عده ای که به دنبال زندگی متمدنانهاند و اگر چه ممکن است خود را بهتر از دیگران بدانند اما دیگران را هم به رسمیت میشناسند. اینها با وجود اینکه در اکثریت هستند اما معمولاً قشر حاکم نیستند و نوعاً هم از توهینات بدشان می آید.
۱. توهینات سوال برانگیز
الف- شماری از توهینات
– یک کلیسای بلژیکی مجسمه ای از پیامبر اکرم (ص) را در حالی که قرآن در دست دارد اما زیر پای مردم در حال له شدن است رونمایی کرد.
– تئاتر اهانت آمیز " محمد و تعصب " نوشته فولیتر فیلسوف فرانسوی روی صحنه آمد که دارای توهین های متعددی به پیامبر اکرم (ص)بود.
– پاپ، اسلام و پیامبر اکرم(ص) را به خشونت در مقابل تعقل متهم کرد.
– روزنامه دانمارکی " جیلارد پوستر " 12 کاریکاتور موهن را علیه پیامبر اکرم (ص) چاپ نمود و او را تروریست معرفی کرد.
– برخی از روزنامه های نروژی – فرانسوی – آلمانی – اسپانیایی و سوئیسی هم کاریکاتورها را چاپ کردند.
– این توهین ها به همین جا ختم نمیشود، حتی نماز جماعت مسلمین را نیز به استهزاء گرفتهاند. بطری های نوشابه را طوری تصویر کردهاند که گویی صفوف نماز است.
ب– توهین به نبی اکرم (ص) قاتق نان یا قاتل جان
– توهین به پیامبر اکرم(ص) موجب اتحاد مسلمین میشود و ظاهراً این به ضرر دشمنان است. پس چرا چنین میکنند؟! تاکنون دشمنان خصومت خود را علیه مسلمین با تفرقه افکنی نشان می دادند اما این بار به سراغ عاملی رفتهاند که همه تفرقه ها و اختلافات را از بین میبرد و همه مسلمین را دور هم جمع میکند و آن عامل توهین به پیامبراسلام(ص) میباشد. چرا دشمن زیرک علی رغم علم به این اتحاد چنین میکند؟ به عنوان مثال: علمای اسلام و قبطیه مصر با برگزاری یک جلسه سازش و آشتی از درگیری های روستای عدسیات این کشور چشم پوشی کردند و در این جلسات اعتراض خود را به روزنامه های دانمارکی و یک فیلم آمریکایی اظهار داشتند.
– از طرف دیگر توهین به پیامبر اکرم(ص) موجب خیزش جهان اسلام علیه دشمن (غرب) میشود و این هم به ضرر غرب است چرا که تاکنون از رخوت و عدم بیداری مسلمین سود بردهاند اما وتوهین به نبی اکرم (ص) آنها را بیدار کرده و علیه غرب وامی دارد. این مسئله را هم خوب می دانند پس هدف از این توهین ها چیست؟
– نظام غرب سرمایه داری با داشتن بازارهای مصرف پابرجاست و بزرگترین بازارهای مصرف او کشورهای آسیایی و مسلمان است. مثلاً یک شرکت دانمارکی که دومین شرکت تولید لبنیات در اروپا است و بازار اصلی فروش آن نیز عربستان بوده، وقتی به علت همین توهین ها با تحریم عربستان روبرو میشود مجبور به تعطیلی موقت شرکت میشود. پس این توهین ها برای غرب ضربات سهمگین اقتصادی در پی دارد. بنابراین چرا بعد از عذرخواهی و توقف این کاریکاتورها دوباره بعد از دو سال شروع کردهاند و دست بردار نیستند؟
– ممکن است تصور شود که این کارها برای جلوگیری از رشد اسلام در اروپا صورت میگیرد، اما میبینیم عملاً این توهین ها موجب رشد اسلام در غرب شده اما دوباره تکرار میشود، پس آشکار میشود که رشد چند درصدی اسلام نسبت به آن هدفی که دنبال میکنند چندان مهم نیست.
۲- در تدارک جنگ بزرگ
خانم گریس هالسل (کارمند کاخ سفید و نویسنده سخنرانی های رئیس جمهور جانسون) کتابی دارد به نام " در تدارک جنگ بزرگ " آنجا ثابت میکند ۵۰ تا ۶۰ میلیون مسیحی یهودی گرا (مسیحی صهیونیسم) در آمریکا میگویند: " ما مسیحی هستیم. پروتستان میگوید برای اینکه مسیح دوباره بیاید باید منطقه خاورمیانه به قوم برگزیده (یهود) داده شود و یک جنگ عظیم به راه بیافتد." اما خوب است بدانید هالسل بعدها که به همراه جری فالول(یکی از مبلغان پرنفوذ این جریان) به فلسطین سفر کرد آنجا حقایق را دید و متنبه شد و علی رغم نزدیکی با کاخ سفید از آنها برگشت.
با این توصیفات شاید بهتر بتوانیم متوجه علت حضور آمریکا در خاورمیانه شویم. شاید بارها این عکس را در پادگان های آمریکا در عراق دیده باشید که مسیح را نشان می دهد در حالی که در پشت سرش شماری از فرشتگان و در پیش رویش تفنگداران آمریکایی به تصویر کشیده شده است.
توضیح مطلب اینکه:
الف- مردم غرب به طور کلی دو قسمند:
- عده ای که به دنبال زندگی متمدنانهاند و اگر چه ممکن است خود را بهتر از دیگران بدانند اما دیگران را هم به رسمیت میشناسند. اینها با وجود اینکه در اکثریت هستند اما معمولاً قشر حاکم نیستند و نوعاً هم از توهینات بدشان می آید. مثلاً میبینیم سفیر سابق دانمارک در تونس در این کشور اعلام کرد: شهروندان دانمارکی به خاطر این کاریکاتورها از تابعیت دانمارکی خود خجالت کشیده و سعی در مخفی کردن آن میکنند …
- قسم دیگری که غالب حاکمان (آمریکا و اروپای غربی یعنی انگلیس و فرانسه …) و عده ای از مردم این کشورهایند (به حسب آمار ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون آمریکایی یعنی ۴/۱ تا ۳/۱ جمعیت پیرو این تفکرند) اینها به دنبال سلطه جویی و حاکمیت بر دنیا با قرائت های مختلف مذهبی و سیاسی اند و جنگ جهانی سوم یا جنگ نهایی را بین تمدن غرب و اسلام می دانند. چنانکه" روبرتو کاردیرولی " وزیر اصلاحات قانون اساسی ایتالیا و عضو یکی از احزاب تندرو و نژادپرست ایتالیا خواستار به کار گیری زور و خشونت علیه مسلمانان گردید و نیز از پاپ بندیکت شانزدهم رهبر کاتولیک های جهان در خواست کرد برای برپایی یک جنگ صلیبی جدید فتوا دهد…
ب- این جنگ افروزان با تکیه بر قطعیت پیشگویی های" نوستر آداموس " (که جنگ مسلمانان با غرب مسیحی را قطعی وانمود کرده) جامعه غربی را برای جنگ نهایی (با مسلمانان ) آماده میکند و در این مسیر از دو ادبیات استفاده میکند:
- ادبیات سیاسی : مارگارت تاچر رئیس جمهور اسبق انگلیس در سال ۱۹۹۰ اعلام کرد: پس از پایان جنگ سرد بین شرق و غرب اکنون این جنگ بین بنیادگرایان اسلامی در منطقه مدیترانه منتقل شده است. نیز در تابستان ۱۳۸۰(۴ سال قبل از چاپ کاریکاتورها، نخست وزیر دانمارک پیرامون فعالیت مسلمانان به صراحت گفته بود: آزادی در کشور ما نیز حد و مرزی دارد و ما نمی توانیم اجازه دهیم که نظام عامه ما به دست دیگران دچار دگرگونی شود. وی با اشاره به نماز خواندن کارگران مسلمان در مکان های عمومی و حضور زنان محجبه در خیابان ها گفته بود این حرکات حیات اجتماعی ما را دگرگون میکند.
- ادبیات مذهبی: به دنبال طرد یهودیان به وسیله تمدن مسیحی در قرن ۱۵ میلادی شاهد به وجود آمدن جریان اصلاح دینی (پروتستانیسم) یا همان مسیحیت یهودی گرا در قرن ۱۶ میلادی هستیم و در امتداد آن از ابتدای سال ۱۹۷۶ رشد و گسترش مسیحیت سیاسی بنیادگرا – اصطلاحاً راست مسیحی – شدت گرفت. سازمان راست مسیحی گفتمان اصول گرایانه ای را آغاز کرد که مضمون آن آماده ساختن آمریکا برای بازگشت مجدد مسیح و پایان جهان بود. بازگشت یهودیان به قدس پس جنگ ۱۹۶۷ نشانه ای از صحت پیشگویی های تورات و گام ماقبل آخر بازگشت مسیح – یعنی بازسازی معبد سلیمان – تلقی گردید. سپس این جریان در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره نفوذ کرد و ائتلاف راست مسیحی با راست سیاسی در سال ۱۹۸۰ در داخل جزب جمهوری خواه تشکلی به وجود آورد که به نام " حزب الله آمریکا " شناخته میشود. بالاتر اینکه حزب جمهوری خواه در انتخابات مقدماتی در ۱۹۸۸ اصلاً به یک کشیش – پت رابرتسون رهبر ائتلاف مسیحی – اجازه داد که خود را نامزد کند. این امر در انتخابات اولیه ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۰ نیز تکرار شد و این بار "گری بوئر "نماینده این جریان بود. این در حالی است که این کشور سکولار جریانات بنیادگرا در جهان اسلام را سر کوب میکند و خواستار جدایی آیت الله ها از سیاست در ایران است درحالیکه خود گام هایی بر می دارد که احتمالاً در دهه های آتی شاهد این خواهیم بود که رئیس جمهور آمریکا یک کشیش بنیاد گرا و یک مسیحی صهیونیست شود!!!
گرچه تا به حال این کشیش ها نتوانستهاند رأی حزب را با اکثریت کسب کنند، اما کاندیدای حزب (بوش) که با کمک جنبش مسیحیت بنیادگرا و صهیونیسم رأی آورد امروز خود را سرباز مسیح می داند و در همه اردوگاه های اشغالگران در عراق تابلوی مسیح با حمایت تفنگداران آمریکایی را نصب کرده است. بنابراین غرب جدید فقط غرب فوق مدرن و سرمایه دار نیست، بلکه یک جریان قوی مذهبی با اندیشه های توراتی برای پایان تاریخ است چنانکه میبینیم یک کشیش مسیحی در جایی غیر از کلیسا و در روزی غیر از یکشنبه و برای جمعیتی ۱۵ هزار نفری اسلحه ای در دست گرفته و با لباس نظامیبه جای خواندن موعظه، آماده شدن برای جنگ نهایی (که با مسلمانان و متحدان شرقی شان است ) را تبلیغ میکند. جالب اینکه این جنگ را مقدمه ظهور دوباره مسیح و شروع خوشبختی خود معرفی میکند.
ج- چرا حضرت رسول (ص) را هدف گرفتهاند؟
از آنجا که جنگ آتی با مسلمین است و همان مقدمه ی ظهور مسیح، پس در کنار آماده کردن مردم، خود نیز باید حریف را همزمان به میدان بکشند. لذا توهین به پیامبر(ص) که محور مشترک همه مسلمانان است را در دستورکار قرار داده و قصد وارد کردن یکپارچه حریف به میدان منازعه ی انتخاب شده را دارند. بدین وسیله روابط دوستانه به روابط خصمانه تبدیل میشود چرا که تا حریف به جنگ حاضر نشود جنگ نهایی رخ نمی دهد تا هدف اینها که سلطه جهانی است محقق شود. از این رو پت رابرتسون از کشیشان مبلغ این جریان میگوید: اگر ما با دشمنان اسرائیل (جهان اسلام بالاخص ایران و لبنان) متحد شویم در برابر خدا ایستاده ایم.(سایت موعود)
۳- انواع مواجهه احتمالی مسلمین با این توهینات:
الف- یک مواجهه، برخورد مسلمانانی است که لیبرالیزاسیون را پذیرفته و عملاً غربی شدهاند. اینها همان مسلمانان صهیونیستند که مطابق فرهنگ غرب برخورد میکنند که: آزادی بیان است چه اشکالی دارد بگذارید هر چه می خواهند بگویند. که این طیف فقط نام مسلمانی را یدک میکشند، چرا که غیرت و حمیتی بر عقاید و ارزش های خود ندارند پس برای غرب بی خطرند و حکم عمله غرب را دارند و در واقع از صف مسلمانان خارجند. مثلاً دکتر طنطاوی شیخ الازهر مصر در دیدار با سفیر دانمارک گفته بود: این کاریکاتورها محکوم است؛ چرا که پیامبر اسلام(ص) فوت کرده و قادر به دفاع از خود نیست.
ب- عده ای هم به خیزش و منازعه و گروگانگیری برمی خیزند که زمینه را جنگی تر و جنگ نهایی را تسریع میکنند و بهانه به دست دشمن می دهند که این همان مطلوب آن طیف جنگ طلب است، چرا که به هدف خود که وارد کردن حریف به میدان منازعه است، می رسند. به عنوان مثال در لبنان مردم به سوی سفارت دانمارک در بیروت آتش پرتاب کرده و با نیروهای پلیس نیز درگیر شدند…
۴- چه باید کرد؟
الف- غیرتمان را غربت غرب نگیرد.
بر ماست که غربی منشانه و بی تفاوت از کنار این توهینات نگذریم و در پارادایم آنها قرار نگیریم. در کنار ابراز انزجار از عمل دشمن، اجازه ندهیم تحریکاتشان در ما چنان اثر کند که در راستای تحقق اهدافشان گام برداریم.
ب – جامعه نمونه وپویا، طلسم سحر اینان:
ایران نباید یک ژاپن اسلامیشود، بلکه باید یک جامعه شیعه متمدن شود. در این راستا باید بکوشیم تا در کنار حفظ اصول اسلامی و آرمان های محمدی(ص) چهره ای برتر و فرهنگی تر از جوامع اسلامی نشان دهیم. در این باره همه مسئولیم، مخصوصاً قشر دانش آموز و دانشجو که با تولید علم و تحصیل دانش به پیشبرد این هدف کمک شایانی میکنند و از این طریق از لایه های میانی در شرق و غرب (دیگرانی که پیرو این جریان جنگ طلب نیستند) یار گیری کنیم و بدین طریق در خود غرب علیه این جریان فشار ساخته شود. چنانکه سفارت جمهوری اسلامی ایران در دانمارک با همکاری مرکز فرهنگی امام علی(ع) این کشور، همایشی با موضوع معرفی اندیشه و شخصیت پیامبر اسلام(ص) در سالروز میلاد آن حضرت در مرکز مطالعات بین المللی دانمارک، برگزار کرد. در این همایش که با حضور شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی مسلمان و مسیحی اروپایی از جمله کشیش ایلن، دکتر لیسه راسموس، استاد دانشگاه کپنهاگ و رئیس مرکز دانمارکی گفتگوی اسلام و مسیحیت، پروفسور لنسل، اسلام شناسی از اتریش، فرانک گلی، کشیش کلیسای انگلیکن از انگلیس و حجت الاسلام واعظی از کشورمان برگزار شد، موضوعاتی از قبیل ابعاد شخصیتی پیامیر اسلام(ص)، محمد(ص) پیامبر صلح و رحمت، اخلاق در اندیشه پیامبر اسلام، محمد(ص) و آزادی بیان، محمد(ص) و نظام حکومتی و… مورد بحث قرار گرفت.
البته ممکن است این توهم پیش آید که چنین رویکردی در غرب به هسته ای شدن ایران و روی کار آمدن اصولگرایان و احمدی نژاد یا موضع انقلابی او ربط دارد ولی نطفه این رویکرد از چند قرن قبل بسته شده و فقط در دهه های اخیر (به خصوص پس از فروپاشی شوروی و توجه به دشمن جدیدی به نام اسلام ) وارد حاکمیت ها و سیاست ها و… این کشورها شده و نیز اگر در جواب سیاست های احمدی نژاد بود کاری میکردند که خود احمدی نژاد را شکست دهند و منزوی کنند، نه کاری که عملاً بقیه جهان اسلام را پشت سر مواضع احمدی نژاد علیه غرب درآورند. حتی کشورهایی چون مصر که کشورهایی خمود در مواجهه با غرب به حساب می آیند. احمدی نژاد فقط این شرایط را درک کرده و کاری کرده که یک جبهه ایدئولوژیک در مقابل غرب ایجاد شود که این بیشتر باعث بالندگی جهان اسلام است.
ج- متحد یا لااقل منسجم شویم:
غرب برای تضمین پیروزی نهایی خود، در کنار کشاندن کل مسلمین به صحنه جنگ نهایی برای ضعیف کردن رقیب (مسلمانان) طرح های تفرقه افکنانه ای را هم پیش میبرد. یعنی از یک سو با توهین به مشترکات، کل مسلمین را به مصاف میکشد و از طرف دیگر با دامن زدن به افتراقات و اختلافات داخلی، آنها را تکه تکه میکند تا بتواند بر این دشمن فائق آید. نمونه های زیادی از این تفرقه افکنی ها در دست است. از جمله آنها فرقه سازی است. فرقه هایی که بزرگترین مانع انسجام و اتحاد مسلمین است، مانند: فرقه های وهابیت، بهائیت، بابیت و… به عنوان مثال فرقه خود ساخته وهابی ۸۰ فتوا علیه شیعیان و جواز قتل آنها صادر میکند….
– در بمب گذاری سامرا ردپای سرویس های اطلاعاتی اینها بود که مؤید خوبی بر این مطلب است. زلمای خلیل زاد سفیر آمریکا در عراق برای تفرقه افکنی و بسیج نیروهای سنی علیه شیعیان است. او به ضرورت حمایت از ایده تشکیل شبه نظامیان سنی در بغداد و مناطق اطراف آن تأکید میکرد و آنها را متقاعد کرد که این پیشنهاد بر اساس تحقیق سازمان سیا و به هدف رویارویی با پدیده ای که آمریکایی ها آن را خطر شبه نظامیان شیعه می دانند بنا شد.(ماهنامه اخبار شیعیان-ش۹-ص۳۲)
– و نیز گروه های تروریستی القاعده و زرقاوی و… را طوری جهت می دهند تا به جای مواجهه با صهیونیسم، شیعیان را نشانه بروند و…
محسن قنبریان