خانواده، سازندهترین واحد اجتماع محسوب میشود و ثبات و سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بهطوری که میتوان گفت اولین شرط داشتن جامعهای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. دین مبین اسلام همواره بر اهمیّت تشکیل خانواده تاکید داشته است.
مقدمه
خانواده، سازندهترین واحد اجتماع محسوب میشود و ثبات و سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بهطوری که میتوان گفت اولین شرط داشتن جامعهای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. دین مبین اسلام همواره بر اهمیّت تشکیل خانواده تاکید داشته است.
خداوند متعال در قرآن کریم، تشکیل خانواده را یکی از نشانههای الهی میداند و میفرماید: ]وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً اِنَّ فِى ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ[؛ [۱] «از نشانههاى خداست آن که آفرید براى شما همسرانى از جنس خودتان تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ همانا در آن [خلقت] نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند.»
تشکیل خانواده در تحکیم جامعه انسانى به قدری دارای اهمیت است که امام رضا(علیه السلام) میفرماید:
«لَو لَم یَکُن فِى المُناکَحَهِ وَ المُصاهَرَهِ آیَهٌ مُحکَمَهٌ، ولا سُنَّهٌ مُتَّبَعَهٌ، ولا أثَرٌ مُستَفیضٌ، لَکانَ فیما جَعَلَ اللهُ مِن بِرِّ القَریبِ، و تَقریبِ البَعیدِ، وتَألیفِ القُلوبِ، وتَشبیکِ الحُقوقِ، وتَکثیرِ العَدَدِ، وتَوفیرِ الوَلَدِ لِنَوائِبِ الدَّهرِ وحَوادِثِ الاُمورِ، ما یَرغَبُ فى دونِهِ العاقِلُ اللَّبیبُ، وَ یُسارِعُ إلَیهِ المُوَفَّقُ المُصیبُ؛ [۲] اگر درباره ازدواج و وصلت، آیهاى روشن و سنّتى پیروى شده و احادیث فراوان نبود، بیگمان، نیکىکردن به خویشاوند، و نزدیک ساختن افراد دور و اُلفت بخشیدن میان دلها، و درهم تنیدن حقوق، و افزودن بر جمعیت، و اندوختن فرزند براى سختیهاى روزگار و پیشامدهاى زمانه، کافى بود که خردمند دانا به این کار، رغبت نماید و انسانِ رهیافته درستاندیش، به سوى آن بشتابد.»
اهداف خانواده و اقتضای تأسیس آن ایجاب میکند که بانیان آن [زن و شوهر] در تحکیم و پایداری این بنا، نهایت سعی خود را بکنند و با همان انگیزه که بر تشکیل آن اقدام کردند، بر حفظ و تعالی هر چه بیشتر آن اصرار ورزیده تا وحدت و پویایی این نهاد مقدس تا پایان حفظ گردیده و زوجین شاهد به ثمر نشستن فرزندانی صالح باشند.
از اینرو لازم است برای رسیدن به این هدف ارزشمند، خانوادۀ متعالیِ مدّ نظر اسلام را بهتر بشناسیم و با تأمّل و تمرکز بر ویژگیهای آن، الگوی مناسبی برای زندگی خود انتخاب کنیم.
بیتردید سیره و روش زندگی معصومین(علیهم السلام) به عنوان انسانهای کامل و الگوهای برتر، میتواند مطمئنترین شاخص در این عرصه باشد. بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با بهرهگیری از سیره عملی امام رضا(علیه السلام) به معرفی و شناسایی خانوادۀ متعالی از منظر این امام رئوف بپردازد.
مفهوم شناسی
بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژگان محوری و کلیدی این پژوهش جهت یکسانسازی تلقّی نویسنده و خوانندگان از واژگان، ضرورت دارد تا فرایند انتقال پیام به درستی صورت گیرد. بدین منظور به بررّسی واژه «خانواده متعالی» و اصطلاح «سبک زندگی رضوی» خواهیم پرداخت.
الف) خانواده متعالی
«خانواده» در لغت به معنای خاندان، دودمان، اهل خانه، زن و فرزند، و فامیل به کار رفته است.[۳]خانواده در نظر بسیاری از مردم به منزله یک واحد اجتماعی است که شامل یک زوج متأهل و فرزندانشان است که در خانهای در کنار یکدیگر زندگی میکنند.[۴]پس میتوان عناصر اصلی تشکیل خانواده را زن و مردی دانست که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش، زندگی را در کنار همدیگر آغازکرده و معمولاً فرزندانی به جمع آنها افزوده میگردد.
«تعالی خانواده» یعنی پرداختن به جنبههای حقیقی انسان و ایجاد زمینۀ رشد برای آن.
در موضوع تعالی خانواده باید زمینهای برای رشد فکری و روحی و اخلاقی زن و مرد فراهم شود و هر دو آگاهانه و مسئولانه، فرزندان را بر مدار تربیت الهی و خوی انسانی، آموزش و پرورش دهند تا به تولّد ثانویه، یعنی «تولّد اخلاق انسانی» برسند.[۵]
خانواده متعالی بر اساس ضوابط معقول و مشروع تشکیل گردیده و مناسبات و روابط میان اعضای آن منطبق با استانداردهای اسلامی است و در آن حقوق متقابل افراد باید رعایت شده و تعامل بر اساس صمیمیت و اخلاص و روابطی هدفدار باشد تا در نهایت منجر به تربیت انسانهایى شایسته و مؤثر در ساخته شدن جامعه ایدهآل اسلامى گردد.
ب) سبک زندگی رضوی
برای واژه «سبک زندگی» میتوان یک معنای لغوی در نظر گرفت و یا آن را در قالب اصطلاحات مربوط به علوم انسانی لحاظ کرد. سبک زندگی در لغت به معنای شیوه زندگی کردن است؛ در نتیجه بر اساس مفهومی عام که مستند به لغت و عرف عام است، این واژه تقریباً شامل همه مسائل زندگی انسان میشود.
سبک زندگی در اصطلاح به معنای نظامواره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد [خانواده یا جامعه] با یک هویت خاص اختصاص دارد. این نظامواره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد [خانوادهها و جوامع] را از هم متمایز میسازد. سبک زندگی را میتوان مجموعهای کم و بیش جامع و منسجم از عملکرد روزمره یک فرد دانست که نه فقط نیازهای جاری او را برآورده میسازد، بلکه روایت خاصی را – که وی برای هویت شخصی خویش بر میگزیند – در برابر دیگران مجسّم میسازد.
سبک زندگی در حوزۀ مطالعات فرهنگی، به مجموعه رفتارها و الگوهای کنشی هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد، اطلاق گردیده و نشان دهنده کمّ و کیف نظام باورها و کنشهای فرد میباشد. سبک زندگی دلالت بر ماهیّت و محتوای خاصّ تعاملات و کنشهای اشخاص در هر جامعه دارد و مبیّن اغراض، نیّات، معانی و تفاسیر فرد در هر جریان عمل روزمرّه و زندگی روزانه میباشد.[۶]
و امّا منظور از سبک زندگی رضوی در این نوشتار: شیوهها، روشها، پشتوانههای رفتاری و سخنان امام رضا(علیه السلام) است.در زندگی با سبک رضوی، فرد با در نظر داشتن رفتار و کردار و اندیشه امام رضا(علیه السلام) در زندگی فردی و اجتماعیاش، میتواند سعادتمندی را برای آینده زندگی خود پایهریزی کند. برای رسیدن به سبک زندگی صحیح، باید بیش از هر چیز به شناخت کاملی از ابعاد فکری، شخصیتی و اعتقادی این امام همام دست پیدا کنیم.
شاکله زندگی آن امام همام، مبتنی بر تقوای الهی، احترام و حفظ حرمت انسانی است. اگر همین نکات را در زندگی روزمره خود پیاده کنیم، قطعاً زندگی ما نیز به سیره و مشی ایشان نزدیکتر خواهد بود. با نگاهی به سیره و سخن امام رضا(علیه السلام) میتوان ویژگیهای خانواده متعالی را چنین بیان کرد:
زندگی امام رضا(علیه السلام) سرشار از نکتهها و راز و رمزهای شگفتانگیزی است که ضمن بیان عظمت و بزرگی ایشان، الگویی مطمئن و بیمثالی در عرصه زندگی خانوادگی فراروی رهروان قرار میدهد و در پرتو آن میتوان به مهمترین ویژگیهای خانوادۀ متعالی دست یافت. در ذیل به برخی از این ویژگیها اشاره میشود:
۱. تکریم اعضای خانواده
دین مبین اسلام همواره بر تکریم خانواده تأکید داشته و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز همواره در رفتار و گفتارشان بر آن اصرار میورزیدند.
امام رضا(علیه السلام) در مورد جایگاه تکریمکننده خانواده در آخرت میفرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) أَقْرَبُکُمْ مِنِّی مَجْلِساً یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ؛ [۷]رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: نزدیکترین شما به جایگاه من در قیامت، نیکوترین شما از لحاظ اخلاقی و خوبترین شما با خانواده خود است.»
در روایت دیگری رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با همین مضمون میفرماید: «أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکُمْ بِأَهْلِی؛ [۸] بهترین مردم از نظر ایمان خوشخوترین و نیک رفتارترین آنان به خانوادهاش است و من از تمام شما نسبت به خانوادهام نیک رفتارتر هستم.»
در حدیثی دیگر از گفتار حکیمانه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) چنین آمده: «عَلَیْکُمْ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ فِی الْجَنَّهِ لَا مَحَالَهَ وَ إِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ فِی النَّارِ لَا مَحَالَهَ؛ [۹] بر شما باد بر خوشخلقی که خوشخلق بدون تردید در بهشت است و حذر کنید از بدى خلق که قطعا در جهنم خواهد بود.»
با تأملی بر احادیث مطرح شده میتوان دریافت که اخلاق خوب در خانواده از منظر امام رضا(علیه السلام) دارای چنان جایگاهی است که ملاک درجه ایمان افراد، بر اساس میزان خوشخویی و نیکرفتاری نسبت به اعضای آن است و بالاترین مقام را در قیامت برای تکریم کننده خانواده قرار میدهند. سیره عملی و گفتار امام رضا(علیه السلام) سرشار از مصادیق تکریم خانواده است که میتوان آن را در دو بخشِ رفتار مناسب در قبال همسر و رفتار مناسب در قبال فرزندان و سایر اعضای خانواده مورد بررسی قرار داد، هر کدام از آنها نیز دارای مصادیقی است که در ذیل به آن اشاره میشود.
الف) رفتار مناسب با همسر
شیوۀ برخورد، رفتار و گفتار امام رضا(علیه السلام) مملو از الگوهای عملی است که با تأسی و پیروی از آنها میتوان به تعالیبخشیِ زندگی خود و خانوادهها کمک کرد. در ذیل به بخشهایی از مهمترین آنها اشاره میشود.
ـ ابراز محبّت و ایجاد مودّت
روح زندگیِ مشترک، محبّت و مودّت است. محبّت زن و مرد به یکدیگر، به زندگی خانوادگی صفا و صمیمیت میبخشد و موجبات تعالی و رشد همۀ اعضای خانواده را فراهم میآورد. امام رضا(علیه السلام) بهترین زنان را با محبّتترین آنها نسبت به شوهرانشان میداند و از قول جدّش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «مَا رَکِبَ الْإِبِلَ مِثْلُ نِسَاءِ قُرَیْشٍ، أَحْنَاهُ عَلى وَلَدٍ، وَ لَا أَرْعى عَلى زَوْجٍ فِی ذَاتِ یَدَیْه؛ [۱۰] چونان زنان قریش، زنی بر شتر سوار نشده (به خانه شوهر نرفته) که نسبت به فرزند مهربانتر و نسبت به شوهر نگهدارندهتر باشد.»
مهر و محبّت زن و شوهر در خانواده، موهبتی الهی است که با ایجاد نشاط میان اعضای خانواده، زمینه رشد و بالندگی خانواده را فراهم میسازد.
ـ رعایت حقوق همسر
هر کدام از زن و مرد در زندگی مشترک دارای حقوق و جایگاه خاصی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد.
از جمله حقوق زن بر مرد، مسئله قیمومیّت و سرپرستی است که امام رضا(علیه السلام) در علت دو برابر بودن ارث مرد به این امر اشاره کرده و میفرماید: «عِلَّهٌ أُخْرَى فِی إِعْطَاءِ الذَّکَرِ مِثْلَیْ مَا یُعْطَى الْأُنْثَى لِأَنَّ الْأُنْثَى فِی عِیَالِ الذَّکَرِ إِنِ احْتَاجَتْ وَ عَلَیْهِ أَنْ یَعُولَهَا وَ عَلَیْهِ نَفَقَتُهَا وَ لَیْسَ عَلَى الْمَرْأَهِ أَنْ تَعُولَ الرَّجُلَ وَ لَا تُؤْخَذُ بِنَفَقَتِهِ إِنِ احْتَاجَ فَوَفَّرَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الرِّجَالِ، لِذَلِکَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ]الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ[؛ [۱۱] علّت دیگرى که مرد دو برابر زن ارث مىبرد آن است که زن، عیال و نفقه خور مرد است و احتیاجات او را مرد عهدهدار شده است که باید بپردازد، امّا زن نفقه دهنده مرد نیست و نفقۀ خود را هم مکلّف نیست، بلکه به عهده شوهر اوست، و از این رو خداوند سهم مرد را افزون قرار داده است و این همان فرموده خداوند عزّ و جلّ است که میفرماید: مردان نفقهدهندۀ زنان هستند به همین خاطر، خداوند آنان را در ارث سهم بیشتر داده است و [نیز]به خاطر انفاق مالى که نسبت به عیال خود بر گردن دارند و باید بپردازند.»[۱۲]
یکی دیگر از حقوق زن بر مرد، مراقبتهای دینی و اخلاقی است؛ قرآن کریم در این باره میفرماید: ]یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُها النّاسُ وَالحِجارَهُ[؛ [۱۳] «اى کسانى که ایمان آوردهاید! خودتان و خانوادهتان را از آتش دوزخ نگه دارید، آتشى که هیزم آن، مردم و سنگها هستند.»
البته زن نیز دربارۀ شوهر خود وظایف بسیار سنگینی دارد. همۀ وظایف او در جملهای کوتاه خلاصه میشود و آن، خوب شوهرداری کردن است. امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «وَیْلٌ لِامْرَأَهٍ أَغْضَبَتْ زَوْجُهَا وَ طُوبَى لِامْرَأَهٍ رَضِیَ عَنْهَا زَوْجُهَا؛ [۱۴] واى بر زنى که شوهر خویش را به غضب آورد، و خوشا به حال بانوئى که شوهرش از او راضى باشد.»
بدیهی است در خانهای که زن، خوب شوهرداری میکند و در مقابل مرد خوب همسرداری کرده و با رفتار خوش و اخلاق نیک و محبّتهای خود، خانه را به کانون صفا و محبت تبدیل میکنند، اولاً موجب رشد و تعالی یکدیگر شده و ثانیاً در چنین خانوادهای فرزندانی سالم و صالح تربیت میشوند.
ب) رفتار مناسب با فرزندان
یکی دیگر از جنبههای تکریم خانواده، تعلیم و تریبت صحیح فرزندان است که امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) در این زمینه بهترین مربی و الگو برای والدین است. برخی از مصادیق رفتاری تکریم آن حضرت در قبال خانواده عبارتند از:
ـ انتخاب نام نیکو
امام رضا(علیه السلام) از قول رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل میفرماید: «إِنِّی سَمَّیْتُ ابْنَتِی فَاطِمَهَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ؛ [۱۵] همانا من دخترم را فاطمه نام نهادم بدین جهت که حقتعالى او و دوستانش را از آتش (جهنم) جدا میکند.»
از این حدیث چنین برداشت میشود که رسول الله(صلی الله علیه و آله) با اسم زیبایی که برای حضرت فاطمه(علیها السلام) انتخاب میکنند، ایشان را مورد تکریم قرار میدهند.
امام رضا(علیه السلام) نیز به تأسّی از سیرۀ جدّش رسول الله(صلی الله علیه و آله) نام و کنیه زیبایی برای فرزندان خود انتخاب میکردند تا نشان دهندۀ برخی صفات درونیشان باشد. ایشان نام نیکوی محمد را بر فرزند دلبندش نهاد و از تأثیر این نام نیکو چنین پرده برداشت: «لَا یَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتاً فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِیٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَیْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَهَ مِنَ النِّسَاء؛ [۱۶] خانهای که در آن یکی از نامهای محمد یا احمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله و از زنان، نام فاطمه باشد، هرگز فقر به آن خانه راه نمییابد.» علاوه بر این به شیعیان و پیروان خود سفارش میکرد، اگر خدا فرزندی به شما عطا کرد نام و کنیه نیکو برای او انتخاب کنید: «سَمِّهِ بِأَحْسَنِ الِاسْمِ وَ کَنِّهِ بِأَحْسَنِ الْکُنَى؛ [۱۷] برای فرزندانتان بهترین نام و بهترین کنیه را انتخاب کنید.»
ـ رعایت ادب
امام رضا(علیه السلام) در مورد فرزندان نهایت ادب و احترام را رعایت میکردند و سفارشهایی نیز در این مورد دارند. ایشان فرزند خود ـ امام جواد(علیه السلام) ـ را با کنیه نام میبردند؛ مثلاً ایشان در زمانی که امام جواد(علیه السلام) کودک بود، میفرمود: «ابوجعفر به من نامهاى فرستاده است»، یا «من به ابوجعفر چنین نوشتم.»[۱۸] همچنین استفاده از واژههای همچون «بأبی أنت و أمی» در برخورد با فرزندشان نشان دهندۀ تکریم و احترام به ایشان است.
ابراهیم بن عباس صولی میگوید: من ابوالحسن الرضا(علیه السلام) را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند یا سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند. هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمیکرد. هرگز در برابر همنشین تکیه نمیکرد. هرگز او را ندیدم، که غلامان و بردگان خود را بد گویند. هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند. هرگز او را ندیدم، که قهقهه بزند، بلکه خندهاش تبسّم بود. تا آنجاکه میگوید: هر که بگوید در فضیلت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید.[۱۹]
نمونۀ دیگر ادب و احترام امام رضا(علیه السلام) به اهل خانه و خانواده در تکریم حضرت معصومه(علیها السلام) مشهود است؛ وقتی در مورد ثواب زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) از ایشان سؤال شد در تکریم خواهر گرامیشان فرمودند: «مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ؛ [۲۰] هر کس او را زیارت کند، ثوابش بهشت خواهد بود.»
ـ مسئولیتدهی
یکی دیگر از مصادیق تکریم فرزند، مسئولیتدهی به اوست. سیره عملی امام رضا(علیه السلام) به خوبی نشاندهندۀ این امر است. زمانی که ایشان در مدینه بودند، اداره امور را عملاً به فرزندشان واگذار میکردند و امام جواد(علیه السلام) با اینکه نوجوان بودند، از عهدۀ این مسئولیت به خوبی بر میآمدند.
۲. کار و فعالیت اقتصادی برای بهبود و توسعۀ زندگی
یکی دیگر از ویژگیهای خانواده متعالی، التزام به کار و تلاش برای توسعه در زندگی به منظور توفیق در اداره امور خانواده و افراد تحت تکفّل است که از اصول خوشبختی بوده و ترسیمکننده چارچوب خانواده متعالی برای شخص مسلمان است.امام رئوف على بن موسى الرضا(علیه السلام) در این خصوص فرمودهاند: «مَنْ أَصْبَحَ مُعَافًى فِی بَدَنِهِ، مُخَلًّى فِی سَرْبِهِ عِنْدَهُ قُوتُ یَوْمِهِ، فَکَأَنَّمَا حِیزَتْ لَهُ الدُّنْیَا؛ [۲۱] هر کس صبح کند در حالى که تنش سالم و خاطرش آسوده باشد نسبت به قوت (خرجی) روز خود، مثل این است که تمام [خوبیهای] دنیا برای او جمع شده است.»
آن حضرت در روایت دیگری میفرماید: «… تَعاهُدُ الرَّجُلِ ضَیعَتُهُ مِنَ المُرُوَّهِ وَ سَمِنُ الدَّابَّهِ مِنَ المُرُوَّهِ وَ الإحسانُ اِلَی الخادِمِ مِنَ المُرُوَّهِ وَ یَکبِتُ العَدُوَّ اجعَلُوا لِانَفُسِکُم حَظّاً مِنَ الدُّنیا بِإعطائِهَا ما تَشتَهِی مِنَ الحَلالِ مَا لَم تَثلَمِ المُرُوَّهَ وَ لا سَرَفَ فیهِ وَ استَعینُوا بِذلِکَ عَلَی اُمُورِ الدّینِ فَإنَّهُ نَروِی لَیسَ مِنّاّ مَن تَرَکَ دُنیَاهُ لِدِینِهِ وَ دِینَهُ لِدُنیَاهُ…؛ [۲۲] مراقبت شخص نسبت به مال و دارایی، رسیدگی به وسیله سواری، و خوشرفتاری با زیردستان از جوانمردی است، چنانکه این امور دشمنی را هم فرو مینشاند. از خواستنیهای این دنیا برای خود بهره بگیرید تا آنجا که به مروّتتان لطمهای وارد نسازد و به اسراف نیانجامد و از آن برای امور دین بهره بگیرید، چراکه ما خود روایت میکنیم که [پیامبر فرمود] از ما نیست آنکه دنیا را برای دینش رها کند؛ و یا دینش را به خاطر دنیا از دست بدهد.»
همچنین ایشان در روایتی دیگر میفرماید: «یَنبَغِی لِلرَّجُلِ أَن یُوَسِّعَ عَلَی عِیالِهِ لِئَلّا یَتَمَنَّوا مَوتَهُ؛ [۲۳] سزاوار آن است که شخص در زندگی خانوادگی خود توسعه بدهد تا آنان چشمکشان مرگ او نباشند.»
آن حضرت مسئولیت سرپرست خانواده را – در ضمن بیان داستانی – از جدّ بزرگوارش اینگونه شرح میدهد:«شخصی دو دینار به خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) میآورد و میگوید میخواهم این دو دینار را در راه خدا بدهم. پیامبر(صلی الله علیه و آله) میگوید: پدر و مادرت هستند؟ جواب میدهد آری. میفرماید: پس برو برای آنها خرج کن؛ این برای تو بهتر است. او برمیگردد و بعد دوباره دو دینار دیگر میآورد و همان مطلب را درخواست میکند. پیامبر میفرماید: فرزند داری؟ میگوید آری؛ میفرماید: برو آنها را برای او خرج کن، این برای تو از خرج در راه خدا بهتر است. او میرود و این کار را میکند. سپس با دو دینار دیگر خدمت ایشان میآید و میگوید دستور شما را اطاعت کردم ولی این دو دینار دیگر است و میخواهم در راه خدا خرجشان کنم. میفرماید: زن داری؟ میگوید: بلی؛ میفرماید در راه رفاه زنت آنها را خرج کنی بهتر از خرج کردن آنها در راه خداست. آن شخص میرود و طبق دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله) عمل میکند اما بار دیگر نیز با دو دینار خدمت ایشان میرسد و همان مطلب را تکرار میکند. ایشان از او میپرسد خادمی داری؟ میگوید: بلی دارم؛ میفرماید: اینها را در جهت آسایش او خرج کنی از راه خدا بهتر است برای تو. میرود و در آخرین بار با دو دینار خدمت ایشان میرسد و همان خواسته را بازگو میکند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید برو در راه خدا خرجش کن، اما این را بدان که این دو دینار بهترین پول تو نخواهند بود.»[۲۴]
آری، در نگاه امام رضا(علیه السلام) کار و تلاش برای کسب روزی حلال برای خود و خانواده، عبادت محسوب میشود و چنین شخصی، در آن حال نزد خداوند چون مجاهدی تلقی میشود که بر صف مشکلات و سختیها هجوم آورده و آنها را یکی پس از دیگری قلع و قمع میکند. ایشان در همین راستا میفرماید: «وَ اعْلَمْ أنَّ نَفَقَتَکَ عَلی نَفْسِکَ وَ عَیالِکَ صَدَقَهٌ وَ الْکادُّ عَلی عِیَالِهِ مِنْ حِلٍّ کَالْمُجاهِدِ فِی سَبیلِ اللهِ؛ [۲۵] آن خرجی که برای خود و اهل خانه صرف میکنی صدقه محسوب میشود و آن کسی که از راه حلال برای افراد تحت تکفّلش رنج میکشد همچون مجاهد راه خداست.»
با وجود چنین دیدگاهی است که کار و تلاش برای توسعه در زندگی معنا پیدا کرده و لذتبخش میشود. بر همین اساس یکی از توصیههای مهم معصومین(علیهم السلام) و از جمله امام رضا(علیه السلام) ایجاد رفاه، توسعه و سهلگرفتن در مخارج زندگی و تامین نیازهای روزمره زندگی است. از آن بزرگوار نقل شده است که فرمود:«صاحِبُ النِّعْمَهِ یَجِبُ عَلَیهِ التَّوْسِعَهِ عَنْ عِیالِهِ؛ [۲۶]توسعه دادن در هزینه خانواده بر شخص صاحب نعمت واجب است.»
۳. مسئولیتپذیری و تعهّد
یکی دیگر از شرایط لازم در تعالی خانواده به عنوان یک جامعه کوچک، تعهّد و مسئولیّتپذیری اعضای آن است. زمانی که امام موسی کاظم(علیه السلام) در زندانهای هارون الرشید زندانی بودند، امام رضا(علیه السلام) – به عنوان فرزند ارشد و – بنا بر وصیت پدر، مسئولیت خانواده را به عهده گرفتند. در گزیدهای از وصیت نامه امام موسی کاظم(علیه السلام) آمده است:
« … با این وصیّت، فرزندم «علیّ» را در مورد صدقات، اموال، کودکان و فرزندانم و امور همسرانم وصىّ قرار مىدهم. ثلث صدقه پدر و خانوادهام را هر گونه که صلاح بداند خرج کند و آنگونه که هر کس نسبت به اموال خود رفتار مىکند، رفتار کند، اگر خواست بفروشد یا ببخشد یا به کسى بدهد یا به روش غیر از آنچه وصیّت کردهام صدقه بدهد نیز مختار است و در این وصیّت، در مورد اموال و خانواده و فرزندانم، او بمنزله خود من است، و کسى حقّ اعتراض به او را ندارد.»[۲۷] ایشان بر طبق وصیت پدر زمام خانواده را به دست گرفتند و به شایستگی از عهده وصیت پدر برآمدند. در طی این مدت به گونهای از خانواده شان مراقبت نمودند که به همه آنها احترام شده و مراقب همه احوالات آنها بوده و خطرات دشمنان را از آنان دور میکردند. ضمن اینکه دستیار و پشتوانهای استوار و شریک غمها و رنج های پدر گرامیشان نیز بودند. خلاصه اینکه به خوبی میتوان از سیره امام رضا(علیه السلام) دریافت که سرتاسر زندگی ایشان، گواه بر تعهد و مسئولیت پذیری در قبال خانواده و فرزندان و… میباشد.
۴. اختصاص وقت برای خانواده
تقسیمبندی اوقات و اختصاص وقت برای اعضای خانواده باعث نشاط و امید و رسیدن به آرامش و صمیمیت میشود. یاسر خادم امام رضا(علیه السلام) درباره بخشی از رفتار و سلوک ایشان میگوید: «هرگاه امام تنها میشد و فارغ از مسائل روزمره میگردید، اعضای خانواده و اطرافیان را گرد میآورد با آنان سخن میگفت و انس و الفت میگرفت و هرگاه بر سر سفره حاضر میشد خرد و کلان حتی کارگزار و حجام [حجامتکننده] را فرا میخواند.»[۲۸]
امام رضا(علیه السلام) از قول جدّش امام حسین(علیه السلام) نقل میکند که فرمود: «سَأَلْتُ أَبِی(علیه السلام) عَنْ مَدْخَلِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فَقَالَ کَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِی ذَلِکَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَهَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس؛ [۲۹] از پدرم [امیرالمؤمنین علی علیه السلام] درباره وضع ورود حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) سؤال کردم، پدرم فرمود: وضع ورود آن حضرت براى خودشان مجاز بود، وقتى به منزل میرفتند وقت خود را سه قسمت میکردند، یک قسمت براى خداوند- تبارک و تعالى- و یک قسمت براى خانواده و یک قسمت نیز براى خود، سپس قسمت خود را بین خود و مردم تقسیم میکردند.»
۵. سادهزیستی و دوری از تجمّلات
یکی دیگر از رهنمودهای ارزشمندِ سبک زندگی رضوی، برای تعالی بخشی خانوادهها، تاکید بر سادهزیستی و دوری از تجمّلات است. امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «مَنْ لَمْ یُقْنِعْهُ مِنَ الرِّزْقِ إِلَّا الْکَثِیرُ، لَمْ یَکْفِهِ مِنَ الْعَمَلِ إِلَّا الْکَثِیرُ؛ وَ مَنْ کَفَاهُ مِنَ الرِّزْقِ الْقَلِیلُ، فَإِنَّهُ یَکْفِیهِ مِنَ الْعَمَلِ الْقَلِیل؛ [۳۰] کسى که جز به روزى زیاد قانع نشود، جز عمل بسیار برایش کافی نیست و هر که روزى اندک کفایتش کند، عمل اندک هم کافیش باشد.»
محمد بن عباد درباره سادهزیستی امام(علیه السلام) مىگوید: «کَانَ جُلُوسُ الرِّضَا(علیه السلام) فِی الصَّیْفِ عَلَى حَصِیرٍ وَ فِی الشِّتَاءِ عَلَى مِسْحٍ وَ لُبْسُهُ الْغَلِیظَ مِنَ الثِّیَابِ حَتَّى إِذَا بَرَزَ لِلنَّاسِ تَزَیَّنَ لَهُم؛ [۳۱] امام رضا(علیه السلام) تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس مىنشست و جامههاى خشن بر تن مىکرد و تنها هنگامى که در جمع مردم حضور مییافت جامه رسمى مردم را مىپوشید.» او غذایى ساده و خوراکى اندک داشت. امام حتى زمانى که رسماً ولیعهد خلافت بود از همان زهد و پارسایى و ساده زیستى، جدایى نداشت. شکایتى که یکى از کنیزان خانه از وضع رفاهى و معیشتى دارد گواه این حقیقت است. آن کنیز که زمانى در خانه مأمون، اندکى در خانه امام رضا(علیه السلام) و پس از آن در خانه عبدالله بن عبّاس بوده است این سه دوره را چنین ترسیم مىکند: «ما در سراى او (مأمون) در بهشتى از خوردنى و آشامیدنى و عطر و دینار بسیار بودیم پس از چندى مأمون مرا به رضا(علیه السلام) بخشید و چون به خانه او رفتم همه آن رفاه و خوشى را که داشتم از دست دادم. در آن جا سرپرستى بر ما نظارت داشت که شب ما را بیدار مى کرد و به نماز وا میداشت و این از هر چیز براى ما سختتر بود و من آرزو مىکردم از خانه او به جایى دیگر روم، تا آن که مرا به عبدالله بن عبّاس بخشید و چون به سراى او رفتم چنان بود که گویا به بهشت درآمدهام.»[۳۲]۶. پرهیز از اسراف
یکی دیگر از دستورات و توصیههای گرانقدر برای تعالی خانواده، دوری از اسراف است که در بسیاری از آیات قرآن کریم به آن دستور داده شده است: ]وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ[؛ [۳۳]«مسرفان را هلاک کردیم.»؛ ]إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ[؛ [۳۴]«خداوند کسى را که مسرف و دروغگو است هدایت نمىکند.»؛ ]کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ[؛ [۳۵]«بدینسان – با وسوسه شیطان – کردار مسرفان به نظرشان آراسته آمد.»؛ ]أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ[؛ [۳۶]«مسرفان همدمان دوزخند.»
امام رضا(علیه السلام) نیز با با اشاره به آیه ۶۷ سوره فرقان، فرامین ارزشمندی در این باره دارند که میتواند برای نجات و تعالی بخشی خانوادهها راهگشا باشد. شخصی میگوید: از امام رضا(علیه السلام) درباره خرج زندگی دستوری خواستم. ایشان فرمود: «میان دو شیوه ناپسند.» گفتم: فدایت شوم به خدا سوگند این دو شیوه ناپسند را نفهمیدم. فرمود: «آرى. خدا ببخشایدت؛ آیا نمىدانى که خداوند اسراف و امساک [سختگرفتن] را ناپسند مىدارد و مىفرماید: ]وَالذَّینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً[؛ [۳۷]و کسانى که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مىنمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند.»[۳۸]
امام رضا(علیه السلام) در روایتی دیگر میزان اسراف و سختگرفتن را این گونه شرح میدهند: «لَیْسَ فیمَا یَنْفَعُ البَدَنَ اِسرافٌ اِنَّمَا الاِسرافُ فیمَا اَتْلَفَ المَالَ وَ اَضَرَّ بِالْبَدَنِ؛ [۳۹]در آنچه سود به بدن انسان میرساند اسراف نیست. اسراف در آن چیزهایی است که مال تلف میشود و به بدن آسیب میرساند.»
۷. صلۀ رحم و معاشرت نیکو
یکی از دستورات دین اسلام، به اعضای یک خانواده مسلمان، ارتباط با خویشاوندان است که از آن به صله رحم تعبیر میشود. در سبک زندگی رضوی، حفظ و توسعه روابط خانوادگی آن قدر اهمیت دارد که ترک آن به عنوان گناهی کبیره شناخته میشود.
عبدالعظیم حسنى(علیه السلام) از امام جواد(علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمودند: پدرم علىّ بن موسى الرّضا از موسى بن جعفر(علیه السلام) نقل فرمودند که عمرو بن عبید بصرىّ نزد امام صادق(علیه السلام) رفت و پس از سلام و نشستن در محضر آن حضرت این آیه را تلاوت کرد: ]الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ[؛ [۴۰] «کسانى که از گناهان کبیره اجتناب مىکنند.» سپس سکوت نمود؛ حضرت فرمودند: چرا ساکت شدى؟ عرض کرد: دوست دارم گناهان کبیره را از کتاب خدا بشناسم. آن حضرت در پاسخ به برخی از گناهان از جمله ترک عمدی واجبات، عهدشکنی و قطع صله رحم اشاره نمود و فرمود:«مَنْ تَرَکَ الصَّلَاهَ مُتَعَمِّداً مِنْ غَیْرِ عِلَّهٍ فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّهِ اللَّهِ وَ ذِمَّهِ رَسُولِهِ وَ نَقْضُ الْعَهْدِ وَ قَطِیعَهُ الرَّحِمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار؛ [۴۱] هر کس نماز را عمداً و بىدلیل ترک کند و نیز عهدشکنى و قطع صله رحم کند، رابطهاش با خدا قطع خواهد شد و خداوند با او پیمانى نخواهد داشت، زیرا خداوند میفرماید: «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ؛ آنها، لعنت و جایگاه بد نصیبشان خواهد شد.»[۴۲]
در روایتی دیگر از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاءٍ، وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الْأَذى عَنْهَا، وَ صِلَهُ الرَّحِمِ مَنْسَأَهٌ فِی الْأَجَلِ، مَحْبَبَهٌ فِی الْأَهْل؛ [۴۳]با خویشاوندانت پیوند داشته باش، اگر چه به یک شربت (آشامیدن) آب باشد، و بهترین صله رحم، آزار نرسانیدن به اوست، و صله رحم مرگ را به تأخیر اندازد و دوستى خانواده آورد.» ایشان در جای دیگری میفرماید: «یَکُونُ الرَّجُلُ یَصِلُ رَحِمَهُ، فَیَکُونُ قَدْ بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلَاثُ سِنِینَ، فَیُصَیِّرُهَا اللَّهُ ثَلَاثِینَ سَنَهً، وَ یَفْعَلُ اللَّه مَا یَشَاء؛ [۴۴] مردی که سه سال از عمرش باقى مانده صله رحم میکند، خدا عمرش را ۳۰ سال قرار میدهد و خدا هر چه خواهد میکند.»
حارث بن دلهاث نیز از امام رضا(علیه السلام) نقل نموده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى أَمَرَ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَهِ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ؛ [۴۵] خداوند به سه چیز دستور داده است که همراه با سه چیز دیگرند، به نماز و زکات امر فرمود، که هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش قبول نخواهد شد، و به سپاسگزارى از خویش و والدین امر فرموده که هر کس از پدر و مادرش تشکّر و سپاسگزارى نکند خداوند را شکر نکرده است و امر به تقوى و صله رحم نموده است و هر کس صله رحم نکند در واقع تقوى نداشته است.»
همچنین آن امام رئوف در روایتی از کلام گهربار پیامبر گرامی اسلام نقل میکند: «مَنْ ضَمِنَ لِی وَاحِدَهً ضَمِنْتُ لَهُ أَرْبَعَهً یَصِلُ رَحِمَهُ فَیُحِبُّهُ اللَّهُ وَ یُوَسِّعُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ وَ یَزِیدُ فِی عُمُرِهِ وَ یُدْخِلُهُ الْجَنَّهَ الَّتِی وَعَدَهُ؛ [۴۶] هر کس از براى من یک چیز را تعهّد کند من براى او چهار چیز را ضامن میشوم، اگر صله رحم کند من ضامنم که خداوند او را دوست مى دارد، و در روزیش وسعت مىدهد، و عمرش را افزون مىنماید، و به بهشت که وعدهاش داده است داخل مىگرداند.» آن حضرت روایت کرده که حسین بن علىّ(علیه السلام) فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُنْسَأَ فِی أَجَلِهِ وَ یُزَادَ فِی رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ؛ [۴۷] هر کس خوشحال و مسرور مىشود از اینکه عمرش طولانى شود و مرگش بتأخیر افتد و روزیش افزون گردد، پس صله رحم بجاى آورد.»
۸ . مهماننوازی
یکی دیگر از ویژگیهای سبک زندگی رضوی، گرامیداشت و تکریم مهمان است که جهت رسیدن به تعالی خانواده باید بدان عمل نمود.
امام رضا(علیه السلام) به نقل از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَهَ وَ اجْتَنَبُوا الْحَرَامَ وَ قَرَوُا الضَّیْفَ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَإِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَلِکَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِین؛ [۴۸] تا زمانى که امّتم با هم دوستى کنند و به هم هدیه دهند و امانت را بپردازند و از حرام دورى کنند و از مهمان پذیرائى کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند، همیشه در خوشى و خوبیاند هرگاه انجام ندهند گرفتار قحطى و خشکسالى میشوند.»
مهمانداری و مهماننوازی از جمله اموری است که در سیره عملی امام رضا(علیه السلام) جلوهای خاص یافته است. موارد زیر از این جلوههاست:
۱. ابوهاشم جعفری میگوید: «نزد امام رضا(علیه السلام) بودم، بسیار تشنه بودم، هیبت آن حضرت مانع شد که در حضور او آب طلب کنم؛ خود آن حضرت آب طلبید و جرعهای از آن نوشید؛ فرمود: ای اباهاشم! آب گوارایی است بگیر و بنوش که تشنگی را بر طرف میکند.»[۴۹]
۲. امام رضا(علیه السلام) در اشاره به آداب مهمانداری فرمود: «مِن حقِّ الضَّیفِ أن تَمشی مَعَهُ فَتُخرِجُه مِن حَریمِکَ إلی البَابِ؛ [۵۰] از جمله حقوق مهمان آن است که او را تا دم در همراهی کنی.»
۳. ابوعبدالله بغدادی میگوید: شبی که امام رضا(علیه السلام) مهمان داشت، نظم چراغ به هم خورد، تا مهمان خواست آن را تنظیم کند، امام جلو آمد و او را از آن باز داشت و خود به اصلاح چراغ پرداخت و فرمود: «إنّا قومٌ لا نَستَخدِمُ أضیافَنا؛ [۵۱] ما خاندانی هستیم که مهمان خود را به کار نمیگیریم.»
خاتمه و نتیجهگیری
تعالی خانواده به معنای پرداختن به جنبههای حقیقی انسان و ایجاد زمینه برای رشد آن است. در موضوع تعالی خانواده باید زمینهای برای رشد فکری و روحی و اخلاقی زن و مرد فراهم شود و هر دو آگاهانه و مسئولانه فرزندان را بر مدار تربیت الهی و خوی انسانی آموزش داده و پرورش دهند تا به تولد ثانویه؛ یعنی «تولد اخلاق انسانی» برسند. خانواده متعالی بر اساس دستورات شرع مقدّس و احکام عقل شکل میگیرد و مناسبات و روابط میان اعضای آن منطبق با استانداردهای اسلامی است و در آن حقوق متقابل افراد رعایت شده و در نهایت خروجى آن انسانهایى شایسته و مؤثر در جهت تشکیل جامعه ایدهآل اسلامى است.
منظور از سبک زندگی رضوی، شیوهها، روشها، پشتوانههای رفتاری و سخنان امام رضا(علیه السلام) است.در زندگی با سبک رضوی، فرد با در نظر داشتن رفتار و کردار و اندیشه امام رضا(علیه السلام) در زندگی فردی و اجتماعیاش میتواند سعادتمندی را برای آینده زندگی خود پایهریزی کند.
آگاهی از ویژگیهای خانواده متعالی، مورد نیاز هر خانواده است تا با الگوگیری از این خانوادهها، اخلاق انسانی را در خانواده پیاده کنند و یک نگاه الهی به این کانون مقدس داشته و در سایه آن به آرامش و هدف نهایی خود -که رسیدن به کمال و تعالی است- برسند. بر اساس زندگی امام رضا(علیه السلام) میتوان به ویژگیهایی همچون تکریم اعضای خانواده [رفتار مناسب در قبال همسر- رفتار مناسب در قبال فرزندان و سایر اعضای خانواده]، کار و فعالیت اقتصادی برای بهبود و توسعه زندگی، مسئولیّتپذیری و تعهّد، اختصاص وقت برای خانواده، سادهزیستی و دوری از تجمّلات، پرهیز از اسراف، صله رحم و معاشرت نیکو و مهماننوازی اشاره کرد.
پینوشت :
[۱]. روم / ۲۱.
[۲]. اصول کافی، شیخ کلینی، دارالحدیث، قم، ۱۴۲۹ق، ج ۵، ص ۳۷۳.
[۳]. لغت نامه دهخدا، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۷ش، ج ۶، ص ۹۴۳۸.
[۴]. دانش خانواده، حسین محمودیان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، تهران، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ش، ص۷۷.
[۵]. خانواده کارآمد و متعالی، مهری سویزی، کتاب نیستان، تهران، ۱۳۸۷ش، ص۲۳.
[۶]. سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، محمد کاویانی، انتشارات حوزه و دانشگاه، قم، ۱۳۹۱ش، ص۳۵.
[۷]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۳۸.
[۸]. همان، ص۳۸.
[۹]. همان، ص۳۱.
[۱۰]. اصول کافی، ج ۱۰، ص ۵۷۷.
[۱۱]. نساء، ۳۴.
[۱۲]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج۲، ص۹۸.
[۱۳]. تحریم، ۶.
[۱۴]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج۲، ص۱۱.
[۱۵]. صحیفه الامام الرضا(علیه السلام)، کنگره جهانی امام رضا(علیه السلام)، مشهد، ۱۴۰۶ق، ص ۴۵.
[۱۶]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی بیروت، ۱۴۰۳ق، ج ۱۰۱، ص ۱۳۱.
[۱۷]. الفقه المنسوب الی الامام الرضا(علیه السلام)، امام رضا(علیه السلام)، مؤسسه آل البیت، مشهد، ۱۴۰۶ق، ص ۲۳۹.
[۱۸]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۴۰.
[۱۹]. سیره اخلاقی امام رضا(علیه السلام)، طاهره بهرهمند، انتشارات روزنامه اطلاعات، تهران، ۱۳۸۷ش، ص ۶.
[۲۰]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۶۷.
[۲۱]. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص ۴۱۹.
[۲۲]. الفقه المنسوب الی الامام الرضا(علیه السلام)، ص ۳۵۴.
[۲۳]. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۸.
[۲۴]. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، ۱۴۰۹ق، ج ۱۵، ص ۱۴۵.
[۲۵]. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۷۳.
[۲۶]. اصول کافی، ج ۷، ص ۲۲۳.
[۲۷]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۴.
[۲۸]. وسایل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۶۵.
[۲۹]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۱۷.
[۳۰]. اصول کافی، ج ۳، ص ۳۵۷.
[۳۱]. بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۸۹.
[۳۲]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۲، ۱۷۹.
[۳۳]. لقمان، ۹.
[۳۴]. غافر، ۲۸.
[۳۵]. یونس، ۱۲.
[۳۶]. غافر، ۴۳.
[۳۷]. فرقان، ۶۷.
[۳۸]. الخصال، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲ق، ج۱، ص ۵۵.
[۳۹] من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ۱۲۱.
[۴۰]. نجم، ۳۲.
[۴۱]. رعد، ۲۵.
[۴۲]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۲۸۷.
[۴۳]. اصول کافی، ج ۳، ۳۸۹.
[۴۴]. همان، ص ۳۸۶.
[۴۵]. الخصال، ج ۱، ص ۱۵۶.
[۴۶]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۲، ص ۳۷.
[۴۷]. همان، ص ۴۴.
[۴۸] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹.
[۴۹]. همان، ج ۴۹، ص ۴۸.
[۵۰]. مسند الامام الرضا(علیه السلام)، عزیز الله عطاردی، انتشارات دارالصفوۀ، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۳۳۱.
[۵۱]. اصول کافی، ج ۶، ص ۲۸۳.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۱۹۶.