آن بهره ببرند.
*آیا کسی مسوولیت مفاهیم نادرستی که از ترجمه ها در ذهن مخاطبان نقش میبندد را بر عهده میگیرد؟
فیروز آبادی: به نظر من بر ترجمه هایی که در داخل ایران ارائه میشود نظارت، نقد و بررسی خاصی صورت نمیگیرد البته در این زمینه مسوولانی وجود دارند اما ترجمه هایی نادرستی منتشر میشوند. باید در این زمینه معیارها و سنجش ها دقیق وضع شوند. سازمان های مختلف برای نظارت هستند به طور مثال وزارت ارشاد و دیگر نهادها اما تمام این سازمان ها موازی کاری میکنند با این وجود که چندین متولی بر این کار نظارت میکنند اما در اصل مطلب یک کار اساسی اتفاق نمی افتد. میگویند مترجم خیانت کار است و مفاهیم نادرست منتقل میشود. مترجم باید سعی خود را بکند تا متن او نزدیکترین مفهوم به متن اصلی را داشته باشد. می توان پیشنهاد داد رشته های زبان های خارجی برای ترجمه قرآن در دانشگاه ها تاسیس شود، البته در تعدادی از دانشگاهها این اتفاق می افتد، اما باید به شکل گسترده تر ایجاد شوند. وقتی فردی دانش قرآنی داشته باشد و یک زبان خاص را هم به خوبی بداند می توانیم در این زمینه افرادی مفید و با سواد تربیت کنیم و به نتیجه مطلوب برسیم. بنابراین وقتی مبلِغ پرورش دادیم بسیار راحت می توانیم پیام خود را به درستی انتقال بدهیم.
بسیاری از روی علاقه و کنجکاوی به سراغ قرآن می آیند و به دنبال پیام آن هستند به ویژه در این زمانی که گروه های مختلف افراطی چهره ای خشن از دین اسلام به جهان عرضه میکنند. برداشت و انتقال معانی نادرست که در برخی از ترجمه های قرآن ارائه میشود، می تواند بهانه به دست افراد بهانه جو بدهد؛ بنابراین در این دوره کار مترجمان بسیار دشوارتر از گذشته است.
*باتوجه به ترجمه های متعددی که از قرآن مجید و برخی دیگر از کتاب های مذهبی وجود دارد، باز هم نیاز به ترجمه دیده میشود؟
فیروز آبادی: ما همیشه نیاز به ترجمه های جدیدی داریم؛ کلام وحی همیشه یک کلام است اما زبان ها به طور دایم دچار تحول میشوند؛ ترجمه ای که چند دهه قبل منتشر شده، مختص همان زمان است و دوباره نیاز است که ترجمه ای جدید ارایه شود وقتی زبان ها دچار تغییر و تحول میشوند مفاهیم آنها سنگین و سبک میشود بنابراین کار ترجمه را نمی توان تعطیل کرد و تنها به ترجمه های موجود اکتفا کرد. ترجمه آقای خرمشاهی یک گام مثبتی در ترجمه قرآن بود که مستدل و قابل درک است.
آلمانی ها در این ده سال اخیر ترجمه های گروهی برای قرآن انجام می دهند و در مورد انتخاب واژه ها بحث میکنند کار بسیار زمان بری است اما نتیجه مطلوب تری دارد به ویژه خانم فاطمه گرین که آلمانی و مسلمان است در این زمینه بسیار خوب کار میکنند. با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم به نظر من هیچ زمانی بهاندازه امروز نیاز به ترجمه قرآن وجود نداشته است. از سال ۱۹۷۹ که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد نگاه غرب به ایران و به ویژه اسلام تغییر پیدا کرده؛ آنها احساس میکنند اسلام می تواند جریان انقلابی راهاندازد. در هر نقطه ای که جریانی با عنوان اسلامی اتفاق می افتد؛ هجمه ها هم بیشتر میشود و بحث های اسلام سلفی و تندرو نیز مطرح میشود و تمام این موارد به اسلام هراسی دامن می زند. اما ما نباید هیچ وقت از یاد ببریم که هدف اصلی قرآن دعوت به زندگی، صلح و فراخواندن مردم کنار یکدیگر است. ما به این محتاجیم که براساس عقایدمان تصویری ارائه کنیم؛ به طور مثال تصویر مظلومیت شیعیان است، اما در غرب تصویری که از شیعه دارند کامل نیست، البته ما هم در این حوزه کوتاهی کردیم. هر چقدر ما در این معرفی کوتاهی کنیم و آن را به دست نا اهلان بسپاریم، از طرف دیگر لطمه هایی با عوارض بیشتر به ما وارد میشود. بنابراین ضرورت ترجمه بسیار زیاد احساس میشود.
*سخن آخر؟
فیروز آبادی: ما باید تصویر ذهنی خودمان را از قرآن ارائه کنیم نه خوانش هایی که دیگران از قرآن دارند. دغدغه ذهنی من ترجمه قرآن به زبان های خارجی است که ما کار بسیاری در این زمینه داریم و باید بتوانیم افرادی در این حوزه پرورش دهیم. در آلمان نیاز است که معلم تعلیمات دینی مسلمان داشته باشند و در حال حاضر بحث اساسی که مطرح است نداشتن معلم خوب تعلیمات دینی است و چنین نیازی در این منطقه وجود دارد و ما در این زمینه کم کاری میکنیم.
_________
ریحانه حیدری- شفقنا