چکیده:
درچند دهه اخیر و باوجود گسترش دامنه رسانههای ارتباط جمعی، ما با این حقیقت روبرو گردیدهایم که نوجوانان و جوانان ما، بیشاز هر زمان دیگری فاقد تحلیل و یا اطلاعات جامع در مورد واقعیات حاکم بر دنیای امروز هستند. نویسنده این مقاله با یادآوری اقدام تعدادی از معلمان آمریکایی در ایجاد انجمنی برای ارائه مفاهیم و اطلاعات کلیدی و بنیادین ناگفته جهان معاصر به دانشآموزان و دانشجویان، یادآوری میکند که اطلاعات دریافتی این جوانان از رسانههای عالمگیر به شدت خلاصه شده، غیر کامل، یک طرفه و یا تحریف شده میباشد.
حقایق موجود در بازار تجارت تسلیحات نظامی و نقش آمریکا در این تجارت، اقدامات مداخله گرانه کاخ سفید در دهها کشور دنیا، حقایق جنگ کنونی عراق، ایجاد موانع متعدد در راه اجرای معاهدههای بینالمللی، شکلگیری ابررسانههای غولپیکر نزدیک به ابرشرکتهای نظامی، مرگ و میرهای گسترده کودکان و مردم آفریقا به دلیل ابتلا به گرسنگی و یا بیماریهای قابل پیشگیری، گسترش شکاف طبقاتی در ایالت متحده و آثار وخیم و بحرانآفرین ایده تجارت آزاد، بخشی از حقایقی است که در غیاب اطلاعرسانی ازسوی رسانههای عالمگیر، ازسوی این معلمان به مخاطبانشان ارائه میگردد.
اخیراً گروهی از معلمان شیکاگو، انجمنی را تشکیل دادهاند که به دانشجویان و دانشآموزان دبیرستانی در مورد مفاهیم و مطالب کلیدی جهان امروز اطلاعرسانی نماید. چراکه این جوانان علیرغم داشتن مهارتهای دانشگاهی، سختکوشی و علاقمندی به داشتن یک شغل مناسب، فاقد اطلاع از بسیاری از حقایق و تجارب زندگی میباشند. بهعلاوه آنان تقریباً هیچ چیزی در مورد ارتباط کشور خویش با دنیا نمیدانند. آنان از وجود یک جنگ مطلع هستند، از فجایع انسانی و نسلکشی در آفریقا چیزهایی شنیدهاند و با تردید معتقدند که ایران تهدیدی علیه ایالات متحده است. اما اگر از این نوجوانان و جوانان بخواهید که در مورد این حوادث و واقعیات توضیح دهند، هیچ چیزی نمیدانند.
این مطلب کاملاً قابل درک است که جوانان امروز، باوجود گزینههای متعدد تفریحی و رسانههای دیجیتال و وجود دهها اولویت رسانههای نوین در دسترسشان، همچنان از اتفاقات روی داده در دنیای کنونی، بیاطلاع هستند. آنان تیترهای اخبار را میخوانند و بهصورت اتفاقی اخبار تلویزیون را تماشا مینمایند. اما اطلاعات کافی از این منابع دریافت نمیکنند. بهعلاوه، آنان آنچه را که در مورد حوادث امروزه میشنوند، اطلاعاتی بیشاز حد خلاصه شده، غیر کامل و در اغلب موارد یکطرفه است.
آنان نیازمند درک این مطلب هستند که ایالات متحده، مسئول نیمی از هزینههای نظامی سراسر دنیاست. نیمی از سلاحهای خرید و فروش شده دنیا از این کشور سرچشمه میگیرد و درنهایت از ۲۵ کشوری که بیشترین خریدهای نظامی را از آمریکا انجام میدهند، ۲۰ کشور دارای حکومتهای غیر دموکراتیک و ناقض حقوق بشر میباشند که براین امر در گزارشهای رسمی دولت آمریکا در مورد مسائل حقوق بشر، تأکید گردیده است.
آنان باید بدانند که ایالات متحده از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون تلاش نموده که حکومتهای ۴۰ دولت خارجی را سرنگون نماید. درحالی که بسیاری از این دولتها، از جنبشهایی دموکراتیک و مردمی منشأ گرفته بوده و بر دولتهای مهاجم نیز، فائق آمده بودند.
جوانان ما باید بدانند که دولت ما درحالی در سال ۲۰۰۳ میلادی وارد جنگ در عراق گردید که ادعاهای مقامات ما در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در زرادخانههای دولت عراق و ارتباط آنان با القاعده کاملاً نادرست بود.
آنان باید بدانند که مطالعات صورت گرفته توسط ۱۶ سازمان اطلاعاتی ایالات متحده، نظیر سیا، افبیآی و وزارت امور خارجه و همگی نیروهای ۴ گانه ما، نشاندهنده این امر بود که اشتغال عراق، به افزایش دامنه تهدیدات تروریستی خواهد انجامید. بهعلاوه مطالعات انجام گرفته ازسوی دانشگاه شیکاگو، انجمن پژوهشی هوور دایجست، موسسه کاتو (Cato) و گزارش امنیتی سال ۲۰۰۵ میلادی، همگی این یافتهها را تأیید مینمودند.
آنان باید بدانند که ایالات متحده با مواضع سازمان ملل در خصوص حق همگان در دسترسی به مواد غذایی، حقوق زنان، حقوق کودکان و حق داشتن آزادی، مخالف است. همچنین ایالات متحده با ممنوعیت کاربرد مینهای جنگی مخالف میباشد. بهعلاوه در پایان سال ۲۰۰۶ میلادی، ۸۰ درصد بدهیهای پرداخت نشده به سازمان ملل متحده، به دولت آمریکا تعلق دارد. و درنهایت اینکه دولت آمریکا بارها مفاد کنوانسیون بینالمللی ممنوعیت شکنجه را زیر پا نهاده است.
آنان باید بدانند که تنها ۸ ابرشرکت بزرگ دنیا (شامل تایم وارنر، دیسنی، ابرشرکت مورداک، ویا کام (سیبیاس سابق)، جنرال الکتریک، یاهو، گوگل و اماسان) هماینک اکثر رسانههای آمریکایی را کنترل مینمایند. بهعلاوه، تعدادی از این ابرشرکتهای رسانهای ارتباطات نزدیکی با شرکتهای غولپیکر ساخت تسلیحات جنگی برای ارتش آمریکا دارند.
جوانان ما باید بدانند که اگر در حوادث خوفناک ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی درمجموع ۳۰۰۰ آمریکایی جان خود را از دست دادند، اما همه روزه در سراسر دنیا، ۰۰۰/۳۰ کودک به دلیل گرسنگی و ابتلا به بیماریهای قابل پیشگیری جان خویش را از دست میدهند. در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ میلادی، چنین نتیجه گرفته شده است: «شکاف میان شهروندان طبقه متوسط کشورهای ثروتمند و کشورهای فقیر، بسیار گسترده بوده و این شکاف، همچنان گستردهتر میشود.»
به علاوه براساس گزارش سازمانهای معتبر بینالمللی شکاف طبقاتی موجود در آمریکا، از همه کشورهای توسعه یافته دنیا وخیمتر است. درآمد ابر شرکتها نیز با سرعتی بیشتر از دستمزد کارگران در حال افزایش بوده و این در حالیست که نرخ مالیات ابر شرکتها در ۵۰ سال اخیر، همواره رو به کاهش بوده است.
آنان باید بدانند که کمکهای خارجی ایالات متحده بر مبنای درصد درآمد، یکی از پایینترین نرخهای موجود در میان کشورهای توسعه یافته میباشد. بیشتر کمکهای ما هم به کشور ثروتمند اسراییل و متحد دیگر ما یعنی دولت مصر اختصاص مییابد. اما در ۷۰ درصد کمکهای ما، آنان باید به خرید کالاهای آمریکایی تن دهند. البته دولت ما، ارسال دستمزدهای کارگران شاغل در خاک آمریکا به خانوادههایشان در کشورهای خارجی را نیز جزو کمکهای خویش میداند!
جوانان ما باید بدانند که شعار «تجارت آزاد» در اکثر موارد، تنها منافع کشورهای ثروتمند را تأمین نموده است. به علاوه، ما بیش از کمک به کشورهای فقیر، در صدد سودآوری بیشتر ابر شرکتهای چند ملیتی خود بودهایم. تعرفه ایالات متحده در برابر واردات از کشورهایی نظیر ویتنام و بنگلادش، ۱۰ برابر بیشتر از تعرفههای وضع شده برای واردات کالا از اتحادیه اروپاست. براساس گزارش مؤسسه بینالمللی «کریستین اید»، در ۲۰ سال اخیر، آزادسازی تجاری برای کشورهای منطقه صحرای آفریقا، ۲۷۲ میلیارد هزینه به بار آورده است که با این مبلغ هنگفت میتوان همه بدهیهای این کشورها را پرداخت نمود و هزینههای واکسیناسیون و تحصیل همه کودکان ساکن دراین منطقه را تأمین نمود. و البته به خاطر داشته باشید که براساس همه گزارشهای صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، بنیاد اقتصاددانان نوین و گزارش اجتماعی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ میلادی، تجارت آزاد برای کشورهای فقیر دنیا هیچ نفعی نداشته است.
اما آیا یک دولت حق دارد که در برابر اقدامات داخلی یک کشور، موضعی تهاجمی داشته باشد؟ البته این امر بستگی به معنای تهاجم دارد، ولی باید به نظرات مردم هر کشوری که به شیوهای دموکراتیک، رهبرانشان را برگزیدهاند، احترام گذاشت.
اما ما چگونه میتوانیم دریابیم که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است؟ چرا که اطلاعات ارائه شده از سوی یک منبع، میتواند درست، نادرست و یا تحریف شده باشد. ما در مؤسسه خود به دنبال آموختن پژوهش به دانشآموزان و دانشجویان خویش هستیم تا با بهرهگیری از منابع متعدد اطلاعاتی، پاسخهای پرسشهای خویش را دریابند. البته این کار سخت و دشوار است. این کار آسانتر خواهد بود، اگر روزنامهها و اخبار تلویزیونی بر این مسایل بزرگ اتکا نموده و تلاشی واقعگرایانه در جهت ایجاد توازن در پوشش حقایق، داشته باشند.
منبع:www. Commondtreams.org
به نقل از ماهنامه سیاحت غرب شماره ۵۰