زمان شیخ انصاری سفر زیارتی به کربلا با پای پیاده مرسوم بود، اما پس از ایشان این سیره کمرنگ شد تا آنکه مرحوم میرزای نوری زیارت به کربلا با پای پیاده از نجف آغاز کرد و از آن پس این سنت در سیره بسیاری از علما قرار گرفت.
زیارت، راهکار برقراری ارتباط با معصوم(علیهم السلام) در زمان غیبت و ظهور و در زمان حیات و ممات اوست، زیارت، از مهمترین عوامل تربیتی و راهبرد اهلبیت(علیهم السلام) برای ایجاد، تقویت و تعمیق ارتباط شیعیان با ارواح آسمانی و مطهر خاندان عصمت است، این ارتباط باید از یک ارتباط موقت و احساسی و مقطعی فراتر رفته به ارتباطی دائمی و عارفانه تبدیل شود تا برآیند آن، تربیت شیعهای واقعی و عاشق اهل بیت(علیهم السلام) باشد، در ادامه به مبانی نظری زیارت پیاده به روایت مهدی نیلیپور از نشریه خلق اشاره میشود:
ساز و کار زیارت، ابزاری معنوی و بسیار مؤثر و روحافزاست که در فرهنگ تشیع، جایگاهی ویژه دارد. زیارت از دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) جریانی چند لایه با ابعاد فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و عرفانی است که تأثیرات فردی و اجتماعی متعددی دارد.
شناخت مبانی نظری زیارت، آن هم زیارت با پای پیاده، انگیزه بهرهمندی از برکات بیشمار آن را دوچندان میکند و گامی مؤثر در راستای ترویج و تبلیغ فرهنگ ناب زیارت است.
حضور در میان خیل زائران پیاده کربلا در ایام اربعین ۱۴۳۵ ق (۱۳۹۲ ش) بهانهای شد تا با نگاهی قرآنی و روایی به «مبانی نظری زیارت با پای پیاده» و آنگاه زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده به واکاوی اهمیت و ارزش این نوع زیارت بپردازیم.
در خصوص کیفیت زیارت؛ چه زیارت خانه خدا و مدینه منوره و چه زیارت سایر عتبات عالیات، با توجه به چگونگی طی کردن مسیر، دو مرتبه وجود دارد:
مرتبه نخست که مرتبه آسان و مرجوح است، همان طی مسیر با وسیله نقلیه و با استفاده از امکانات رفاهی در خوراک، پوشاک و مکان استراحت است که این قسم، خود دارای مراتب حداقلی تا حداکثری است.
مرتبه دوم مرتبه سختتر و راجح است که همان طی مسیر با پای پیاده و بهرهمندی از حداقل امکانات است، این قسم سفر زیارتی که برگرفته از روحیات جهادی بوده و در کمال سادگی و تنزه از امور رفاهی انجام میپذیرد، نوعی ریاضت شرعی است که برکات فراوان معنوی و تربیتی برای زائر به دنبال دارد.
از میان این دو قسم زیارت، شواهد و جهتگیریهای قرآنی، روایات و سیره انبیا و اولیای الهی و بسیاری از عرفا و بزرگان، ناظر به شیوه دوم است که در اینجا به تعدادی از این شواهد اشاره میکنیم:
۱ـ شاهد قرآنی
قرآن در آیه اعلام حج و بیان آداب حج، تشرف با پای پیاده را بر تشرف با مرکبسواری مقدم میشمارد و میفرماید: «وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ»؛ ای ابراهیم! در میان مردم برای ادای حج، بانگ برآور تا زائران پیاده و سواره بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری میآیند، به سوی تو روی آورند، در تفسیر نور ذیل این آیه آمده است: پیاده رفتن به حج، برتر از سواره است؛ زیرا «رجالاً» قبل از «کل ضامر» آمده است، محمدبن احمد بن جزی نیز میگوید: برخی از علما به سبب مقدم بودن تعبیر پیادهروی در آیه، استدلال کردهاند که پیاده رفتن به حج از سواره رفتن، برتر است.
۲ـ شواهد روایی
این روایات را در دو بخش کلی میتوان بررسی کرد:
الف) روایات فضیلت زیارت خانه خدا با پای پیاده
پشیمانی به سبب ترک حج با پای پیاده
امام باقر(علیه السلام) فرمودند که ابن عباس گفت: بر چیزی پشیمان نشدم بهاندازه پشیمانیام بر اینکه چرا پیاده به حج نرفتم؛ چرا که از رسول خدا(صلی الله علیه واله) شنیدم که میفرمودند: هر کس پیاده حج خانه خدا را انجام دهد، خداوند برای او هفت هزار عمل نیک از حسنات حرم مینویسد، گفته شد: ای رسول خدا! منظور از حسنات حرم چیست؟، فرمود: هزار هزار حسنه و فرمود: فضیلت پیاده حج گزاردن، مانند فضیلت ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است، در روایتی دیگر، منظور از حسنات الحرم، ۱۰۰ هزار برابر شدن حسنه بیان شده است.
یک حج پیاده، برتر از هفتاد حج سواره
و روایت شده است که هیچ بندهای به وسیلهای محبوبتر نزد خدا از راه پیمودن با پای پیاده به خانه محترمش، به او تقرب نجسته است، همانا یک حج با پای پیاده، با هفتاد حج برابر است.
تذکر: همانگونه که هر رکعت نماز در مسجد الحرام، ۱۰۰ هزار برابر نسبت به نماز در سایر مساجد پاداش دارد، عبادات وابسته به این مسجد نیز از فضیلت و ارزش والاتری برخودارند و از این رو در روایت برای بیان ثواب حج پیاده، از تعبیر «حسنات الحرم» استفاده شده است.
معانقه فرشتگان با حاجیان پیاده
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: همانا فرشتگان بر راه مکه میایستند و چون با حاجیان ملاقات کنند، بر حاجیان سوارهای که سایبان دارند، سلام میکنند و با کاروانهای سواره و بدون سایبان مصافحه و با حجاجی که پیاده آمدهاند معانقه میکنند.
طبق این روایت نورانی، میان حاجیانی که سوار بر مرکب و زیر سایهبان محمل، وارد حرم میشوند، با آنان که فقط سوارهاند و آنان که پیاده مسیر حج را طی میکنند، تفاوت بسیاری است؛ از این رو فرشتگان به گروه اول تنها سلام میدهند، با گروه دوم علاوه بر سلام دست نیز میدهند و با حاجیان پیاده علاوه بر سلام کردن و دست دادن، معانقه کرده، آنان را در آغوش میگیرند که این اکرام فوقالعاده نشانه شدت عنایت فرشتگان بر حاجیان پیاده و دلیل برتری حج پیاده بر حج سواره است
ب) روایات فضیلت زیارت معصومان(علیه السلام) با پای پیاده
پاداش زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) با پای پیاده
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: هر کس پیاده به زیارت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برود، خداوند به عدد هر گامیکه بر میدارد، حجی و عمرهای در نامه عملش بنویسد و اگر پیاده نیز برگردد به عدد هر گامی، دو حج و دو عمره در نامه عملش بنویسد، در این روایت، به صراحت به برتر بودن زیارت با پای پیاده چه در مسیر رفت و چه بازگشت اشاره شده است.
پاداش زیارت سیدالشهداء(علیه السلام) با پای پیاده
امام صادق(علیه السلام) به حسین بن علی بن ثویر فرمودند: هر کس به قصد زیارت قبر حسین بن علی(علیه السلام) از خانهاش بیرون آید، اگر پیاده باشد خداوند به ازای هر گامیکه برمیدارد حسنهای برایش ثبت و گناهی از او پاک میکند و تا زمانی که به حائر حسینی برسد، خداوند او را از رستگاران و حاجترواشدگان منظور میفرماید و چون اعمالش را تمام کند، خداوند او را از افراد ظفرمند و رستگار ثبت میکند و هنگامیکه میخواهد به دیار خود بازگردد، فرشتهای نزد او آمده، به او میگوید: من فرستاده خدا هستم، پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: عملت را از نو آغاز کن که خداوند گناهان گذشته تو را بخشید.
۳ـ شواهدی از سیره اهل بیت(علیه السلام)
الف)امام مجتبی(علیه السلام) و بیست بار حج با پای پیاده
حلبی میگوید از امام صادق(علیه السلام) درباره فضیلت پیاده رفتن پرسیدم. حضرت فرمودند: امام حسن(علیه السلام) سه بار ثروت خود را با خدا تقسیم کرد؛ تا آنجا که یک کفش برای خود و کفشی در راه خدا، پیراهنی برای خود و پیراهنی در راه خدا، دیناری برای خود و دیناری در راه خدا تقدیم کرد و با پای پیاده، بیست حج به جای آورد.
ب)امام سجاد(علیه السلام) و حج با پای پیاده
ابراهیم بن علی از پدرش نقل میکند که امام سجاد(علیه السلام) پیاده حج به جا آورده، از مدینه تا مکه بیست روز راه رفت.
عبدالله بن مبارک گفت: سالی برای انجام حج به مکه رفتم. در بین راه، نوجوانی هفت یا هشت ساله بود که در کنار حجاج میرفت و زاد و توشه و مرکب سواری هم نداشت. پیش رفته، سلام کردم و عرض کردم: با چه کسی این بیابانها را طی میکنی؟، فرمود: با آفریننده این بیابان، جوابش به نظرم بزرگ آمد، گفتم: فرزندم! زاد و توشه مرکب سواری تو کجاست؟، فرمود: زاد من تقوایم و مرکبم دو پایم و هدفم مولایم است، باز در نظرم بزرگ آمد…. تا آنکه به مکه آمدم، پس از انجام اعمال حج در بازگشت در ابطح دیدم، مردم اطراف یک نفر را گرفتهاند، نگاه کردم، دیدم همان نوجوان است، پرسیدم کیست؟ گفتند: زین العابدین(علیه السلام)است.
ج)امام صادق(علیه السلام) و پیادهروی برای رمی جمرات
عنبسه بن مصعب گوید: امام صادق(علیه السلام) را در منا دیدم که گاهی پیاده و گاه سواره طی طریق میکند، مطلبی به ذهنم خطور کرد تا از حضرتش بپرسم، چون بر ایشان وارد شدم، آن حضرت بدون مقدمه سخن آغاز کرد و فرمود: همانا علی بن الحسین(علیه السلام) همیشه از منزلش با پای پیاده برای رمی جمرات میرفت و منزلگاه من، امروز از منزل او نسبت به جمرات کمی دورتر است، پس من سوار بر مرکب میروم تا به منزل او برسم و چون به منزل او رسیدم، پیاده میشوم و با پای پیاده برای رمی جمرات راهی میشوم.
د)امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و پیادهروی هر ساله برای حج
ابونعیم انصاری زیدی میگوید: در روز ششم ماه ذیالحجه از سال ۲۹۳ قمری با جماعتی از حاجیان در مسجدالحرام و کنار مستجار بودیم، ناگاه جوانی از حال طواف به سوی ما آمد که دو حوله احرام به تن داشت و کفشهایش در دستش بود. چون او را دیدیم، از هیبتش همگی به پا خاستیم و در میان ما نبود، کسی جز آنکه ایستاد و بر او سلام داد، در این روایت طولانی آمده است که راوی، آن جوان را در شب عرفه نیز مشاهده کرد و گفت: از جمعیتی که اطراف آن جوان بودند، پرسیدم آیا این علوی را میشناسید؟، آنان گفتند: او هر سال با پای پیاده همراه ما حج به جای میآورد و در آخر روایت آمده است که او صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) است.
۴ـ سیره اصحاب ائمه(علیه السلام)، علما و سایر شیعیان
الف)زیارت امام با پای پیاده، دلیل ارادت خالصانه اصحاب
عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَهَ الْعِجْلِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ(علیه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ قَادِمٌ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِیاً فَأَخْرَجَ رِجْلَیْهِ وَ قَدْ تَغَلَّفَتَا وَ قَالَ أَمَا وَ اللهِ مَا جَاءَ بِی مِنْ حَیْثُ جِئْتُ إِلَّا حُبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ. فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ(علیه السلام): وَ اللهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ؟.
استاد مطهری(ره) در توضیح و ترجمه این روایت میفرمایند: شخصی که اهل خراسان بود، از راه دور با رنج فراوان آمد، خدمت امام باقر(علیه السلام) -عشق به اهل بیت او را کشانده بود-؛ در حالی که چون با پای پیاده آمده بود، کفشهایش از بین رفته و پایش ترک خورده و پاشنه آن، شکاف زیادی برداشته بود، آمد خدمت امام با یک عشق و ولعی، خدا را شکر کرد که بالاخره به مقصود خودش رسید. بعد پایش را نشان داد با آن شکافها که خون آمده بود و عرض کرد: یا ابن رسولالله! چیزی مرا به اینجا نیاورد جز صحبت شما اهل بیت که از خراسان تا اینجا پیاده آمدهام، امام(علیه السلام) این جمله را فرمود: هر کس هر چه را دوست داشته باشد، با هموست و حقیقتش همان میشود و با همان محشور میشود.
ب)زیارت جابربن عبدالله انصاری با پای پیاده
طبق برخی نقلها، جابربن عبدالله انصاری در اربعین اول، همراه با عطیه با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) مشرف شد.
ج)سیره علما در زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده
از نظر تاریخی، ظاهراً در زمان شیخ انصاری سفر زیارتی به کربلا با پای پیاده مرسوم بوده است، اما پس از ایشان این سیره کمرنگ شده تا آنکه مرحوم میرزای نوری که از محدثان بزرگ و استاد شیخ عباس قمیبود در زمان خود زیارت به سوی کربلا با پای پیاده را از نجف آغاز کرد و از آن پس این سنت حسنه در سیره بسیاری از علما و بزرگان دینی قرار گرفته است؛ بزرگانی چون آیات سیدمهدی بحرالعلوم، ملکی تبریزی، میرزای نایینی، شیخ محمدحسین اصفهانی (معروف به کمپانی)، همچنین در احوالات حکیم بزرگ ملاصدرا آمده است که او شش سفر با پای پیاده به حج مشرف شد.
به فضل الهی، امروزه نیز شاهدیم پس از سقوط رژیم بعث عراق، هر سال بر شکوه زیارت سیدالشهدا(علیه السلام) افزوده میشود، آن هم با پای پیاده و به ویژه در ایام اربعین حسینی(علیه السلام).
منبع: فارس