راهپیمایی عظیم شیعیان در اربعین حسینی که عظمت شیعه و قدرت نرم جمهوری اسلامی را به رخ دنیا کشاند و همگان را شگفت زده کرد و طمع دشمنان را برانگیخت؛ زمینهای برای راهاندازی خرده گفتمانی از درون شیعه در تقابل با گفتمان اسلام ناب را فراهم آورده است.
به گزارش موعود، محمدعلی وکیلی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار نوشت:
در دوران پسامدرن جنگ بر سر تصاحب نشانه های مشروعیت زاست. نشانه اعم از واژه هایی مقبول همگان مانند عدالت، آزادی، اشخاص، مفاخر ملی، و نیز مفاهیم برخاسته از وقایع تاریخی و مراسم نمادین میباشد. جنگ بر سر هژمونیک کردن و فراگیر کردن دال های مرکزی گفتمان هاست. برخی نشانه ها به آسانی به تصاحب گفتمان ها در میآیند و برخی به سختی و بعضی نیز هیچ گاه مصادره نمیشوند. مثلاً نشانه آزادی راحت تر از عدالت به تصاحب گفتمان روشنفکری در میآید و اسلام آمریکایی به راحتی به تصاحب گفتمان غرب در میآید. اما نشانه هایی چون شهادت، ایثار، ظلم ستیزی و استکبار ستیزی هرگز به تصاحب گفتمان اسلام آمریکایی در نمیآیند. عاشورا به عنوان یک نشانه با گفتمان انقلاب اسلامی سازگارتر است تا با گفتمان اسلام غیر سیاسی و اسلام متحجران.
گاهی هم گفتمان ها نشانه واحدی را تصاحب میکنند اما معانی متفاوتی از آن مد نظر دارند. به عبارتی دال مرکزی گفتمان ها در لفظ مشترک است ولی در معنا متفاوتند. اسلام در گفتمان امام (ره) به یک هویت جمعی به عنوان نقشه راه اشاره دارد. بر این اساس اسلام سیاسی به عنوان دال مرکزی این گفتمان غیریت زا شد.
وقتی اسلام به عنوان هویت اصلی دال مرکزی گفتمان امام گردید، شاخص هایی پیدا نمود که از آن جمله میتوان به عدالت خواهی، آزادی، حمایت از مظلوم، امت گرایی، مردم محوری، ظلم ستیزی و استکبارستیزی اشاره کرد. این گفتمان با نشانه های برشمرده شده عنوان گفتمان اسلام ناب محمدی را پیدا کرد و تحت این عنوان با ضد خود، یعنی اسلام آمریکایی، به تقابل پرداخت. دال مرکزی گفتمان اسلام آمریکایی نیز اسلام است، اما با تعریفی وارونه و متمایز با آنچه در گفتمان ناب از اسلام مراد است. در اینجا اسلام منهای سیاست و سازگار با سکولاریسم و منطبق بر خواست آمریکا است. اگر درآنجا عدالت و وحدت مذهبی و ستیز با استکبار دال شناور میباشد در اینجا تسامح و مدارا و سازش با غرب و خشونت مذهبی اصل است.
اسلام در گفتمان اسلام آمریکایی یک کلیشه و کلمه ای بدون محتوا میباشد. اسلام در گفتمان امام (ره) طرحی جامع برای اداره بهتر زندگی این جهان و آن جهان است ولی در روایت آمریکایی ظاهری صرف است که برای توجیه وضع موجود و مشروعیت بخشی به حکومت حاکمان به کار میرود.
مردم، دفاع از مستضعفین و آزادی در گفتمان اسلام آمریکایی جایی ندارد پس برغم اینکه کلمه اسلام دال مرکزی هر دو گفتمان میباشد، اما تضاد گفتمانی دارند و این دو ذیل هیچ فراگفتمان واحدی قرار نمیگیرند و این یعنی آنها رابطه ای افقی دارند. هر دو شبیه دو خط موازی از شروع انقلاب اسلامی در اصطکاک بودهاند و هر کدام با تولید خرده گفتمان هایی وارد منازعه با دیگری میشود.
گفتمان اسلام ناب به عنوان یک فراگفتمان، منشاء و الهام بخش خرده گفتمان های داخلی و خارجی شده است. در داخل خرده گفتمان های اصولگرایی و اصلاح طلبی با رابطه ای افقی با همدیگر و در رابطه ای عمودی با فراگفتمان انقلاب اسلامی و ذیل آن خود را تعریف کردهاند و هر کدام یکی از عناصر و دال های شناور فراگفتمان را به عنوان دال مرکزی خود برگزیده و متناسب با ذائقه و سلیقه خود بقیه دال ها را اولویت بندی کردهاند.
در خارج از کشور نیز گفتمان اسلام ناب خرده گفتمان مقاومت را در قالب حزب الله لبنان، جهاد اسلامی، و حرکت های ناب دیگر در منطقه تولید نموده و هر روز نیز متناسب با شرایط و اقتضائات خرده گفتمانی با عنصر اسلام ناب را باز تولید میکند. در مقابل نظام استکبار با تکیه بر خوانش اسلام سازشکار و در چارچوب گفتمان اسلام آمریکایی به خرده گفتمان هایی برای تقابل با گفتمان اسلام ناب بها میدهد و هر روزه از یک مورد جدید رونمایی میکند. یک روز از خرده گفتمان القاعده رونمایی میکند و آن را پرورش میدهد و با این نام به اسلام ناب حمله میکند و با هدف اسلام هراسی اقدامات تروریستی انجام میدهد.
وقتی پروژه خرده گفتمان القاعده به پایان رسید، با تغییر رویه، خود را در مقابلش قرار میدهد و برای اثبات هژمونی و به نام امنیت، خود را ناجی جهان معرفی میکند و با کشتن بن لادن پازل را کامل مینماید. همزمان النصره را پرورش میدهد و در جنگ نیابتی با گفتمان اسلام ناب به خط اول مقاومت که سوریه است وارد جنگ میشود این پروژه نیز تاریخ مصرف محدودی دارد، اهداف که محقق شد به سرعت نام عوض میکند و جایش را به داعش میدهد و این بار تلاش میکنند دامنه ستیز را به جنگ شیعه و سنی بکشانند. د
ر داخل هم با باز پروری خرده گفتمان جندالله سعی در تضعیف مرزها و احیاناً راهاندازی جنگ شیعه و سنی را داشتند که آن هم به دلیل علاقمندی بدنه اهل تسنن ایران به فراگفتمان اسلام ناب راه به جایی نبرد. اکنون به نظر میرسد پروژه داعش به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان اسلام آمریکایی نفس های آخر را میکشد و تاریخ مصرف آن از نظر تولید کنندگان رو به اتمام است و کارفرمای اسلام آمریکایی در حال تغییر خط تولید این خرده گفتمان و راهاندازی خرده گفتمان دیگری است. باید منتظر نشست و دید نام خرده گفتمان جدید کدام است و چه مختصات و محتوا و روشی دارد. اما به نظر نگارنده راهپیمایی عظیم شیعیان در اربعین حسینی که عظمت شیعه را به نمایش گذاشت و قدرت نرم جمهوری اسلامی را به رخ دنیا کشاند و همگان را شگفت زده کرد و طمع دشمنان را برانگیخت؛ زمینه ای برای راهاندازی خرده گفتمانی از درون شیعه در تقابل با گفتمان اسلام ناب را فراهم آورده است.
تلاش جریان شیرازی برای تصاحب نشانه اربعین به نام خود و تحرک پر رنگ این جریان در همایش راهپیمایی عظیم امسال قابل تامل و هشدار دهنده میباشد. این جریان با حمایت های مالی انجام گرفته در فضای مجازی و ماهواره ای بسیار فعال و در اربعین امسال با نشانه و علم و کتل خودنمایی کرد و به این طریق میخواهد نماد اسلام سازشکار و سکولار را در مقابل نماد اسلام ناب و استکبارستیز ذیل نام امام حسین (ع) و شعار مشترک “لبیک یا حسین” به پیش ببرد. بنابراین شاید این بار هدف فراگفتمان اسلام آمریکایی، راهاندازی خرده گفتمانی از درون شیعه و با تکیه بر نشانه های شیعی باشد.
منبع: خبرگزاری فارس