یکی از کارکردهای مهمّ خانه، ایجاد حریم برای زنان خانه بود؛ امّا نوع معماری آپارتمانها سبب شده است تا کارکرد پنهانسازی خانه، بسیار کاهش یابد و کمتر نقش ایجاد فاصله بین خودی و غیر خودی را در فرهنگ معاصر ایفا کند. آنچه به خانه و دیوارهایش اهمّیت میبخشد، حفاظت از اموال و داراییهای مادّی درون خانه است تا از دسترس سارقان در امان بماند، نه روابط اجتماعی و معنوی ساکنان خانه.
برداشته شدن دیوارهای آشپزخانه، قابل رؤیت بودن اتاق ها، برداشته شدن اندرونی و بیرونی، افزایش پنجرهها و گشودگی به فضاهای بیرون، برخی از تغییراتی است که در آپارتمان، نسبت به خانههایی با طرّاحی سنّتی رخ داده است. اکنون اکثر فضاهای نشیمنگاهی آپارتمانها طوری طرّاحی شدهاند که در آنها تفکیک خاصّی بین فضاهای مهمان و اهالی خانه وجود ندارد، چون دیگر فضای اندرونی و بیرونی قدیم را نداریم و تمام فضاها عمومیشدهاند و نوع طرّاحی آپارتمانها سبب شده است تا همه افرادِ حاضر در خانه، اعمّ از مهمانان و اهالی خانه، دور هم، در یک فضا جمع شوند که این امر سبب میگردد تا هم حریمها کم رنگ شوند و هم حجب و حیاها از بین بروند.
کوچک شدن خانوادهها
ابعاد کوچک و نوع طرّاحی آپارتمانها سبب تک فرزندی و کوچک شدن خانوادهها میگردد. همچنین محدودیتهای فضایی آپارتمانها، سبب ایجاد مشکلات عدیدهای در کودکان میشود؛ زیرا نبود فضای کافی برای جست و خیز کودکان سبب میشود تا آنها نتوانند انرژیهای نهفته خود را با بازی و ورزش آزاد کنند، بنابراین دچار بیقراری، رفتارهای تخریبی و پرخاشگری میشوند. با گذشت زمان، اینگونه رفتارها و ساختارشکنیها به داخل جامعه کشیده میشوند.