حسن الکعبی در الصباح چاپ عراق نوشت: تقریبا اندکی (منظور در اینجا اندکی از نخبگان فرهنگی یا روشنفکران است) می دانند که واقعه عاشورا و حوادث دردناکی که پیرامون آن شکل گرفت اساسا برای بنیان گذاشتن یک استراتژی سیاسی و ترسیم مظاهر یک قدرت مبتنی بر اصول دموکراتیک و عدالت اجتماعی بود.
طرحی که تکیه بر مضامین آزادی درونی و فعالیت در چارچوب یک سیستم بزرگ و دموکراتیک به رغم گرایشات دینی متفاوت داشت بنابراین نه گفتن به سرکشی و طغیان یا قدرت های دیکتاتوری و استبدادی جوهره واقعه عاشورا بود. حرکتی که تنها به یک رویکرد دینی تعلق نداشت بلکه بیشتر از اصول عام حیات بشری سرچشمه میگرفت. اصولی که در جوامع مختلف با هرگونه تفکر و ایده ئولوژی قابل دریافت است.
درس بزرگ تری را که حسین (ع) دراین واقعه به ما می دهد اینکه این اصل را از طریق فداکاری خود و خانواده اش به اوج می رساند. حسین (ع) می دانست که بنیان گذاشتن یک استراتژی جدید مبتنی بر نفی استبداد نیازمند فداکاری های بزرگی است و نمی توان آن را به حساب و کتاب های پراگماتیک فروکاست. به بیان دیگر در اینجا نمی توان حساب سود و زیان را داشت و محاسبه کرد که چه حرکتی برنده یا بازنده خواهد بود. فداکاری حسین (ع) دقیقا ترجمه این استراتژی بود و با واقعه طف به صدایی رسا این معنای دقیق را به صورت یک پیام فراگیر به همه جهانیان ابلاغ کرد.
عدم شناخت این مضامین اساسی و نهفته در واقعه کربلا به دلیل سلطه گفتمان احساسی رسانه های شفاهی بر آگاهی اجتماعی است زیرا کسانی که آگاهی خود را نسبت به این حادثه از طریق رسانه های شفاهی و هیجانات پیرامون آن میگیرند کم تر موفق به درک محتوای درسی میشوند که حسین (ع) می خواست از طریق واقعه کربلا آن را به دیگران برساند. توسعه فناوری های ارتباطی و گسترش کانال های تلویزیونی دینی نیز تنها به توسعه و تحکیم سلطه این روند بر آگاهی های اجتماعی کمک کرده است. امروزه دیگر خطبه های دینی تنها منحصر و محصور در بین دیوارهای یک مسجد یا حسینیه نیست بلکه به صورت مستقیم از طریق شبکه های تلویزیونی به اقصی نقاط جهان و به درون همه خانه ها ارسال میشود تا این برداشت احساسی و گریه آور را در سیستم آگاهی های جامعه منتشر سازد. مساله ای که موجب دور شدن هرچه بیشتر از درک آن استراتژی بزرگ و مضامین عمیق و بزرگ نهفته در واقعه طف میشود.
اکثر این گفتمان های احساسی و هیجانی تناقض عجیبی با گفتمان اصیل شیعی دارند. شنیده شده که گفته میشود (الحسین عبره و عبره)اما توجه به همین مضمون تامل برانگیز خواهد بود. زیرا اگر شناخت عاشورا را مبتنی بر «عبره» – با کسر عین – بدانیم میشود واقعه ای که باید از آن عبرت گرفت و درس آموخت. در اینجا تاکید بر این است که باید هدف قیام امام حسین ( ع ) را درک کرد، یعنی اینکه چرا او علیه نظام اموی قیام کرد و چه تلاش هایی در راه سرنگون کردن نظام استبدادی حاکم داشت. اما اگر شناخت ما مبتنی بر «عبره» با فتح عین (به معنای اشک ها) باشد معنای دیگری از آن استنباط میشود. زیرا در این برداشت بر یک حالت احساسی و وجدانی تاکید میشود که باید از طریق آن با حادثه طف ارتباط برقرار کرد.
یکی از نمونه های این رویکرد دوم ویدئویی است که اخیرا در اینترنت به صورتی گسترده پخش شده است و در آن «نور الشریف» خطبه امام حسین (ع)در رد بیعت یزید را می خواند. گمان نمیکنم کسی بتواند با شنیدن این ویدئو خود را نگهداشته و اشک نریزد. با وجود اینکه آن هنرمند هیچ کار خاصی انجام نمی دهد و تنها خطبه را می خواند اما چنان بیان دراماتیکی دارد که اثرگذار است. نحوه خواندن او به گونه ایست که کلمات را به احساسات تبدیل میکند و به جای درک محتوای آن سخنان والا که همه بیانگر شناخت اهداف امام حسین (ع) و استراتژی باشکوه او در واقعه طف بوده است، بیانی احساسی و تاثر برانگیز ارایه میشود.
در پایان می توان با استفاده از این مثال گفت اگر نخبگان فرهنگی از واقعه طف درس بگیرند و انقلاب حسین را به خوبی بشناسند این شناخت می تواند در جامعه پخش و یک خودآگاهی عمیق اجتماعی را به وجود آورد. این امر موجب نجات مردم از سلطه گفتمانی خواهد شد که به وسیله رسانه های شفاهی برداشتی نازل و دست پایین از این واقعه ارایه میشود. ما باور داریم که هنوز روشنفکران در جوامع ما دارای نقشی اثر گذار هستند و می توانند توده های مردم را مانند آنچه در جریان جنبش های موسوم به بهار عربی شاهد بودیم به ایجاد تغییرات تشویق کنند.
منبع : الصباح چاپ عراق
ترجمه: شفقنا