ما مسلمانان، برای انجام اعمال و عباداتمان از رسالههای عملی مراجع تقلید استفاده میکنیم؛ امّا در هیچ کدام از رسالههای عملی، به علّت جدا بودن حوزه «احکام» از «اخلاق»، خطّی راجع به اخلاص نداشتن، یا منع غیبت و دروغ نمییابیم؛ در حالیکه همه ما مسلمانها میدانیم که اعمال به میزان اخلاصشان پذیرفته میشوند و غیبت کردن و دروغ گفتن، از محرّمات الهی است. عالم گرانقدر، آیتالله شهید سیّد محمّد صدر، در کتابی دو جلدی و مفید، رسالهای درباره مکروهات و مستحبهای الهی در حوزه اخلاق، جمعآوری کرده و عنوان آن را «فقه اخلاق» گذاشته است.
در این کتاب، که بابهای بسیاری دارد، درباره اخلاص، نماز اوّل وقت، صبر کردن، تواضع داشتن و مسائل اخلاقی دیگر به شیوه رسالهای، نکاتی گوشزد شده است. به عبارت دیگر، به جای آنکه نویسنده، احادیث مرتبط به این مسائل را جمع آوری و تدوین کند (چنانچه پیش از ایشان، این کار انجام شده است)، این کتاب را خلاصه و کوتاه و با استفاده از روایات، همانند رساله ای در آورده که در آن به جای واجبات و محرّمات، از مستحبّات و مکروهات سخن گفته است.
شهید صدر در مقدّمه کتابشان، مستحّب و مکروه را حلقه ی وصل «فقه و اخلاق» دانستهاند و کتاب خود را بدین ترتیب، «ماوراء فقه» خواندهاند. در بخشی از جلد اوّل کتاب، در باب «عُجب»، ایشان عجب را ۳۶ نوع دانستهاند و برای انواع دشوار آن مثالهای مختلفی زدهاند تا برای خوانندگان معنای این عمل قبیح روشن شود و از آن دوری کنند. در بخشی از مثالها میخوانیم:
مثال دوم: عالمیکه به خاطر علم خود بر دیگران فخرفروشی میکند و بنابراین مشمول این سخن امام(ع) است:
«علم نوری است که خدا آن را در قلب کسی که بخواهد، میافکند.» و این سخن خداوی تعالی که میفرماید: «و خداوند به شما تعلیم میدهد.»
بنابراین علم هر چه باشد، از هدیههای خداوند بلندمرتبه بزرگوار و به حسن توفیق الهی است و فرد در هیچ حالتی مستقل از خداوند نیست.
عالم شهید در مقدّمه این کتاب ارزشمند نوشته است:
علم فقه، علم تشریع (وضع قوانین) است؛ چه مقصود ما از تشریع، تشریع آسمانی یا تشریع اسلامیباشد و یا مقصود ما از تشریع، آن تشریعی باشد که شامل همه اقسام قانون دنیوی میشود. امّا همه ی اینها جزئی از علمی هستند که معمولاً فقه نامیده میشود.
امّا اخلاق علم سلوک ( رفتار و کردار) برای تشخیص سلوک خوب از سلوک بد است و از آن جایی که مستحبات و یا سلوک برتر، شامل همه وسایل آسایش و زمینههای آن میشود، در این صورت بهترین عناوین برای این کتاب، همان عناوین فقه است. مانند کتاب طهارت و کتاب صلات و کتاب تجارت و مانند آن. زیرا ما با این کار میتوانیم از طرفی، تمام فقه و از طرفی دیگر همه ی فعالیتهای فردی و اجتماعی را بررسی نماییم.