اشاره:
سخن از «تاریخ پس از ظهور»، به همان اندازه که جالب توجه، مهم و درسآموز است، به همان اندازه نیز پُرچالش و لبالب از نادانستههاست؛ زیرا تنها منبع آگاهی از آن، روایات اندکی است که به گشودن روزنهای محدود در برابر دیدگان ما بسنده کرده و تنها خطوطی کلی از کتاب سعادت آدمی را واسپس ظهور منجی کل(ع) ترسیم نموده است. این روایات در مواردی، دارای مشکلات و کاستیهایی از قبیل: نمادین و رمزی بودن، کلّیگویی، وجود گسست در نقل زنجیره حوادث و… میباشد.
با همه این اوصاف، در این مقال برآنیم تا به شکلی فشرده و مجمل از «تاریخ پس از ظهور» بگوییم. آنچه در پی میآید گزارشی گذرا از کتابی تحت همین عنوان است. این کتاب نسبتاً قطور، تألیف شهید آیتالله سید محمد صدر میباشد که ترجمه آن در سال ۱۳۸۴ به قلم راقم این سطور، توسط مؤسسه فرهنگی موعود چاپ و منتشر گردیده است.
این کتاب در سه بخش، با این عناوین سامان یافته است: ۱. نشانهها و مقدمات ظهور، ۲. حوادث دوران ظهور و برپایی دولت جهانی امام مهدی(ع) تا وفات (شهادت) آن حضرت، ۳. جهان پس از امام مهدی(ع).
در اینجا به رئوس مهمترین مطالب بخشهای دوم و سوم خواهیم پرداخت.
۱. سخنرانی امام(ع)، نقطه آغازین ظهور
واقعه والای ظهور، با سخنان امام مهدی(ع) در بین رکن و مقام آغاز میگردد. سیوطی از امام محمد باقر(ع) روایت کرده است: «مهدی شبهنگام در مکه ظهور کند؛ در حالی که پرچم، پیراهن، شمشیر، نشانهها، نور و بیان رسول خدا(ص) همراه اوست. چون نماز عشا را بخواند با صدای بلند ندا دهد: ای مردم به یادتان میآورم لحظهای را که در برابر پروردگارتان خواهید ایستاد. خداوند حجّت ستاند، پیامبران را برانگیخت، کتاب را فرستاد، به شما فرمان داد که چیزی را شریک او نگیرید و بر طاعت خدا و رسولش محافظت نمایید. آنچه را که قرآن زنده ساخته، زنده بدارید و آنچه را که بر آن خط بطلان کشیده بمیرانید. در مسیر هدایت یار و یاور یکدیگر باشید و در راه تقوا نیز کمککار هم؛ که نابودی جهان نزدیک شده و بانک وداعش بلند گردیده است: «من شما را به سوی خدا و رسول و عمل به کتاب او و به ریشهکن ساختن باطل و احیای سنت دعوت مینمایم». علامه مجلسی از امام علی بن الحسین(ع) نقل کرده است که فرمود: «امام(ع) به پا خاسته و میگوید: ای مردم من فلانی پسر فلانیام؛ من فرزند پسر رسول خدایم. شما را به آنچه پیامبر فراخوانده، دعوت میکنم. [در این هنگام] گروهی به او حملهور میشوند تا به قتلش رسانند امّا سیصد و اندی نفر به یاریاش قیام کرده، مانع از آن کار میشوند». در حدیث دیگری امام محمد باقر(ع) فرمود: او (امام مهدی(ع) به مسجدالحرام میآید و چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم به جای میآورد؛ سپس به حجرالاسود تکیه میزند و حمد و ستایش خدای را به جای میآورد و از پیامبر(ص) یاد نموده، بر او درود میفرستد و سخنانی میگوید که هرگز کسی چنان سخنانی نگفته است…» آن حضرت در روایتی دیگر، بخشهای دیگری از سخنان امام مهدی(ع) را متذکر میشوند: «… شما را به خدا سوگند میدهم هر که سخن مرا میشنود به دیگران نیز برساند… ما را یاری کنید و از ما در برابر ستمگران حمایت کنید؛ به ما ستم شده و از شهرهایمان رانده شدهایم و حقّ ما ستانده شده است…» آن حضرت همچنین فرمود: «… نخستین جمله او این آیه است: «بقیـ[الله خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین» پس میفرماید: من بقیـ[الله در زمین هستم…».
۲. بیعت یاران
پس از آنکه امام(ع) سخنانش را به پایان میرساند، یارانش با او بیعت مینمایند. در روایات، نخستین بیعت کننده، جبرئیل(ع) معرفی شده است. در روایت آمده است: «خداوند جبرئیل را به سوی مهدی میفرستد. او از امام میپرسد: به چه دعوت میکنی؟ امام پاسخش را میدهد. جبرئیل میگوید: من نخستین بیعتکنندهام، دستت را پیش آور. پس از این، سیصد و اندی نفر به نزدش آمده، بیعت میکنند…» درباره مفاد این بیعت، از روایات استفاده میشود که امام(ع) با آنها براساس امری جدید و کتابی جدید که بر عرب سخت میآید، بیعت مینماید.
۳. یاران امام(ع)؛ ویژگیها
درباره خصوصیات و ویژگیهای یاران امام مهدی(ع)، روایات بسیاری رسیده است. به عنوان نمونه ابنمسعود روایت شده است که پیامبر(ص) فرمود: «من به نام آنها (یاران مهدی) و پدرانشان و رنگهایشان [از هر کس دیگری] آگاهترم. آنها در آن روزگار بهترین سواران روی زمین هستند». در حدیث از ام سلمه نقل شده است که آن حضرت(ص) فرمود: «مؤمنان واقعی شام و گروههایی از عراق به نزد او میآیند و با وی در بین رکن و مقام بیعت مینمایند». محمد بن حنفیه گوید: «نزد علی بن ابیطالب بودیم. مرد از او درباره مهدی پرسید، حضرت فرمود: … پس از ظهور، خداوند گروهی از یاران پراکنده او را همچون ابرها برایش جمع میکند و دلهایشان را با یکدیگر الفت میدهد. آنها نه از کسی هراس دارند و نه به کسی دل خوشاند. تعداد آنها به شمار اصحاب پیامبر در جنگ بدر میباشد و نیز به تعداد اصحاب طالوت که به همراه او از نهر آب عبور کردند…» قندوزی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که آن دو بزرگوار در تفسیر آیه شریفه «و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلی أمّـ[ٍ معدودهٍ»، ۱ امت معدوده را همان اصحاب مهدی(ع) در آخرالزمان دانستهاند که سیصد و سیزده نفرند که همگی در یک زمان مانند ابرهای پراکنده پاییزی گرد هم میآیند. در خبری از امام علی(ع) نقل شده است: «آنها گروهی هستند که همچون ابرهای پراکنده پاییزی در آخرالزمان گرد هم میآیند… به خدا سوگند فرمانده آنان را میشناسم و محلّ فرودشان را میدانم… آنان جواناند و پیری در میان آنها نیست مگر بهاندازه سرمه در چشم یا نمک در غذا». حلقه نخست یاران امام مهدی(ع)، سیصد و سیزده نفراند و البته به همین تعداد، محدود نخواهند ماند. شیخ صدوق روایت کرده است: «مردی کوفی از امام صادق(ع) پرسید: چند نفر به همراه قائم قیام خواهند کرد؟ چون برخی میگویند شمار آنها به تعداد جنگجویان بدر (سیصد و سیزده نفر) است. حضرت پاسخ فرمود: او جز با گروه نیرومندان (اولوالقوه) قیام نخواهد کرد و آنها کمتر از دههزار نفر نیستند». در حدیثی دیگر آن حضرت فرمود: «مهدی پس از بیعت سیصد و سیزده نفر، در مکه باقی میماند تا که شمار یارانش به دههزار نفر برسد، سپس از آنجا به مدینه میرود». امّا دراینباره که یاران خاصّ امام(ع) از کدام سرزمینها هستند، در روایتها به چهار دسته برمیخوریم: ۱. مؤمنان واقعی شام و نیکانی از عراق، ۲. مردمی از شرق، ۳. گروهی غیر عرب. سیوطی از علی بن ابیطالب(ع) روایت کرده است: «خوشا طالقان! زیرا خداوند را در آنجا گنجهایی است که از جنس طلا و نقره نیستند؛ بلکه مردانی در آنجا هستند که خداوند را آنچنان که شایسته اوست پرستش میکنند. آنان یاوران آخرالزمانی مهدی میباشند».
۴. طلیعه پیروزی
زنجیره پیروزیهای امام مهدی(ع) از همان شب ظهور آغاز میشود. امامیه و عامه روایاتی را به این مضمون نقل کردهاند که: «خداوند کار مهدی ما اهل بیت را در شبی اصلاح میفرماید». در حدیثی دیگر، امام جواد(ع) این اصلاح یک شبه را به کار موسای کلیم همانند کرده است تا پارهای آتش برای خانوادهاش برگیرد و آنجا بود که به پیامبری برگزیده شد.
۵. فرو رفتن لشکریان سفیانی در زمین بیداء
برخی روایات این واقعه را یکی از حلقات زنجیره وقایع پس از ظهور برشمردهاند. در روایتی که علامه مجلسی از امام باقر(ع) نقل کرده است، آن حضرت پس از بیان حوادث ظهور و تجمع یاران امام مهدی(ع) و بیعت آنها، از لشکرکشی سفیانی و فرو رفتن لشکرش در حدّ فاصل مکه و مدینه، به نام «بیداء» خبر میدهد.
۶. کوفه، مقصد نخست
شیخ مفید از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: «گویی قائم را در نجف کوفه میبینم که از مکه با حمایت پنج هزار فرشته، در حالی که جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ و مؤمنان در پیشاپیش او در حرکتاند، به آنجا آمده است». در روایت دیگری آن حضرت از ورود امام مهدی(ع) به کوفه خبر میدهند در حالی که سه جریان سیاسی در آن شهر با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند. امام مهدی(ع) بر فراز منبر قرار میگیرد و سخن آغاز میکند. در آن حال مردم آنچنان میگریند که نمیفهمند امام(ع) چه میگوید. شیخ طوسی روایتی را بدین مضمون نقل میکند: «مردم در دومین جمعه از آن حضرت میخواهند تا پشت سرش نماز جمعه بخوانند و بلافاصله اضافه میکنند: ولی این مسجد گنجایش ما را ندارد. امام(ع) در پاسخ میفرماید: «این خواسته شما را پیگیری خواهم کرد». آنگاه به سوی نجف میرود و حدّ و مرز مسجد را مشخص میسازد که با طراحی و تعبیه هزار در، گنجایش مردم را داشته باشد. در روایات آمده است: «پس از ورود امام به کوفه، همگی مؤمنان به آن شهر و اطراف آن کوچ میکنند و امام(ع) آنجا را منزل خویش قرار میدهد. مفضل بن عمر گوید: «به امام صادق(ع) عرض کردم: آقای من، خانه مهدی و محل اجتماع مؤمنان کجا خواهد بود؟ فرمود: مرکز دولت او کوفه است؛ محل صدور احکام و فتوای او در مسجد جامع آن و محل نگهدرای بیتالمال و تقسیم غنایم، مسجد سهله است. محل خلوت کردن او برای نیایش و اعتکاف تپههای سفید نجف است.
۷. گستره حکومت مهدوی
کوفه، نقطه آغازین حرکت جهانی امام مهدی(ع) است. از آنجاست که ایشان به همراه یاران خاصّش، حرکت مسلحانه خود را آغاز مینماید. باز از مفضل بن عمر بشنویم که از امام صادق(ع) نقل کرده است: «گویی قائم را میبینم که روی منبر مسجد کوفه نشسته و گردش را سیصد و سیزده نفر به شمار جنگجویان بدر گرفتهاند، آنان پرچمداران و فرماندهان سپاه قائم و حاکمان خداوند در زمین هستند». امام محمد باقر(ع) در روایتی دیگر ما را به تماشای افقی دورتر میبرند آنجا که میفرماید: «گویی یاران قائم(ع) را میبینم که بر شرق و غرب جهان چیره و مسلط شدهاند و چیزی نیست جز آنکه فرمانبر آنهاست».
در حدیث دیگری پیامبر خدا(ص) گستره حکومت امام(ع) را به وسعت حکومت ذوالقرنین تشبیه فرموده است. نعمانی از امام محمد باقر(ع) چنین نقل کرده است: «وقتی قائم آل محمد(ص) ظهور کند… خداوند دروازههای روم، چین، ترک، دیلم، سند، هند، کابل شاه و خزر را به روی او خواهد گشود…» این گستره، تمام نقاط کره زمین را در بر میگیرد؛ چنانکه در روایات آمده است: دین محمد [به دست قائم] به هر جایی که شب و روز میرسد، خواهد رسید و شهری نخواهد ماند جز آنکه در آن بانگ لا إله إلّا الله، صبحگاهان و شامگاهان ندا میشود.
۸. نگاهی دیگر به ویژگیهای یاران امام مهدی(ع)
۱. بسیار پایدارند؛ زیرا به هر یک نیروی چهل مرد داده شده است.
۲. قلب آنها سختتر از پارههای فولاد است.
۳. از شمشیر برندهتر و از نیزه تیزترند.
۴. تا خداوند راضی نگردد، دست از پیکار برنمیدارند.
۵. زاهدان شب و شیران روزند.
فضیل بن یسار در حدیثی طولانی از امام صادق(ع) آورده است: یاران مهدی، مردانی پولاددلاند و همه وجودشان یقین به خداست، مردانی سختتر از صخرهها که اگر به کوهها روی آرند، آن را از جای برکنند. پرچم پیروزمند آنان به هر شهری روی نهد، آنجا را به سقوط وامیدارد گویی آن مردان، عقابان تیزچنگالاند که بر مرکبها سوار شدهاند. آنان، او (مهدی) را در میان میگیرند و جان خویش را در جنگها پناه او میسازند و هر چه را اشاره کند با جان و دل انجام میدهند. در میانشان مردانیاند که شب هنگام نخوابند و قرآن و مناجاتشان، چون صدای زنبوران عسل باشد و تا بامداد به عبادت خداوند بایستند و پس از آن سوار بر مرکبها باشند. زاهدان شب و شیران روز، آنان گوش به فرمان امام خویش و چون مشعلهای فروزاناند. دلهای منور آنان بسان قندیلهای نور در سینههایشان آویخته است. این مردان تنها از خدا میترسند و فریاد لا إله إلّا الله آنها بلند است و همواره در آرزوی شهادت در راه خدایند. شعارشان «یالثارات الحسین» است. به هر سو روی آورند، ترس از آنها، پیشاپیش در دل مردمان افتد. این خداجویان، دسته دسته، برای خداوند (یا امام خود) روی آرند و خداوند به دست آنان امام حق را یاری نمایند.
۹. ضمانتهایی برای پیروزی امام(ع)
۱. بهرهگیری از اصل غافلگیری: پیامبر خدا(ص) دراینباره فرمودهاند: «مَثَل ظهور همچون قیامت است که جز خداوند هیچ کس آن را به موقع خود آشکار نمیسازد. این حادثه بر آسمانها و زمین گران است و جز ناگهان به شما نمیرسد».
۲. وحشتزدگی دشمنان: در روایات میخوانیم: «قائم ما اهل بیت، با رعب و ترس در دل دشمنان یاری میشود و با نصرت الهی حمایت میگردد».
۳. عنایت امام(ع) به مشترکات اسلامی: این موضوع به ویژه در آغاز حرکت و انقلاب مهدوی، امری اساسی برای آماده سازی فضای کلی به نفع ایشان و به دست آوردن پایگاه مردمی است تا بتواند از این پایگاه، دولت حق و عدل را بنیان نهد. به عنوان مثال ایشان شعار جنگهای پیامبر(ص) را برمیگزیند.
۴. یاری فرشتگان: عامه (اهل سنت) از امام علیبن ابیطالب(ع) نقل کردهاند:
«خداوند او (امام مهدی) را با هزار فرشته که بر چهره و پشت دشمنان میزنند، یاری میکند». امامیه نیز روایات نسبتاً مفصلی را در توصیف آن فرشتگان نقل کردهاند و در برخی از آنها، تعداد این فرشتگان سیزده هزار و سیصد و سیزده نفر اعلام شده است.
۱۰. نبرد با سفیانی
نخستین جنگی که سپاه امام(ع) در آن وارد میشود، جنگ با سفیانی است. این نبرد با پیروزی لشکریان بقیـ[الله الاعظم(ع) و تصرف عراق، بلکه همه مناطق زیر سلطه سفیانی که دستکم سوریه و عراق را شامل میشود، پایان خواهد پذیرفت. این نبرد، هشت ماه به طول خواهد انجامید. از حسین بن علی(ع) روایت شده است که به بشر بن غالب اسدی فرمود: «ای بشر، بقای قریش دیگر چه سودی دارد؟! هنگامیکه مهدی قائم قیام کند، پانصد نفر از آنها را میآورد و گردن میزند. پس پانصد نفر دیگر را میآورد و حبس میکند تا گردن بزند. عرض کردم: خداوند کارتان را اصلاح فرماید، آیا این همه را گردن میزند؟ امام(ع) فرمود: آری، رهبر آن گروه (سفیانی) نیز در میان آنهاست». نیز از حضرت باقر(ع) نقل شده است: «اگر میدانستند که قائم پس از ظهورش چه کشتاری به راه میاندازد، بیشترشان دوست میداشتند که او را نمیدیدند. او این کار را از قریش آغاز میکند. از آنها جز شمشیر نمیگیرد و نمیدهد؛ تا آنجا که بسیاری میگویند: این شخص از خاندان پیامبر نیست زیرا اگر چنین بود بر ما رحمت میآورد».
۱۱. فتح جهان بدون خونریزی و کشتار
از روایات چنین استفاده میشود که امام مهدی(ع) سرزمینهای غیراسلامی را بدون خونریزی و کشتار آزاد خواهند کرد و رومیها خود، دروازه شهرهایشان را به روی آن حضرت خواهند گشود.
۱۲. موضعگیریهای مسلحانه در برابر امام(ع)
در روایتی، امام صادق(ع) از سیزده شهر و منطقه یاد میکند که مردمان آن با قائم(ع) خواهند جنگید. همچنین امام باقر(ع) میفرماید:
«صاحب این امر هرگاه قیام نماید، چونان رسول خدا(ص) ـ بلکه بیشتر ـ از دست مردم اذیت و آزار میکشد».
۱۳. مدت حکومت امام مهدی(ع)
مأموریت امام(ع) تحقق عدالت و تثبیت آن در سطح جهان است و لذا باید مدت حضور ایشان در رأس حکومت برای نیل به چنین مقصودی کافی باشد. دراینباره مفاد روایات با یکدیگر متفاوت است تا آنجا که محققان را دچار سردرگمی ساخته است. این روایات بر دو گونهاند: شماری از آنها مدت حاکمیت امام(ع) را ده سال یا کمتر دانستهاند و شماری دیگر بیشتر از ده سال. البته روایات دسته نخست، شهرت بیشتری دارند و مؤلف شهید(ره) در تحلیلی مبسوط، همان را ترجیح داده است.
۱۴. امر جدید، کتاب جدید و…
مهمترین مؤلفه ایدئولوژی دولت مهدوی، امر جدید و کتاب جدیدی است که آن امام(ع) خواهد آورد. دراینباره امامیه روایات متعددی را نقل کرده است. امام محمد باقر(ع) فرمود: «قائم آل محمد(ص) که ظهور نماید… امری جدید، سنّتی جدید و قضاوتی جدید را که بر عرب سخت میآید، برپا خواهد نمود». بدیهی است عباراتی هم چون امر جدید، سنّت جدید، قضاوت جدید، نیروی جدید و دعوت جدید، نه به این معناست که امام عصر(ع) مردم را به دین جدید دعوت مینماید؛ همچنانکه بسیاری چنین نداشتهاند. نویسنده شهید در اینجا نیز به طور مستوفی، برای ارائه برداشتی صحیح و فراگیر از این روایات، به تلاشی درخور پرداخته است.
۱۵. ضمانتهایی برای تحقق سریع و عمیق عدالت در جهان
نگارنده در اینجا به سه نوع ضمانت میپردازد:
۱. ضمانتهای موجود در سطح جامعه، ۲. ضمانتهایی که از ویژگیهای شخصیتی امام مهدی(ع) سرچشمه میگیرد، ۳. ضمانتهایی که از خصوصیات یاران آن حضرت ناشی میشود.
۱۶. قابلیتهای فرماندهی در یاران امام(ع)
آن مردان الهی، پستهای کلیدی حکومتی را با هدایت و نظارت حضرت ولیعصر(ع) بر عهده میگیرند. مؤلف شهید، پس از نقل روایاتی دراینباره به ذکر روایاتی منسوب به علی بن ابیطالب(ع) میپردازد که به طور مبسوط نام و شهر یاران خاص امام مهدی(ع) در آن آمده است و سپس به نقد و ردّ این روایت میپردازد. به طور کلی از روایات دیگر چنین برمیآید که سیصد و سیزده نفر یار خاصّ حضرت ولیعصر(ع) در آغاز قیام، سمت فرماندهی نظامی را بر عهده دارند و بعداً همانها، فرماندارانی خواهند شد که به مناطق مختلف جهان گسیل میشوند. روشنترین دلیل بر این مطلب، این تعبیر روایی است: «هم الحکام و القضاه و الفقهاء».
۱۷. آزمون امام(ع) از یاران خاص و نیز همه امّت اسلامی
مؤلف پس از بیان ثمرات این آزمون، به شرح تفاوتهای آن با آزمونهای الهی در دوران غیبت میپردازد. هدف از آزمونهای پس از ظهور، تربیت ریشهای همه انسانها، چه حاکمان و چه دیگران، به منظور پدید آمدن جامعهای کاملاً عدالتمحور یعنی همان «جامعه معصوم» میباشد. دراینباره روایتهای زیادی رسیده است.
۱۸. روشهای تربیتی امام(ع)
سخن از این روشها به دلیل عدم اطلاع از جزئیات آن، بحثی اجمالی خواهد بود؛ زیرا بررسی همهجانبه آن نیازمند آگاهی کامل از عمق بینش و بصیرتی است که امام مهدی(ع) در سراسر جهان پدید میآورد. در نتیجه تفصیل این بحث در عرصه ظهور روشن میگردد و تنها به طرح عناوین کلی و روشهای قابل درکی که مطابق با اصول کلی اسلامی است، بسنده کرده است. نویسنده در ادامه به بیان برخی روایات و نقد و بررسی آنها میپردازد.
۱۹. دستاوردهای امام(ع) در عرصههای اجتماعی و اقتصادی
نویسنده در آغاز این فصل نوشته است: چه بسا آگاهی کامل از جزئیات این دستاوردها برای کسی که پیش از دوران ظهور میزید، هرچند از نبوغ سرشاری نیز برخوردار باشد، غیرممکن نماید؛ ولی باید کوشید به مدد اصول کلی اسلامی و نیز روایتهایی که درباره دستاورهای دولت جهانی مهدوی به دست ما رسیده است، از برخی از این دستاوردها مطلع گردیم. پس نویسنده روایات متعددی را از طریق عامه و امامیه در دو بخش مجزا میآورد. کثرت این اخبار بیانگر اهتمام فراوان پیشوایان اسلام به بیان ویژگیها و اقدامات دولت امام مهدی(ع) است؛ زیرا تشکیل آن دولت، تبلور همه تلاشها، رنجها و جانفشانیهای آنان و میوه پاک اخلاص ایشان میباشد. به هر روی، این فصل یکی از خواندنیترین فصلهای کتاب است.
۲۰. امام مهدی(ع)، مسیح و اهل کتاب
در این فصل نیز با ذکر روایاتی از امامیه و عامه، به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخته شده است. این فصل نیز یکی از فصلهای جذاب و خوشخوان کتاب است.
۲۱. پایان زندگی امام(ع)
در این فصل، مؤلف با ذکر روایاتی به واقعه رحلت امام مهدی(ع) میپردازد و درباره رحلت یا شهادت ایشان به بحث مینشیند. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «پس از مهدی(ع) خیری در زندگی دنیا نیست».
۲۲. جهان پس از امام مهدی(ع)
سومین و آخرین بخش کتاب به موضوع «جهان پس از مهدی» اختصاص دارد. این بخش نیز حاوی دو گفتار است؛ نخست: ویژگیهای دولت و جامعه پس از امام، دوم: برپایی قیامت در زمان انسانهای شرور و تبهکار. در گفتار نخست، دو نظریه مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است: ۱. رجعت و بازگشت امامان معصوم(ع) به دنیا و تداوم حکومت جهانی، ۲. حکومت اولیای صالح که بحث نو و بدیعی است. در گفتار دوم به ذکر روایات منقول در منابع امامیه و عامه و نیز نقد و بررسی آنها پرداخته شده است.
حسن سجادی پور
ماهنامه موعود شماره ۹۷
پینوشت:
۱. سوره هود (۱۱)، آیه ۸.