نود و سومین نشست موعود با دو موضوع «راز فروپاشی اندلس» و «حیات و مرگ تمدّن ها» با سخنرانی «دکترمحمد حسین رجبی دوانی» و «استاد اسماعیل شفیعی سروستانی» در سالن اندیشه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامیبرگزار شد. در این نشست نکات عبرت آموزی درباره نحوه اوج گیری و سقوط دولت ها و تمدّن ها بیان شد.
دکتر رجبی دوانی، فروپاشی تأسّف بار اندلس را با تکیه بر نقطه عطف های تاریخی رفته بر آن دولت بیان کردند و پس از آن استاد شفیعی سروستانی، سنّت الهی را درباره ی حیات و مرگ تمدّن ها با استناد به آیات قرآن و روایات شرح دادند.
غفلت از دشمن، بزرگ ترین اشتباه مسلمانان اندلس
دکتر محمدحسین رجبی دوانی، با بیان تاریخی به نحوه ی ورود مسلمانان به شبه جزیره ی ایبری و سرزمین اسپانیا، اشاره کردند که چگونه گروهی از مسلمانان در زمان خلافت «ولید بن عبدالملک مروان» از شمال آفریقا وارد اسپانیا شدند و با هدف سلطه بر آن، با پادشاهانش جنگیدند و بر آنها پیروز شدند. ایشان بیان نمودند که از منظر مردم اسپانیا، مسلمانان، منجیان آنها از دست پادشاهان ستمگر بودند. این در حالی بود که پادشاهان اسپانیا که تار و مار شده بودند، از این سرزمین گریختند و در شبه جزیره ی «استاریا» در پشت کوه هایی پناه گرفتند و نخستین اشتباه مسلمانان در همین مقطع صورت پذیرفت. سخنران در شرح این اشتباه گفت:
«بزرگترین اشتباه مسلمانان این بود که پادشاهان و فراریان را قلع و قمع نکردند یا حدّاقل تحت اختیار خود درنیاورند. فراریان در تنگنا و سختی و گرسنگی در چنان فشاری قرار گرفتند که چیزی نمانده بود که به طور کامل نابود شوند. متاسفانه غفلت مسلمانان از این پادشاهان و فراریان باعث شد که همین گروه کوچک و در تنگنا قرار گرفته، کم کم قدرت بگیرند و بعد از ۸۰۰ سال مسلمان ها را به طور کامل از اسپانیا بیرون برانند.
آنگاه سخنران به استقلال اندلس از حکومت عبّاسیان توسط «عبد الرحمن بن معاویه بن هشام بن عبد الملک بن مروان» (از بنی امیه) و سرکوب مخالفانش از بنی عباس اشاره کرد. کسی که به دست او در اندلس حکومتی توسط امویان در سال ۱۲۸ هـ.ق. تشکیل شد و تا ۴۲۲ هـ.ق. ادامه یافت.
آغاز سقوط اندلس در اوج
پژوهشگر حوزه ی تاریخ، با بررسی اوضاع اروپا در زمان ورود مسلمانان بهاندلس، آن دوره ی تاریخ اروپائیان را دوره ی عقب ماندگی و بربریت آنان معرفی کرد؛ به گونه ای که وقتی لشکر فرانسه در مقابل مسلمانان قرار گرفت، مسلمانان از بربریت آنها که لباس های پوست گرگ مانندی به تن داشتند و همچنین با مشاهده ی ابزار و سلاح های بدوی آنان به حیرت افتادند. سخنران در ادامه بیان کرد که اوج ثروتمندی و پیشرفت تمدّنی مسلمانان در اسپانیا در زمان «عبدالرحمن سوم» اتفاق افتاد. او از برخی نمودهای اوج گیری مسلمانان در اندلس از جمله سیطره ی فکری آنان در اروپا، تمدّن سازی آنها در شهرهای اسپانیا (از جمله مادرید و بارسلونا و…)، معماری هنرمندانه در مساجد و قصرها، تأسیس کتابخانه ها و بیمارستان های بزرگ و پیشرفته و… نام برد و بیان کرد که شکوفایی این دوران تحت تأثیر شیعیان آل بویه در شرق اسلامیبود.
دکتر رجبی دوانی، «ملوک الطوایفی شدن» حکومت مسلمانان در اندلس که به خاطر در هم آمیخته شدن دولت امویان و عامریان بود را در همین دوران اوج گیری دانست که مقدمات سقوط مسلمانان اندلس را پدید آورد؛ چرا که مسیحیانی که در دوران های قبل توسط مسلمانان ضعیف شده بودند، اکنون با حمایت پاپ، جرئت لشکرکشی بهاندلس را پیدا کردند و همزمان با وارد آوردن فشار نظامیبر اندلس، وضعیت فرهنگی آنان را نیز دچار استحاله و دگرگونی کردند. سخنران در شرح زمینه های سقوط مسلمانان اندلس بیان کرد:
«متأسّفانه دولت های کوچک تشکیل شده در اندلس، به خاطر رقابت هایی که با هم داشتند، حاضر شدند که با مسیحیان برضدّ همدیگر همکاری کنند. این هم از درس هایی است که میشود از این برهه ی تاریخی گرفت. مسیحیان هم استقبال میکردند؛ یک دولت را علیه دولت مسلمان دیگر یاری میکردند و وقتی حکمرانی از حکمرانان مسلمانان نابود میشد، سراغ متّحد خود می رفتند و او را نیز در هم میکوبیدند تا اینکه نیمی از سرزمین اندلس از دست مسلمانان خارج شد.»
سخنران بیان کرد که مسلمانان که اوضاع را چنین دیدند، با حکومت «مرابطون»، که در مراکش دولت قدرتمندی پدید آورده بود، متّحد شدند و امیر مرابطون بهاندلس لشکر کشید و مسیحیان با همکاری مرابطون و مسلمانان اندلس شکست خورد. امّا وقتی مرابطون بر اندلس حاکم شد، خود با فرو رفتن در چرب و نرم اوضاع رو به راه اسپانیا و از دست دادن روحیه ی جنگ آوری دچار انحطاط گردید. بدین ترتیب مسیحیان دوباره شروع به پیشروی در اندلس کردند. این بار مسلمانان دست به دامن حکومت «موحّدون» در مراکش شدند و بار دیگر مسیحیان را از اسپانیا بیرون راندند؛ امّا دولت موحدون هم دچار انحطاط گردید و حکومت مسلمانان اندلس برای بار سوم به صورت ملوک الطوایفی در آمد و مسیحیان در این شکست سوم، بخش اعظمی از اندلس را در اختیار خود گرفتند.
پاکسازی مسلمانان از گرانادا با استحاله فرهنگی آنان
دکتر رجبی بیان کرد که تنها حکومت باقی مانده ی مسلمانان اندلس به «غرناطه» (گرانادا) محدود شد و همین حکومت، به صورت قدرتمندی مقابل مسیحیان، که حالا در بسیاری از بخش های اروپا مسلط شده بودند، ایستادگی کرد. سخنران در بیان دسیسه چینی مسیحیان برای پاکسازی مسلمانان از اروپا چند عامل را سبب ساز شکست مسلمانان در اسپانیا معرفی نمود؛ از جمله:
۱. به فساد کشیده شدن حاکمان اندلس با استفاده از ثروتهای عظیم سرزمین اندلس؛
۲. رواج تفاخر گرایی به اصل و نسب قومی و از بین رفتن مؤاخات که سبب ساز جنگ های بسیاری میان عرب ها و بربر ها، جنگ عرب یمنی و عرب مُضَری گشت. تا جایی که میبینیم تعداد کشته های این جنگ ها بیش از تعداد کشتگان در جنگ میان مسلمانان و مسیحیان بود.
۳. تجمل گرایی حاکمان و امرا که سبب غلبه ی اشرافی گری بر دین گرایی شد.
۴. غفلت از ظرفیت های فرهنگی اسلام.
۵. افزایش فحشا و فساد به خاطر وجود مراکز علنی فساد و فحشا در اندلس، آمیختن زندگی مسیحیان با مسلمانان، به بیراهه کشاندن جوانان مسلمانان با زنان فتنه گر مسیحی با تشویق رهبران دینی مسیحی» و تضعیف روحیه ی ایمانی مسلمانان.
۶. دنیازدگی بسیار شدید حاکمان و مردم.
۷. اعتماد کردن به دشمن با انگیزه ی تثبیت موقعیت مسلمانان.
تاریخ، حتماً تکرار میگردد
پس از سخنرانی دکتر رجبی دوانی، سردبیر ماهنامه ی موعود، استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، سخنان خود را با عنوان «حیات و مرگ تمدّن ها»، با رویکرد به قرآن کریم شروع کردند. ایشان با بیان اینکه «تاریخ تکرار میگردد»، عبرت گیری از تاریخ را لازم دانستند و بیان کردند که هر چند صورت تاریخ تکرار نمیگردد، امّا باطن آن تکرار میشود و این به سنّتی الهی بازمیگردد که در صورت ایجاد شرایطی خاصّ، نتیجه ای خاص حاصل می آید.
اسماعیل شفیعی سروستانی با اشاره به «قواعد حاکم بر تمامی عوالم» شرح دادند که اگر در جهان فیزیکی، قوانین ثابتی جاری و قابل شناسایی است، در عوالم غیرمادّی ومتافیزیکی هم قواعد و سنت های ثابتی جاری و به صورت دقیق تری عمل میکنند و همین قوانین و قواعدند که سنّت های تاریخی را رقم می زنند. ایشان افزودند:
«بنابراین مفهوم عبرت گرفتن از تاریخ، توجّه کردن به این نکته است که مجموعه ای از سنن و قواعد ثابتی همواره در میان عالم جاری است و حسب این سنن، در هر کجای عالم باشیم و در هر لباسی که باشیم، این سنن ظهور میکنند و اگر انسان متذکّر تاریخ و رویدادهای قبلی باشد، می تواند شاهد باشد که همان وقایع که بر گذشتگان رخ داده، بر او نیز رخ خواهد داد. گویا فرزندان آدمیبنا بر عبرت گرفتن از تاریخ ندارند…»
هر تمدّن و دولتی، اجلی دارد
نویسنده و پژوهشگر حوزه ی مطالعات فرهنگی، با اشاره به تفسیر آیه ی «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاس؛ اگر به شما آسیبى رسیده، آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید؛ و ما این روزها[ى شکست و پیروزى] را میان مردم به نوبت مىگردانیم»، با توسل به ماجرای پیروزی مسلمانان در جنگ بدر و شکست آنان در احد، شرح داد که چگونه خداوند با نشان دادن «دست به دست شدن و چرخیدن» پیروزی و شکست بین مسلمانان و مشرکان، سنّت تاریخی «اجل داشتن امم» را بیان کرده است. ایشان در توضیح این سنّت مهم الهی چنین گفتند:
«درباره ی این آیه « تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاس» از امام صادق(ع) سؤال کردند. امام صادق(ع) فرمودند: «از زمانی خداوند حضرت ادم را خلق کرده استف دو دولت وجود داشته است، دولتی دولت خداوند متعال و دیگری دولت ابلیس. پس دولت خداوند کجاست؟ آیا به دست کسی جز قائم(ع) است؟!»
به عبارت دیگر امام متذکّر سخن دیگری از امام باقر(ع) میشوند، که فرمودند: «دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَل…؛ دولت ما
آخرین دولتهاست.»
در دست خلق روزگار، طبق سنّت خداوند متعال، دولت ها به نوبت میگردد تا مردم آزمایش شوند، اهل ایمان معلوم و بازشناخته شوند…
امام باقر(ع) در کلامشان می فرمایند که دولت ها پشت دولت ها می آیند تا وقتی دولت ما (دولت خداوند) امد کسی نباشد بگوید که اگر ما بودیم مانند این عمل میکردیم.»
استاد سروستانی افزود:
«خداوند متعال در آیه ی زیبایی در سوره اعراف می فرمایند که: «برای هر امّتی اجلی وجود دارد.» یعنی برای هر امّتی عمری وجود دارد و قرار نیست هیچ کدام از امتها به طور دائم وجود داشته باشند. خداوند در این آیه بیان میکنند: «هنگامیکه اجل آنها فرا رسید، نه لحظه ای تأخیر میکند و نه ساعتی جلو می افتد.» این همان سنّت ثابت خداوند است: در عالم امکان برای جمیع موجودات، جزء و کل اجلی وجود دارد؛ «فوّاره چون بالا رود سرنگون شود.»
همه ی فرهنگ ها و تمدّنها، همه ی اقوام و ملل و همه ی ساکنان عالم امکان (جنّ انس، نبات، حیوان و….)، همه شان طبق تقدیر خداوند متعال اجلی دارند. هر کدام از اینها در ظرفی از زمان و مکان ماندگارند، این ظرف که پر شد، سقوط میکند و عمر آنها به میزان استعداد آنهاست.»
پیوند با اسم حیّ، سبب بقا
سخنران با بیان این نکته که همه چیز فانی و نابود شونده است، تأکید کرد که تنها یک استثنا برای این موضوع وجود دارد که همان راز جاودانگی است. ایشان گفتند:
«هر چه نسبت و رابطه با اسم «حیّ» خداوند، اسم زندگی و ماندگاری بیشتر باشد، دوام شیء بیشتر میشود. بر اساس آیات و روایات، هر قوم، هر ملّت، هر تمدّن و هر انسانی رابطه و نسبتش با حضرت خداوندی لایزال که جاودانه است، بیشتر باشد، از جایی تغذیه میکند که گویی آب حیات خورده است، حیات و دوام پیدا میکند. چنانچه خداوند فرموده است: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فان * وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرام؛ همه چیز فانی است الّا وجه ربّ پروردگار صاحب شکوه و اکرام تو.»
بنابراین همه چیز از بین می رود و تنها استنثنا «وجه الله» است که وجه الله رابطه و نسبت با خود خداوند دارد و به این علّت که خداوند الی الابد ماندگار است، هر چه رابطه با او نزدیک تر باشد، دوام و ماندگاری بیشتر است. در آیه ی دیگری نیز آمده است: «کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون؛ همه چیز نابود میشود الّا وجه خداوند که حکم و فرمانروایی برای اوست و بازگشت همه چیز به سوی اوست.»
لذا سنّت ثابت و قطعی، مرگ است که شامل همگان میشود و دوام و بقاء تا زمان مرگ، به نسبتی که با اسم حیّ برقرار است، بازمیگردد. به عکس هر چه نسبت با فساد و تباهی و ظلم بیشتر باشد، سرعت مرگ و افول بیشتر میشود. ماندگار و افول تمدّن ها هم از همین روست.»
عوامل هلاکت اقوام و تمدّن ها در قرآن
سردبیر ماهنامه ی موعود، با بیان آنکه «باطن»، «جان» و «امام» هر تمدّن نشان دهنده ی میزان قوام و دوام تمدّن هاست؛ اشاره کرد که بر این اساس، اگر امامان راهنمای الهی جلودار تمدّنی باشند، با دوام ترند و در صورتی که پیشوای تمدّنی ائمّه ظلمه باشد، رو به تباهی خواهند رفت. (برای مطالعه ی بیشتر ن. ک به سخنرانی ایشان در نشست نود و دو http://mastoor.ir/content/view/6902/64/ ) ایشان تأکید کردند که تنها کسانی که دوام دارند، پیروان و شیعیان حقیقی اهل بیت(علیهم السلام) هستند که از جانب خداوند برای آنان رحمت وجود اهل بیت(ع) فروفرستاده شده است.
پس از این، سخنران، با استناد به آیات قرآن، عوامل هلاکت اقوام پیشین را شش عامل دانستند که هم گویای اسباب هلاک اقوام و هم بیانگر راه های نجات از هلاکت است. این عوامل عبارتند از:
۱. ظلم؛ بر اساس آیه «و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند درهم شکستیم، و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم» (انبیاء:۱۱)
۲. تکذیب انبیاء و اوصیاء(علیهم السلام)؛ (آیات ۹- ۱۳ قمر این مفهوم را درباره ی قوم نوح نبی(ع) بیان میکند)
۳. فساد در زمین (آیات ۸۰- ۸۳ سوره ی اعراف که در بیان مجازات قوم لوط است)
۴. روی آوردن به دنیاپرستی؛ (چه بسیار شهرها که هلاکش کردیم، [زیرا] زندگى خوش، آنها را سرمست کرده بود. این است سراهایشان که پس از آنان -جز براى عدّه کمى- مورد سکونت قرار نگرفته، و ماییم که وارث آنان بودیم. قصص: ۵۸)
۵. فساد مالی؛ (آیات ۹۰-۹۲ سوره اعراف که از افراد ثروتمند و متوّل و کافر قوم شعیب نبی(ع) سخن میگویند)
۶. اختلاف و تفرقه؛ (۴۶ انفال: و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.)
عوامل مرگبار را از میان ببرید!
مدیر مؤسسه موعود، در بخش آخر سخنان خود نکات مهمّی را بیان کرد:
«برخی اوقات ما ناخواسته و ندانسته اعمالی را مرتکب میشویم به مرگ ما، ذلّت ما، به فقیر شدنمان و بیمار شدنمان سرعت میبخشد.
بخش بزرگی از عوامل فاسد کننده ی جسم و جان ما و سبب ساز فقر و بیماری، ترس و ناامنی در عوامل فیزیکی نیست؛ بلکه در عوامل متافیریکی است. ما به دنبال علاج بیماری میگردیم؛ نزد صد پزشک می رویم و درمان نمیشویم؛ چون میکروب را عامل بیماری میبینیم و چشم ما به عوامل فیزیکی عادت کرده است و قادر به شناسایی عوامل متافیزیکی نیستیم. در حالی که در قرآن و روایات، به دادن صدقه و احسان به والدین به عنوان عوامل زیاد شدن عمر و دفع بلا اشاره شده و در واقع دارد به همان قواعد عوامل متافیزیکی اشاره میکند.
آنچه که در مناطق و اماکنی مثل اندلس اتفاق افتاده، حکایت میکند در دوره ای خداوند برای آنان مجالی به وجود آورد که سرزمینی را فتح کنند و نشانه هایی از حوزه ی تمدنی مسلمانان را ایجاد کنند که با همه ی نقایصش نسبت به تمام تمدّن های بعد از خودشان سرآمد بودند، امّا عوامل متعددی عمر آنها را کوتاه کرد و دیگر در اسپانیا دیگر نشانه ی آن حوزه ی فرهنگی و تمدّنی نیست.
امروز هم ما در یکی از همان حوزه های فرهنگی و تمدّنی زندگی میکنیم و باید گفت که این فرهنگ نیز مانا نیست. حوزه ی تمدّنی غربی را عرض میکنم که ظلم در آن بیداد میکند، ملأ و مُترِف در رأسش قرار گرفته، اسم حیّ خداوند را نمیشناسد و نسبتی با حضرت حجّت بن الحسن، امام مهدی(ع) ندارد و امروز و فردا فرو می ریزد و ترک های فروپاشی را بر تمام دیوارهای آن می توان دید.
اگر می خواهید دولتی تشکیل بدهید، باید عناصر ماندگاری را در خود تقویت و عناصر میرانده را حذف کنید تا خداوند به شما رحم کند تا شاید امام رحمت برسد و ماندگاری همیشگی را نصیب ما کند؛ ان شاء الله.»
در حاشیه ی این نشست مثل همیشه نمایشگاه محصولات موعود برقرار بود. لازم به ذکر است حضور در سلسله نشستهای ماهانه ی موعود که در آخرین پنج شنبه ی هر ماه شمسی، برگزار میگردد، برای تمامی افراد آزاد است.
گزارشگر: پ.میعاد