۲. مطابق بعضی طرق روایت این حدیث، رسول خدا(ص) قرآن را با وصف «بزرگتر بودن» بیان نموده و آن را «ثقلاکبر»، و عترت را «ثقل اصغر» خواندهاند.
۳. آن حضرت(ص) کتاب را به خدا و عترت را به نفس خود اضافه نمودهاند.
۴. حدیثی که از امامان(ع) در فضیلت قرآن روایت شده است که فرمودهاند: «کتاب خدا ریسمان یا طنابی است کشیده شده به دست خدا»1
آن مرحوم به این چهار دلیل، قرآن را افضل از عترت دانسته است.
دوم، گروهی که معقتدند، عترت پیامبر(ص) از قرآن برتراند؛ به دلایل زیر:
۱. مجرد تصریح به «بزرگتر بودن» دلیل بر برتر بودن نیست. و تقدم بیان کتاب در حدیث ثقلین، بنابر هیچیک از دلالات سه گانه [منطقی] (یعنی تطابقی، تضمّنی و التزامی) دلیل برتر بودن آن نمیشود، زیرا هرگاه بخواهند دو چیز را با هم بیان کنند، طبیعتاً یکی از آن دو پیش از دیگری ذکر میشود و چه بسا که دومیبرتر از اولی است: مانند این آیه شریفه: «إنّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر۲؛ همانا نماز از زشتی و ناپسندی باز میدارد، و یاد خدا بزرگتر است.»
بر اساس روایات صحیح «صلوه» بر امیرالمؤمنین(ع) تأویل شده، در حالی که آن حضرت(ع) برتر از ذکر است، اما در این آیه به تصریح، ذکر خدا بزرگتر شمرده شده است. به علاوه بزرگتر بودن از یک جهت (خاص)، دلیل بر برتر بودن از همه جهات نمیشود. به عنوان مثال، «عقیل» از جهت سِنّی از امیرالمؤمنین(ع) بزرگتر بود ولی آن حضرت(ع) از هر جهتی از عقیل برتر بودند. درباره حضرت مریم نیز در آیه شریفه آمده است:
إنّ الله اصطفیٰک و طهّرک و اصفیٰک علی نساء العالمین۳؛
همانا خداوند تو را برگزید و پاک و پاکیزه گردانید از میان زنهای جهانیان؛
ولی این صفات و ویژگیها دلالت بر افضل بودن مریم از حضرت فاطمه زهرا(س) ندارد، زیرا نهایت اختصاص مریم به این ویژگی، تولد یافتن حضرت عیسی از او به واسطه روحالقدس یا جبرائیل است ـ بدون پدر ـ اما در عین حال از فاطمه(س) برتر نیست.۴
۲. بزرگتر بودن قرآن، به دلیل شمول آن نسبت به احکامی است که برتری عترت(ع) و وجوب پیروی و اطاعت ایشان را در همه امور، از جانب خداوند متعال، بیان کرده است. اما نام بردن از عترت توسط پیامبر(ص) به دلیل ویژگیهایی است که خداوند به ایشان عطا فرموده است. ایشان دارای تمام فضایل قرآن و غیر آن است، در حالی که قرآن چنین نیست.
۳. در بعضی از احادیث معتبر به این مضمون تصریح شده است که امیرالمؤمنین(ع) برتر از قرآن هستند. چنانکه سید هاشم بحرانی(ره) در تفسیر برهان روایت نموده است:
علیبن ابی طالب (ع)، أفضل من القرآن
۴. پاسخ به دلیل سوم گروه اول که گفتهاند، کتاب به خدا اضافه شده و عترت به پیامبر(ص)، آن است که این دلیل تمام نیست، زیرا اضافه به رسول خدا نیز اضافه به خداست، زیرا در احادیث فراوانی از ایشان به عینالله، یدالله، جنبالله، وجهالله، اذن الله، لسانالله و … تعبیر شده است.
۵. در پاسخ به دلیل چهارم که گفتهاند، قرآن، ریسمان خداست، میگوییم که عترت هم ریسمان خدایند که به دست خدا کشیده شدهاست. ایشان بنابر روایات صحیح و معتبر، مبیّن کتاب و عروهالوثقیای هستند که هیچگاه گسیخته نخواهد شد.
چرا عترت، از قرآن برتر است؟
دلایل برتری عترت از قرآن عبارتند از:
دلیل اول: آنکه حقیقت محمد و عترت طاهرین او(ص) اولین مخلوقاتی هستند که [توسط خداوند متعال] آفریده شده و به دلایل عقلی و نقلی از تمام مخلوقات شریفتر و گرامیتراند. دلیل عقلی آنکه، بر اساس قاعده عقلی: امکان اشرف، آفریده نخست باید اشرف ممکنات و برترین مخلوقات باشد و این حضرات(ع) عقل اول هستند. دلایل نقلی این مسئله فراوان است، از جمله از معصوم(ع) روایت شده است: «نخستین مخلوقی که خدای متعال آفرید، عقل بود… [آنگاه به آن فرمود:] به عزت و جلال خودم سوگند که مخلوقی را محبوبتر از تو خودم نیافریدم، به واسطه تو ثواب میدهم و به واسطه تو مجازات میکنم».5
این روایت دلیل بر برتری عقل از جمیع مخلوقات است و مراد از آن، حقیقت نورانی محمد و آل محمد(ع) است که از تمام مخلوقات ـ از جمله قرآن ـ برتر است. پس عترت پیامبر(ص) که جملگی از نور پیامبرند، برتر از قرآناند:
دلیل دوم: آنکه ولایت عترت، جمله مخلوقات را ـ از جمله قرآن ـ فرا گرفته؛ قرآنی که در لوح محفوظ موجود است و در دیگر منازل آن تا به قرآن مکتوب که در دسترس مردمان قرار دارد. بر حسب اعتقاد ما، ولایت ایشان، بر اساس ولایت کلیه مطلقه بر تمام خلایق احاطه دارد، چنانکه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:
من همان هستم که ولایتم ولایت خداوند متعال است.
دلیل این امر، روایات متعددی است که از جمله «فیض کاشانی» (ره) بعضی از آنها را در مقدمات تفسیر صافی آورده است، مانند این روایات که امام صادق(ع) فرمودند:
همانا خداوند متعال ولایت ما ـ اهلبیت ـ را قطب (محور) قرآن قرار داد.۶
یعنی قرآن، بر محور ولایت ما دور میزند.
دلیل سوم: اینکه عترت(ص) کلام الله ناطق و کتاب مبین؛ و قرآن، کلام صامت و بیسخن او است. و دیگر آنکه قرآن عبارت از، الفاظ، خطوط و نقوشی نگاشته شده است که علم آن نزد عترت وجود دارد. پس حقیقت قرآن و علوم آن، به طور اعلی، اشرف، کاملتر و تمامتر در حقیقت نورانی امام معصوم(ع) موجود است. بنابراین امام، برتر از قرآن بوده، ـ همچون برتری معانی از الفاظ ـ بلکه قرآن، جزء و قسمتی از فضایل و مناقب امام و حاکی از بخشی از شئون و مراتبی است که خداوند متعال در ایشان قرار داده است.
دلیل چهارم: آنکه قرآن، کلام مخلوق ـ یعنی رسولاکرم(ص) ـ از جانب خداوند بوده، ولی نور نبی اکرم و حضرات عترت(ع) بلاواسطه توسط خالق متعال آفریده شده و بنابر روایات متعدد اثبات شده که عترت، در تمام فضایل با رسولاکرم(ص) یکساناند، مگر در نبوت و علت ایجاد سایر موجودات ـ از جمله قرآن ـ
جز حقایق انوار مقدس این حضرات(ع) چیز دیگر نیست.
دلیل پنجم: آنکه قرآن موجود و در دسترس ما، تنها سایه، آینه و نشانی از قرآن موجود در عالم مثال و انوار است و میدانیم که آن عوالم، تماماً مخلوق و آفریده از اشباح انوار پیامبر و عترت(ع) است، زیرا ایشان نورالانواری هستند که سایر نورها از نور ایشان روشن شده و لذا علت مادی و صوری برای آنها و همچنین برای قرآن هستند، بنابراین افضل از قرآناند.
دلیل ششم: آنکه علوم عترت پیامبر(ص) به فرموده خودشان، بر کتاب تکوینی و تشریعی و قرآن حقیقی ـ موجود در دیگر عوامل ـ احاطه دارد. چنانکه فرمودهاند:
از جمله علومیکه نزد ماست، تفسیر قرآن و احکام آن است.۷
بنابراین علوم قرآن، تنها بخشی از علوم ایشان است، و این ملاک برتری ایشان از قرآن است.
دلیل هفتم: اینکه عترت(ع) در نزدیکترین درجات ممکن نسبت به خداوند متعال قرار دارند، زیرا همراه با رسول خدا(ص) در مقام و مرتبه «قاب قوسین أو ادنی؛ مانند دو لبه کمان نزدیک شد یا مقربتر» هستند و قرآن در همه منازلی که داراست، ذیل این مقام قرار دارد. عترت(ع) بر مقام قرآن احاطه دارند و از آن برتراند.
دلیل هشتم: اینکه امام به منزله قلب عالم امکان است و خداوند متعال امامان(ع) را موجب قوام ممکنات قرار داده، و اگر ایشان نباشند، زمین اهل خود را فرو میبرد و از مجموع احادیثی که در این باب از معصومین(ع) رسیده استنباط میشود که موجب بقای ممکنات ـ از جمله قرآن ـ ایشان هستند و بقای همه چیز، از جمله قرآن، به وجود ایشان است پس بیتردید، ایشان برتر از قرآناند.
دلیل نهم: اینکه قرآن از آیات و بیّنات الهی است و تردیدی نیست که عترت(ع) بزرگترین آیات و بیّنات هستند. چنانکه امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
کدام آیهای از آیات خداوند، از من بزرگتر است.
این ویژگی نیز دلالت بر برتری ایشان بر قرآن کریم دارد. ایشان به منزله غیب، روح، باطن و حقیقت قرآن هستند. هر که خدا را شناخته و میشناسد، از راه معرفت، شناخت و توجه کردن به سوی ایشان شناخته است.
علامه سید حسن میرجهانی (ره)
ماهنامه موعود شماره ۸۳
پینوشتها:
٭ برگرفته از: ولایت کلیه، صص ۱۲۴ ـ ۱۳۲؛ همراه با تلخیص و بازنویسی.
۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۴۵، ح ۵
۲. سوره عنکبوت(۲۹)، آیه ۴۵.
۳. سوره آلعمران(۳) آیه ۴۲.
۴. همسر حضرت فاطمه(س) امیرالمؤمنین(ع) است که خود برتر از تمام فرشتگان برتر الهی و بنا بر روایات متعدد، معلم جبرئیل و سبب خلقت آنها بودهاند. به علاوه فرزندان حضرت فاطمه(س) نور اخیار ـ یعنی انبیاء و اوصیایشان ـ و برتر از ایشان هستند و حضرت عیسی(ع) سرانجام پشت سر آخرین ایشان (حضرت صاحبالزمان(ع)) به نماز خواهد ایستاد.
۵. مجلسی، همان، ج ۱، ص ۹۷، ح ۸؛ عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۹۹.
۶. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۱، مقدمه دوم.
۷. بصائر الدرجات، ص ۲۱۴، جزء ۴، باب ۷، ح ۱.