جبرئیل(علیه السلام)، امین خانه ی وحی، همنوا و غمخوار تو بود بانو! نه در زمان آمدن وحی بلکه آن زمانی که دلتنگ صدای جبرائیل(ع) شده بودی. همان وقتی که سلمان، تو را زانو به بغل گرفته دید که نگران قطع شدن وحی بودی.(۱) نگران بودی که فرشتگان دیگر به خانه تان نیایند. ولی اینگونه نشد بانو. هر چند که خورشید خانه غروب کرده بود، امّا نور او که خاموش نشده بود. همین شد بانو. همین نگرانی ات، فرشتگان را تا ابد، دغدغه مند خانه تان کرد. آنقدر که در خانه ی فرزندانت، جای تکیه زدن نمانده بود.(۲)
جبرئیل امین(ع)، نزد مریم پاک سرشت(سلام الله علیها) هم آمد؛ امّا مریم(س)، ترسید.(۳) نه آنکه از فرشتگان معصوم خداوند هراسی داشته باشد؛ نه. امّا ورود جبرائیل(ع) برای مریم(س) همان یکبار بود و برای تو، آنقدر رئیس ملائکه از عرش به فرش آمد که «مُصحَف فاطمه(س)» را برای امیرمؤمنان(ع) املا کردی.(۴) جبرئیل بعد از هیچ پیغمبری بر دختر او نزول پیدا نکرد؛ الّا بر تو.
پنج روز از وفات پدرت گذشته بود و تو سر در گریبان اندوه فرو برده بودی و امین خانه ی وحی، جبرئیل(ع)، طاقت تنهایی و اندوه تو را نداشت. و الّا چرا باید بارها و بارها به زمین می آمد و تسلّایت می داد؟ روزی از جایگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بهشت برای تو میگفت و روزی از مقام فرزندانت در قیامت.(۵)
خداوند کریم اینگونه با تو سخن میگفت؛ ای شنوای حدیث فرشتگان، ای محدَّثه!(۶)
پی نوشت:
۱. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات، ترجمه طبسى تهران، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ ش. ص۱۷.
۲. در روایتی ابوحمزه ثمالی از امام سجّاد(علیه السلام) پرسید: قربانت گردم، فرشتگان نزد شما مى آیند؟ حضضرت فرمودند: «اى ابا حمزه! آنها روى متکاها جا را بر ما تنگ میکنند.» (کلینى، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه مصطفوى، تهران، کتابفروشی علمیه، اسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۶۹، ج۲، ص: ۲۴۱)
۳. مریم: ۱۷-۱۹.
۴. کلینی، محمّد بن یعقوب، همان، ج۱، ص ۳۴۹.
۵. همان.
۶. از القاب حضرت زهرا(س) محدَّثه است.
* روایات با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵ جمع آوری گردیدهاند.
پ.میعاد