حجت الاسلام محمد رضا نصوری، معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت در برنامه “سخن انتظار” رادیو معارف به بررسی زمینه های شکل گیری مدعیان دروغین مهدویت پرداخت که در ادامه می خوانیم؛
بشر امروز دو دغدغه و نیاز اساسی دارد یک معنویت و خلا معنویت که در دنیای امروز حاکم است. به طوری که گروه های مختلف سعی میکنند گروه ها، فرقه ها یا نحله ای را راهاندازی کنند و افراد را به سوی خود جذب کنند. این در ایران است، در اروپا است، در امریکا است. حتی در مناطق آسیای جنوبی نیز دیده میشود. به طوری که در چین دو گروه جدی به عنوان ارتقای معنویت کار میکنند.
دومین دغدغه بشر توجه به منجی و پایان تاریخ است، برای بشر سوال است که ظهور منجی آغاز زندگی است یا پایان منجی، چه کسی بر حق است و خیلی سوال های دیگر، این در حالی است که گروه های بسیاری هستند که به نام مهدی ظهور میکنند و افراد زیادی را به این بهانه جذب میکنند.
در تاریخ ائمه فرقه هایی که آمدند، همه کلمه مهدی و موعود را در برنامه هایشان برای جذب مردم داشتند که این نشان دهنده باور و اصالتی است که مردم نسبت به منجی دارند.
در دهه اخیر بیشترین فریب خورده در سطح جامعه انسان های متدین و جاهل به معنویت بودهاند، آدم هایی که مقام آیت اللهی و دکتری و استاد دانشگاهی را یدک میکشند ولی نسبت به مهدویت جاهل هستند و وارد عرصه ای میشوند که خودشان هم باورشان نمیشود. این مساله منحصر به بی سوادان نیست. آدم هایی وارد میشوند که باسواد بوده و جایگاه خوبی داشتند ولی متاسفانه آلوده شدهاند.
این مساله نشان می دهد که شیادان و فریب دهندگان شیوه ها و روش های جذاب داشته و توانستهاند آدم جذب کنند. بیشترین فریب خورده ها بانوان بودند و روشی که شیادان توانستند بانوان را جذب کنند، بیشتر توجه به مسائل معنوی، راهکارهای تربیت و اخلاق با روش خواب است.
با این توجیه که خواب برای شما حجت است. همچنین توجیهاتی که از نظر شرعی و عقلی دور است. شیادان از شیوه هایی استفاده میکنند که به جای اینکه شخص خدا محور شود، شخص محور میشود، شیوه هایی که فرد به شیاد دلبسته میشود، او را شخصیتی کاریزما می داند و حتی اگر مساله خلاف شرع بگوید، چشم بسته قبول میکند. بعضی وقت ها فضایی را ایجاد میکنند که طرف به جایی که مبناها را در مسائل اسلامیبداند، انها را عوض میکند که این خاستگاه و هدف اصلی جریانات منحرف است.
نخستین عامل در بروز و ظهور جریانات منحرف، تشنگی به موعود، تشنگی به معنویت و شناخت امام زمان(ع) است و دلیل می آوردند که این همه روایات مهدوی است. در حالی که باید نگاه اجتهادی به روایات مهدویت شود.
موراد دیگری که به عنوان زمینه ساز بروز و ظهور ادعاها میشود، علائم و نشانه های ظهور است. اگر نسبت به علائم و نشانه های ظهور مبانی درست تعریف نشود و تحلیل نشود، شیادان به فضای تطبیق و تعیین زمان ظهور وارد میشوند و برای ادعاهای خود نیز دلیل می آورند.
بعضی مواقع ادعاها و تطبیق ها باعث بروز فضایی میشود که فرد شیاد ادعای خاصی نمیکند ولی اطرافیانش جوسازی میکند و ادعا را میبرند.
به عنوان مثال یکی از شیادان اول گفت، من شعیب بن صالح هستم. بعد گفت من یمانی هستم، بعد ادعا کرد که امام زمان هستم.
در این مورد فضاسازی های مریدان، کثرت مرید و حمایت کشورهای خاص گاهی مقام هایی را برای فرد شیاد تعریف میکند که مرید، بدون سوال و چشم بسته ادعاها را قبول میکند، بعضی از مریدان با عدم انتقاد کردن و دلیل نخواستن شیادان را بالا میبرند.
بنابراین برداشت های ناصحیح از توقیت و تطبیق نشانه های ظهور زمینه را برای بروز و ظهور جریان ها و گروه های منحرف میشود.