به گزارش موعود، صرف نظر از بحران عمیق کنونی اقتصاد روسیه، غرب باید از کم ارزش دادن به موفقیت های چشمگیر راهبردی و ژئوپولیتیک پوتین پرهیز و خودداری کند. مؤلف مقاله تذکر میکند که “در روسیه قدرت و توان دولت ناشی از بدبختی های مردم میشود”. به نظر خبرنگار فرانسوی “روسیه تجدید شده و پا خواسته امروز شبیه عقاب دو سر میباشد. آز یک طرف بحران، اقتصاد و جامعه کشور را فرا گرفته، از طرف دیگر جهش بی نظیر سیاسی و راهبردی روسیه، پیشبینی های وضع کشور منطقه ای بعضی تحلیلگران را بهم می زند.” به نظر مجله “لِ فیگارو” قدرت سیاسی پوتین بر اساس سه ستون استوار است. اولاً اعاده قدرت قوی دولتی، ثانیاً اعتراض علیه نظام یک قطبی ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ سرد و رشد موقت اقتصاد بر اساس صعود قیوم مواد خام که امکان قابلیت خرید کالاها و خدمات مردم روسیه را بالا برده و قشر متوسط را به وجود آورده است. اکنون ستون اول زیر فشار فساد تخریب میشود و ستون سوم در اثر بحران اقتصادی خم شده است. مجله قید میکند که روی هم رفته این “کابوس اقتصادی” موازی با جهش راهبردی و سیاسی کشور هم قدم است.
صرف نظر از دغدغه و مشکلات اقتصادی، در طی دو سال “روسیه نو” نظم تشکیل شده بعد از جنگ سرد را بهم زده و “نمایش موثر قدرت” را در سوریه و ناقرنی غره باغ نشان داده است. مسکو توانست نقش پیش رو در صحنه سیاسی را از آن خود کند. در چارچوب برنامه تجدید تسلیحات، بودجه دفاعی روسیه از ۷۰ تا ۹۰ میلیارد صعود کرده به ۴% تولید ناخالص داخلی رسیده است. هم زمان در قدم اول کاهش ترکیب یگان ها و تشکیل تدریجی ارتش حرفه ای، مدرنیزه ساختن تسلیحات، مثل هواپیمای نامرئی ت-۵۰، تانک سنگین ت-۱۴ و زیردریایی های معاصر جنگی بر مبنای واکنش سریع و امکانات از راه دور، در نظر گرفته شده بود. نمایش موفق آمیز امکانات ارتش روسیه در جنگ سوریه “بیش از تصور فضای جنگ سرد را غلیظ، غرب را عصبانی کرده است. خبرنگار فرانسوی قید میکند که ” از دید راهبردی، دخالت روسیه در جنگ سوریه بطور مؤثرتر از غرب بوده و ضرب المثلی بیاد می آورد که نشانی گرفتن البته خوب است، اما محکم ضربه وارد کردن بهتر است. هم زمان روسیه از لحاظ سیاسی نائل به نجات دولت بشر اسد و از لحاظ دیپلوماسی عنوان کردن خود به حیث شریک کلیدی در اروپا و خاور میانه شده است. به نظر مؤلف، غرب نباید به این جهش پرقدرت طی دو سال اخیر پوتین حتی با در نظر داشت مشکلات اقتصادی کم ارزش باشد. سیاست قاطعانه کرملین تهدید ترویج نظام یا رژیم جایگزین و تجدید اساسی ساختار نظام جهانی بعد از جنگ سرد میباشد. و این بار دیگر ثابت میکند که حتی در راه مبارزه با تروریزم نباید از ریسک راهبردی “بیداری امپریالیزم” چشم پوشی کرد.
منبع: فارس