تاسیس سازمان دوم: احیاء آتاتورک، اندیشه امپراطوری
درسال ۱۹۹۵، یحیی یک موسسه دیگر با نام اتحادیه حمایت از ارزشهای ملی را تأسیس کرد تا با سایر سازمانهای ملی گرا و محافظهکار ترکیه یک شبکه تشکیل دهند، اما اوضاع به کام ملی گرایان ترکیه باقی نماند و در سال ۱۹۹۷ یک کودتای بدون خونریزی در ترکیه اتفاق افتاد و پس از سرنگونی حکومت اربکان، حزب رفاه اسلامی ترکیه نیز منحل شد. ب
سیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که حکومت اسلامگرای فعلی ترکیه نیز از برقراری هرگونه ارتباط با هارون یحیی و سازمانش اجتناب میکند. (۱۲) در طی سالهای میان تأسیس «باو» تاکنون، چندین کنفرانس در داخل و خارج ترکیه برگزار شده و کتابهای بسیاری از یحیی منتشر شده است.
در سال ۱۹۹۶ اولین کتاب موسسه باو با نام دروغ هولوکاست منتشر شد که در آن مساله هولوکاست به شدت زیر سوال رفته بود. یحیی در این کتاب گفته بود که «هولوکاست در واقع مرگ چند یهودی در اثر بیماری حصبه بود که در طی جنگ و سالهای قحطی پس از آن اتفاق افتاده است.» (۱۳) این سخنان، جنجالی بزرگ به پا کرد. یکی از روشنفکران ترک با نام بدری بیکام در مقالهای با لحنی بسیار تند به هارون یحیی حمله کرد و سخنان اورا دروغی بزرگ خواند. بلافاصله وکلای «باو» دست به کار شدند و از بیکام به اتهام افترا و نشر اکاذیب شکایت کردند. بیکام به دادگاه فراخوانده شد و با پافشاری ادعا کرد که کتاب دروغ هولوکاست را یحیی نوشته است. (۱۴)
در کش و قوس اثبات ادعای بیکام، ناگهان هارون یحیی شکایت خود را پس گرفت. بسیاری عقیده داشتند که این کار باعث خواهد شد نویسنده واقعی کتاب هیچ گاه مشخص نشود. در سال ۲۰۰۱ موسسه استفان روث دانشگاه تلاویو متعلق به رژیم صهیونیستی کتابی با نام فریب هولوکاست چاپ کرد. در این کتاب، نام اندیشمندان و سیاستمدارانی لیست شده بود که هولوکاست را نفی کردهاند. نام یحیی نیز در این لیست قرار داشت. (۱۵) این سالها اززمان برگزاری دادگاه تا انتشار کتاب فریب هولوکاست برای او سالهایی تعیینکننده بود. یحیی ناگهان در مورد یهودیت و هولوکاست تغییر موضع داد. سه سال پس از تقابلش با یهودیان اسرائیل، دانشگاه تلاویو دوباره در مطلبی به سراغ یحیی آمد، اما اینبار مهربانتر. موسسه استفان روث در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که عدنان اکتار به سمت برقراری گفتمان میان ادیان حرکت کرده است و تمامی ادیان را به دوستی و برادری دعوت میکند. (۱۶)
در این سالها، هارون یحیی همزمان با تلاش برای بهبود جایگاهش در میان صهیونیستها، درگیر چند پرونده قضایی جنجالی نیز بود. در سال ۱۹۹۹ در بخشی از ترکیه تعداد زیادی تراکت تبلیغاتی منتشر شد که در آن برخی از اساتید درس انقلاب در دانشگاههای ترکیه مورد تهدید و تمسخر قرار گرفته بودند و به آنها لقب مائوئیست داده شده بود. در این جریان ۶ نفر از اساتید دانشگاه علیه موسسه «باو» اقامه دعوی کردند و انتشار این تراکتها را به این موسسه نسبت دادند. در این پرونده یحیی محکوم شد و به هرکدام از این افراد خسارتی بالغ بر ۴۰۰۰ دلار پرداخت کرد. در همان سال دوباره دستگیر شد. این بار اتهام یحیی استفاده از ابزار ارعاب و تهدید برای مقاصد شخصی و ایجاد یک سازمان به قصد انجام اقدامات مجرمانه بود. رسیدگی به این پرونده دوسال طول کشید و طی این سالها، تمام شاکیان پرونده رضایت دادند و پرونده مختومه اعلام شد.
آغاز تراژدی یک ماسون شناس مشهور
هارون یحیی دیگرهمان شخصیت سالهای قبل را نداشت. لحن سخنان او در مصاحبههایش به شکل محسوسی تغییر کرد. در سال ۲۰۰۶ موسسه باو کتابی با نام خشونت هولوکاست منتشر کرد که برخلاف کتاب قبلی این موسسه نه تنها هولوکاست را تصدیق کرده بود، بلکه حتی کار به دلسوزی در حق یهودیان کشیده شد. هارون یحیی در این کتاب گفت که «در دوران جنگ دوم جهانی، نازی ها در اروپا یهودیان را تحت شرایط اسفبار و نابخشودنی قرار دادند. آنها را مورد تحقیر و شکنجه قرار دادند و از خانههایشان بیرون کشیدند و در اردوگاههایی حبسشان کردند. در پایان نیز پنج و نیم میلیون یهودی به خاطر بربریت نازیها قتل عام شدند.» (۱۷) اما کار به اینجا ختم نشد. در سال ۲۰۰۷ هارون یحیی با روزنامه گاردین مصاحبه کرد و در آن نوشتن کتاب دروغ هولوکاست را منکر شد. خبرنگار گاردین این ادعا را غیر قابل باور دانست. (۱۸)
هارون یحیی استاد اعظم فراماسونری
یک سال پس از این مصاحبه، یحیی گفتوگوی دیگری با اشپیگل ترتیب داد و در آن مدعی شد که یکی ازدوستانش از نام هارون یحیی استفاده کرده و این کتاب را نوشته است. او اظهار کرد که موضعگیری واقعیاش در قبال هولوکاست را در کتاب دوم یعنی خشونت هولوکاست منعکس کرده است. (۱۹)
این موضعگیریهای جدید یحیی باعث شد که نگاهها نسبت به او تغییر کند. در سال ۲۰۰۹ مجبور شد با یک تئوری جدید در مورد یهودیت دوباره وارد صحنه شود تا شاید برخی دیدگاهها دربارهی خود را تعدیل کند. او گفت که «تنفر و خشونت در برابر خط حضرت ابراهیم غیرقابل قبول است. حضرت ابراهیم از نیاکان ما بود و یهودیان برادران ما هستند. ما میخواهیم نوادگان حضرت ابراهیم در آسانترین، پسندیدهترین و آرامترین شرایط باشند. ما میخواهیم تا آزادانه وظایف دینی خود را به جا آورند و همانطور که میخواهند در سرزمین اجدادشان با امنیت و تمدد خاطر زندگی کنند.» (۲۰) با وجود تمام این تلاشها که تا مرز به رسمیت شناختن رژیم جعلی اسرائیل پیش رفت، باز هم در همان سال اتحادیه مقابله با افترا در مطلبی هارون یحیی را یک نویسنده ترک ضدیهود خواند که در نوشتههایش یهودیان حامی اسرائیل را بیخدا و جانی خطاب کرده است؛ (۲۱) صهیونیستها هنوز توبهی یحیی را نپذیرفته بودند.
هارون یحیی در جمع فراماسونرها
در این میان سال ۲۰۰۸ یک کابوس قدیمیبه سراغ یحیی آمد و پرونده باجگیری او از دانشمندان و افرادی که در جلساتش حاضر میشدند دوباره گشوده شد. اتهام اصلی هارون یحیی و سازمانش در این پرونده اخاذی و باجگیری بود. در بخشی از شکوائیه مدعیالعموم بیان شد که او از اعضای مؤنث سازمان خود برای جذب دانشمندان جوان از خانوادههای ثروتمند استفاده میکند و از آنها میخواهد که در ازای برقراری رابطه جنسی با این اعضا، در محافل و جلسات سازمان شرکت کنند. در این میان از روابط جنسی چند هزار نفر فیلمبرداری شده تا از این فیلمها برای اخاذی از این افراد استفاده شود. اگر کسی نیت میکرد که از سازمان خارج شود، با این فیلمها او را تهدید میکردند. قاضی این پرونده اعلام کرد که شواهد به دست آمده از راههای غیرقانونی (فیلمبرداری با استفاده از دوربینهای مخفی) نمیتواند مبنای استدلال قرار گیرد. با این حال یحیی و ۱۷ نفر از اعضای سازمانش در این رابطه مجرم شناخته شدند و ۳ سال زندان برای آنها بریده شد. در سال ۲۰۱۰ دادگاه تجدید نظر برای پرونده تشکیل شد و هارون یحیی و همکارانش تبرئه شدند. (۲۲)
تئوری تفکیک: ماسونهای خوب، ماسونهای بد
اما همزمان با بحرانی که در اثر انکار هولوکاست در زندگی یحیی ایجاد شد، لژهای ماسونی نیز با او بنای ناسازگاری گذاشتند. فراز و نشیبی که هارون یحیی در برخورد با فراماسونری پشت سر گذاشته است، در انتها به یک تفکیک جالب، اما التقاطی منجر شد: تفکیک فراماسون خوب از فراماسون بد. این تفکیک، ماسونها را به دو دستهی «خداپرست» و «ملحد» تقسیم میکند و سالهاست که هارون یحیی برای ترویج این قرائت میکوشد. به طور دقیقتر میتوان ریشهی این تقسیمبندی را در بحبوحه درگیری یحیی با صهیونیستها بر سر مساله هولوکاست دید. در ۲۳ آوریل ۲۰۰۸ یحیی مقالهای با عنوان فلسفه تاریک فراماسونری ملحد منتشر کرد و در آن به تئوری تفکیکی خود پرداخت. در همان سال از او دو مقاله دیگر نیز منتشر شد: فراماسونری الحادی و انکار روح و ماتریالیسم در منابع فراماسونری ملحد و در سالهای بعد نیز این تئوری و ادبیات با انتشار مقالات دیگری ادامه پیدا کرد.
هارون یحیی فراماسون شد
ماسون های خوب که از نظر یحیی امروزه در اکثریت قرار دارند، به دنبال برقراری صلح در جهان هستند و حتی انتظار منجی آخرالزمان را نیز میکشند. در مقابل این گروه ماسون های بد قرار دارند که حتی با سایر اعضای لژهای ماسونی نیز درگیرند و یحیی حتی گاهی تلاش کرده است تا در مصاحبههایش با ماسونها، این تفکیک را به آنها تحمیل کند، اما حداقل در مقابل دوربینهای شبکه تلویزیونی اختصاصیاش، هیچکدام از ماسونهای ارشد زیر بار این تقسیمبندی نرفتهاند.
یحیی مدال میگیرد: استاد اعظم درجه ۳۳
مورخی که سال ۱۹۸۶ کتاب یهودیت و فراماسونری را نوشته بود و به خاطر پافشاریاش در حمله به صهیونیسم و فراماسونری، ۱۹ ماه حبس و ۱۰ ماه بستری در تیمارستان را تحمل کرده بود، امروز با تمام توان تلاش میکرد که خود را از اتهام یهودیتستیزی و انکار هولوکاست تبرئه کند؛ تلاشی مذبوحانه که در ادامه پای او را به لژهای فراماسونری باز کرد. یحیی در سال ۲۰۱۱ یک شبکه تلویزیونی اختصاصی در تلویزیون ترکیه و با نام A9 تاسیس کرد تا تریبونی برای انتقال نظراتش داشته باشد. او بارها در مورد فراماسونری در شبکه تلویزیونی خود صحبت کرده است. حتی با چند فراماسون ارشد نیز در شبکه اختصاصی خود مصاحبه کرد. فشارهای منتقدان روی هارون یحیی هر روز ادامه داشت و نهایتاً مجبور شد که روز ۷ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۶ آذر ۱۳۹۲) در برنامه ویژه شبکه A9 به عضویت خود در تشکیلات سرّی فراماسونری اعتراف کند. هارون یحیی درباره دلایل حضور خود میان فراماسونرها در این برنامه گفت:
«از من میپرسند که چطور میتوانی یک ماسون باشی؟ آن هم یک ماسون درجه ۳۳! در پاسخ میگویم که من اینرا درخواست نکردم. خود فراماسونرها منرا به عنوان استاد اعظم معرفی کردند… آنها گفتند که ما عمق دانش تو را ارزیابی کردیم و شما را استاد اعظم فراماسونی میدانیم و من از آنها تشکر کردم و اینرا بهعنوان یک تعریف برداشت کردم. فراماسون ها مدالی را نیز به من هدیه دادند که آن را به شما نشان خواهم داد.» (۲۳)
هارون یحیی عضو فراماسونری
هارون یحیی در این مصاحبه تلاش کرد که ضمن حفظ اعتبار و آبروی خود در میان هوادارانش، عضویت خود در لژهای فراماسونری را به نحوی توجیه کند، اما در مورد حضورش در این لژها و ایراد سخنرانی در میان فراماسونهای بزرگ جهان راهی برای توجیه نداشت، تلاش کرد عضویت در فراماسونری را خواست خدا بداند و خود را یک برگزیده الهی در میان ماسونها معرفی کند. هارون یحیی میگوید:
«بعضی از برادران ما سطحی نگر هستند! آنها از من میپرسند که مگر برای حضور در کلیسا، لازم است مسیحی باشی؟ برادر من، حضور کلیسا برای همه آزاد است و همه به آن دسترسی دارند، اما در همین استانبول یک سری کلاپهای شبانه وجود دارد که برای ورود به آن باید حتماً عضو باشید و افراد متفرقه اجازه ورود به آنجا را ندارند. اگر میخواهید در این مکانها پیام اسلام را انتقال دهید، ابتدا باید عضو شوید و اجازه ورود بگیرید. در لژهای فراماسونری نیز همینطور است. در آنجا اگر بخواهید دربارهی اسلام صحبت کنید باید برای ورود عضو باشید. کسانی که عضو نباشند اجازهی ورود ندارند. حتی اگر عضو هم باشید، اینطور نیست که به هر عضوی اجازه سخنرانی در مورد اسلام داده شود. شما باید حتماً یک عضو ارشد یا درجه ۳۳ باشید. باید استاد اعظم باشید. از زمانیکه من استاد اعظم شدم توانستم اجازه سخنرانی پیدا کنم. الان اجازه برگزاری نشست و سخنرانی در آمریکا را دارم. الان در آمریکا، روسیه، چین، هند و انگلیس نشستهایی در لژهای ماسونی دارم. در لژهای ایران، افغانستان، عراق، سوریه، مراکش، تونس و الجزیره میتوانیم پیام اسلام را انتقال دهیم و میتوانیم این پیام را تا استراتژیکترین قسمت ارتش آمریکا برسانیم. میتوانیم باطل بودن داروینیسم و ماتریالیسم را توضیح دهیم. فراماسونری بزرگترین نهاد حاکم بر جهان است که بر تمام دنیا تسلط دارد. به عنوان مثال، فراماسونری ایران و هند از قدرتمندهای جهان هستند. ما در بسیاری از سازمانهای ماسونی به لطف خدا عملکردهای خوبی در بیان ایمان و قرآن داشتهایم. این موقعیتی است که خدا به من اهدا کرده است.» (۲۴)
کمتر کسی پس از شنیدن توجیهات تبلیغاتی و مغالطههای نظری هارون یحیی سخنان او را باور کرد و در عوض، سوالات بسیاری دربارهی علل و انگیزههای عدول یحیی از مواضع اصولیاش در ذهن مخاطبان او شکل گرفت؛ سوالاتی که برای پاسخ به آنها باید رمز و رازهای بسیاری را شناخت.
پینوشتها:
۱۲. فصلنامه نیوهیومنیست، اکتبر ۲۰۰۹، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: www.newhumanist.org.uk
۱۳. The Holocaust Deception, 10 April 2012, retrieved at 23 sept. 2014 from: www.members.fartuneaty.com
۱۴. AXT 1996 report on anti-Semitism in Turkey
۱۵.stephen Roth, “Anti-Semitism World Wide”, Stephen Roth Institute, 1 jan. 2003 University of Nebraska Press
۱۶.Stephen Roth, “Anti-Semitism and Racism”, Stephen Roth Institute, retrieved at 22 sept. 2014 from: www.tau.ac.il
۱۷.Harun Yahya, “the Holocaust Violence”, ۲۰۰۶ available at: www.harunyahya.com/en/books/3764/the-holocaust-violence
۱۸. Ali Eteraz, “shooting the messenger”, ۲۰ Aug. 2007, retrieved at 22 sept. 2014 from: www.theguardian.com/commentisfree/2007/aug/20/shootingthemessenger
۱۹.Daniel Steinvarth, “all Terrorists are Darwinist: Interview with Adnan Oktar”, Der Spiegel, 23 sept. 2008
۲۰.Hochrazah 5769 Tamuz, available at: http://www.thesanhedrin.org
۲۱.”Efforts to Educate Americans about Islam also Links to Anti-Semitism, press re-lease, Anti-Semitic websites: Anti-Defamation League, jul. 2009, retrieved at 22 sept. 2014 from: www.archive.adl.org/presrele/asus-12/5564-12html#.vce5vfmsyps
۲۲. اندروهیگینز، «یک آفرینشگرای مسلمان و درگیری داروینی جدید»، وال استریت ژورنال، مارس ۲۰۰۹، بازبینی در ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ از: http://online.wsj.com/article/sb123724852205449221.html
۲۳. هارون یحیی، «چگونه یک فراماسون شدم؟» شبکه تلویزیونی A9، ۷ دسامبر ۲۰۱۳، قابل دسترسی در: http://www.harunyahya.com/en/Excerpts-from-conversations/175452/Mr-Adnan-Oktar-How-did-I-become-a-freemason