جامعه مهدی موعود(ع) اتفاقی برای بشریت است و باید هر کدام از ما برای تحقق جامعه منتظر تلاش کنیم. سرفصل زندگی بشر باید تلاش برای تحقق ظهور امام عصر(ع) باشد.
به گزارش موعود، “قرار جمعه” جمعه، ۱۵ اسفند باحضور مریم حاج عبدالباقی به بررسی انتظار مثبت در جهت تشکیل جامعه مهدوی پرداخت.
زمانی که حضرت موسی(ع) به کوه طور می رود، ۴۰ روز در آنجا می ماند تا لوح های تورات را ازسوی خداوند دریافت کند. ولی در نبود موسی قوم تحت القائات سامری گوساله پرست شدند و زمانی که هارون منعشان میکند، پاسخ می دهند ما یکسره دور گوساله سامری عبادت میکنیم تا موسی برگردد.
این انتظار منفی است. به این معنی که ما منتظریم تا امام زمان(ع) بیاید اما دچار خرافه گرایی، مرید و مراد بازی و دلخوشی های بیهوده میشویم تا امام زمان(ع) ظهور کنند. درحالی که ما باید دستمان را در دست ولایت بگذاریم و پشت سر ولی خدا و نایب امام زمان(ع) حرکت کنیم. در این راه آیا اجازه داریم که دستمان را در دست سامری بگذاریم؟، این افراد معتقدند ما منکر امام نیستیم ولی هر کاری که خواستیم را انجام می دهیم.
همچنین در مسیر انتظار درصدی از شیعیان هستند که میگویند ما قبول داریم که امام زمام(ع) ظهور میکنند ولی نشستیم و تا امام بیایند و کاری نمیکنیم. به این افراد حزب نشستگان نیز میگویند. امام خمینی(ره) در زمانی که خیلی صحبت از امام زمان(ع) بود، قیام کردند. ایشان در جهت تشکیل جامعه اسلامیکار کردند و این یعنی انتظار مثبت یعنی حس کنیم و به باور وجود امام زمان(ع) برسیم و در این راه صبر کنیم.
بعد از انتظار منفی و مثبت یک نوع دیگر از انتظار است که در قرآن به آن اشاره شده است، مبنی بر اینکه در جریان طالوت و جالوت وقتی مردم به پیامبرشان گفتند که پادشاهی را برای ما مشخص کن تا با جالوت بجنگیم. پیامبرشان گفت احتمال دارد او بیاید و شما یاری اش نکنید و او طالوت را به مردم معرفی کرد. مردم میگویند ما از خانه و مال از او لایق تریم. پیامبرشان به آنها میگوید او برگزیده خداست و علم و جسم مناسب برای مسئولیت دارد.
این داستان در مصداق امام زمان(ع) نیز تعریف میشود. به این معنی که ما امام زمان(ع) را دوست داریم. اما امام زمان(ع) باید با امام اوهام و خیالات ما منطبق باشد یعنی ممکن است که معیار ما در تعریف امام زمان(ع) و معیار الهی دو گونه باشد. به طور مثال امام زمان(ع) ساده زیست یا اشرافی، پول دار یا معمولی.
ممکن است ما خیال کنیم که منتظر امام هستیم اما معیارها و ارزش های ما با امام و خدای متعال یکسان نباشد و ما در عمل کم بیاریم و پس بزنیم. وقتی اعتقاد داریم که انتظار یک عمل و عبادت است. یک بخش انتظار جهاد علمی و عملی است. به این معنی که باید علم خود را منطبق بر آیات و روایات بالا ببریم و امام در ذهنمان را با امام واقعی یکی کنیم. در این خصوص در روایتی داریم که میگوید عده ای در آخرالزمان منکر امام زمان(ع) میشوند که معیارهایشان با معیارهای اسلامییکی نیست.
انسان با انتظار مثبت ساکن نیست، برای رسیدن به هدفش حرکت میکند ولی در این راه دسته چهارمی از منتظران نیز هستند که در قرآن به آن اشاره شده است. قرآن می فرماید: پس از انبیا خلفی آمدند که وارث کتاب شدند. اما این دنیا را گرفتند و گفتند خدا ما را می آمرزد، یعنی نوعی اباحه گری.
اما در مقابل کسانی که با کتاب خدا تمسک می جویند و خود را با ارزش های خود پیوند می زنند، جهاد علمی در کتاب و سنت دارند، قرآن را قانون اساسی خود می دانند، نماز را به پا می دارند و بندگی را محقق میکنند، آنها مصلح و اصلاح گر هستند. اصلاح گر فردی و اجتماعی به این معنی که هم اجازه نمی دهند جامعه رو به فساد برود و هم خود از فساد دور هستند.
بنابراین اگر کسی واقعا منتظر باشد، باید این گونه عمل کند. در حال حاضر مردم ما قرآن را خوب بلد نیستند. اما اگر حقیقتا قرآن را رساله عملیه خود قرار دهند. به همه ابعاد انتظار، عرفان و غیره خواهند رسید. در این راستا رجوع به قرآن و زیاد یاد کردن امام زمان(ع) از دیگر شاخصه های انتظار مثبت است.
ولی در این رابطه یک نوع اباحه گری وجود دارد. به این معنی که من چون هر هفته دعای ندبه می خوانم و زیارت جمکران می روم پس رابطه ام با امام زمان(ع) خوب و محکم است و اگر ناسزا بگویم، همسرم را اذیت کنم و کارهای خلاف دیگری بکنم، اشکالی ندارد. اما باید توجه داشت که اینگونه رفتار اصلا درست نیست و ما در مسیر اشتباه گام برمی داریم.
ما باید تمسک به کتاب داشته باشیم و براساس گفته ائمه عمل کنیم، باید تلاش کنیم تا به دستورات الهی برسیم. ما باید در تمام رفتارهایمان رنگی از اصلاح وجود داشته باشد تا بتوانیم منتظر مصلح جهانی باشیم، هم اصلاح فردی و هم اصلاح اجتماعی و کار عملی در جهت برداشت موانع ظهور برداریم. به جای درگیری با مردم و غیبت و تهمت و ناسزا کمکشان کنیم و مانع از حرکت نادرستشان بشویم و نهی از منکر عملی داشته باشیم.
یک نوع دیگری از انتظار وجود دارد مبنی بر اینکه خیلی ها فکر میکنند که ظهور امام زمان(ع) خیلی دیر شده است. در قرآن به این مورد نیز اشاره شده است. وقتی حضرت موسی(ع) به کوه طور می رود. از خدا می خواهد که رحمت خاص خود را به پیروانش بدهد، خدای متعال جواب می دهند که من رحمت خاص خود را به پیروان و مسلمانان آخرین نبی خود می دهم.
خدای متعال عبارت به زودی را در این جملات می آورد. یعنی من به زودی رحمت خاص خود را به پیروان آخرین رسولم اختصاص می دهم. خدای متعال فاصله حضرت موسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) را که بیش از ۲۰۰۰ سال است را به زودی خطاب میکند. این مساله نشان می دهد که در تحولات تاریخی این طور نیست که مشکلات به سرعت حل شود و یک پروسه طولانی می خواهد.
هزار سال در نگاه قرآنی و الهی زیاد نیست. هزار سال برای اینکه مردم آماده جامعه اسلامیشوند، خیلی زیاد نیست. چون جامعه مهدی موعود(ع) اتفاقی است برای بشریت و اگر هر کدام از ما بهاندازه یک آجر برای تحقق جامعه بشری تلاش کنیم. اگر ما از جامعه مهدوی محروم شویم ولی کوچک ترین کاری در امامت توحیدی انجام دهیم، ما باید سرفصل کارهایمان را در جهت تحقق ظهور انجام دهیم.
آیت الله جوادی آملی در کتاب “موعود موجود” آورده است: ما دو شیوه انتظار داریم، یا انتظار ساده یا انتظاری که با جان ما عجین شده باشد. ما باید سعی کنیم که انتظار حضرت ولی عصر(ع) را از حاشیه به متن زندگی مان ببریم.