آمریکا همواره با تبلیغات وسیع سعی در ترساندن مردم از دستیابی گروههای تروریستی به سلاحهای بیولوژیکی و بکارگیری آنها علیه مردم داشته است در حالی که در واقع آمریکا خود سازنده اصلی و توسعه دهنده این نوع سلاحهای خطرناک و کشتار جمعی بوده است.
به گزارش موعود، سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا همواره تلاش داشتهاند، مردم آمریکا و دیگر ملل غرب را با تبلیغات وسیع و به شیوههای مختلف از خطر گروههای تروریستی در جهان ترسانده و به وحشت بیفکنند. یکی از راههای ایجاد این ترس و وحشت تاکید بر امکان دستیابی گروهها و گروهکهای تروریستی به توانمندیهای بیشتر و احیانا تسلیحات استراتژیک است، به عنوان مثال بعد از حملات یازده سپتامبر آمریکا تبلیغات وسیع و گستردهای انجام داد هدف آن القای این پیام به مخاطب بود که گروههای تروریستی همچون “القاعده” و برخی دولتها در حال برنامهریزی جهت دستیابی به عوامل خطرناک و تسلیحات بیولوژیک هستند تا علیه مردم آمریکا و منافع ملی آنها اقدام کنند.
درحالی که برای تولید و دستیابی به عوامل بیولوژیک نیازمند چنان دانش و تکنولوژی بالایی است که گروههای تروریستی هیچگاه به تنهایی نمیتوانند آن را به دست آورند و اگر هم زمانی بر آن دست یافتهاند، این موفقیت مرهون کمکهای دولتهایی بوده که دارای تکنولوژی تولید سلاحهای کشتار دسته جمعی یا تسلیحات بیولوژیک بودهاند؛ این موضوعی است که دولتمردان آمریکایی به خوبی به آن واقف هستند، اما با سرپوش نهادن بر آن تلاش میکنند تا علاوه بر پنهان کردن واقعیات، همچنان به اقدامات غیرانسانی و ضدبشری خود ادامه دهند.
آنچه در زیر میآید، نگاهی گذار و کلی به گوشهای از سیاستها و آزمایشهای دولت آمریکا برای تولید و استفاده از عوامل بیولوژیک علیه بشریت است:
– ۱۱ سپتامبر، نامههای آلوده و گسترش تحقیقات
پس از حملات ۱۱ سپتامبر و در پی آن اجرای برنامه از پیش طراحی شده “نامههای آلوده با سم باکتری مولد سیاه زخم”، دولت نومحافظه کاران با دستاویز قرار دادن این اتفاق بخش قابل توجهی از بودجه دولت آمریکا را به مقابله با به اصطلاح “تهدیدات بیولوژیک” گروههای تروریستی همچون القاعده اختصاص دادند، تا به ظاهر مراکز تحقیقاتی این کشور راهکارهایی برای مقابله با این حملات به دست آورند. به این ترتیب بسیاری از سازمانهایی که بر روی بیماریهای واگیردار و عفونی کار میکردند، با توجه به بودجه کلانی که به آنها اختصاص یافته بود کار خود را به نوعی با “بیوتروریسم” ارتباط داده و دست به انجام تحقیقات و آزمایشهای گستردهای زدند.
در این زمان بود که دولت آمریکا اقدام به درجهبندی آزمایشگاههای خود از حیث سیستم امنیتی کرد؛ در سیستم درجه بندی امنیت بیولوژیک آمریکا درجه ۴ به خطرناکترین آزمایشها و آزمایشگاهها داده شد.تا پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر تنها پنج آزمایشگاه در آمریکا وجود داشت که در بالاترین درجه امنیت بیولوژیک، یعنی درجه ۴ قرار داشتند و به طور فعال در زمینه مطالعه عوامل بیولوژیک مرگ زا کار میکردند. تعداد این ازمایشگاهها در سال ۲۰۰۹ به ۱۵ مورد رسید و روند افزایشی آنها همچنان ادامه داشته و تعدادی نیز در حال ساخت هستند.
به طورکلی هم اکنون بیش از ۴۰۰ مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک ۳ و ۴ در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراوردههای آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار میکنند که اکثر آنها وابسته به بخش غیر دولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند، پروژههای مد نظر دولتمردان آمریکایی را هرچه که باشد، بپذیرند.
– آزمایشگاه هایی با درجه امنیتی ۴
اما سوال اینجاست که آیا توسعه گسترده این تحقیقات تنها به بهانه احساس خطر از چند گروهک تروریستی و انتقال تبلیغاتی این احساس به مردم آمریکا انجام گرفته بود؟ به نظر میرسد، در آن دوره قدرتهای جهانی وارد مسابقه تسلیحاتی پنهان جدیدی شده بودند که بسیار پرحاشیهتر و مخربتر از مسابقه دستیابی به تسلیحات هستهای استبود.
شاید دیگر هزینه ساخت و نگهداری تسلیحات هستهای برای قدرتهای بزرگ چندان به صرفه نبود و نظم نوین جهانی ادعا شده از سوی دنیای غرب نیاز به اسلحه نوین کم خرج تر و مخربتری داشت که این قدرتها روی به توسعه تسلیحات بیولوژیک آورده بودند و توسعه این نوع از سلاحها را باید خطر جدی مسابقه تسلیحاتی قدرتهای بزرگ در دنیای آینده برشمرد، چرا که از هم اکنون در آمریکا و برخی دیگر از کشورهای مدعی قدرت مراکز ملی دفاع بیولوژیک در تمامی زیرشاخههای آن تاسیس شده است.
– شهروندان آمریکا نیز در امان نیستند
نکته بسیار مهم در استفاده از این نوع سلاحها که باید به آن توجه داشت، این است که ارتش آمریکا در ظرف دهههای گذشته برای دستیابی به این تسلیحات علاوه بر نظامیان خود حتی شهروندان غیرنظامی از همه جا بیخبر آمریکایی را نیز قربانی آزمایشهای بیولوژیک کرده و آنها را به عنوان نمونههای آزمایشگاهی به کار گرفته و از آنان به صورت حیوانات آزمایشگاهی برای تست عواملی همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهای روانگردان، باکتریها و ویروسهای گوناگون استفاده کرده است.
در ادامه مطلب با اشاره به مهمترین جنایات انجام گرفته در مسیر دستیابی به تسلیحات بیولوژیک، بر این نکته تاکید میکنیم که کشوری که مسلح به پیشرفتهترین انواع این تسلیحات است و با وجود تعهدات بینالمللی باز به تحقیقات خود در اینباره میدهد و حتی در به شهروندان خود اعم از کودکان و زنان و بیماران رحم نمیکند، چگونه میتواند در برابر دیگر ملل جهان ترحم به خرج دهد و در تحقق اهدافش در کشورهای دیگر جهان نگاه انسانی را مد نظر داشته باشد.
– تاریخچه آزمایشهای تسلیحاتی و بیولوژیکی در آمریکا
انجام آزمایشهای تسلیحاتی و بیولوژیکی در آمریکا چیز جدیدی نیست و قدمت آن به حداقل به دهه سی میلادی بازمیگردد. طی جنگ سرد هزاران شهروند آمریکایی قربانی آزمایشهای “پرتو دهی” در مرکز انرژی اتمی و دیگر مراکز دولتی شدند و حتی بعد از امضای معاهده بینالمللی منع آزمایشها و تولید تسلیحات و عوامل بیولوژیک در سال ۱۹۷۲ توسط دولت آمریکا این آزمایشها در این کشور ادامه یافت و چنانکه اشاره شد بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به یک جهش بزرگ ناگهانی و سوال برانگیز تبدیل شد.
آمریکا همواره با تبلیغات وسیع سعی در ترساندن مردم از دستیابی گروههای تروریستی به سلاحهای بیولوژیکی و بکارگیری آنها علیه مردم داشته است در حالی که در واقع آمریکا خود سازنده اصلی و توسعه دهنده این نوع سلاحهای خطرناک و کشتار جمعی بوده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا همواره تلاش داشتهاند، مردم آمریکا و دیگر ملل غرب را با تبلیغات وسیع و به شیوههای مختلف از خطر گروههای تروریستی در جهان ترسانده و به وحشت بیفکنند. یکی از راههای ایجاد این ترس و وحشت تاکید بر امکان دستیابی گروهها و گروهکهای تروریستی به توانمندیهای بیشتر و احیانا تسلیحات استراتژیک است، به عنوان مثال بعد از حملات یازده سپتامبر آمریکا تبلیغات وسیع و گستردهای انجام داد هدف آن القای این پیام به مخاطب بود که گروههای تروریستی همچون “القاعده” و برخی دولتها در حال برنامهریزی جهت دستیابی به عوامل خطرناک و تسلیحات بیولوژیک هستند تا علیه مردم آمریکا و منافع ملی آنها اقدام کنند.
درحالی که برای تولید و دستیابی به عوامل بیولوژیک نیازمند چنان دانش و تکنولوژی بالایی است که گروههای تروریستی هیچگاه به تنهایی نمیتوانند آن را به دست آورند و اگر هم زمانی بر آن دست یافتهاند، این موفقیت مرهون کمکهای دولتهایی بوده که دارای تکنولوژی تولید سلاحهای کشتار دسته جمعی یا تسلیحات بیولوژیک بودهاند؛ این موضوعی است که دولتمردان آمریکایی به خوبی به آن واقف هستند، اما با سرپوش نهادن بر آن تلاش میکنند تا علاوه بر پنهان کردن واقعیات، همچنان به اقدامات غیرانسانی و ضدبشری خود ادامه دهند.
آنچه در زیر میآید، نگاهی گذار و کلی به گوشهای از سیاستها و آزمایشهای دولت آمریکا برای تولید و استفاده از عوامل بیولوژیک علیه بشریت است:
– ۱۱ سپتامبر، نامههای آلوده و گسترش تحقیقات
پس از حملات ۱۱ سپتامبر و در پی آن اجرای برنامه از پیش طراحی شده “نامههای آلوده با سم باکتری مولد سیاه زخم”، دولت نومحافظه کاران با دستاویز قرار دادن این اتفاق بخش قابل توجهی از بودجه دولت آمریکا را به مقابله با به اصطلاح “تهدیدات بیولوژیک” گروههای تروریستی همچون القاعده اختصاص دادند، تا به ظاهر مراکز تحقیقاتی این کشور راهکارهایی برای مقابله با این حملات به دست آورند. به این ترتیب بسیاری از سازمانهایی که بر روی بیماریهای واگیردار و عفونی کار میکردند، با توجه به بودجه کلانی که به آنها اختصاص یافته بود کار خود را به نوعی با “بیوتروریسم” ارتباط داده و دست به انجام تحقیقات و آزمایشهای گستردهای زدند.
در این زمان بود که دولت آمریکا اقدام به درجهبندی آزمایشگاههای خود از حیث سیستم امنیتی کرد؛ در سیستم درجه بندی امنیت بیولوژیک آمریکا درجه ۴ به خطرناکترین آزمایشها و آزمایشگاهها داده شد.تا پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر تنها پنج آزمایشگاه در آمریکا وجود داشت که در بالاترین درجه امنیت بیولوژیک، یعنی درجه ۴ قرار داشتند و به طور فعال در زمینه مطالعه عوامل بیولوژیک مرگ زا کار میکردند. تعداد این ازمایشگاهها در سال ۲۰۰۹ به ۱۵ مورد رسید و روند افزایشی آنها همچنان ادامه داشته و تعدادی نیز در حال ساخت هستند.
به طورکلی هم اکنون بیش از ۴۰۰ مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک ۳ و ۴ در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراوردههای آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار میکنند که اکثر آنها وابسته به بخش غیر دولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند، پروژههای مد نظر دولتمردان آمریکایی را هرچه که باشد، بپذیرند.
– آزمایشگاه هایی با درجه امنیتی ۴
اما سوال اینجاست که آیا توسعه گسترده این تحقیقات تنها به بهانه احساس خطر از چند گروهک تروریستی و انتقال تبلیغاتی این احساس به مردم آمریکا انجام گرفته بود؟ به نظر میرسد، در آن دوره قدرتهای جهانی وارد مسابقه تسلیحاتی پنهان جدیدی شده بودند که بسیار پرحاشیهتر و مخربتر از مسابقه دستیابی به تسلیحات هستهای استبود.
شاید دیگر هزینه ساخت و نگهداری تسلیحات هستهای برای قدرتهای بزرگ چندان به صرفه نبود و نظم نوین جهانی ادعا شده از سوی دنیای غرب نیاز به اسلحه نوین کم خرج تر و مخربتری داشت که این قدرتها روی به توسعه تسلیحات بیولوژیک آورده بودند و توسعه این نوع از سلاحها را باید خطر جدی مسابقه تسلیحاتی قدرتهای بزرگ در دنیای آینده برشمرد، چرا که از هم اکنون در آمریکا و برخی دیگر از کشورهای مدعی قدرت مراکز ملی دفاع بیولوژیک در تمامی زیرشاخههای آن تاسیس شده است.
– شهروندان آمریکا نیز در امان نیستند
نکته بسیار مهم در استفاده از این نوع سلاحها که باید به آن توجه داشت، این است که ارتش آمریکا در ظرف دهههای گذشته برای دستیابی به این تسلیحات علاوه بر نظامیان خود حتی شهروندان غیرنظامی از همه جا بیخبر آمریکایی را نیز قربانی آزمایشهای بیولوژیک کرده و آنها را به عنوان نمونههای آزمایشگاهی به کار گرفته و از آنان به صورت حیوانات آزمایشگاهی برای تست عواملی همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهای روانگردان، باکتریها و ویروسهای گوناگون استفاده کرده است.
در ادامه مطلب با اشاره به مهمترین جنایات انجام گرفته در مسیر دستیابی به تسلیحات بیولوژیک، بر این نکته تاکید میکنیم که کشوری که مسلح به پیشرفتهترین انواع این تسلیحات است و با وجود تعهدات بینالمللی باز به تحقیقات خود در اینباره میدهد و حتی در به شهروندان خود اعم از کودکان و زنان و بیماران رحم نمیکند، چگونه میتواند در برابر دیگر ملل جهان ترحم به خرج دهد و در تحقق اهدافش در کشورهای دیگر جهان نگاه انسانی را مد نظر داشته باشد.
– تاریخچه آزمایشهای تسلیحاتی و بیولوژیکی در آمریکا
انجام آزمایشهای تسلیحاتی و بیولوژیکی در آمریکا چیز جدیدی نیست و قدمت آن به حداقل به دهه سی میلادی بازمیگردد. طی جنگ سرد هزاران شهروند آمریکایی قربانی آزمایشهای “پرتو دهی” در مرکز انرژی اتمی و دیگر مراکز دولتی شدند و حتی بعد از امضای معاهده بینالمللی منع آزمایشها و تولید تسلیحات و عوامل بیولوژیک در سال ۱۹۷۲ توسط دولت آمریکا این آزمایشها در این کشور ادامه یافت و چنانکه اشاره شد بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به یک جهش بزرگ ناگهانی و سوال برانگیز تبدیل شد.
– مراکز آمریکایی فعال در حوزه تحقیقات بیولوژیک
در سال ۲۰۰۱ سندی از پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا به دست آمد که نشان میداد، طی سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۳ هزاران سرباز آمریکایی عمدا در معرض عوامل شیمیایی و بیولوژیک قرار گرفتند، عواملی مانند گاز اعصاب، گاز سارین، باکتری ای کولای (E-coli)، باکتری باسیلوس گلوبیجی (Bacillus globigii)، سیاه زخم و طاعون و بر روی نظامیان بیخبر از همه جا که توان هیچگونه دفاع یا محفاظتی از خود نداشتند، انواع و اقسام آزمایشهای شیمیایی و بیولوژیک انجام شد. نکته مهم مذکور در این سند آن بود که این گزارش “تنها دو روز پس از حملات ۱۱ سپتامبر” منتشر شده بود و در آن زمان به دلیل شرایط حاکم بر آمریکای پس از حوادث ۱۱ سپتامبر هیچ کس توجهی به آن نکرد.
افشای این سند و دهها و صدها سند مشابه آن در سالهای اخیر موجب شده تا برای بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان امور بین الملل درباره علت و دلیل اصلی ظهور بیماریهایی مانند ایدز، بیماری لژیونری، هپاتیت سی، جنون گاوی، ویروسهای عامل خونریزی، تب لاسا، سندرم خستگی مزمن، بیماری جنگ خلیج فارس و بیماریهای دیگر سوالات بیشماری مطرح شود؛ به ویژه آنکه گزارشهای علمی تاکید میکنند، در حالیکه در هشت دهه اول قرن بیست آمار مرگ و میر ناشی از بیماریهای مسری در آمریکا رو به کاهش گذاشته، یک باره و از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ میزان ابتلای به اینگونه بیماریها رشد ۵۸ درصدی را به ثبت میرساند و این ثابت میکند که هرچه میگذرد، آمریکا و همپیمانانش مانند رژیم صهیونیستی و انگلیس و فرانسه به جای مدرنیزه کردن تسلیحات نظامیکار را بر روی تحقیقات بیولوژیک متمرکز کردهاند، این درحالی است که آمریکا تاریخی کهن در استفاده از این نوع سلاحها دارد.
آنچه در زیر میآید، فهرست کوتاهی از جنایات پرهیاهوترین مدعی حقوق بشر و ارزشهای انسانی در زمان کنونی است.
– سال ۱۹۳۲ میلادی
در این سال اداره خدمات بهداشتی عمومی آمریکا مراحل نهایی بیماری “سیفلیس” را بر روی ۳۹۹ سیاه پوست منطقه “تاسکیگ” در “آلابامای” آمریکا آزمایش کرد. بومیان بخت برگشته این منطقه هیچ اطلاعی از موضوع نداشته و تصور میکردند، دولت آمریکا خدمات بهداشتی جدیدی برای ایشان در نظر گرفته و به آنها ارائه میدهد.
این تحقیق و مطالعه به “آزمایش تاسکیگ” (Tuskegee Experiment) معروف شد و هدف آن مشخص شدن مدن زمان ابتلای یک فرد به سیفلیس و مدت زمان تاثیر بیماری تا زمان منجر به مرگ وی است. افراد مورد آزمایش قرار گرفته و به سیفلیس مبتلا شده و با مرگ دردآوری جان میسپردند. سیفلیس باعث ایجاد زخمهای سفت در ناحیه تناسلی افراد شد و به مرور پیشرفت بیماری عفونت سراسر بدن فرد را فرا میگرفت و به تدریج بافتها و اعضای بدن را تخریب میکرد.
– سال ۱۹۴۰ میلادی
در این سال دولت آمریکا اقدام به آلوده کردن ۴۰۰ صد نفر از زندانیان شیکاگو به “بیماری مالاریا” نمود تا تاثیر داروهای جدید علیه این بیماری را بررسی کند. عوارض این بیماری به صورت عفونت حاد و شدید و در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگیهای تب و لرزهای متناوب، کمخونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگیهای ساده یا کشنده دیگر خود را نمایان بر روی افراد مورد آزمایش واقع شده نشان داد. اهمیت کار بر روی این بیماری و بررسی عوارض ناشی از آن به دلیل شیوع و گسترش بسیار و سریع آن و مرگ و میر بسیار و قابل توجه ناشی از آن است.
– سال ۱۹۴۲ میلادی
در این سال دولت آمریکا بر روی ۴ هزار نظامی خود تاثیر “گاز خردل” را از طریق آلوده کردن آنها به این گاز مورد بررسی قرار داد؛ این آزمایش تا سال ۱۹۴۵ ادامه یافت. اهمیت انجام این تحقیقات در این نهفته بود که این گاز دارای آثار مخرب بسیاری بر روی پوست، سیستم تنفسی و دستگاه گوارش بود و این جدای از سرطانزا بودن این گاز است.
– سال ۱۹۴۴ میلادی
در این سال ارتش آمریکا از انسان برای “تست ماسکهای گاز” استفاده کرد. افراد در اتاقهای گاز زندانی شده و در معرض “گاز خردل” و “ائویسیت” قرار میگرفتند که ترکیبی “سیانور دار” است.
– سال ۱۹۴۵
در این سال اجرای “پروژه پیپرکلیپ” (Project Paperclip) توسط دولت آمریکا کلید خورد. در اجرای این طرح از دانشمندان فراری نازی استفاده شد و دولت وقت آمریکا در قبال دادن امنیت و بخشیدن هویتهای مخفی و ناشناخته خواستار انجام آزمایشهای مورد نظر توسط آنها شد. در همین راستا بخشی از این دانشمندان در آزمایشگاههای تولید عوامل بیولوژیک به کار گرفته شدند. همچنین در همین سال “برنامه اف” (Program F) نیز به اجرا گذاشته شد که تاثیر “فلوراید” بر سیستم اعصاب مرکزی انسان را مورد بررسی قرار میداد.
– سال ۱۹۴۶ میلادی
در این سال دولت آمریکا شماری از بیماران بیمارستانهای ارتش این کشور را همچون خوکهای آزمایشگاهی برای آزمایشهای پزشکی نظامی مورد سوء استفاده قرار داد و برای پنهان نگاهداشتن حقایق و واقعیتها در گزارشهای ارائه شده از لفظ آزمایش به جای “مشاهده و بررسی” استفاده کرد.
– سال ۱۹۴۷ میلادی
براساس اسناد به دست آمده از وزارت دفاع آمریکا مانند سند Document 07075001, January 8, 1947 ثابت شد که ارتش آمریکا اقدام به بررسی تاثیر برخی پرتوها بر روی انسان کرد. در همین سال سرویس اطلاعات و امنیت مرکزی آمریکا ( CIA ) مطالعاتی بر روی ماده مخدر صنعتی “ال. اس. دی.” (LSD) انجام داد و افرادی که این آزمایش بر روی آنها قرار گرفت و هم نظامیان و هم غیر نظامیان را شامل میشد، از انجام این آزمایشها بر روی خود هیچ اطلاعی نداشتند. ماده ال. اس. دی. موجب بروز اختلالهایی در خلق و خوی فرد میشد، مصرف این ماده شناخت زمان و مکان را در فرد مختل و او را دچار خوشی بیمورد و بیدلیل، خودستایی، احساس سبکی و بیوزنی، هذیان و افسردگی میکرد و این عوارض چنان شدت مییافت که مصرف کننده را به خودکشی و آدمکشی وامیداشت. از دیگر عوارض مصرف ال. اس. دی. بروز توهمهای بینایی و شنوایی در فرد بود، بگونهای که اشباح خیالی جای خاصی در ذهن فرد باز میکردند.
– سال ۱۹۵۰ میلادی
در این سال وزارت دفاع آمریکا بمبی اتمی در برخی مناطق آمریکا منفجر کرد تا نتیجه آن را بر روی ساکنان اطراف محدوده انفجار از نظر پزشکی بررسی کند. در همین سال نیروی دریایی آمریکا در یک مانور به یک ناو این نیرو دستور داد، بمبی باکتریایی را بر روی شهر “سانفرانسیسکو” شلیک و منفجر کند تا دستگاههای ارزیابی مستقر در شهر نحوه انتشار این باکتری را ارزیابی کنند. در اثر انفجار این بمب شهروندان بسیاری در این شهر به بیماری “شبه پنومونی” (یا همان ذات الریه) مبتلا شدند که در واقع التهاب بافت ریه که معمولا در اثر عفونت ایجاد میشد، بود.
– سال ۱۹۵۱میلادی
در ای سال وزارت دفاع آمریکا پروژه انجام آزمایش بر روی ویروسها و باکتریهای بیماریزا در فضای باز و غیر آزمایشگاهی را کلید زد که تا سال ۱۹۶۹ نیز ادامه داشت. این آزمایشها که ۱۸ سال به طول انجامید، مردم مناطق اطراف محل آزمایشها را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
– سال ۱۹۵۲میلادی
بر اساس اسناد منتشره توسط دولت آلمان در این سال آمریکا در جریان جنگ کره از تسلیحات بیولوژیک استفاده کرد.
– سال ۱۹۵۳ میلادی
در این سال ارتش آمریکا ابرهایی از “گاز سمی سولفید کادمیوم روی” (zinc cadmium sulfide) را روی شهرهای “وینیپگ”، “سنت لوئیس”، “ویرجنیا”، “مینا پولیس”، “فورت واین”، “دره رود مونوکاسی” در مریلند و “لسبورگ” منتشر کرد. هدف ارتش آمریکا از انجام این آزمایش بررسی نحوه انتشار گازهای شیمیایی بر روی مناطق مسکونی بود.
در همین سال نیروی دریایی ارتش آمریکا با همکاری CIA آزمایشهایی را ترتیب داد که دهها هزار نفر از ساکنان “نیویورک” و “سانفرانسیسکو” تحت اثر عوامل منتشر شونده در هوا مانند گاز “سراشیا مارسسنس” که موجب عفونتهای ریوی، ادراری و خونی میشد و گاز “باسیلوس گلوبیجی” که به نوعی منجر به بروز بیماری “سیاه زخم” در افراد میشد، قرار گرفتند.
همچنین در همین سال سازمان CIA پروژه “ام کی اولترا” ( MK ULTRA ) را به اجرا گذاشت که یک برنامه مطالعاتی – پژوهشی ۱۱ ساله برای تولید و تست داروها و عوامل بیولوژیک بود و مهمترین هدف آن تاثیر بر برنامههای کنترل ذهن و تغییر رفتار فرد بود. شش مورد از آزمایشهای این پروژه که آزمایش این عوامل بر روی افراد بیاطلاع را در برمیگرفت، در همان سال ۱۹۵۳ به اجرا گذاشته شد.
– سال ۱۹۵۵میلادی
در این سال سازمان CIA در آزمایشی به منظور آزمایش میزان توانمندی خود جهت آلوده سازی مناطق شهری توسط عوامل بیولوژیک، باکتری مخصوصی را در شهر “تامپا بای” ایالت فلوریدا پخش کرد که از زرادخانه تسلیحات بیولوژیک ارتش آمریکا گرفته بود. در همین سال دایره شیمیایی ارتش آمریکا آزمایشهای جدیدی با استفاده از LSD بر روی بیش از هزار نفر از شهروندان آمریکایی شروع کرد که تا سال ۱۹۵۸ ادامه داشت.
– سال ۱۹۵۶ میلادی
در این سال ارتش آمریکا پشههای ناقل بیماری “تب زرد” را در دو شهر “ساوانا” و “آوون پارک” ایالت فلوریدا منتشر کرد و برای بررسی آثار انتشار این بیماری عوامل خود را در قالب کارشناسان و متخصصان بهداشت عمومیبه میان گسیل کرد تا تاثیرات این بیماری را بر روی قربانیان بررسی کند. مهمترین عوارض ویروس تب زرد آسیب رسیدن به کبد و بروز یرقان یا همان زردی اما به شکل شدید آن در فرد بود.
– سال ۱۹۶۰میلادی
دولت آمریکا در این سال مجوز انجام تحقیقات بیشتر بر روی LSD را این بار در اروپا و شرق دور برای ارتش صادر کرد. آزمایش بر روی اروپاییها تحت عنوان پروژه “THIRD CHANCE” و بر روی آسیاییها تحت عنوان “DERBY HAT” انجام شد.
– سال ۱۹۶۵ میلادی
در این سال سازمان CIA با همکاری وزارت دفاع پروژه MK SEARCH”” را آغاز کرد که هدف از اجرای آن توسعه و گسترش قدرت دستکاری رفتارهای انسانی با استفاده از داروهای روان گردان بود.
در همین سال زندانیان زندان ایالتی “هولمسبورگ” در “فیلادلفیا” تحت تاثیر “دیوکسین” قرار گرفتند که از اجزای بسیار سمی “عامل نارنجی” بود که در ویتنام به کار گرفته شده بود.
هدف از انجام این پروژه بررسی افراد از حیث ابتلا به انواع سرطان بود و مشخص شد که عامل نارنجی میتواند موجب بروز انواع سرطانها در افراد شود.
– سال ۱۹۶۶ میلادی
سازمان CIA پروژه “MK OFTEN” را به اجرا گذاشت که در واقع بررسی تاثیرات سمی داروهای خاص بر روی انسان و حیوان توامان بود. به همین منظور ارتش آمریکا در سیستم تهویه مطبوع متروی شهر “نیویورک” باکتری “باسیلوس سابتیلیس” را منتشر کرد که عامل اصلی بروز بیماری “سیاه زخم” است. به این ترتیب بیش از یک میلیون نفر از شهروندان نیویورک در معرض این باکتری قرار گرفتند.
– سال ۱۹۶۹ میلادی
کنگره آمریکا با قرار دادن بودجه ده میلیون دلاری به وزارت دفاع این کشور از این وزارتخانه خواست ظرف ۵ الی ۱۰ سال عاملی تولید کند که با مختل کردن سیستم ایمنی بدن آن را تضعیف کند. به دنبال آن و تنها چند سال بعد بیماری “ایدز” با همان خصوصیات مورد درخواست میان آمریکاییها و سپس در سراسر جهان منتشر شد.
– سال ۱۹۷۰ میلادی
دولت آمریکا بر توسعه و گسترش و تولید تسلیحات نژادی تمرکز کرد. این سلاحهای بیولوژیک عوامل بوجود آورنده بیماریهای خاصی بودند که بر روی نژادهای خاصی از انواع بشر عمل میکردند. در واقع این عوامل برای اهداف خاص و قابل انتخاب طراحی شده و میتوانست با هدف قرار دادن گروههای نژادی خاص، موجبات از بین رفتن آنها را فراهم کند.
– سال ۱۹۷۷ میلادی
دایره “رسیدگی به تحقیقات علمی و بهداشتی” مجلس سنای آمریکا تایید کرد که ۲۳۹ منطقه مسکونی در آمریکا طی سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۹ با عوامل زیستی خطرناک آلوده شدهاند که از آن جمله باید از شهرهای سانفرانسیسکو، واشنگتن دی سی، کی وست، پاناما سیتی، میناپولیس و سنت لوئیس نام برد.
– سال ۱۹۸۱ میلادی
دولت کوبا اعلام کرد، در اثر حمله بیولوژیک ارتش آمریکا به این کشور ۳۰۰ هزار نفراز اتباع کوبا به “تب دنگو” مبتلا شدهاند که موجب بروز خونریزی ویروسی لاینقطع در فرد میشود، بگونهای که مبتلایان به این ویروس در اثر شدت خونریزی از پای در میآمدند.
– سال ۱۹۸۲ میلادی
اتحاد شوروی سابق بر اساس اسنادی فاش کرد که آمریکا افرادی را به پاکستان و افغانستان اعزام کرده تا این افراد ویروس همهگیر “تب دنگو” را منتشر کنند.
– سال ۱۹۸۳ میلادی
آمریکا برای مجهز کردن رژیم عراق به عوامل و تسلیحات بیولوژیک علیه ایران این عوامل و تسلیحات را در اختیار “صدام حسین” قرار داد.
– سال ۱۹۸۶ میلادی
بر اساس گزارش منتشره توسط کنگره آمریکا تسلیحات بیولوژیک این کشور موارد زیر را دربرمیگرفت: ویروسهای دستکاری شده، سموم طبیعی و عواملی که از طریق مهندسی ژنتیک تغییر یافته بودند تا صفات ایمنولوژیکی دیگری داشته باشند و با هیچ کدام از واکسنهای در دسترس بشر قابل پیشگیری نباشند.
– سال ۱۹۸۷ میلادی
وزارت دفاع آمریکا پذیرفت، با وجود امضای قرارداد ممنوعیت تحقیق و توسعه تسلیحات بیولوژیک توسط دولت آمریکا این تحقیقات در ۱۲۷ مرکز و دانشگاه پیگیری و دنبال شده است.
– سال ۱۹۹۰ میلادی
بیش از ۱۵۰۰ نوزاد شش ماهه سیاه پوست و اسپانیایی در شهر لوس آنجلس با واکسن آزمایشی سرخکی واکسینه شدند که هیچگاه برای استفاده آن توسط وزارت بهداشت آمریکا مجوزی صادر نشده بود و بعدها مقامات ذیربط آمریکایی اعتراف کردند که به والدین این نوزادان اطلاعی درباره تزریق این واکسن داده نشده بود.
– سال ۱۹۹۴ میلادی
سناتور “جان دی راکفلر” گزارشی تهیه و در آن تاکید کرد که وزارت دفاع آمریکا حداقل ظرف ۵۰ سال از صدها هزار نفر از پرسنل نظامی خود برای انجام انواع آزمایشهای انسانی و تاثیردهی عمدی مواد خطرناکی مانند گاز خردل و اعصاب، پرتودهی یونیزه شده، مواد شیمیایی عصبی و مواد توهم زا استفاده کرده است.
– سال ۱۹۹۵ میلادی
دولت آمریکا اعتراف کرد که به جنایاتکاران جنگی ژاپن پیشنهاد داده بود، در قبال در اختیار قرار دادن اطلاعات مربوط به تحقیقات تسلیحات بیولوژیک دولت ژاپن، به آنها حقوق و مصونیت از تعقیب اعطا کند. در همین سال دکتر “گارس نیکلسن” فاش کرد که عوامل بیولوژیک مورد استفاده در جنگ خلیج فارس در شهرهایی همچون هوستون، تگزاس، بوکاراتون و فلوریدا تولید شده و پیش از این بر روی زندانیان تگزاس آزمایش شده بودند.
– سال ۱۹۹۷ میلادی
در این سال ۸۸ عضو کنگره آمریکا درخواستی امضا کرده و در آن خواستار بررسی ارتباط “سندرم جنگ خلیج فارس” با استفاده از تسلیحات بیولوژیک شدند.
– سال ۲۰۰۱ میلادی
به طور کاملا برنامه ریزی شده نامههایی حاوی باکتری سیاه زخم به افرادی در آمریکا پست شد.
– سال ۲۰۰۲ میلادی
در این سال “ویروس نیل غربی” (West Nile virus) شناسایی شد. این ویروس از خانواده “آربو ویروسها” بود که در اثر نیش پشه “کولکس” در انسان ایجاد میشد و موجب بروز “آنسفالیت” یا تورم مغز و مننژیت یا تورم پردههای مغز و نخاع میشد. اولین بار کانون بیماری تب نیل غربی در پاییز سال ۱۹۹۹ در آمریکا و در ایالت نیویورک مشاهده شد و بعدها در نواحی بیشتری از اقیانوس آرام و چندین ایالت کانادا و مناطقی از مکزیک، اروپا و ژاپن نیز ملاحظه شد.
برخی رسانهها گزارش دادند که علایم این ویروس شبیه به علایم فلج اطفال است و این سوال پیش آمد که آیا باز ویروس فلج اطفال در آزمایشگاه تغییر داده شده و به صورت و هیئت جدیدی پای به عرصه زندگی بشر گذاشته است تا شاهد بروز یک عامل بیولوژیک خطرناک دیگر توسط خود بشر باشیم؟
نکته قابل تامل در ویروس نیل غربی این بود که این ویروس فقط در افراد پیر و بیمار موجب مرگ و میر میشد، یعنی افرادی که دولت متعهد و ملزم بود با صرف هزینه و تخصیص بخشی از بودجه خود را به نگهداری و مراقبت از ایشان اختصاص دهد.
– دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی
در این دو سال شاهد شیوع ویروس دنگو در پاکستان بودیم که موجب مرگ و میرهای فراوانی در این کشور شد. پشههای دنگو پشههای طبیعی هستند که حامل ویروس دنگو هستند. تب دنگو با علایمیشبیه به بیماری آنفلوآنزا روی میدهد که ابتلا به آن در کودکان و افراد مسن خطرناک است. طی آزمایشهایی که در ظاهر برای مبارزه با این پشه انجام شد، پشههای دیگری تولید شدند که مهندسی ژنتیکی شده بودند و طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی در پاکستان رها شدند که نتیجه آن ابتلا به تب دنگو و مرگ و میر هزاران پاکستانی بود.
تحقیقات در اینباره توسط کمپانی بیوتکنولوژی “اوکسیتک” انگلستان و با همکاری مراکز دولتی آمریکا انجام شده بود. البته انجام تحقیقات برای استفاده از ویروس دنگو به عنوان سلاح بیولوژیک توسط آمریکا به دهه چهل قرن گذشته بازمیگردد و در دهه پنجاه آزمایشهایی نیز از این حیث بر روی انسان صورت گرفته بود.
– سال ۲۰۱۱ میلادی
در پنجم دسامبر ۲۰۱۱ “هیلاری کلینتون”، وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس بازبینی معاهده تسلیحات بیولوژیکی در سوئیس گفت: آمریکا امیدوار است که حساسیت بیشتری در تلاشهای بین المللی برای کنترل تسلیحات بیولوژیک بوجود آید!! اوباما نیز در ۲۲ سپتامبر همین سال در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اشاره میکند که خطرات ناشی از استفاده و بکار بردن سلاحهای بیولوژیک نیاز به توجه جهانی دارد و میگوید: ما باید در امر شناسایی، جلوگیری و جنگ عیله هر نوع خطر بیولوژیک مانند ویروس بیماری آنفولانزا یا یک حمله تروریستی و یا یک بیماری قابل درمان با هم همکاری کنیم!!
در سال ۲۰۰۱ سندی از پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا به دست آمد که نشان میداد، طی سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۳ هزاران سرباز آمریکایی عمدا در معرض عوامل شیمیایی و بیولوژیک قرار گرفتند، عواملی مانند گاز اعصاب، گاز سارین، باکتری ای کولای (E-coli)، باکتری باسیلوس گلوبیجی (Bacillus globigii)، سیاه زخم و طاعون و بر روی نظامیان بیخبر از همه جا که توان هیچگونه دفاع یا محفاظتی از خود نداشتند، انواع و اقسام آزمایشهای شیمیایی و بیولوژیک انجام شد. نکته مهم مذکور در این سند آن بود که این گزارش “تنها دو روز پس از حملات ۱۱ سپتامبر” منتشر شده بود و در آن زمان به دلیل شرایط حاکم بر آمریکای پس از حوادث ۱۱ سپتامبر هیچ کس توجهی به آن نکرد.
افشای این سند و دهها و صدها سند مشابه آن در سالهای اخیر موجب شده تا برای بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان امور بین الملل درباره علت و دلیل اصلی ظهور بیماریهایی مانند ایدز، بیماری لژیونری، هپاتیت سی، جنون گاوی، ویروسهای عامل خونریزی، تب لاسا، سندرم خستگی مزمن، بیماری جنگ خلیج فارس و بیماریهای دیگر سوالات بیشماری مطرح شود؛ به ویژه آنکه گزارشهای علمی تاکید میکنند، در حالیکه در هشت دهه اول قرن بیست آمار مرگ و میر ناشی از بیماریهای مسری در آمریکا رو به کاهش گذاشته، یک باره و از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ میزان ابتلای به اینگونه بیماریها رشد ۵۸ درصدی را به ثبت میرساند و این ثابت میکند که هرچه میگذرد، آمریکا و همپیمانانش مانند رژیم صهیونیستی و انگلیس و فرانسه به جای مدرنیزه کردن تسلیحات نظامیکار را بر روی تحقیقات بیولوژیک متمرکز کردهاند، این درحالی است که آمریکا تاریخی کهن در استفاده از این نوع سلاحها دارد.
آنچه در زیر میآید، فهرست کوتاهی از جنایات پرهیاهوترین مدعی حقوق بشر و ارزشهای انسانی در زمان کنونی است.
– سال ۱۹۳۲ میلادی
در این سال اداره خدمات بهداشتی عمومی آمریکا مراحل نهایی بیماری “سیفلیس” را بر روی ۳۹۹ سیاه پوست منطقه “تاسکیگ” در “آلابامای” آمریکا آزمایش کرد. بومیان بخت برگشته این منطقه هیچ اطلاعی از موضوع نداشته و تصور میکردند، دولت آمریکا خدمات بهداشتی جدیدی برای ایشان در نظر گرفته و به آنها ارائه میدهد.
این تحقیق و مطالعه به “آزمایش تاسکیگ” (Tuskegee Experiment) معروف شد و هدف آن مشخص شدن مدن زمان ابتلای یک فرد به سیفلیس و مدت زمان تاثیر بیماری تا زمان منجر به مرگ وی است. افراد مورد آزمایش قرار گرفته و به سیفلیس مبتلا شده و با مرگ دردآوری جان میسپردند. سیفلیس باعث ایجاد زخمهای سفت در ناحیه تناسلی افراد شد و به مرور پیشرفت بیماری عفونت سراسر بدن فرد را فرا میگرفت و به تدریج بافتها و اعضای بدن را تخریب میکرد.
– سال ۱۹۴۰ میلادی
در این سال دولت آمریکا اقدام به آلوده کردن ۴۰۰ صد نفر از زندانیان شیکاگو به “بیماری مالاریا” نمود تا تاثیر داروهای جدید علیه این بیماری را بررسی کند. عوارض این بیماری به صورت عفونت حاد و شدید و در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگیهای تب و لرزهای متناوب، کمخونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگیهای ساده یا کشنده دیگر خود را نمایان بر روی افراد مورد آزمایش واقع شده نشان داد. اهمیت کار بر روی این بیماری و بررسی عوارض ناشی از آن به دلیل شیوع و گسترش بسیار و سریع آن و مرگ و میر بسیار و قابل توجه ناشی از آن است.
– سال ۱۹۴۲ میلادی
در این سال دولت آمریکا بر روی ۴ هزار نظامی خود تاثیر “گاز خردل” را از طریق آلوده کردن آنها به این گاز مورد بررسی قرار داد؛ این آزمایش تا سال ۱۹۴۵ ادامه یافت. اهمیت انجام این تحقیقات در این نهفته بود که این گاز دارای آثار مخرب بسیاری بر روی پوست، سیستم تنفسی و دستگاه گوارش بود و این جدای از سرطانزا بودن این گاز است.
– سال ۱۹۴۴ میلادی
در این سال ارتش آمریکا از انسان برای “تست ماسکهای گاز” استفاده کرد. افراد در اتاقهای گاز زندانی شده و در معرض “گاز خردل” و “ائویسیت” قرار میگرفتند که ترکیبی “سیانور دار” است.
– سال ۱۹۴۵
در این سال اجرای “پروژه پیپرکلیپ” (Project Paperclip) توسط دولت آمریکا کلید خورد. در اجرای این طرح از دانشمندان فراری نازی استفاده شد و دولت وقت آمریکا در قبال دادن امنیت و بخشیدن هویتهای مخفی و ناشناخته خواستار انجام آزمایشهای مورد نظر توسط آنها شد. در همین راستا بخشی از این دانشمندان در آزمایشگاههای تولید عوامل بیولوژیک به کار گرفته شدند. همچنین در همین سال “برنامه اف” (Program F) نیز به اجرا گذاشته شد که تاثیر “فلوراید” بر سیستم اعصاب مرکزی انسان را مورد بررسی قرار میداد.
– سال ۱۹۴۶ میلادی
در این سال دولت آمریکا شماری از بیماران بیمارستانهای ارتش این کشور را همچون خوکهای آزمایشگاهی برای آزمایشهای پزشکی نظامی مورد سوء استفاده قرار داد و برای پنهان نگاهداشتن حقایق و واقعیتها در گزارشهای ارائه شده از لفظ آزمایش به جای “مشاهده و بررسی” استفاده کرد.
– سال ۱۹۴۷ میلادی
براساس اسناد به دست آمده از وزارت دفاع آمریکا مانند سند Document 07075001, January 8, 1947 ثابت شد که ارتش آمریکا اقدام به بررسی تاثیر برخی پرتوها بر روی انسان کرد. در همین سال سرویس اطلاعات و امنیت مرکزی آمریکا ( CIA ) مطالعاتی بر روی ماده مخدر صنعتی “ال. اس. دی.” (LSD) انجام داد و افرادی که این آزمایش بر روی آنها قرار گرفت و هم نظامیان و هم غیر نظامیان را شامل میشد، از انجام این آزمایشها بر روی خود هیچ اطلاعی نداشتند. ماده ال. اس. دی. موجب بروز اختلالهایی در خلق و خوی فرد میشد، مصرف این ماده شناخت زمان و مکان را در فرد مختل و او را دچار خوشی بیمورد و بیدلیل، خودستایی، احساس سبکی و بیوزنی، هذیان و افسردگی میکرد و این عوارض چنان شدت مییافت که مصرف کننده را به خودکشی و آدمکشی وامیداشت. از دیگر عوارض مصرف ال. اس. دی. بروز توهمهای بینایی و شنوایی در فرد بود، بگونهای که اشباح خیالی جای خاصی در ذهن فرد باز میکردند.
– سال ۱۹۵۰ میلادی
در این سال وزارت دفاع آمریکا بمبی اتمی در برخی مناطق آمریکا منفجر کرد تا نتیجه آن را بر روی ساکنان اطراف محدوده انفجار از نظر پزشکی بررسی کند. در همین سال نیروی دریایی آمریکا در یک مانور به یک ناو این نیرو دستور داد، بمبی باکتریایی را بر روی شهر “سانفرانسیسکو” شلیک و منفجر کند تا دستگاههای ارزیابی مستقر در شهر نحوه انتشار این باکتری را ارزیابی کنند. در اثر انفجار این بمب شهروندان بسیاری در این شهر به بیماری “شبه پنومونی” (یا همان ذات الریه) مبتلا شدند که در واقع التهاب بافت ریه که معمولا در اثر عفونت ایجاد میشد، بود.
– سال ۱۹۵۱میلادی
در ای سال وزارت دفاع آمریکا پروژه انجام آزمایش بر روی ویروسها و باکتریهای بیماریزا در فضای باز و غیر آزمایشگاهی را کلید زد که تا سال ۱۹۶۹ نیز ادامه داشت. این آزمایشها که ۱۸ سال به طول انجامید، مردم مناطق اطراف محل آزمایشها را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
– سال ۱۹۵۲میلادی
بر اساس اسناد منتشره توسط دولت آلمان در این سال آمریکا در جریان جنگ کره از تسلیحات بیولوژیک استفاده کرد.
– سال ۱۹۵۳ میلادی
در این سال ارتش آمریکا ابرهایی از “گاز سمی سولفید کادمیوم روی” (zinc cadmium sulfide) را روی شهرهای “وینیپگ”، “سنت لوئیس”، “ویرجنیا”، “مینا پولیس”، “فورت واین”، “دره رود مونوکاسی” در مریلند و “لسبورگ” منتشر کرد. هدف ارتش آمریکا از انجام این آزمایش بررسی نحوه انتشار گازهای شیمیایی بر روی مناطق مسکونی بود.
در همین سال نیروی دریایی ارتش آمریکا با همکاری CIA آزمایشهایی را ترتیب داد که دهها هزار نفر از ساکنان “نیویورک” و “سانفرانسیسکو” تحت اثر عوامل منتشر شونده در هوا مانند گاز “سراشیا مارسسنس” که موجب عفونتهای ریوی، ادراری و خونی میشد و گاز “باسیلوس گلوبیجی” که به نوعی منجر به بروز بیماری “سیاه زخم” در افراد میشد، قرار گرفتند.
همچنین در همین سال سازمان CIA پروژه “ام کی اولترا” ( MK ULTRA ) را به اجرا گذاشت که یک برنامه مطالعاتی – پژوهشی ۱۱ ساله برای تولید و تست داروها و عوامل بیولوژیک بود و مهمترین هدف آن تاثیر بر برنامههای کنترل ذهن و تغییر رفتار فرد بود. شش مورد از آزمایشهای این پروژه که آزمایش این عوامل بر روی افراد بیاطلاع را در برمیگرفت، در همان سال ۱۹۵۳ به اجرا گذاشته شد.
– سال ۱۹۵۵میلادی
در این سال سازمان CIA در آزمایشی به منظور آزمایش میزان توانمندی خود جهت آلوده سازی مناطق شهری توسط عوامل بیولوژیک، باکتری مخصوصی را در شهر “تامپا بای” ایالت فلوریدا پخش کرد که از زرادخانه تسلیحات بیولوژیک ارتش آمریکا گرفته بود. در همین سال دایره شیمیایی ارتش آمریکا آزمایشهای جدیدی با استفاده از LSD بر روی بیش از هزار نفر از شهروندان آمریکایی شروع کرد که تا سال ۱۹۵۸ ادامه داشت.
– سال ۱۹۵۶ میلادی
در این سال ارتش آمریکا پشههای ناقل بیماری “تب زرد” را در دو شهر “ساوانا” و “آوون پارک” ایالت فلوریدا منتشر کرد و برای بررسی آثار انتشار این بیماری عوامل خود را در قالب کارشناسان و متخصصان بهداشت عمومیبه میان گسیل کرد تا تاثیرات این بیماری را بر روی قربانیان بررسی کند. مهمترین عوارض ویروس تب زرد آسیب رسیدن به کبد و بروز یرقان یا همان زردی اما به شکل شدید آن در فرد بود.
– سال ۱۹۶۰میلادی
دولت آمریکا در این سال مجوز انجام تحقیقات بیشتر بر روی LSD را این بار در اروپا و شرق دور برای ارتش صادر کرد. آزمایش بر روی اروپاییها تحت عنوان پروژه “THIRD CHANCE” و بر روی آسیاییها تحت عنوان “DERBY HAT” انجام شد.
– سال ۱۹۶۵ میلادی
در این سال سازمان CIA با همکاری وزارت دفاع پروژه MK SEARCH”” را آغاز کرد که هدف از اجرای آن توسعه و گسترش قدرت دستکاری رفتارهای انسانی با استفاده از داروهای روان گردان بود.
در همین سال زندانیان زندان ایالتی “هولمسبورگ” در “فیلادلفیا” تحت تاثیر “دیوکسین” قرار گرفتند که از اجزای بسیار سمی “عامل نارنجی” بود که در ویتنام به کار گرفته شده بود.
هدف از انجام این پروژه بررسی افراد از حیث ابتلا به انواع سرطان بود و مشخص شد که عامل نارنجی میتواند موجب بروز انواع سرطانها در افراد شود.
– سال ۱۹۶۶ میلادی
سازمان CIA پروژه “MK OFTEN” را به اجرا گذاشت که در واقع بررسی تاثیرات سمی داروهای خاص بر روی انسان و حیوان توامان بود. به همین منظور ارتش آمریکا در سیستم تهویه مطبوع متروی شهر “نیویورک” باکتری “باسیلوس سابتیلیس” را منتشر کرد که عامل اصلی بروز بیماری “سیاه زخم” است. به این ترتیب بیش از یک میلیون نفر از شهروندان نیویورک در معرض این باکتری قرار گرفتند.
– سال ۱۹۶۹ میلادی
کنگره آمریکا با قرار دادن بودجه ده میلیون دلاری به وزارت دفاع این کشور از این وزارتخانه خواست ظرف ۵ الی ۱۰ سال عاملی تولید کند که با مختل کردن سیستم ایمنی بدن آن را تضعیف کند. به دنبال آن و تنها چند سال بعد بیماری “ایدز” با همان خصوصیات مورد درخواست میان آمریکاییها و سپس در سراسر جهان منتشر شد.
– سال ۱۹۷۰ میلادی
دولت آمریکا بر توسعه و گسترش و تولید تسلیحات نژادی تمرکز کرد. این سلاحهای بیولوژیک عوامل بوجود آورنده بیماریهای خاصی بودند که بر روی نژادهای خاصی از انواع بشر عمل میکردند. در واقع این عوامل برای اهداف خاص و قابل انتخاب طراحی شده و میتوانست با هدف قرار دادن گروههای نژادی خاص، موجبات از بین رفتن آنها را فراهم کند.
– سال ۱۹۷۷ میلادی
دایره “رسیدگی به تحقیقات علمی و بهداشتی” مجلس سنای آمریکا تایید کرد که ۲۳۹ منطقه مسکونی در آمریکا طی سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۹ با عوامل زیستی خطرناک آلوده شدهاند که از آن جمله باید از شهرهای سانفرانسیسکو، واشنگتن دی سی، کی وست، پاناما سیتی، میناپولیس و سنت لوئیس نام برد.
– سال ۱۹۸۱ میلادی
دولت کوبا اعلام کرد، در اثر حمله بیولوژیک ارتش آمریکا به این کشور ۳۰۰ هزار نفراز اتباع کوبا به “تب دنگو” مبتلا شدهاند که موجب بروز خونریزی ویروسی لاینقطع در فرد میشود، بگونهای که مبتلایان به این ویروس در اثر شدت خونریزی از پای در میآمدند.
– سال ۱۹۸۲ میلادی
اتحاد شوروی سابق بر اساس اسنادی فاش کرد که آمریکا افرادی را به پاکستان و افغانستان اعزام کرده تا این افراد ویروس همهگیر “تب دنگو” را منتشر کنند.
– سال ۱۹۸۳ میلادی
آمریکا برای مجهز کردن رژیم عراق به عوامل و تسلیحات بیولوژیک علیه ایران این عوامل و تسلیحات را در اختیار “صدام حسین” قرار داد.
– سال ۱۹۸۶ میلادی
بر اساس گزارش منتشره توسط کنگره آمریکا تسلیحات بیولوژیک این کشور موارد زیر را دربرمیگرفت: ویروسهای دستکاری شده، سموم طبیعی و عواملی که از طریق مهندسی ژنتیک تغییر یافته بودند تا صفات ایمنولوژیکی دیگری داشته باشند و با هیچ کدام از واکسنهای در دسترس بشر قابل پیشگیری نباشند.
– سال ۱۹۸۷ میلادی
وزارت دفاع آمریکا پذیرفت، با وجود امضای قرارداد ممنوعیت تحقیق و توسعه تسلیحات بیولوژیک توسط دولت آمریکا این تحقیقات در ۱۲۷ مرکز و دانشگاه پیگیری و دنبال شده است.
– سال ۱۹۹۰ میلادی
بیش از ۱۵۰۰ نوزاد شش ماهه سیاه پوست و اسپانیایی در شهر لوس آنجلس با واکسن آزمایشی سرخکی واکسینه شدند که هیچگاه برای استفاده آن توسط وزارت بهداشت آمریکا مجوزی صادر نشده بود و بعدها مقامات ذیربط آمریکایی اعتراف کردند که به والدین این نوزادان اطلاعی درباره تزریق این واکسن داده نشده بود.
– سال ۱۹۹۴ میلادی
سناتور “جان دی راکفلر” گزارشی تهیه و در آن تاکید کرد که وزارت دفاع آمریکا حداقل ظرف ۵۰ سال از صدها هزار نفر از پرسنل نظامی خود برای انجام انواع آزمایشهای انسانی و تاثیردهی عمدی مواد خطرناکی مانند گاز خردل و اعصاب، پرتودهی یونیزه شده، مواد شیمیایی عصبی و مواد توهم زا استفاده کرده است.
– سال ۱۹۹۵ میلادی
دولت آمریکا اعتراف کرد که به جنایاتکاران جنگی ژاپن پیشنهاد داده بود، در قبال در اختیار قرار دادن اطلاعات مربوط به تحقیقات تسلیحات بیولوژیک دولت ژاپن، به آنها حقوق و مصونیت از تعقیب اعطا کند. در همین سال دکتر “گارس نیکلسن” فاش کرد که عوامل بیولوژیک مورد استفاده در جنگ خلیج فارس در شهرهایی همچون هوستون، تگزاس، بوکاراتون و فلوریدا تولید شده و پیش از این بر روی زندانیان تگزاس آزمایش شده بودند.
– سال ۱۹۹۷ میلادی
در این سال ۸۸ عضو کنگره آمریکا درخواستی امضا کرده و در آن خواستار بررسی ارتباط “سندرم جنگ خلیج فارس” با استفاده از تسلیحات بیولوژیک شدند.
– سال ۲۰۰۱ میلادی
به طور کاملا برنامه ریزی شده نامههایی حاوی باکتری سیاه زخم به افرادی در آمریکا پست شد.
– سال ۲۰۰۲ میلادی
در این سال “ویروس نیل غربی” (West Nile virus) شناسایی شد. این ویروس از خانواده “آربو ویروسها” بود که در اثر نیش پشه “کولکس” در انسان ایجاد میشد و موجب بروز “آنسفالیت” یا تورم مغز و مننژیت یا تورم پردههای مغز و نخاع میشد. اولین بار کانون بیماری تب نیل غربی در پاییز سال ۱۹۹۹ در آمریکا و در ایالت نیویورک مشاهده شد و بعدها در نواحی بیشتری از اقیانوس آرام و چندین ایالت کانادا و مناطقی از مکزیک، اروپا و ژاپن نیز ملاحظه شد.
برخی رسانهها گزارش دادند که علایم این ویروس شبیه به علایم فلج اطفال است و این سوال پیش آمد که آیا باز ویروس فلج اطفال در آزمایشگاه تغییر داده شده و به صورت و هیئت جدیدی پای به عرصه زندگی بشر گذاشته است تا شاهد بروز یک عامل بیولوژیک خطرناک دیگر توسط خود بشر باشیم؟
نکته قابل تامل در ویروس نیل غربی این بود که این ویروس فقط در افراد پیر و بیمار موجب مرگ و میر میشد، یعنی افرادی که دولت متعهد و ملزم بود با صرف هزینه و تخصیص بخشی از بودجه خود را به نگهداری و مراقبت از ایشان اختصاص دهد.
– دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی
در این دو سال شاهد شیوع ویروس دنگو در پاکستان بودیم که موجب مرگ و میرهای فراوانی در این کشور شد. پشههای دنگو پشههای طبیعی هستند که حامل ویروس دنگو هستند. تب دنگو با علایمیشبیه به بیماری آنفلوآنزا روی میدهد که ابتلا به آن در کودکان و افراد مسن خطرناک است. طی آزمایشهایی که در ظاهر برای مبارزه با این پشه انجام شد، پشههای دیگری تولید شدند که مهندسی ژنتیکی شده بودند و طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی در پاکستان رها شدند که نتیجه آن ابتلا به تب دنگو و مرگ و میر هزاران پاکستانی بود.
تحقیقات در اینباره توسط کمپانی بیوتکنولوژی “اوکسیتک” انگلستان و با همکاری مراکز دولتی آمریکا انجام شده بود. البته انجام تحقیقات برای استفاده از ویروس دنگو به عنوان سلاح بیولوژیک توسط آمریکا به دهه چهل قرن گذشته بازمیگردد و در دهه پنجاه آزمایشهایی نیز از این حیث بر روی انسان صورت گرفته بود.
– سال ۲۰۱۱ میلادی
در پنجم دسامبر ۲۰۱۱ “هیلاری کلینتون”، وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس بازبینی معاهده تسلیحات بیولوژیکی در سوئیس گفت: آمریکا امیدوار است که حساسیت بیشتری در تلاشهای بین المللی برای کنترل تسلیحات بیولوژیک بوجود آید!! اوباما نیز در ۲۲ سپتامبر همین سال در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اشاره میکند که خطرات ناشی از استفاده و بکار بردن سلاحهای بیولوژیک نیاز به توجه جهانی دارد و میگوید: ما باید در امر شناسایی، جلوگیری و جنگ عیله هر نوع خطر بیولوژیک مانند ویروس بیماری آنفولانزا یا یک حمله تروریستی و یا یک بیماری قابل درمان با هم همکاری کنیم!!
و این داستان همچنان ادامه دارد ….