روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیست‌هاست با شیعیان

یدیعوت آحارونوت در گزارشی صراحتاً اعلام می‌کند که جنگ عربستان سعودی در یمن در راستای منافع اسرائیل است و منافع مشترکی بین اسرائیل و عربستان سعودی و برخی دولت‌های خلیج‌فارس وجود دارد و این فرصت برای بهره‌ برداری استراتژی حیاتی امنیت رژیم اسرائیل به ‌وجود آمده است.

 

مرکز مطالعات عربی المستقبلیه در مقاله ای در پایگاه اینترنتی خود به بررسی توهمات حاکمان آل سعود در ماجراجویی های خود در یمن پرداخته و نوشت: در محافل واشنگتن مشخص شده است که تجاوز عربستان سعودی به یمن از ماهها پیش با همکاری سعودی ها با آمریکا طراحی شده، اما اقدام به این حمله بر اساس گام های فوق العاده در هفته‌های اخیر با مشورت آمریکایی‌ها و برخی دولت های منطقه‌ای آغاز شده است که ریاض مشارکت آن‌ها در ائتلاف به رهبری خود را اعلام کرده است. به ویژه ورود نیروهای زمینی پاکستانی به یمن بعد از تحولات میدانی که نگرانی‌ها در مورد از بین رفتن نیروهای محلی وابسته به عربستان سعودی برای تقویت جایگاه رئیس‌جمهور سابق یمن را افزایش داد، در دست اقدام بود.

از دید عربستان سعودی و متحدانش، یمن در مسیری قرار گرفت که بتواند رکن محوری در درگیری بر ضد اسرائیل باشد، این اتفاق پس از آن رخ داد که نظام اخوان المسلمین در خارطوم شکست خورد و ایجاد تسهیلات لجستیک برای ادامه امکان پایداری در فلسطین اشغالی از طریق دریای سرخ متوقف گشت.

تحلیلگران ارشد اسرائیلی به مقامات سیاسی این رژیم هشدار دادند که باید نگران حوادث یمن باشند، چرا که عربستان سعودی در یمن شکست‌ خورده و ایران پیروز شده است. روزنامه اسرائیل الیوم واضح‌ترین تحلیل را در این زمینه ارائه داده و می‌نویسد که یگان‌های کماندویی پاکستان برای حمایت از سعودی‌ها موضع ‌گیری کرده‌اند، چه کسی می‌تواند تصور کند که تنگه استراتژیک باب المندب تحت تسلط ایرانی‌ها قرار خواهد گرفت؟ روزنامه تایمز آف اسرائیل در این زمینه واشنگتن را مسئول حوادث نگران کننده در یمن دانسته و هشدار می‌دهد که نتایج عملیات نظامی عربستان سعودی احتمالاً سرنوشت ساز نخواهد بود. به نوشته این روزنامه سرخوردگی عربستان و اردن و مصر از ایران نیست، بلکه در درجه اول مسئولیت آن برعهده واشنگتن است.

آلکس فیشمن تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی صراحتاً اعلام می‌کند که جنگ عربستان سعودی در یمن در راستای منافع اسرائیل است و منافع مشترکی بین اسرائیل و عربستان سعودی و برخی دولت‌های خلیج‌فارس وجود دارد و این فرصت برای بهره‌ برداری استراتژی حیاتی امنیت رژیم اسرائیل به ‌وجود آمده است. وی تأکید می‌کند که سعودی‌ها در طول هفته‌های گذشته برای درگیری با حوثی‌ها آماده بودند و نیروهای دریایی و زمینی خود را با هماهنگی آمریکایی‌ها در طول مرزهای این کشور با یمن مستقر کردند.

پناه بردن سعودی‌ها به مداخله نظامی مستقیم در یمن خروج این کشور از روش سنتی در مداخله با قدرت نرم یا مداخله پشت پرده در تحولات منطقه با استفاده از مازاد بودجه خود از ثروت‌های نفتی به شمار می‌رود. خاندان حاکم عربستان سعودی به صورت سنتی در تأمین آن چه که تهدیدی برای امنیت خود می‌دانست، به آمریکا و دولت‌های منطقه‌ای متکی بود و ارتزاق امنیتی را به عنوان وسیله مهمی‌برای رسیدن به امنیت مورد توجه قرار می‌داد تا جایی که نیروهای پاکستانی و شهروندان دیگر کشورها را به صورت دائمی در اراضی خود مستقر کرده بود. این عناصر علاوه بر نیروهای آمریکایی و غربی بود که همواره در این کشور حضور داشتند.

حال این سوال مطرح است که چه اتفاق تازه‌ای افتاده که عربستان سعودی تصمیم به اتخاذ نقش منطقه‌ای جدی‌تری یا بهتر بگوییم ماجراجویی اینچنینی گرفته است تا بتواند آنچه را که عقب ‌نشینی نقش آمریکا و دست‌ برداشتن از حضور مستقیم نیروهای آن در منطقه در جنگ‌های افغانستان و عراق نامیده، جبران نماید. عواملی که باعث شده واشنگتن به درخواست‌ها و مطالبات متحدانش به ویژه عربستان سعودی برای مداخله نظامی جهت براندازی دولت سوریه پاسخ مثبت ندهد.

روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیست‌هاست با شیعیان/ سعودی‌ها با چه توهمی‌به یمن حمله کردند/ناچار شدن عربستان سعودی برای این اقدام بی‌سابقه به معنی موارد زیر است:
– عربستان سعودی حمله خود را یک اقدام پیش دستانه برای جلوگیری از توقف تسلط و نفوذ گذشته خود در اوضاع یمن می‌داند و می‌خواهد امکان تبدیل شدن این کشور به یک دولت مستقل با مواضع و تصمیم ‌گیری‌های جدا از تمایلات عربستان را از بین ببرد، به ویژه این که نیروهایی که نقش و موقعیت آن‌ها در داخل یمن تقویت شده، مانند حوثی ها از گروه‌هایی هستند که عمدتاً مواضع و رویکردهای متناقض با سیاست‌های عربستان سعودی و غرب دارند.

– مقامات سعودی معتقدند که نمی‌توانند در صورت بروز چالش‌های داخلی یا خارجی تهدید کننده پادشاهی آنها تنها بر مداخله آمریکا یا غرب برای حمایت از بقای خود در قدرت حساب کنند، به همین علت برای کاستن از این احتمالات ناگزیر به ممانعت از ایجاد هر حاکمیت خارج از اراده و هم‌گرایی خود بویژه در کشور مجاور یعنی یمن هستند.

– با وجود موفقیت عربستان سعودی در سال‌های اخیر به ویژه در استفاده از ثروت و منابع تبلیغاتی و ابزارهای خود در ایجاد فتنه‌های مذهبی سنی – شیعه و تحریک برای تبدیل کردن درگیری تاریخی عربی – اسرائیلی به درگیری منفعلانه ایرانی –عربی، اما این کشور در سیاست‌های کلی خود در منطقه برای ایجاد تنش‌ها و التهابات مذهبی به ویژه در دو عرصه سوریه و عراق شکست خورده است، علاوه بر اینکه تغذیه این رویکردهای فرقه‌گرایانه بعد از تبدیل شدن داعش به تهدیدی پیرامون این کشور، به سمت خود عربستان سعودی در حال بازگشت است.

– تلاش مأیوسانه عربستان سعودی برای ایجاد ائختلاف علنی با رویکردهای مذهبی متعدد به بهانه خطر روز افزون ایران که بر اساس محاسبات ریاض تا یمن نیز کشیده شده است، به این معنی است که این کشور در تلاشی تقریباً ناامیدانه به دنبال جمع کردن آخرین فشنگ های خود برای نجات موقعیت و هیبت و سیاست‌های شکست خورده خود در منطقه است و در این راستا وارد ماجراجویی خطرناکی شده است که ممکن است درگیری‌ها را برای اولین بار به اراضی این کشور بکشاند، علاوه بر اینکه ورود به جنگ فرسایشی هزینه ‌بر با یمن نیز بعید نیست.

– رهبران سعودی نمی‌توانند آثار روانی و مادی تقویت جایگاه منطقه‌ای ایران و متحدانش در اردوگاه محور مقاومت را پس از پیروزی مذاکرات در زمینه برنامه هسته‌ای ایران کاهش داده یا از بین ببرند، شکی نیست که این تحول سیگنال‌هایی را برای ریاض خواهد فرستاد که نشانگر تقویت موقعیت نیروهای مخالف با تجاوز عربستان سعودی به یمن است.

– به نظر می‌رسد عربستان سعودی از جنگ در یمن به دنبال رسیدن به نقش فرماندهی منطقه است، این در حالی است که این کشور در سال‌های گذشته سعی کرده با رشوه‌های مالی و ضمن استفاده از پتانسیل اماکن مقدس دینی این نقش را مصادره کند، این تلاش‌ها به ویژه در سایه پیچیدگی‌های موجود بر سر راه دولت‌های منطقه رقیب مانند مصر و ترکیه به ‌سهولت محقق نخواهد شد. این کشور بزودی متوجه خواهد شد که فقدان نیروهای میدانی فعال وابسته به ریاض در داخل یمن و همچنین عدم آمادگی دولت‌های ائتلاف برای ورود به درگیری‌های زمینی در یمن و همچنین ناتوانی این کشور در استفاده از نیروهای زمینی خود به صورت تأثیر گذار و مداوم باعث می‌شود ریاض در بحرانی واقعی وارد شود که در نهایت این کشور را وادار به عقب‌نشینی خواهد کرد.

از نکات جالب در این رابطه موضع تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله است که به ‌صورتی شتاب‌زده حمایت خود از تجاوز عربستان سعودی به بهانه تضمین وحدت اراضی یمن و حمایت از مشروعیت در این کشور را اعلام کرد. نبیل ابو ردینه سخنگوی ریاست تشکیلات خودگردان در این رابطه گفت: طوفان قاطع خاورمیانه را وارد مرحله جدید و سرنوشت سازی می‌کند که عنوان اصلی آن صف بندی ملی عربی است که زندگی را به ملت های منطقه باز می‌گرداند. در طرف مقابل گروه تروریستی ‌القاعده در یمن نیز مداخله خارجی در این کشور را رد کرده و داعش نیز از ترس کشته شدن عناصر مبارز خود به دست حامیان و تامین ‌کنندگان مالی خود، این حمله را مردود دانسته است.

نقش پشت پرده آمریکا در تجاوز به یمن
دولت آمریکا برای اینکه پس از خارج کردن کادر دیپلماتیک خود از یمن و بیرون بردن نیروهای ویژه از پایگاه‌های این کشور از سوی رقبای داخلی و متحدان منطقه‌ای به فرار از یمن متهم نشود، گمشده خود را در حمایت از مداخله نظامی عربستان سعودی در این کشور یافت. این در حالی بود که مقامات عربستان از چند ماه پیش به آمریکایی‌ها اصرار می‌کردند که اقدام نظامی مشترک در یمن را برای تثبیت حاکمیت وابسته به ریاض در صنعا آغازکنند. اما بعد از اینکه عربستان سعودی طرح تشکیل ائتلافی از تعدادی از کشورهای عربی به علاوه پاکستان را در دستور کار قرار داد، آمریکا خود را از زیر بار مسئولیت مداخله مستقیم در این حمله کنار کشید. دولت اوباما در این راستا با ارائه کمک‌های لجستیک و اطلاعاتی و ایجاد ستاد برنامه‌ریزی مشترک با حضور ۱۲ عضو آمریکایی در ریاض موافقت کرد.

محاسبات واشنگتن مبتنی بر این است که متحد نگران و ناراحت خود از سستی واشنگتن در تکیه بر سیاست‌های منطقه‌ایش را راضی نگه دارد، این در حالی است که نگرانی سعودی‌ها از ادامه مذاکرات واشنگتن و تهران در زمینه برنامه هسته‌ای همچنان ادامه دارد، علاوه بر اینکه بروز جنگ محدود نیابتی فروش تسلیحات آمریکا به عربستان سعودی و دولت‌های ائتلاف جدید را بیشتر می‌کند.

با این وجود موضع دولت آمریکا از انتقادات داخلی در این کشور در امان نماند، انتقاداتی که ابراز داشتند واشنگتن اولویت یا فرماندهی در پیگیری بحران یمن را در اختیار ندارد. در این راستا جان آلترمن یکی از مسئولان ارشد مرکز مطالعات بین‌المللی و استراتژیک که از عناصر نزدیک به کاخ سفید به شمار می‌رود، ابراز داشت که تصمیم دولت آمریکا برای حمایت لجستیک و اطلاعاتی از عربستان سعودی بدون مشارکت در حملات هوایی نشان می‌دهد که این کشور باب گفتگوها با حوثی ها را باز نگه داشته است تا شاید بتواند با آن‌ها به روشی برای حل این بحران بر اساس بهترین شرایط برسد.

یکی از مهم‌ترین واکنش‌ها، گزارش مربوط به روزنامه نیویورک‌ تایمز تحت عنوان “معمای اهداف و ائتلاف‌های آمریکا در خاورمیانه” بود، که در آن تأکید شده است: با وجود سختی‌هایی که دولت آمریکا در تعامل با هرج‌ومرج موجود در بسیاری از کشورهای خاورمیانه با آن مواجه است، این کشور همچنان به مداخله در درگیری جدید در منطقه ادامه می‌دهد. در این راستا دولت باراک اوباما از حمله نظامی‌به رهبری عربستان سعودی به یمن برای شکست دادن حوثی های مورد حمایت تهران حمایت می‌کند، این در حالی است که خطر افزایش درگیری‌های منطقه‌ای با ایران وجود دارد.

البته آمریکا در عراق و سوریه در مبارزه با گروه داعش در صف ایران مبارزه می‌کند و حملات هوایی را در ضمن حمله برای بازپس گیری تکریت که از سوی ایران حمایت شده، انجام داده است . آمریکا در همین راستا برای فرماندهی این عملیات با ایران وارد رقابت شده است. در چنین شرایطی دولت اوباما به دنبال امضای توافقنامه‌ای با ایران برای رفع تحریم‌های اقتصادی در برابر ایجاد محدودیت‌هایی در برنامه هسته‌ای این کشور است. این موضوع نگرانی‌های عربستان سعودی و اسرائیل را به دنبال داشت.

تحلیل این روزنامه آمریکایی اشاره می‌کند که دولت آمریکا تلاش زیادی دارد تا ساختار در هم تنیده ائتلاف‌های متزلزل و عرصه‌های متعدد درگیری‌ها را با گذشت ۴ سال از انقلاب‌های عربی همچنان حفظ نماید. این در حالی است که امیدهای رسیدن به دموکراسی که در مدت زمان کوتاهی در تمامی‌بخش‌های منطقه از منظر اخلاقی مشخص بود، از بین رفته و جای آن را گزینه‌های تعصبی و غیرقابل قبول بین دشمنان و متحدان برای پر کردن خلأ حاکمیت در منطقه گرفته است. به نوشته این مقاله درگیری‌های موجود بین مجموعه ای از بازیگران داخلی و نیروهای منطقه‌ای در مسیر رقابت برای تأسیس اوضاع جدید در منطقه یا تسلط حداکثری در بخشی از منطقه دنبال می‌شود.

این تحلیل به نقل از تمارا کوفمن ویتس مسئول سابق وزارت خارجه آمریکا می‌نویسد که سیاست‌های کنونی دولت باراک اوباما مانند معمایی است که نشان دهنده عدم وجود سیاست‌های هماهنگ در این دولت است. این موضوع همچنین میزان پیچیدگی درگیری‌های قدرت موجود در منطقه را نشان می‌دهد. ویتس تأکید می‌کند که هرج‌ومرج موجود در منطقه به رقبای منطقه‌ای انگیزه و میدان بیشتری برای ورود در جنگ قدرت می‌دهد. همچنین سرعت حوادث موجود در منطقه نیز انتقادات زیادی از دولت باراک اوباما را به دنبال داشته که اعلام می‌کنند این دولت استراتژی طولانی مدتی در قبال تحولات منطقه ندارد.

رقبای دولت آمریکا اعتقاد دارند که این کشور با انتخاب وکلا و متحدان خود برای اقدام بر اساس منافعشان به هرج‌ومرج موجود در منطقه دامن زده است. شاید تقویت گروه‌های تروریستی و تعمیق فرصت‌های کشیده شدن به درگیری‌ بدون تمایل آمریکایی‌ها را نیز بتوان در این محور بررسی کرد. این گروه‌ها می‌گویند که دولت آمریکا تا مدت زمان کوتاهی پیش ‌از این از یمن حمایت می‌کرد و آن را نمونه‌ای از موفقیت حملات خود در مبارزه با تروریسم می‌نامید، اما خیلی زود دولت مورد حمایت آمریکا در صنعا شکست خورد و تلاش‌ها بر ضد عناصر القاعده تا مدت زمان نامعلومی متوقف گشت.

پیتر هارلینگ یکی از عناصر برجسته در مجموعه بحران‌های بین‌المللی می‌گوید که دولت آمریکا از حمایت از تحولات سیاسی برای ایجاد دولت در یمن و سوریه و عراق و اماکن دیگر سخن می‌گوید، اما رفتارهای آن در واقع به فروپاشی دولت‌های مرکزی در این کشورها کمک می‌کند. به این ترتیب است که در تمامی این کشورها قدرت نیروهای محلی مانند داعش افزایش پیدا کرده است تا خلأ قدرت و حاکمیت موجود در آن‌ها را پر کند، این در حالی است که این گروه‌ها اعتبار و تأمین مالی کافی برای ایجاد وحدت در میان ملت یا حاکمیت بر آن‌ها را ندارند.

هارلینگ معتقد است که با این ‌وجود واشنگتن همچنان در هر حالتی این دروغ را ترویج می‌دهد که گروه‌های داخلی موردنظر آن ها همچنان فرصت زیادی برای بازسازی دولت متحد دارند. وی می‌افزاید «نیروهای غربی نیاز دارند وانمود کنند که اوضاع بد نیست تا مجبور نشوند شکست خود را بپذیرند و مسئولیت‌های مواضع خویش را بر دوش بکشند. این در حالی است که حمله نظامی عربستان سعودی بر ضد حوثی ها نگرانی‌ها در مورد بروز جنگ نیابتی بین قدرت‌های بزرگ در منطقه خاورمیانه را افزایش داده است. البته مشخص نیست ایران به صورت مستقیم به این حمله که رهبری آن را ائتلافی از دولت‌های سنی بر عهده دارند، پاسخ خواهد داد یا نه. با این ‌وجود برخی تحلیلگران خاورمیانه اعتقاد دارند که حوثی ها ابزار دست تهران نیستند و به صورت مستقل عمل می‌کنند.»

از سوی دیگر مقامات آمریکایی روز پنجشنبه ۲۶ مارس اعلام کردند که این کشور موضوع تجهیز عربستان سعودی به هواپیماهای راداری برای هشدار سریع و همچنین انجام عملیات سوخت‌رسانی به هواپیماهای جنگی در هوا برای مشارکت در عملیات طوفان قاطع را بررسی می‌کند. مسئولان پنتاگون اعلام کردند که این موضوع حتماً بر روی میز خواهد بود و مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این در حالی بود که کاخ سفید نیز مدتی پیش از آن اعلام کرده بود باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اجازه ارائه کمک‌های لجستیک و اطلاعاتی به عملیات نظامی سعودی‌ها در یمن را داده است. به‌ این ‌ترتیب واشنگتن تاکنون ۱۲ نظامی خود را مأمور کرده تا ستاد هماهنگی با دولت‌های عضو ائتلاف حمله به یمن تشکیل دهند. ژنرال استفان وورین سخنگوی پنتاگون در این زمینه می‌گوید که نقش آمریکایی‌ها در وهله اول باز نگهداشتن خطوط همگرایی بین آمریکا و کشورهای خلیج فارس است.

همچنین برخی منابع پنتاگون پس از آن اعلام کردند که نیروهای دریایی آمریکا نیز با درخواست عربستان سعودی برای نجات ۲ خلبان این کشور از آب‌های خلیج عدن بعد از سقوط جنگنده‌های اف ۱۵ آن‌ها در منطقه موافقت کرده است.

فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه در این راستا می‌گوید که ارتش آمریکا با وجود درگیری و بی‌ثباتی در یمن با شرکای خلیجی و اروپایی خود برای تضمین باز نگهداشتن تنگه استراتژیک باب المندب به روی کشتیرانی تجاری همکاری می‌کند. ژنرال لوید اوستن در نشست مجلس سنای آمریکا در این رابطه گفت: ما ضمن همکاری با شرکای خود در شورای همکاری خلیج ‌فارس برای تضمین باز نگهداشتن این تنگه ها (باب المندب و تنگه هرمز) فعالیت می‌کنیم. وی تصریح کرد: منافع اساسی ما در تضمین کشتیرانی آزاد تجاری از طریق این دو تنگه است.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز تأکید کرد که جان کری وزیر خارجه این کشور در دیدار روز ۲۶ مارس با همتای ایرانی خود پیش از بازگشت به میز مذاکرات هسته‌ای در لوزان سوییس به موضوع یمن پرداخته است. جف راتکی در این زمینه گفت جان کری موضوع درگیری‌ها در یمن را با محمد جواد ظریف همتای ایرانی خود در نشست دوجانبه‌ای بررسی کرده است، البته این موضوع محور مذاکرات انجام شده در لوزان نبود و این مذاکرات در زمینه برنامه هسته‌ای ایران بوده است. راتکی تصریح کرد: کری به صورت خلاصه در این دیدار با همتای ایرانی خود به اوضاع یمن پرداخته است، اما بگذارید تأکید کنم که این موضوع محور مذاکرات نبوده و نیست. همچنین یک مقام ارشد در هیئت مذاکره ‌کننده آمریکایی در لوزان در این رابطه گفت که موضوع یمن هیچ تأثیری در مذاکرات نداشته است.

Check Also

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *