انتخابات اخیر و معرفی رهبر جدید احرارالشام تحت تاثیر سیاستهای ترکیه و قطر برای اشغال شمال سوریه و ایجاد منطقه امن، نقش موثری در جریان انتخاب مهندس «مهند المصری» به رهبری این گروه داشته است.
به گزارش «موعود»، شنبه مورخ ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، مجلس شورای «حرکه احرار الشام الاسلامیه» طی بیانیهای پایان رهبری شیخ «هاشم الشیخ» (ابوجابر) اعلام داشته و مهندس «مهند المصری»(ابویحیی احموی) به عنوان رهبر و فرمانده کل این گروه مسلح معرفی نمود.
در این بیانیه آمده که ابوجابر رهبر گروه با تمدید مدت رهبری و فرماندهی خود مخالفت کرده و لذا این گروه طی فرآیندی گزینش شده، مهند المصری را انتخاب کرده است.
گروه حرکه احرار الشام الاسلامیه در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱ تحت نظارت و اشراف برخی از رهبران القاعده در شمال سوریه تشکیل شد.
نقش کلیدی موسسه القاعده در تشکیل گروه احرار الشام
ابوخاله السوری یکی از موسسین القاعده و رفیق راه اغلب پایه گذاران این گروه مانند «عبدالله عزام»، «بن لادن» و «ایمن الظواهری»، در تاسیس حرکه احرار الشام الاسلامیه نقش کلیدی داشته است و رهبر موسس طالبان سوریه «حسان عبود ابوعبدالله الحموی» بوده که از جوانی گرایش سلفی جهادی داشته و به خاطر عقاید و فعالیتش در سال ۲۰۴ دستگیر و با اغلب پایهگذاران گروه سلفی مسلح سوریه در زندان «صید نایا» هم سلول بوده است، ابوعبدالملک الشرعی، ابوجابر الشیخ ابوطلحه الغاب از موسسین حرکه احرار الشام الاسلامیه نیز در همین زندان به سر میبرند.
گرایش احرار الشام به القاعده و همراهی با جبهه النصره
این گروه ایدئولوژی سلفی جهادی همسنخ و گرایش عقاید «القاعده» داشته و با رویکردهای عقیدتی وهابیت سعودی اختلاف دیدگاه داشته است.
حرکه احرار الشام الاسلامیه از بدو تاسیس و تحت رهبری «حسان عبود» و «هاشم الشیخ» ارتباط سازمانی با القاعده داشته و هنوز زیر نظارت شیخ ایمن الظواهری به فعالیت نظامی و سیاسی خود ادامه میدهد.
این گروه یکی از سازمانهای تکفیری بوده که در مرگ «ملامحمد عمر» رهبر طالبان بیانیه تسلیت آمیز صادر کرد.
حرکه احرار الشام الاسلامیه در نظامیکردن و توسعه دامنه بحران سوریه دوشادوش جبهه النصره نقش کلیدی داشته است. این گروه در سراسر سوریه فعالیت مسلحانه داشته و در انهدام زیرساختهای دفاعی و نظامی این کشور سهم زیادی داشته است. از ابعاد حضور این گروه در گستره بحران سوریه، نقش آفرینی آن در تشکیل ائتلافهای مسلحانه علیه ارتش و کمیتههای مردمیبوده و در اغلب عملیات نظامی همراه گروه جبهه النصره بوده است.
کارنامه عملیاتی حرکه احرار الشام الاسلامیه در سوریه
این گروه در تشکیل «الجبهه الاسلامیه، الجبهه الاسلامه لتحریر سوریه، جبهه المجاهدین، جیش الفتح الاسلامی» نقش فعال داشته است. در عملیات استان ادلب و درعا و القلمون از قدرت مانور وسیعی برخوردار بوده و محاصره روستاهای شیعه نشین سوریه مانند «الفوعه» و «کفریا» اغلب توسط نیروهای مسلح این گروه صورت گرفته است.
در پی درگیریهای داعش و جبهه النصره در بهار ۱۳۹۲، گروه احرار الشام الاسلامیه بسیار زیان و آسیب دید. داعش در اوایل ۲۰۱۳ با گروه احرار الشام الاسلامیه درگیر و بسیاری از رهبران و فرماندهان این گروه را به قتل رساند. در این رهگذر «ابوخالد السوری» همرزم «ابومحمد الجولانی» رهبر جبهه النصره و ایمن الظواهری رهبر القاعده و از موسسان گروه احرار الشام به قتل رسید.
انفجار ۹ سپتامبر ضربه مهلک به پیکره احرار الشام
حادثه انفجار محل تجمع رهبران این گروه در ۹ سپتامبر ۲۰۱۴ ضربه مهلکی بر پیکره این سازمان تکفیری وارد کرد، در این رخداد خونین ۲۸ نفر از رهبران و فرماندهان صف اول و دوم این گروه از جمله «حسان عبود» رهبر گروه، و «ابوطلحه الغاب» فرمانده نظامیگروه کشته شدند.
این گروه هنوز عاملان این حادثه را معرفی نکرده است، جبهه النصره و جناح طرفدار وابستگی به القاعده از جمله متهمان اصلی این کشتار بودهاند.
انتخاب مهندس «هاشم الشیخ» به جانشینی حسان عبود، یک اقدام شتابانی از سوی فرماندهان و رهبران باقیمانده این گروه بوده تا از فروپاشی و تشتت گروه جلوگیری به عمل آید.
حکومت هاشم الشیخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴ تا ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵ تا حدودی مانع از تشدید اختلافات و انشعابات درون گروهی بوده ولی مواضع و رفتار نظری و عملیاتی این گروه شاهد نوسانات فراوان بوده است.
مناسبات این گروه با جبهه النصره در پرتو این وضعیت آسیب دیده ولی خصومت عقیدتی و عملیاتی این گروه با داعش تداوم داشته است.
تلاش ترکیه و قطر برای معرفی احرار الشام بعنوان یک گروه معتدل سوری
از آنجا که این گروه ارتباط تنگاتنگ و سازمانی با ترکیه و قطر دارد، سیاست و مواضع این دو کشور در قبال تحولات سوریه در کنش عقیدتی – عملیاتی این گروه تکفیری تاثیرات بسزایی دارد.
رهبران این گروه با توصیه دوحه و آنکارا تلاشهای زیادی نموده تا جبهه النصره از القاعده دور سازند و به عنوان یک گروه سوری، بومی معتدل و میانه رو تبدیل کند. حرکه احرار الشام الاسلامیه در این راه ناموفق بوده ولی رهبری گروه در چهره سازی خود، در این تلاش بوده خود را به عنوان گروه سوری میانه رو و حتی به عنوان لیبرال معرفی کند.
انتخابات اخیر و معرفی رهبر جدید این گروه تحت تاثیر سیاستهای ترکیه و قطر و در پرتو شرایط جدید سوریه بوده است. تلاش ترکیه برای اشغال شمال سوریه و ایجاد منطقه امن در این منطقه، نقش موثری در جریان برگزیدن مهندس مهند المصری داشته است.
چرا المصری به رهبری احرار الشام انتخاب شد
آگاهان به قضایای سوریه و سیاست مداخله جویان ترکیه، بر این باور هستند که مجموعه عوامل پنهان و آشکار در امر انتخاب رهبری جدید این گروه دخالت داشته که به طور خلاصه به شرح ذیل است:
۱- تشدید تضادها و تناقضها در رفتار و کنش سیاسی و عملیاتی این گروه، تداوم حضور هاشم الشیخ در مسند رهبری و فرماندهی گروه با مشکلات زیادی روبرو ساخته است.
۲- منطقه شمال سوریه که عرصه سناریوها و طرحهای تجاوزکارانه تیم اردوغان میباشد، نیاز به یک رهبری قاطع و قابل اعتماد مانند مهندس المصری دارد. هاشم الشیخ جهت مدیریت گروهش با اوضاع منطقه سیاست نرم بود و همواره با تحفظ و تردید حرکت میکرد.
۳- مهندس المصری به واسطه نزدیکی و دوستی با محمد ایمن ابو التوت «ابوالعباس الشامی» و مسئول عقیدتی سابق گروه، توانست جایگاه ممتازی در اطلاعات نظامی ترکیه به وجود آورد.
۴- المصری طرفدار سیاست ترکیه در ایجاد منطقه امن در شمال سوریه بوده ولی هاشم الشیخ رهبر سابق گروه موضع روشن و قاطعی در قبال این سناریو نداشته است. ابوشعیب المصری مسئول عقیدتی گروه به دلیل مخالفت با طرح ترکیه از گروه بر کنار شده است.
۵- از لحاظ ایدئولوژی و عقیدتی، مهندسی المصری با عقاید و مواضع القاعده تفاوتها دارد، در حالیکه الشیخ انطباق ایدئولوژی با آموزه و کنشهای سیاسی و جهادی القاعده داشته است.
۶- المصری از اهالی استان حماه سوریه بوده و اغلب رهبران و موسسین گروه از شهروندان این استان میباشند، همواره رهبری و بدنه گروه به دنبال حاکمیت یکی از اهالی این استان بوده و منازعه میان حلب و حماه در رهبری جریانهای اسلامگرای سلفی و جهادی مانند اخوان المسلمین سوریه و حرکه احرار الشام الاسلامیه یک پدیده سنتی و سیاسی بوده است.
۷- ماهیت و نحوه مناسبات سیاسی، عقیدتی، عملیاتی میان این گروه و جبهه النصره در انتخاب المصری دخالت داشته است.
هاشم الشیخ همواره به دنبال تبدیل جبهه النصره به یک گروه بومی سوری میانه رو بوده است و این سیاست را به طور آشکار اعلام میداشته است. در صورتیکه مهندس المصری در این قضیه سیاست معتدل و میانه رویی دارد.
۸- شاید این تحول بخشی از سناریو از پیش تعیین شده غربیها مبنی بر معرفی کردن این گروه به عنوان یک جریان میانه رو بومی و سوری میباشد.
وضعیت فعلی و سناریوهای احتمالی آینده طالبان سوریه
این گروه سلفی جهادی طی چهار سال اخیر، همفکر و همگرا با تحرکات و فعالیت تخریبی جبهه النصره به رهبری «ابو محمد الجولانی» بوده و در اغلب اقدامات نظامی علیه مردم و ارتش سوریه، هم جبهه و هماهنگ بودهاند.
طالبان سوریه همواره به عنوان گروه سلفی بومی عمل کرده ولی هرگز ارتباط خود را با القاعده و شاخه سوری (جبهه النصره) آن قطع نکرده است.
این گروه همواره مورد حمایت مالی، عقیدتی و سیاسی ایمن ظواهری رهبر القاعده بوده است. در نوسانات تحولات بحران سوریه به ویژه دوران انشعابات درون القاعده و درگیری میان داعش و جبهه النصره، بسیاری از گروههای مسلح بومی سوریه، مواضع مخالف گروه داعش گرفته و از جبهه النصره خواسته تا خط مشی خود را از القاعده و داعش کاملاً جدا سازد ولی حرکه احرار الشام الاسلامیه در این راستا حرکت نکرده است.
این گروه طی چهار سال اخیر نسبت به درگیریهای درون گروهی القاعده تحفظ داشته و تنها زمانی با داعش درگیر شده که این گروه به رهبری ابوبکر البغدادی کاملاً از القاعده جدا و علیه جبهه النصره و دیگر گروههای سلفی سوریه وارد جنگ شده بود.
این گروه همچون طالبان افغانستان و پاکستان با «ایمن الظواهری» رهبر القاعده بیعت کرده ولی این بیعت را به دلایلی هویدا و آشکار نکرده است. در پروژه زیباسازی چهره جبهه النصره و تلاشها جهت بومیکردن آن، طالبان سوریه به دلیل همفکری و همرزمی و قرابتهای عقیدتی با جبهه النصره، در این راستا با سفارش آنکارا و دوحه تلاشهای مذبوحانه نموده ولی ناموفق بوده است.
ظرفیتهای طالبان سوریه برای نقشآفرینی رد بحران
ترکیه و قطر نیز در این تکابو بوده که طالبان سوریه را به عنوان یک گروه معارض معتدل و میانه رو به سازمان سیا و پنتاگون آمریکا معرفی کنند، زیرا این گروه در ابعاد مختلف، از مزایا و ظرفیتهای گوناگونی برخورد است و میتواند در جنگ و نبرد علیه دمشق به سود آمریکا و محور ریاض ـ آنکارا ـ دوحه وارد عمل شود.
مهمترین توانایی و ظرفیت فعلی گروه احرار الشام به شرح ذیل است:
۱ـ این گروه در سراسر سوریه علیه ارتش و کمیتههای دفاع ملی آن در حال نبرد است و در جبهههای شمالی، جنوبی و جبهه دمشق و حومه آن (در الغوطه الشرقیه و القلمون)، جایگاه ممتازی دارد.
۲ـ در میان جریانها و گروههای مسلح و سلفی بومی سوریه دارای وزنه عملیاتی بوده و طی چهار سال اخیر با سلفیهای جهادی بیگانه ارتباط عملیاتی و ارگانگی برقرار نموده است.
مناسبات این گروه با اغلب جریانهای معارضه بومی سوریه به ویژه اخوان المسلمین و ائتلاف ملی سوریه حسنه است و به همین دلیل توانسته در ایجاد تشکلها و ائتلافهای نظامی و سیاسی علیه دمشق نقش آفرین باشد.
۳ـ سابقه ارتباط سازمانی با دستگاههای اطلاعاتی دوحه و آنکارا داشته و همواره از حمایت همه جانبه دشمنان دمشق برخورد بوده است.
۴ـ عنصر اصلی در تشکیل جریان «فتح که در عملیاتهای معارضه مسلح سوریه در ادلب، درعا، السویداء، القنیطره، القلمون و الغوطه الشرقیه،نقش کلیدی دارد.
آینده نقش و جایگاه طالبان سوریه
توسعه گستره نقش این گروه در عرصه بحران و جنگ تحمیلی علیه ملت و ارتش سوریه، بستگی به یکسری از عوامل داخلی و خارجی دارد که مهمترین آنها تداوم همکاری و هماهنگی این گروه با «جبهه النصره» شاخه سوری القاعده، استمرار حمایتهای ترکیه و قطر و نیز به رسمیت شناختن آن از سوی آمریکا دارد.
انتهای پیام/۶۵۴
منبع: خبرگزاری فارس