اشاره :
بسیارند پژوهشگران، نویسندگان، ادیبان، شاعران، سخنوران و هنرمندانی که خاموش و گمنام اما عاشق و دلباخته عمر خود را وقف برافروختن چراغ انتظار در شبستان غیبت نمودهاند. اگر چه این گروه در نزد مولا و صاحبشان شناخته شدهاند، اما حیف است که جامعه مهدوی ما کسانی را که سالها به عشق امام مهدی(ع) قلم زدهاند و یا اثری را خلق نمودهاند نشناسد. از این رو تصمیم گرفتم که از این پس در هر شماره موعود گفتوگویی داشته باشیم با یکی از این عزیزان. امید که مقبول حضرتش واقع شود.
نخستین گفتوگو را با حجهالاسلام والمسلمین علیاکبر مهدیپور آغاز کردیم. کسی که در سی سال گذشته آثار متعددی را در زمینه موضوع مهدویت نوشته و ترجمه کرده است. با هم این گفتوگو را میخوانیم.
لطفاً مختصری درباره خودتان بفرمایید.
من در سال ۱۳۲۴ شمسی برابر با ۱۳ رجب ۱۳۶۴ قمری در تبریز متولد شدم. ابوی من اهل علم نیست ولی از خاندان متدینی است و هفت ساله بودم که به مدرسه ابتدایی رفتم و همزمان با آن آموختن دروس عربی را هم شروع کردم. ۴ سال بیشتر مدرسه نرفتم چون در کلاس پنجم ابتدایی به سیوطی رسیدم دیدم که نیازی به ادامه تحصیلات ابتدایی ندارم از مدرسه بیرون آمدم و همان را ادامه دادم تا ۱۷ سالگی که مکاسب و رسائل میخواندم. در سال ۱۳۴۰ شمسی و ۱۷ ربیعالاول ۱۳۸۱ قمری بود که وارد قم شدم در اینجا هم رسائل و مکاسب را ادامه دادم. تا وقتی که دارالتبلیغ تأسیس شد آنجا مشغول شدم و دوره آنجا را تمام کردم. در سال ۱۳۵۴ به ترکیه رفتم و مدت ۵ سال در آنجا اقامت داشتم و در سال ۵۹ به قم برگشتم و مشغول فعالیتهای حوزوی شدم. در خلال این برنامهها در شهرستانها برای مجالس تبلیغی در ماههای رمضان و محرم و صفر میرفتم و بقیه را کلاً در حوزه بودم و مشغول به تحصیل و تدریس و مباحثه. از حدود ۲۰ سال قبل؛ یعنی بعد از مراجعت از ترکیه تدریس را تعطیل کردم و به تألیف و تحقیق مشغول شدم.
فعالیتهای مهدوی خود را از کی و کجا شروع کردید؟
سابقه این کار به سال ۱۳۵۰ شمسی برمیگردد. آن سالی بود که مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم وفات کردند. در یکی از مجالس فاتحه ایشان در تبریز منبر رفته بودم و راجع به وجود مبارک آقا بقیهالله(عج) بحث میکردم در ضمن بحث به این حدیث معروف که از آقا امام سجاد و آقا امام صادق و آقا بقیهالله و شخص رسولالله، صلواتالله علیهماجمعین، نقل شده و در آن آمده است که مثل حضرت در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر است، رسیدیم؛ این حدیث را که روی منبر توضیح میدادیم به ذهنمان آمد که یکی از مهمترین آثار خورشید بقای این نظام است؛ یعنی در منظومه شمسی خورشید این نقش را دارد که در اثر تعادل جاذبه خورشید با نیروی دافعه و گریز از مرکز بقیه کرات این نظام مطابق هیأت جدید محفوظ است و این را آنجا مطرح کردیم. از منبر که پایین آمدیم همین را به صورت مقالهای درآوردیم و چون مسأله جدیدی بود و هیچ جا برخورد نکرده بودیم به آیتالله مکارم شیرازی، حفظهاللهتعالی، ارائه دادیم ایشان بسیار پسندیدند و فرمودند همین را چاپ کنید. مرحوم علامه مجلسی هشت وجه شبه در بحارالانوار برای این تشبیه آوردهاند این در واقع وجه نهمی بود که در هیچ جا ذکر نشده است. ما هم آن را به صورت جزوهای با عنوان نقش امام زمان(ع) در جهان هستی منتشر کردیم. این اولین قدمی بود که ما در حدود ۳۲ سال قبل در مورد حضرت برداشتیم و فتح باب خیری شد که ما با این موضوع آشنا شدیم، انس گرفتیم و شروع به کار کردیم.
ادامه فعالیتهای حضرتعالی به چه نحو بود؟
یک سال بعد از آن از طرف «نجات نسل جوان» که مجلهای بود که در آن زمان منتشر میشد مسابقه مقالهنویسی گذاشتند؛ ما هم مقالهای در این رابطه انتخاب کردیم با عنوان «او خواهد آمد»؛ مسلمانان، مسیحیان، کلیمیان، زرتشتیها، اسلاوها، ژرمنها، همه معتقدند که او خواهد آمد. این مقاله در آنجا به صورت یک مقاله قابل چاپ تشخیص داده شد و در سال ۵۱ شمسی بود که در شمارههای همان مجله نجات نسل جوان که سالنامهاش هم سالنامه جوانان نامیده میشد چاپ شد. این دومین اثر ما بود. بعد این دو مقاله با هم تلفیق شدند و به صورت کتابچهای همراه با دو مقاله از مرحوم آقای الهامی با عنوان او خواهد آمد منتشر شد که تا الا´ن ده بار تجدید چاپ شده و جمعاً در حدود ۰۰۰/۱۳۰ تیراژ داشته است. بعد از آن ما این برنامهها را ادامه دادیم و اثر بعدی که پس از این کار داشتیم کتاب جزیره خضراء بود. این کتاب راجع به ادامه داستان علی بن فاضل، حوداثی که در مثلث برمودا میگذرد و تطبیق این دو جریان با همدیگر است. ماجرای علیبنفاضل به سال ۶۹ هجری برمیگردد. در حدود ۲۰ سال قبل بود که حوادث مثلث برمودا مطرح بود و در رسانهها اعلام میشد به ذهنمان رسید که شاید رابطهای بین این دو موضوع وجود داشته باشد. با بررسی دیدیم که بله رابطهای هست. بعد از آن کتابچهای به دست ما رسید که شخصی به نام ناجیالنجار این دو را با هم مطابقت داده بود. ما آن را ترجمه کردیم. هفتاد صفحه مطلب شد ولی سه برابر به آن افزودیم از مقدمه و تعلیقهها در ۲۸۰ صفحه منتشر شد و در دنیا هم مورد استقبال قرار گرفت. در مدت کوتاهی به انگلیسی ترجمه و در لندن منتشر شد. چهار بار به اردو ترجمه و منتشر شد. متن فارسی آن هم با ۰۰۰/۱۱۰ تیراژ تا الان در ده نوبت، به چاپ رسیده است. بعد از آن ترجمه یومالخلاص را آغاز کردیم و آن را در دو مجلّد در بیش از ۱۳۰۰ صفحه با ۱۸۵۰ حدیث اعرابگذاری شده و ترجمه و کیفیت خیلی خوبی که سعی و تلاش زیادی ناشر برای آن متحمل شد منتشر کردیم. این کتاب تا به حال سه بار تجدید چاپ شده است. ۱۸ نوع فهرست را در آخرش آوردهایم که در هیچ کتاب فارسی تا قبل از آن ندیده بودم. این فهرستها استفاده از کتاب را خیلی راحت کرده است. به این صورت که در این کتاب ۶۰۰ علامت ظهور وجود دارد چون کتاب شامل فهرست موضوعی است هر کس مطلبی را که نیاز دارد با یکی، دو دقیقه جستوجو میتواند بفهمد که در این کتاب هست یا خیر. و لذا مورد استقبال قرار گرفت. که این کتاب هم به اردو ترجمه و در کراچی چاپ و منتشر شد. کار بعدی ما طول عمر امام زمان(ع) از دیدگاه علوم و ادیان است. بحث راجع به اینکه عمر انسان از لحاظ زیستشناسی محدود نیست و انسان میتواند تا هزاران سال زندگی کند و اثبات این معنا با استفاده از قرآن کریم و اخبار و احادیث در این کتاب انجام شده است که آن هم به زبان اردو توسط شهید علامه سید جاردی در لاهور منتشر شده و اخیراً هم توسط شخصی به نام سید باسم هاشمی به عربی ترجمه و تحت عنوان عمر الامام المهدی در بیروت چاپ شده است. کارهای بعدی ما چند چهل حدیث است:
1 ـ چهل حدیث پیرامون یوسف زهرا(ع) شامل چهل حدیث از چهل کتابی که مستقلاً راجع به حضرت توسط علمای شیعه نوشته شده است. که ضمن چهل حدیث، چهل کتاب و چهل مؤلف هم معرفی شده است. 2 ـ چهل حدیث پیرامون نوریزدان که از احادیث اهل سنت به تسلسل زمانی از چهل عالم سنی که بخشی از کتاب خود را به حضرت بقیهالله(ع) اختصاص دادهاند که باز هم معرفی چهل کتاب و چهل مؤلف ضمن چهل حدیث است. البته منابع دیگر هر حدیث در پاورقی ذکر شده است؛ لیکن ترتیب کتاب طبق تسلسل زمانی است.
در مقدمه چهل حدیث پیرامون یوسف زهرا(س) واژه اربعین را با چهل حدیث که شامل این کلمه هستند توضیح دادهایم و حدیث من حفظ علی امتی اربعین حدیثاً را هم از چهل منبع نقل کردهایم. در مقدمه دومی بحث حضرت نرجس خاتون را مطرح کردهایم چون دیدیم در بعضی از کتابها برای شبهه انداختن در اذهان متدینین آمدهاند و گفتهاند مگر در آن زمانها بین مسلمانها و روم جنگی بوده است؟
ما سه جنگ را در سالهای ۲۳۱، ۲۴۱ و ۲۵۱ قمری تاریخهای عمومی و نه فقط اسلامی نقل کردهایم و مواردی را که تصریح شده بین مسلمانها و امپراطوری روم مبادله اسرا شده است. مواردی هست که اسرا بازخرید شدهاند مواردی هست که تعداد اسرا تعیین شده که چند نفر اسیر پس گرفتهاند یا مبادله کردهاند و در کجا مبادله شدهاند. خصوصاً آخری که در سال ۲۵۱ قمری است چون ۴ سال مانده به ولادت آقا بقیهالله(ع) است که از نظر تاریخی بسیار نزدیک است و چون در روایت هم تصریح شده که در زمان امام هادی(ع) این جنگ واقع شده و حضرت امام هادی(ع) هم در ۲۵۴ به شهادت رسیدهاند یعنی ۳ سال قبل از شهادتشان که کاملاً زمانها با هم متناسب است و افرادی که آنجا اسیر شدهاند. اینها نکات و مطالبی هست که موضوع را کاملاً برای ما روشن و اثبات میکند که این وقایع در این ایام اتفاق افتادهاند. این کتاب وقتی منتشر شد مرحوم آیتالله سید رضا صدر شاید بیش از ده یا بیست بار در ملاقاتها بر این تأکید میکردند که کارخوبی کردی که این مسأله را از ریشه جواب دادی و آن شبهه پس از این رنگی نخواهد داشت. بعد هم از لحاظ پدر حضرت نرجس خاتون و ریشه و اصالت خانوادگیشان بررسی شده که خودش کتاب مستقلی است به صورت فشرده. 3 ـ احادیث کتاب غیبت فضل بن شاذان. این کتاب از بین رفته است ولی احادیثی از آن در کتابها موجود است. با توجه به این که فضل بن شاذان ۱۸۰ جلد کتاب نوشته و ۳ جلد از آنها را به آقا بقیهالله(ع) اختصاص دادهاند و این کتابها تا قرن دهم در دسترس بودهاند که متأسفانه پس از آن از بین رفتهاند و سرنخی از آنها نداریم؛ لذا ما بر آن شدیم که این کتاب را بازسازی کنیم؛ یعنی آثار برجای مانده را گردآوری و به صورت کتابی با همان عنوان منتشر کنیم که الحمدالله این کار را انجام دادیم. ایشان در سال ۲۶۰ ق. وفات کردهاند یعنی در سال شهادت امام عسکری(ع) و چهار امام را دیدهاند و از امام رضا امام جواد و امام هادی و امام عسکری(ع) حدیث بدون واسطه نقل کردهاند و از این جهت برای ما احادیثی را که نقل کردهاند ارزشمند است.
کار بعدی که تقریباً مهمترین کار ماست کتابنامه حضرت مهدی(ع) است. این کتابنامه در دو مجلد منتشر شده است و بیش از ۲۰۶۶ کتاب مستقل پیرامون آقا بقیهالله(ع) از کتب اهل سنت و شیعه و احیاناً فرق غیر اسلامی معرفی کرده است. از این کتابها بیش از ۷۰۰ مجلد را ما در کتابخانه خود داریم و در نتیجه این کتابنامه به صورت توصیفی است. کتابهایی که تا به حال چاپ شدهاند تصویر جلدشان را در آنجا آوردهایم و کتابهایی که چاپ نشدهاند و از آنها نسخه خطی سراغ داریم این نسخ خطی را معرفی کردهایم. بعضی از کتابها که اهمیت خاصی دارند تا بیش از ۲۰ نسخه خطی از کتابهای مختلف دنیا منتشر کردهایم. و این از برکات مسافرتهای قبلی ما بود که به اروپا و مخصوصاً ترکیه داشتیم. مهمترین کتابخانه حاوی نسخ خطی کتابخانه سلیمانیه استانبول است که بیش از ۰۰۰/۴۰۰ کتاب خطی را دربر دارد. ما هم در فرصتی که در آنجا بودیم اینها را بررسی میکردیم. در واقع این کتاب در طول بیست سال تهیه شده است که در این مدت ما آن را در کنار دیگر کارهایمان انجام میدادیم و هر کجا به نسخهای برمیخوردیم و در پایان به صورت این کتابنامه منتشر شد و حدوداً چند صد جلدی به دست آوردهایم که در چاپهای بعدی انشاءالله به آن اضافه خواهد شد بعد از آن جزوه کوچکی داشتیم به نام میلاد نور این کتاب از بیست عالم اهل سنت نقل شده که آنها ولادت حضرت را دقیقاً روز نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری ذکر کردهاند که بعضیها خیال میکنند که این تاریخ و این تصریح مخصوص شیعه است در حالی که بیش از ۱۰۰ نفر از علمای سنی داریم که تصریح کردهاند وجود مقدس آقا بقیهالله(ع) فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسکری(ع) است که ۲۰ مورد از آنها را با ذکر منبع و حتی وضعیت چاپ و… معرفی کردهایم که تصریح کردهاند به روز نیمه شعبان و در سال ۲۵۵ و ۲۰ مورد دیگر هم از بزرگان اهل سنت نقل کردهایم که آنها تصریح کردهاند آقا بقیهالله(ع) فرزند بلافصل آقا امام حسن عسکری(ع) هستند در این جزوه کار مهمی که ما توفیق یافتیم و انجام دادیم این است که یک نسخه تحریف شده را به اصلاح شدهاش برگرداندیم و آن کتاب فتوحات مکیه ابن عربی است. با توجه به اینکه ابن عربی بین اهل سنت موقعیتی خاص دارد و در کتاب فتوحات مکّیه فصلی را به آقا بقیهالله(ع) اختصاص داده است و بحثهای بسیار جامع و جالبی دارد. اول این نسخ چاپی اینگونه شروع میشود که آقا بقیهالله(ع) از نسل امام حسن مجتبی(ع) هستند. وقتی ما این را بررسی کردیم دیدیم که در نسخه خطی این کتاب که در کتابخانه پروفسور گلپینارسی (در قونیه ترکیه که نزدیک آنکارا و در کنار مقبره مولانا جلالالدین رومی است). ۱ این طوری است که وجود مقدس آقا بقیهالله(ع) فرزند امام حسن عسکری فرزند امام علیالهادی فرزند امام محمد تقی الجواد تا فرزند امام حسین بن علی بن ابیطالب(ع) است. ولی در نسخ چاپی جدید آمده از لفظ حسن که مربوط به آقا امام حسن عسکری تا آقا امام حسین را حذف کرده و لذا شده امام حسن فرزند علیبن ابیطالب و یک جنایت بزرگی است که متأسفانه در قاهره امر مرسومی است که در کتابهای اصیل، منبع و مرجع نکتهای را حذف میکنند مثل مروج الذهب که نیم سطر را حذف کردهاند که مربوط به سوختن در خانه حضرت فاطمه(س) است و مطالب هم به هم اجنبی شدهاند. ولی چاپ سنگی صد سال پیش قاهره را من دارم که آن نیم خط موجود است. در تمام نسخ خطی فتوحات که من دیدهام این بخش حذف شده است ولی ما برای این که این کار را بتوانیم اثبات کنیم و همه را به نسخه خطی ارجاع ندهیم؛ چرا که همه به آنها دسترسی ندارند، دو کتاب پیدا کردیم؛ یکی الیواقیت والجواهر از عبدالوهاب شعرانی (متوفا 973 ق.) ایشان متن کامل این بخش را در کتاب خود آورده است و آنجا گفته که محییالدین عربی در فتوحات چنین گفته و عنوان فصل و متن را کامل و بدون حذف آورده است. چون آن زمان چاپ نبوده و کتابها خطی بودهاند ایشان موقع نوشتن عیناً متن را ذکر کردهاند.
و ۴۰۰ سال بعد از ایشان شیخ حسن عدوی حمزاوی (متوفا ۱۳۰۳ ق.) هم در کتاب مشارق الانوار متن کتاب فتوحات را از آنجا آورده و ایشان هم با عنوان فصل و بدون هیچ تلخیصی متن کامل را آورده است. در آن ۴۰۰ سال حذف و سقط از کتب خطی هنوز انجام نشده بود. ما این دو متن را آوردهایم و برای خوانندگان مشخص کردهایم که این برنامه برنامهای است که توسط قطاع طریق انجام شده است که آمدهاند در کتابها دست بردهاند تحریف کردهاند و این مطالب را ما در میلاد نور آوردهایم.
جزوه کوچکی هم داشتیم که در استانبول چاپ کردیم به نام حضرت مهدی(ع) و رابطهالعالم الاسلامی که مشتمل بود بر پاسخ به سؤال مسلمانی از کنیا که نظر اهل تسنن راجع به حضرت مهدی را جویا شده بود. از طرف رابطهالعالم الاسلامی جواب بسیار زیبا، جامع، جالب و با امضای تعدادی از سران آنجا و مهر رئیس رابطه چاپ شده که البته در ایران هم منتشر شده است. ما در ترکیه عین دستخط آنها را که از رابطه گرفته بودیم، گراور کردیم و به عربی حروفچینی شد و ترجمهاش را ترکی استانبولی در کنار آن در آنجا منتشر کردیم. اینها چیزهایی است که تا الا´ن از ما منتشر شده است. دو اثر هم زیر چاپ داریم که به صورت سلسله مقالات در مجله موعود منتشر شده: یکی به نام با دعای ندبه در پگاه جمعه که پاسخ به شبهاتی است که راجع به دعای ندبه وجود دارد و دومی: تشرفات بین نفی و اثبات در مورد بحث امکان تشرف به خدمت آقا بقیهالله(ع) در زمان غیبت و مقابله با افراط و تفریطی که در این زمینه انجام شده است.
برای آینده چه برنامههایی دارید؟
در آینده ما دو کار اساسی داریم که از قبل شروع کردهایم تحت عنوان معجم احادیث المهدی(ع) و معجم الا´ثار الوارده فیالمهدی(ع) میخواستیم تمام احادیثی را که راجع به آقا بقیهالله(ع) از آقا رسولالله و ائمه هدی(ع) رسیده است به صورت مشخص، روشن و با شناسنامه هر حدیث که این حدیث اولین بار کجا درج شده است چه افرادی این حدیث را نقل کردهاند، سپس بحث در مورد سند و دلالتش و چه کسانی حدیث را نقض یا ابرام کردهاند… بیاوریم. بعدها که اعلام شد معجم احادیث الامام المهدی(ع) را دارند مینویسند ما این را کنار گذاشتیم چون گفتیم آنها به صورت گروهی کار میکنند و از تشکیلات وسیعتری برخوردارند. ولی وقتی منتشر شد، دیدیم بسیار چیز جالب، عالی، خوب است الا اینکه ما به تنهایی شاید دو برابر این حدیث جمع کرده بودیم. لذا در صدد برآمدیم که دوباره ما آنها را ادامه بدهیم. و اینکه ما تحت دو عنوان انجام میدهیم به این دلیل است که نخواستیم احادیث شیعه را با اهل سنت قاطی کنیم چون احادیث شیعه مسند است و به معصوم برمیگردد اما احادیثی که اهل سنت دارند اغلبش به اصحاب برمیگردد. هر چند مسلم است که از آقا رسولالله(ص) نقل میکنند ولی تصریح به این معنا در آنها نشده است و لذا آنها از آن به اثر تعبیر میکنند و ما هم خواستیم این دو از هم جدا بشوند تا مفیدتر باشد. که شاید اولی در حدود ۱۰ مجلد و دومی در حدود ۵ مجلد بشود. البته اگر توفیقی باشد منتهی وقتی ما این کار را انجام میدادیم احادیث را که از کتب و مرجع میگرفتیم دیدیم که نسخههای این کتابها خیلی مورد اعتماد نیست و بالاخره هم اختلاف نسخ و هم مشکلات دیگری وجود دارد لذا بحث دیگری شروع کردیم راجع به خود کتب مرجع. یعنی غیبت نعمانی، غیبت شیخ طوسی، کمالالدین شیخ صدوق که قویترین کتابهای پایه در این باره است روی آنها کار کردیم و با نسخ خطی فراوان مقابله کردیم تا بتوانیم نسخه خطی قابل اعتمادی را ارائه بدهیم و هر حدیثی در این معجم ارائه میکنیم براساس نسخهای باشد که مورد اعتماد باشد.
از کارهای دیگرمان کتابی است که سا
پینوشت :
1. کتاب فتوحات مکّیه دورهاش۲جلدی است؛ یک جلدش در تبریزاستوجلد دوم که شامل این مطلب است در قونیه میباشد.
ماهنامه موعود سال ششم _ شماره ۳۳