نزاع بر سر «اورشلیم»، تنها برای کنترل تاریخ گذشته به عنوان راهی برای توجیه زمان حال نیست. مسئله بر سر کنترل تاریخ آینده است. در این میانه، قطب مرکزی جهان اسلام، شیعه خانه امام زمان(ع)؛ یعنی «ایران»، چونان سیبلی هدف تیرهای بلای سران صلیب و صهیون قرار گرفته است. در میان همه دلایل و نشانهها برای موضوع یاد شده، موارد زیر را میتوان برشمرد:
۱. ویژگی روحی و قومی ساکنان شیعه این منطقه که به دلیل قدرت تبرّی جستن از سران شرک و کفر و نفاق و چشم داشتن به وضع مطلوب، تن به خواری و مذلّت نمیدهند؛
۲. خاستگاه شیعی این سرزمین که در خود استعداد یاری رساندن به موعود مقدّس را در آخرالزّمان و شرایط ویژه سالهای نزدیک به ظهور مقدّس را دارد؛
۳. استعداد و توان بالقوّه تشکیل دولتی اسلامی مبتنی بر مدیریت کلان دینی در مردم این دیار، مستقل از همه رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غالب؛
۴. شواهد و قراین بسیاری پیش روی ماست که حاکی از بروز وقایع بزرگی در آینده نزدیک است. این وقایع در گستره وسیعی ساکنان زمین را تهدید میکند و بسیاری از مناسبات طبیعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنها را متأثّر میسازد و چه بسا که وقوع بحرانهایی بزرگ، جان بسیاری را به خطر اندازد؛ اگر چه از زمان بروز واقعه شریف ظهور بیخبریم و نمیتوان برای آن تعیین وقت کرد، امّا اخبار آخرالزّمانی رسیده از سوی حضرات معصومان(ع)، حکایت ازآن میکند که در سالهای پیش از ظهور، جهان مبتلا به بحرانهایی بزرگ میشود. بیشک بخش بزرگ ابتلائات حاصل و محصول عمل انسان است. همه آنچه که طیّ اعصار و قرون، بیمحابا در حقّ خود، زمین، بندگان خوب خدا و بالأخره خالق هستی روا داشته و خود را مستعدّ تجربه آفت و بحران ساخته است. جز این، جماعتی از قدرتمندان حاکم، مستبدّ و بیخدا، سودای برخورداری بیشتر و سلطه جهانی را در سر میپرورند و برای نیل به مقصود، بحرانهای بزرگی را در گستره جهان ایجاد میکنند. بحرانهایی اقتصادی، نظامی، زیست محیطی و سیاسی که همه روزه جان هزاران انسان بیگناه را میگیرد و مقدّمات بحرانهای بزرگی مثل سیل، زلزله، ذوب شدن یخهای مناطق قطبی زمین و امثالهم را فراهم میآورد.
تجربه زلزلهها و سونامی مصنوعی از طریق سیستم هارپ، حمله به کشورهای ضعیف، آلودهسازی زندگی میلیونها انسان بیگناه با استفاده از سلاحهای غیر متعارف بیولوژیکی و شیمیایی و ایجاد بحرانهای اقتصادی در ابعاد جهانی، تنها نمونههای کوچکی از طرحهای این اشرار است که جهان را در بحران غرق میسازد؛
۵. موقعیّت ویژه ژئوپولتیکی و ژئواکونومی و استراتژیک ایران اسلامیکه جایگاه آن را در کنار آبهای گرم و ثروت انبوه در میان تمامی نقاط شرقی اسلامی و «آسیا» متمایز ساخته است؛
۶. مخالفت همه جانبه ساکنان این سرزمین با استکبارورزی سران صلیب و صهیون در ابعاد جهانی که به منظور تأسیس جهان تک حکومتی همه اقوام را شکسته و نشسته میطلبند به همراه موضعگیری ویژهای که در خود، امکان الگودهی به سایر ملل آسیایی و شرقی را دارد.
در چنین وضعیّتی نمیتوان انتظار داشت که از همه نقطه عطفها و بحرانهای مستقیم و غیرمستقیم بتوان به سادگی گذشت. در آیندهای نه چندان دور، تکلیف «انسان و ادیان» و به صورت خاص، مستضعفان و مؤمنان آل محمّد(ص) با شیطان و یاران او در میان سران شرک و کفر و نفاق معلوم و صفوف متمایز خواهد شد و در آخرین تقابل، امام ایمان و همراهانش بر «ائمّه کفر» به پیروزی نهایی خواهند رسید. در همین موقعیّت است که هر صف، عوامل و نیروهای هم افق خود را به گرد خویش خواهد آورد تا جبهه حقّ و باطل منفک از هم، در مسیر تعیین تکلیف نهایی به پیش روند. این حکم خداست که جبهه حق به پیروزی برسد؛ چنان که فرموده خدای کریم است که: «و نرید ان نمنّ علیالّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمّـه و نجعلهم الوارثین»
با این همه، «آگاهی و آمادگی» شرط ضروری عقل و شرع است برای ما و همه مستضعفان منتظر امام مبین و منصوب از سوی حضرت حق «جلّجلاله» این «آگاهی و آمادگی» عمومی است و همه وجوه حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ما را شامل میشود. با این همه، آمادگی وجهی پوشیده، امّا باز دارنده از خطرات و مخاطرات را هم در خود دارد و آن آمادگی روحی و روانی است.
اقوام در وقت رویارویی با بحرانها، قبل از قبول شکست در جبهه نظامی و اقتصادی در جبهه اخلاقی و روانی شکست میخورند. شکست در این جبهه، نیروها را از درون مضمحل ساخته و در میان صفوف شکست و گسست به وجود میآورد. تجربه پیروزی و درک امداد غیبی و الهی در چنین موقعیّتهایی در گرو آمادگی اخلاقی و روانی است.
آقای رئیس جمهور محترم، در فروردین ماه از وقوع زلزلهای بزرگ در شهر «تهران» خبر دادند و مردم را برای مهاجرت به شهرستانها و مقاومسازی خانهها تشویق کردند و حتّی هیئت دولت، تسهیلات ویژهای را به این منظور اختصاص داده است. این همه در جای خود ضروری، لازم و واجب است.
در بسیاری از اخبار از مؤمنان آل محمّد(ص)، علماء و فقها به عنوان حصن حصین، میخهای محکم و امان زمین، یاد شده است. از همین روست که از رحلت علماء به عنوان بروز رخنه در دیوار حیات دینی و دنیایی مردم یاد میشود. خداوند کریم و رئوف برای حفاظت و حراست اقوام بدکار، نه تنها ضمانتی نداده، بلکه آنها را تهدید به بلا و عذاب نیز مینماید. بزرگترین آمادگی و حصن حصین مردم هر شهر و دیار در برابر حملات و بحرانهای قریب، پناه بردن به حصن حصین توبه، ترک گناه و اشتغال به معنا و معنویّت است. در تعقیبات نماز صبح دعای بسیار زیبایی ذکر شده که مؤمن را از هر بلا و آفت و مصیبت، هر حمله کننده آشکار و نهان، هر جنّ و انسی در امان میدارد. در این شرایط، مؤمنان آل محمّد(ص) از میان علماء، مجتهدان، شب زندهداران و به ویژه خانواده بزرگ مهدوی و موعودی بیش از پیش مکلّف به توجّه و توسّل و استغاثهاند و عموم مردم ضرورتاً مکلّف به ترک معصیت، تطهیر جان و مال از پلیدیها، توسّل به درگاه خداوند، برگزاری مراسم دعا و ندبه، اطعام مساکین، صله ارحام و دوری از محرّمات و حتّی مکروهات و بالأخره تشویق دیگران به ترک معاصیاند.
از هر طرف هزار تیر دعا کردهام روان
باشد که از میانه یکی کارگر شود.!
انشاءالله
سردبیر
ماهنامه موعود شماره ۱۱۱