اشاره:
حضرت آیتالله صافی گلپایگانی با ارسال نامه سرگشادهای به رئیس و اعضای سازمان کنفرانس اسلامی، و حضرت آیتالله مکارم شیرازی با انتشار اطلاعیهای خواستار اقدام جدّی مسلمانان و مجامع جهانی جهت جلوگیری از کشتار شیعیان مظلوم یمن شدند.
توجه خوانندگان گرامی را به گزیدهای از بیانات این دو مرجع بزرگوار تقلید جلب میکنیم.
در نامه حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی آمده است:
سازمان کنفرانس اسلامی، مسئولیتهای بزرگی را در خاموش کردن آتش فتنهها و ناامنیها عهدهدار است و اگر کمترین کوتاهی داشته باشد، خیانت به اسلام است. سازمان نمیتواند از جوّ اسلامستیزانهای که در دنیا پیش آمده، چشم بپوشد و اقدام مقتضی و جدّی به عمل نیاورد و نباید اختلافات کمرشکنی را که در عالم اسلام بین مسلمانان به اسم «اسلام» است، نادیده بگیرد. مسلمانکشی در پاکستان، افغانستان، عراق و در نقاط دیگر به دست خود مسلمانان آن هم به صورتهای بسیار وحشتناک و غیرانسانی، اسلام و مسلمانی را از نظر مردم جهان زیر سؤال برده است. چهره مسلمانان را چهره قساوت و بیرحمی و تروریسم نشان میدهند و به عکس آنچه پیغمبر اکرم(ص) مخاطب به خطاب «و ما ارسلناک إلّا رحمهً للعالمین» دعوتش را بر رحمانیت و رحیمیّت استوار فرمود، بیباکی در قتل عام مسلمانان و مردم بیگناه و اطفال معصوم، آن حقیقت را محجوب میکند. ما از سازمان کنفرانس اسلامی سؤال میکنیم که در جنگ و برادرکشی در یمن، چرا سکوت کرده و وارد عمل نمیشود؟ چرا حکومتی که بر پایه ظلم و قتل عام و سلب حقوق اوّلیه شهروندان عمل میکند و از زمین و هوا، ملّت بیدفاع خود را میکشد و مذهب ولایی آنها را که اصل و اساس قرآنی دارد و از عصر رسالت تا امروز در آنجا سابقه موجودیت دارد، تحمّل نمیکند و پیروان آنها را تار و مار و جمعی از آنان را به قتل میرساند، مورد بازخواست قرار نمیدهد؟ و اگر در مثل این فاجعه بزرگ اسلامی در یمن، به وظیفه خود عمل نمیکند پس در کجا عمل میکند و اصلاً فلسفه پیدایش این سازمان و فایده آن چه میباشد؟ با کمال تأسف، در این جنایات فجیع، بعضی از کشورهای همسایه هم با آنها همیاری و همکاری میکنند! اینجانب با محکوم کردن سکوت مجامع بینالمللی به اصطلاح حقوق بشر، که وابسته به استکبار و دشمنان اسلام هستند، از سازمان کنفرانس اسلامی میخواهم، سکوت خود را شکسته و مجدّانه وارد عمل شده و جلوی ستم و تجاوز ارتش یمن به شیعیان مظلوم یمن را گرفته و به حکّام یمن شدیداً اعتراض نموده و جنایات آنها را محکوم نماید.
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی نیز در پیام خود متذکّر شدهاند:
میدانیم اخیراً جمعی از شیعیان یمن به نام حوثیها، با دولت مرکزی به خاطر تبعیضها، اختلاف شدید پیدا کردهاند و نبرد سختی در میان آنها درگرفته است و از آنجا که حکومت یمن رابطه نزدیکی با عربستان سعودی دارد، عربستان به بهانه اینکه شیعیان یمن به حدود عربستان تجاوز کردهاند، آنها را از زمین و آسمان زیر ضربات بمبها و گلولههای خود قرار داده و عده زیادی افراد غیرنظامی و زن و کودک را به خاک و خون کشیده و حمام خون از بیگناهان به راهانداخته و نسلکشی را آغاز کرده است و گروه زیادی را نیز آواره ساخته است و آمریکا که منافع خود را در سرکوب شیعیان میداند نیز، از آنها حمایت میکند! این در حالی است که مجامع بینالمللی، بعضی ساکتند و بعضی به این کار اعتراض ملایمیکرده و خواهان توقّف این حملات شدهاند و با نهایت تأسف، اخیراً مفتی اعظم عربستان سعودی و جمعی دیگر از علمای وهّابی که میدانیم منتخب دولت سعودی و حقوقبگیر آن دولتاند، با ظالمان و جانیان همصدا شده و گروه الحوثی را باطل! و دولت عربستان را حقّ مطلق! شمرده و از همه خواستهاند با آنها بجنگند و هر کس را که در این راه کشته شود شهید شمردهاند! همان فرهنگی که القاعده و طالبان نیز درباره حق و باطل و شهید دارند.
درست است که این مفتی اعظم مانند همه مفتیان سعودی از سوی دولت تعیین میشوند و درست است که با حقوق آنها زندگی میکنند، امّا آنها نباید خدا را فراموش کرده، و مسئولیت خود را در روز جزا در برابر هر قطرهای از خون این بیگناهان نادیده بگیرند، و بر خلاف صریح قرآن که میگوید: متاع دنیا شما را وادار نکند که گروهی از مسلمانان را غیر مسلمانان خطاب کنید و احادیث پیغمبر اکرم(ص) که میگوید: تمام کسانی که به سوی قبله نماز میخوانند مسلمانند، نباید اهل قبله را کافر شمرده و جان و مالشان را مباح بدانند و تسلیم حاکمان خود شوند و پشت خود را از بار گناه سنگین سازند و خواسته دشمنان اسلام را که کشته شدن مسلمانان به دست یکدیگر است، جامه عمل بپوشانند و اسرائیل غاصب و جنایتکار را شاد سازند و به نقشه شیطانیش کمک کنند. همه مسلمانان آگاه باید زبان به اعتراض بگشایند و مجامع بینالمللی را تحت فشار قرار دهند و برای نجات شیعیان مظلوم و بیپناه و بیگناه یمن از چنگال ظالمان و بیدادگران در قنوت نماز و بعد از نماز دعا کنند.
ماهنامه موعود شماره ۱۰۷