امروز جهانیسازی دقیقاً همان غربیسازی است چون برنامهای براساس منافع و اهداف سلطهگران جهان است و قدرتهای بزرگ سیر طبیعی آن را دچار انحراف کردهاند. چنین برنامهای نمیتواند با حکومت مهدوی و اهداف و برنامههای آن هماهنگ باشد.
یکی از کلیدواژههایی که در خصوص حضرت مهدی(عج) بیان میشود «تشکیل حکومت جهانی» توسط ایشان است. حال این سؤال مطرح میشود که آیا میان «جهانی شدن» و «جهانیسازی» فرقی هست؟ آیا این روند، به حکومت حضرت منتهی میشود یا خیر؟
جمعی از محققان مرکز تخصصی مهدویت در کتاب «آفتاب مهر» پاسخ این سؤال را چنین بیان میکنند:
جهانی شدن، یعنی حرکت همه جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که همه چیز در سطح جهانی آن، مطرح میشود. در حقیقت، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار، برداشته شدن همه موانع جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ آن در همه عرصهها، حرکت روان اطلاعات و امور مالی و خدماتی، تداخل فرهنگها، آن هم به سوی یکسان شدن است. تمام این امور در مقیاس جهانی رخ میدهد و هدف آن، دستیابی به بازار واحد جهانی فارغ از موانع تولید و سرمایهگذاری و خدمات و اشتغال خواهد بود.
در این پروسه، جهانی شدن اقتصاد، مهمترین بُعد است و سیاست و فرهنگ تا حد زیادی تحت تأثیر نظام سرمایهداری قرار دارد. همچنین جهانی شدن، یک روند و حرکت تدریجی، طبیعی و تکاملی برای ایجاد جهانی با ارزشهای مشترک و احترام به مبانی فرهنگی دیگران است. امروزه این روند طبیعی به سوی اهداف خاص اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی قدرتهای سلطهجو سوق داده شده است.
قدرتهای پیشرفته غربی و صاحبان شرکتهای بزرگ اقتصادی تجاری و… این روند را در خدمت منافع خود گرفته، به نوعی خود را به این فرایند طبیعی (جهانی شدن) تحمیل کردهاند. آنها به نوعی جهانی کردن را به میل خود و در جهت اهداف خود پدید آورده، سیر طبیعی آن را دچار انحراف کردهاند. به این پروژه جدید «جهانیسازی» گفته میشود.
به عبارت دیگر جهانی شدن یک سیر و روند طبیعی برای حرکت جوامع به سوی فناوری پیشرفته و استفاده بهینه از قابلیتهای علمی و طبیعی در پرتو استعدادهای انسانی است؛ اما وقتی این حرکت و روند طبیعی در اختیار تفکر عدهای خاص قرار گیرد و به نوعی با اعمال اراده، این مسیر طبیعی را به سوی اهداف خاص و از پیش تعیین شده سوق دهند، این حرکت را از جهانی شدن به جهانیسازی تبدیل کردهاند؛ برای مثال میتوان از «انرژی اتمی» که در اختیار قدرتهای خاصی قرار دارد، نام برد. امروزه جهانیسازی دقیقاً همان غربیسازی و آمریکاییسازی است؛ یعنی تحت سلطه قرار دادن کل جهان از سوی آمریکا با در اختیار گرفتن اهرمهای تعیین کنده در اقتصاد جهانی و سیاست جهانی. در نهایت، فرهنگ آمریکایی به عنوان یک پروژه نهایی در دستور کار قرار میگیرد.
قابل توجه، اینکه میتوان حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) را در راستای جهانیشدن تلقی کرد و در صورت عدم انحراف اساسی در مسیر آن، میتوان آن را منتهی به حکومت عدل جهانی حضرت مهدی (ع) دانست که حاکمیت عدالت در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… است؛ اما جهانیسازی که برنامهای براساس منافع و اهداف قدرتهای سلطه در جهان است، به هیچ وجه نمیتواند با حکومت مهدوی و اهداف و برنامههای آن هماهنگ باشد؛ بلکه یکی از اهداف اساسی حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) قطع هرگونه سلطه فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی از سوی قدرتهای استعمارگر و ظالم در جهان خواهد بود.
در نتیجه باید گفت حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) بنا بر آیات و روایات، حتمی است؛ چرا که اگر جهانی شدن به آن سمت حرکت کند، حضرت برای تشکیل حکومت جهانی خود، موانع کمتری دارد وگرنه حضرت برای این کار بزرگ، موانع بیشتری بر سر راه خود خواهد داشت.
_____
فارس