جریان اصلاحی سوسیالیست که به عنوان جریان اصلاح یا اصلاحیون مطرح هستند در کنار طیفی از تندروهای القاعده که بضاعت مالی بالایی دارند و در یمن از نفوذ بالایی برخوردارند؛ در مقابل انقلابیون میباشند.
بیش از چند دهه است که گفته میشود کشور یمن در آستانه فروپاشی قرار دارد. شیعیان به رهبری الحوثی از یکسو و شبهنظامیان سنی، گروههای تندرو القاعده و برخی از وابستگان به تکفیریها از طرف دیگر با یکدیگر درگیرند. حاکمیت تندرو و وابسته این کشور اینترنت، تلفن همراه و حتی فرودگاههای یمن را تعطیل کرد تا جهان را از تحولات صنعا بیخبر گذارد و مردم یمن نیز از اخبار پیرامونی محروم باشند. به هر شکل در تحولات یمن، چند جریان مقابل جریان الحوثیهای شیعی قرار دارد که تبیین میشود.
۱ ـ جریان اصلاحی سوسیالیست
این جریان طیفی از مسئولان حکومتی یمن را شامل میشود. نخستوزیر، وزیر کشور، وزیر دفاع و حدود نیمی از کابینه که به عنوان جریان اصلاح یا اصلاحیون مطرح هستند در کنار طیفی از تندروهای القاعده که بضاعت مالی بالایی دارند و در یمن از نفوذ بالایی برخوردارند؛ در مقابل انقلابیون میباشند. در این طیف بخشی از افراد با گرایشات پانعربیسم و تعدای از ناصریها و بعثیهای حزب سوسیالیستها که موقعیت معدودی دارند، دیده میشوند. اصلاحیون با عربستان مرتبط اند هرچند حزب اصلاح اخوانی هستند؛ اما اخوانیهایی که وابسته به عربستان هستند نه مصر.
۲ ـ جریان ملیگراهای یمن
جریان ملیگرای یمن شامل یک طیف سیاسی کوچکی میشود که تأثیرزیادی در جامعه یمن ندارد؛ اما حضور این طیف در کنار دولت برای این است که اصلاحیون ـ که مخالفان سرسخت شیعیان تعریف میشوند ـ بگویند ما جامع هستیم و در برگیرنده همه طیفهای سیاسی میباشیم؛ اما در واقع این گروه مخالف الحوثی، هیچ نقش و جایگاه موثری در عرصه سیاسی یمن ندارند و از باب اضطرار به عنوان مخالف حرکت شیعی خود را تعریف میکند.
۳ ـ ارتش یمن و برخی احزاب سیاسی
ارتش وابسته به خاندان یمن و احزاب ششگانه که به احزاب حکومتی در این کشور معروف هستند در طیف مخالف شیعیان تعریف میشوند و از مهمترین عناصر تأثیرگذار در مواجهه با جریان الحوثی هستند. همچنین این گروه، خاندان محسن الاحمر، فرمانده ارتش و یگانهایی از ارتش را در اختیار دارند. علی عبدالله صالح و عوامل رژیم سابق، عواملی از ارتش و بخشهایی از احزاب در این جریان ضد حوثی فعالیت میکنند.
۴ ـ جریان رئیسجمهور یمن
جریان “عبد ربه”، رئیسجمهور یمن که جنوبی است و با جنوبیها ارتباط مناسبی دارد بخشهای بیشتری از ارتش را در اختیار دارد. وی حزب کنگره را نیز در اختیار دارد. بین جریان عبد ربه و سایر جریانات ذکر شده، رقابتهای داخلی وجود دارد و حوثیها از این اختلاف استفاده کرده و نوک پیکان حمله را به سمت احزاب و گروههایی بردهاند که وابستگی بیشتری با عربستان دارند. هرچند که بحث حوثیها تغییر حکومت نیست، یعنی آنها به دنبال اسقاط نظام نیستند بلکه به دنبال کنارهگیری دولت میباشند.
به هر شکل حوثیها نسبت به مالیات نفتی و گازوئیل و افزایش ۲۰۰ دلار در هر بشکه اعتراض دارند؛ زیرا بیش از ۸۰ درصد یمن روستانشین و وابسته به کشاورزی است. یمنیها با توجه به مشکلات اقتصادی مردم، عمق اجتماعی خود را افزایش دادهاند. آنها درصددند تا تغییرات بنیادی را در حکومت و گرفتن پستها از حزب اصلاح بهویژه وزارتخانههای کشور و دفاع به وجود آورند.
درنهایت مطالبه دیگر آنان، برقراری گفتوگوهای ملی شامل اصلاح قانون اساسی، انتخابات آزاد و افزایش مشارکت مردم است. در صورتی که انتخابات در یمن آزاد شود، حوثیها میتوانند اغلب کرسیهای انتخابات را تصاحب کنند. به نظر میرسد باوجود حمایتهای همهجانبه برخی از کشورهای منطقه از حاکمیت یمن و پشتیبانیهای مؤثر آنها در جهت دفع و مهار قیامهای شیعی، تحولات این کشور به نفع شیعیان در جریان است و امیدواریهای زیادی برای آنان ایجاد شده است.
_____________
رصد
سعیده کدخدایی