اعتقاد به قضیه مهدی علیه السلام و موضوع ظهور و فرج و انتظار، گنجینه عظیمی است که ملت ها می توانند از آن بهره های فراوان ببرند. شما کشتی ای را در یک دریای طوفانی فرض کنید اگر کسانی که در این کشتی هستند، عقیده داشته باشند که اطراف آنها تا هزار فرسنگ، هیچ ساحلی وجود ندارد و آب و نان و وسایل حرکت اندکی داشته باشند، کسانی که دراین کشتی هستند چه کار میکنند؟
آیا هیچ تصور میشود که این ها برای آن که حرکت کنند و کشتی را پیش ببرند تلاشی بکنند؟ نه، چون به نظر خودشان مرگشان حتمی است. وقتی انسان مرگش حتمی است دیگر چه حرکت و تلاشی باید بکند؟ امید و افقی وجود ندارد. یکی از کارهایی که می توانند انجام دهند این است که در این مجموعه کوچک هر کس به کار خودش سرگرم شود. آن کسی که اهل آرام مردن است، بخوابد، تا بمیرد و آن که اهل تجاوز به دیگران است، حق دیگران را بگیرد تا آن که چند ساعتی بیشتر زنده بماند.
طور دیگرهم این است که کسانی که درهمین کشتی هستند، یقین داشته باشند و بدانند که در نزدیکی آنها ساحلی وجود دارد. حالا اگر دور و یا نزدیک است و چقدر کار دارند تا به آن جا برسند، معلوم نیست. اما قطعا ساحلی که در دسترس آنها است، وجود دارد. این افراد چه کار میکنند؟
اینها تلاش میکنند که خود را به آن ساحل برسانند و اگر یک ساعت هم به آنها وقت داده بشود؛ از آن یک ساعت برای حرکت و تلاش صحیح و جهت دار استفاده خواهند کرد و فکرشان را روی هم خواهند ریخت و تلاش شان را یکی خواهند کرد تا شاید بتوانند خود را به آن ساحل برسانند.
«امید» چنین نقشی دارد. همین قدر که امیدی در دل انسان به وجود آمد، مرگ بال های خود را جمع میکند وکنار می رود. امید موجب میشود انسان تلاش و حرکت کند؛ پیش ببرد، مبارزه کند و زنده بماند. فرض کنید ملتی در زیر سلطه ظالمانه قدرت مسلطی، قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد. این ملت مجبور است، تسلیم بشود. اگر تسلیم نشد کارهای کور و بی جهتی انجام می دهد؛ اما اگر این ملت و جماعت امید در دلشان باشد و بدانند که عاقبت خوبی، حتما وجود دارد اینها چه میکنند؟
طبیعی است که مبارزه خواهند کرد ومبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعی در راه مبارزه وجود داشته باشد آن را برطرف خواهند کرد.
بشریت در طول تاریخ و در حیات اجتماعی، مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان زده، همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان، ستمگران، قوی دستان و مسلطین برامور انسان های مظلوم بوده است.
امید موجب میشود که انسان مبارزه کند و راه را باز نماید و پیش برود. وقتی به شما میگویند انتظار بکشید؛ یعنی این وضعیتی که امروز شما را رنج می دهد و دلتان را به درد می آورد، ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چقدر انسان، حیات و نشاط پیدا میکند. این نقش اعتقاد به امام زمان صلوات الله علیه و ارواحنا فداه است. این نقش اعتقاد به مهدی موعود میباشد. این عقیده است که شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم های عجیب و غریبی که در سر راهش قرر دادهاند، عبور داده است.