به گزارش موعود، تا عصر چهارشنبه که منطقه عملیاتی را به سوی مقر فرماندهی عملیات در حومه ۵ کیلومتری جنوب شهر موصل ترک کردیم، درگیری های شدید هنوز در منطقه وادی الحجر ادامه داشت.
این منطقه دوشنبه آرام بود، اما با ادامه پیشروی نیروهای عراقی در محله الطیران، شدت درگیری ها از صبح سه شنبه در این منطقه افزایش یافت.
پیش از آنکه با سرهنگ عبدالامیر مسوول بخش رسانه ای نیروهای واکنش سریع هماهنگ کنیم، به مقابل کارخانه شکر در ضلع غربی فرودگاه موصل رسیدیم.
درگیری ها هر لحظه شدت میگرفت و یک فرمانده گردان تانک که جاده را به سمت منطقه وادی الحجر بسته بود، گفت: ‘کوچکترین جنبده را قناصه چی ها می زنند، آنجا نیروهای ما تحت فشار داعش هستند.’
منطقه به شدت زیر آتش خمپاره های داعش قرار داشت و هر ثانیه صدای زوزه گلوله های قناصه و تیربارهای کالیبر ۵۰ و دوشکا فضای منطقه را میشکافت و از فرازمان عبور میکرد.
نیروهایی که آن حوالی آماده حرکت به سمت داخل شهر از این نقطه بودند، زمینگیر شده بودند و فرماندهان دستور دادند نیروها پشت خاکریزها موضع بگیرند.
در ادامه درگیری ها یک خودرو بمب گذاری شده که قصد داشت به صف نیروهای عراقی در دروازه ورودی منطقه وادی الحجر بکوبد، منفجر شد، صدای انفجار بسیار قوی بود و ستون دود سیاهی از آن حلقه می زد و به سوی آسمان زبانه میکشید.
مکالمات پشت بی سیم فرمانده عراقی از شدت درگیری در آن سوی خاکریز و در فرعی های منطقه وادی الحجر حکایت داشت. حتی برای دقایقی یکی از فرماندهان ارشد به فرمانده میدانی گفت، برای جلوگیری از تلفات، نیروهایت را عقب بکش، اما صدای محکم آن فرمانده میدانی شنیده میشد که گفت هرگز نیروهایم را عقب نمیکشم و هیچکدامشان قصد ترک منطقه را ندارند و در آخر هم اطمینان داد که این خط را تثبیت خواهد کرد.
شدت درگیری ها در دقایق نزدیک به اذان ظهر شدت یافت و در این زمان بالگردها نیز وارد عمل شدند و همان هنگام دومین خودرو بمب گذاری شده، پیش از عبور از موانعی که بین ما و نیروهای داعش فاصلهانداخته بود، منفجر شد. بازهم صدای مهیب انفجار و ستونی بزرگ از دود سیاه!
در این هنگام دوباره صدای فرمانده میدانی از پشت بی سیم شنیده میشد که خطاب به فرمانده ارشدش در قرارگاه میگفت، یک مثلث در منطقه وادی الحجر نیروهای ما را به شدت زمینگیر کرده است، به بالگردها بگویید آنجا را هدف بگیرند، اما خلبانان بالگردهایی که در آسمان منطقه مانند عقاب پرواز کرده و به دنبال شکار بودند، تصور میکردند که آن مثلث، نیروهای تکاور و زبده خودی هستند.
دقایقی طول نکشید که با اطلاعات فرمانده خط مقدم، شلیک های مداوم بالگردها در سراسر منطقه شنیده شد و متعاقب آن شلیک تیربارهایی که از آسمان گلوله بر روی مواضع داعش می ریخت.
در این ساعات، آمبولانس ها بطور مداوم در رفت و آمد بودند و هر از چند دقیقه ای یکی از آنها مجروحی را به عقب منتقل میکرد و از آن سو کاروانی از خودرهای همر عراقی وارد خطوط درگیری میشد.
روزهای سه شنبه و چهارشنبه را باید روز قناصه چی ها نیز دانست که به هر نقطه که نیروهای عراقی، آنجا حضور داشتند، شلیک کردند. وقتی از یک فرمانده گروهان در منطقه سوال کردیم ‘برغم پستی و بلندی های منطقه و موانع و استتار مواضع، چگونه تک تیراندازهای داعش با این دقت عمل میکنند؟’، بزرگترین مناره مرکز شهر را نشان داد و گفت: ‘دیده بان داعش آن بالاست.’
درگیری ها زمانی که منطقه را ترک میکردیم، هنوز ادامه داشت و بعد از یک نبرد سه روزه، وادی الحجر در روز جمعه آزاد شد و نیروهای عراقی کنترل آن را به دست گرفتند.
منبع: ایرنا