این سه نفر با حیدر عمو اوغلی، تروریست معروف قفقازی، رابطه وهمکاری نزدیک داشتند.۳ به نظر من، دیدگاه کسانی که حیدر عمو اوغلی را به عنوان رهبر تروریسم دوران مشروطه معرفی کرهاند به کلی نادرست است. به عکس، حیدر عمو اوغلی در زیر نظر ابوالفتحزاده و منشیزاده و مشکاتالممالک و با هدایت و دستور کار ایشان کار میکرد.۴
فعالیّتهای مخفی اسدالله خان ابوالفتحزاده (سرتیپ فوج قزاق) و ابراهیم خان منشیزاده (سرتیپ فوج قزاق) و محمّد نظرخان مشکاتالممالک از سال۱۳۲۳ ق.
و با عضویت در انجمن مخفی معروف به «بین الطلوعین» آغاز شد که جلسات آن در خانه ابراهیم حکیمی(حکیم الملک)، نخست وزیر بعدی دوران پهلوی، برگزار میشد و بسیاری از اعضای آن بابی ازلی و چندتن نیز بهائی بودند.۵ این همان نکتهای است که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندارانی بسیار دیر(پنج سال بعد) متوجه شدند و مازندارانی در نامه ۲۹ جمادیالثانی ۱۳۲۸ ق. به حاجی محمّدعلی بادامچی به آن اشاره کرد.۶
عضویت در این انجمن و فعالیّتهای بعدی ابوالفتحزاده، منشیزاده و مشکاتالممالک (بهائی) و ازلیهای عضو انجمن فوق را باید بخشی از عملکرد شبکه توطئهگر وابسته به اردشیر ریپورتر ارزیابی کرد و به این دلیل حضور اعضای دو فرقه متعارض ازلی وبهائی در کمیته فوق قابل توضیح است.۷ باید اضافه کنم که اعضای این انجمن، اعم از ازلی و بهائی، پس از تأسیس سازمان ماسونی لژ بیداری ایران (۱۹۰۷) در پیرامون آن مجتمع شدند. برای مثال، مشکاتالممالک صندوقدار لژ بیداری ایران بود.۸
از ذیقعده ۱۳۲۳ ق. این فعالیّت با عضویت اسداللهخان ابوالفتحزاده و برادرش سیفالله خان و ابراهیم خان منشیزاده در«انجمن مخفی دوم» تداوم یافت.۹ در این انجمن سید محمّدصادق طباطبایی (پسر آیتالله سیدمحمّد طباطبایی)، ناظمالاسلام کرمانی و آقا سید قریش (از اعضای بیت سیدمحمّد طباطبایی)۱۰ و شیخ مهدی۱۱ (پسر آیتالله شیخ فضلالله نوری) عضویت داشتند. در همین زمان گرایشهای تروریستی برخی از اعضای این انجمن کاملاً مشهود بود. برای مثال، در یکی از جلسات انجمن مسئله قتل آیتالله سید عبدالله بهبهانی مطرح شد که با مخالفت سید محمّدصادق طباطبایی مواجه گردید.۱۲ اندکی بعد، ارباب جمشید جمشیدیان (دوست صمیمی و محرم اردشیر ریپورتر) به عضویت این انجمن درآمد.۱۳
گروه تروریستی فوق، سرانجام، شکل نهایی خود را یافت و به عملیات آشوبگرانه و تفرقه افکنانهای چون ترور نافرجام شیخ فضلالله نوری (۱۶ ذیحجه ۱۳۲۶ ق.)
دست زد.
عامل این ترور، کریم دواتگر بود که دستگیر شد. افراد دیگری نیز در این مورد دستگیر شدند. یکی از ایشان میرزامحمّد نجات خراسانی، عضو فرقه بهائی بودکه به ارتباط با سفارت انگلیس و به عنوان شخصیتی فاسد شهرت داشت.۱۴ نجات عضو کمیته بینالطلوعین بوده.۱۵ به گفته تقی زاده، اسمارت، نماینده سفارت انگلیس، در جلسات بازجویی از محمّد نجات شرکت میکرد و مواظب بود که «نتوانند به میرزا محمّد زور بگویند».16 به گزارش ۱۵ ژانویه سر جرج بارکلی به سر ادواردگری، وزیر خارجه انگلیس، در جریان این بازجوییها کریم دواتگر تلویحاً حسین قلیخان نواب، برادر عباس قلیخان کارمند سفارت انگلیس را به ترور مربوط کرد.۱۷ حسین قلیخان نواب نیز از نزدیکان و محارم اردشیر ریپورتر، رئیس شبکه اطلاعاتی حکومت هند بریتانیا در ایران بود.۱۸
ابوالفتح زاده و برادرانش و سایر اعضای گروه تروریستی و آشوبگر فوق، از جمله کریم دواتگر، سپس در روستای قلهک، که در آن زمان در ملکیت سفارت انگلیس بود و دولت ایران بر آن نظارت نداشت، مستقر شدند. در اوّل جمادیالثانی ۱۳۲۷ ق.
ابوالفتحزاده و منشیزاده، همراه با زینالعابدین خان مستعانالملک۱۹ گروه تروریستی جدیدی موسوم به کمیته جهانگیر تشکیل دادند. ابوالفتحزاده، مستعانالملک و میرزا محمّد نجات از جمله اعضای «محکمه انقلابی» بودند که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کردند.۲۰ دادستان این محکمه شیخ ابراهیم زنجانی بود که تحت تأثیر میرزا محمّدخان غفاری کاشی (وزیر همایون) عضو فرقه بهائی قرار داشت.۲۱
در رجب ۱۳۲۸ق. حادثه قتل سیّد عبدالله بهبهانی رخ داد که عاملان آن، وابستگان شبکه تروریستی ابوالفتحزاده و منشیزاده بودند. یکی از ضاربان بهبهانی فردی به نام حسین لَـله بود که بعدها با ابوالفتح زاده، منشیزاده و مشکاتالممالک در کمیته مجازات همکاری کرد. پس از این واقعه، ابوالفتحزاده به اروپا گریخت، امّا مدتی بعد به ایران بازگشت و به عنوان متصدی گردآوری مالیات منطقه ساوجبلاغ و شهریار منصوب و اندکی بعد معزول شد. چنانکه گفتیم ابوالحسن علوی این عزل را نتیجه تبلیغات بهائیگری ابوالفتحزاده میداند.
کمیته مجازات
در اوایل شهریور ۱۲۹۵ ابوالفتحزاده، منشیزاده و مشکاتالممالک عملیات خود را در قالب گروه جدیدی به نام کمیته مجازات آغاز کردند و به چند فقره قتل، همراه با انتشار اعلامیههایی دست زدند که بازتاب اجتماعی و سیاسی فراوان داشت. این اقدام فضایی از رعب و وحشت در تهران پدید آورد و تأثیرات سیاسی عمیق بر جای نهاد. عملیات کمیته مجازات را باید بخشی از سناریوی بغرنجی ارزیابی کرد که تقریباً چهار سال بعد به کودتای رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی (۳ اسفند ۱۲۹۹) و سرانجام به سقوط حکومت قاجار و استقرار دیکتاتوری پهلوی انجامید.
ق
تلهای فوق نزدیک پنج ماه به طول انجامید و عدهای از جمله سید محسن مجتهد (فرزند محمّدباقر صدرالعلما و داماد سید عبدالله بهبهانی) کشته شدند. سید محسن مجتهد در این زمان نفوذ فرواوانی در تهران و سراسر ایران به دست آورده بود.۲۲ قتل او به دست احسانالله خان دوستدار، حسین لَـله و حاجی علی صورت گرفت و آنان قبل از شروع عملیات، مقداری عرق مصرف کرده بودند.۲۳ یکی دیگر از قربانیان این کمیته میرزا عبدالحمیدخان متین السلطنه ثقفی، مدیر روزنامه عصر جدید، بود که در روزنامه مظفری بوشهر (شمارههای ۶۷ و ۶۸، مورخ شعبان ۱۳۲۲ ق.) مقالهای تند بر ضد اردشیر ریپورتر منتشر کرده بود.۲۴ هسته مرکزی کمیته مجازات ابوالفتح زاده، منشیزاده و مشکاتالممالک بودند و ابوالفتحزاده رئیس کمیته محسوب میشد. بنابراین، میتوانیم کمیته مجازات را، که سران آن به بهائی گری شهرت کامل داشتند، ۲۵ یک شبکه تروریستی بهائی بخوانیم. مدتی بعد، اعضای کمیته شناسایی و چندتن از ایشان دستگیر شدند. ابوالفتحزاده و منشیزاده در ۲۶ ذیقعده ۱۳۳۶ ق. به شکلی مرموز در سمنان به قتل رسیدند و احسانالله خان دوستدار به قفقاز گریخت. مشکاتالممالک پس از مدت کوتاهی آزاد شد.
پس از دستگیری اعضای کمیته مجازات، احمدخان صفا، مسئول پرونده فوق در نظمیه، به شکلی مرموز به قتل رسید. در این زمان، گروهی به نام کمیته سیمرغ طیّ اطلاعیهای خطاب به رئیس الوزرا قتل صفا را ناشی از مماشاتی دانست که دولت در قبال بهائیان در پیش گرفته است. گروه فوق مدعی بود که در تنظیم پرونده تنها نام ابوالفتحزاده و منشیزاده که بر خلاف میل مسئولان دولت تصادفاً به تله افتادهاند، ذکر شده و مشارکت سایر بهائیان مسکوت مانده است. در این اعلامیه چنین میخوانیم: «احسانالله خان، قاتل منتخبالدوله، و احمدآقای روحی و میرزا ضیاءالله که عضو عمده کمیته تروریست بودند، هر کدام در محلی مشغول عیش و نوش میباشند که بر تمام حول و اسرار اطلاع داریم. نخواهیم گذاشت که کمیته و وزراء از طایفه بهائی تشکیل شود زیرا که اینها شروع به وزیرکشی هم خواهند کرد تا اینکه دیگر کسی زیر بار وزارت نرود و میدان را برای خود مصفّا نمایند. این رشته سر دراز دارد».26
در زمان دستگیری اعضای کمیته مجازات، فرقه بهائی در دستگاه نظمیه از چنان نفوذی برخوردار بود که بتواند پرونده را به شیوه دلخواه خود فیصله دهد. نفوذ بهائیان در نظمیه از زمان ریاست کنت دو مونت فورت بر نظمیه تهران آغاز شد. عبدالرحیم ضرابی (بهائی کاشانی) معاون او و کلانتر تهران بود و به این دلیل به عبدالرحیم خان کلانتر شهرت داشت. عبدالرحیم ضرابی با مانکجیها تریا، رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران، مرتبط بود و کتاب «تاریخ کاشان» را به سفارش مانکجی نوشت. از این کتاب سه نسخه خطی وجود داشت که در اختیار مانکجی، هنری لیونل چرچیل (کارمند سفارت بریتانیا) و جلالالدوله (پسر ظلّالسلطان و حاکم کاشان) بود.۲۷ عبدالرحیم خان ضرابی از اعضای خاندان سپهر و از خویشاوندان مورخالدوله سپهر است و پدر علیقلی خان نبیلالدوله بهائی معروف که از دوستان عباس افندی و سالها کاردار سفارت ایران در ایالات متحده آمریکا بود. علیقلی خان ضرابی (نبیلالدوله) نیز در جوانی در سفارت انگلیس در تهران کار میکرد. وی در آمریکا یکی از ماسونهای بلندپایه شد و در طریقت اسکاتی کهن به درجه سیو سوم (عالیترین درجه ماسونی) رسید.۲۸
برخی از مورخان کوشیدهاند گردانندگان و دستاندرکاران کمیته مجازات را انقلابیونی صادق و خشمگین جلوه دهند که از نابسامانی پس از انقلاب مشروطه و تحقق نیافتن آرمانهای خود سرخورده شدند و به تروریسم روی آوردند.۲۹
این تحلیل، که در سریال تلویزیونی پربیننده «هزار دستان» ـ ساخته علی حاتمی ـ انعکاس یافته، به کلی نادرست است. بررسی دقیق زندگینامه گردانندگان کمیته مجازات، چهرهای به کلی ناسالم و وابسته به کانونهای استعماری از ایشان به دست میدهد و کارگزاران ایشان نیز گروهی اوباش و آدمکُش حرفهای، چون کریم دواتگر، بودند. برخی نویسندگان، عملیات کمیته مجازات را اعتراض انقلابی در مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ و دولت وثوقالدوله خواندهاند که این ادعا نیز به کلی بیپایه است. کمیته مجازات در زمان اوّلین دولت وثوقالدوله در سال ۱۲۹۵ تشکیل شد و تنها پنج ماه ( تا پاییز ۱۲۹۶) فعالیت کرد. بنابراین عملکرد آن ربطی به قرارداد ۱۹۱۹ نداشت.
یکی از سه پسر میرزا ابراهیم خان منشیزاده، به نام داوود منشیزاده، در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ به تأسیس گروه فاشیستی «سومکا» دست زد. این گروه با نظامیان عالی رتبه و ابسته به سازمان اطلاعاتی انگلیس، به رهبری سرلشکر حسن ارفع، رابطه تنگاتنگ داشت و اقدامات آن بخشی از عملیات شبکه فوق به شمار میرفت.۳۰
پینوشتها در دفتر مجله موجود است.
عبدالله شهبازی
ماهنامه موعود شماره ۹۸