مردی از کنار حضرت لقمان میگذشت در حالی که مردم دور او را گرفته بودند (و از وی استفاده میبردند) آن مرد به حضرت گفت: تو همان بنده سیاهی نیستی که در فلان و فلان مکان گوسفند می چرانیدی؟ گفت: بلی، گفت چه چیزی تو را به این مقام رسانده؟ گفت: راستگویی و ادای امانت و ترک کارهای بی فایده.
لقمان
لقمان؛ حکیمیبزرگ بود که در آیات قرآن و روایت، نصایح و گفتارهای نغز بسیاری از او نقل شده است. اما در نقطه مقابل نصایح او که بسیار زیاد است، از زندگی او مطالب اندکی به ما رسیده و در همان اندک نیز اختلاف وجود دارد.
زندگی لقمان
نظر مشهور این است که او حبشی بود. [۱] امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «…لقمان حکیم، بنده ای از حبشه بود» [۲]با توجه به محل تولد (اتیوپی ـ آفریقا) لقمان، بدیهی است که وی از نظر چهره سیاه پوست باشد.[۳] لقمان با این که متولد حبشه بود، اما به عنوان برده به میان بنی اسرائیل آورده شد. مالک او (نام قَین ابن جسر) [۴] وقتی حکمت را در گفتار و اعمال او میبیند، او را آزاد میکند [۵] و این گونه لقمان از بردگی آزاد شده و به زندگی در میان بنی اسرائیل می پردازد. او هم عصر با داود پیامبر بود و با او رفت و آمد داشت.[۶]نکته قابل توجه در زندگی لقمان این جا است که این غلام سیاه پوست از بردگی و غلام بودن به درجه ای در اجتماع آن زمان می رسد که با داود پیامبر هم نشین گشته بود.