وقتی شما در برههای که زمینه ازدواج را باید فراهم میکردید و نکردید، در نهایت باید منتظر باشید که جامعه به انحرافات جنسی مبتلا بشود. بحث تاخیر ازدواج جوانان و عبور میلیون ها جوان از سن ازدواج و در نهایت افزایش متوسط سن ازدواج جامعه به طور جد از سوی مسئولان امر و رسانه ها مورد غفلت واقع شده است.
این در حالی است که حجم فشارهای روانی بر ذهن جوانان از خیابان ها گرفته تا فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای روز به روز در حال گسترش است. بدون شک انحرافات جنسی ناشی از عدم کنترل غریزه یکی از تبعات این تاخیر هاست. به سراغ حجت الاسلام «عباسی ولدی» رفتیم و با ایشان گفت و گوی مفصلی انجام دادیم. ماحصل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
خبرنگار: به عنوان اولین سوال بفرمائید که علت اصلی بروز انحرافات جنسی در جامعه چیست؟ و چرا این روابط نامشروع وغیر اصولی رواج یافته است؟
قبل از اینکه بخواهیم به انحرافات جنسی جوانان با جنس مخالف بپردازیم باید به انحرافات جنسی در همجنس ها و علل گرایش به هم جنس گرایی بپردازیم. فکر میکنم اگر بدون پرداختن به این دو موضوع وارد بحث شویم خروجی بحث ناقص خواهد بود. موضوع اولی که در بررسی همجنس گرایی و ارتباط های نا مشروع با جنس مخالف باید در نظر گرفت اصل مسئله ازدواج است و موضوع دوم نگاه دین به مباحث جنسی بشر است.
به صراحت باید گفت که ما با غریزه جنسی در جامعه مان تعارف کرده ایم. فکر کردیم با قضیه جنسی می توان به صورت نصیحتی و فرمایشی برخورد کرد. با موعظه و نصیحت، نمی توان غرایض جنسی جوانان را کنترل کرد. شاید برخی بگویند خیر، ما چنین تفکری نداشته ایم، ولی در عمل چنین اتفاقی افتاده است.
ما دائما جوانانمان را به عفاف، خویشتن داری و مراقبت از روابط با دیگران دعوت کردیم. در وادی مباحث جنسی بیشتر به سراغ نهی از منکر رفتیم و نیمه امر به معروف که بحث ازدواج هست را فراموش کردیم و یادمان رفته جز تعداد کمی از افرادی که به جهت بیماری روانی گرایش به همجنس بازی دارند، باقی موارد به جهت عدم دسترسی حلال به جنس مخالف که همان ازدواج است به این سمت و سو کشیده شدهاند. البته کماکان معتقدم که همجنس بازی در جامعه ما آنقدرها که برخی میگویند فراگیر نشده است.
خبرنگار: شما هم معتقدید که همجنس بازی و گرایش به هم جنس یک بیماری ست؟
بله. یک بیماری است. البته تعداد کسانی که این بیماری را دارند بسیار کم است. اینگونه افراد به جنس مخالف گرایش ندارند. البته اینکه میگویم با فراگیر بودن همجنس بازان مخالفم و فراگیر نشده است اینگونه تصور نشود که قابل اعتنا نیستند . تعداد مبتلایان خیلی کم است اما در جامعه وجود دارد.
یکی از عیب های بزرگ ما این است که اجازه می دهیم یک مسئله فراگیر شود، اجازه می دهیم یک مسئله به یک معضل بزرگ تبدیل شود و بعد تازه بیاییم فکری به حال آن میکنیم.
نمی دانم چرا در جامعه ما واقعا به مسئله جنسی توجه لازم صورت نگرفته است. حتی بهاندازه ای که به مسئله خوراک و پوشاک توجه کردیم به مسائل جنسی توجه نکردیم. در بعضی موارد نگاهمان به مسئله غرایز جنسی یک نگاه مسیحی وار است. مسیحیان تمایلات جنسی را یک تمایل پست حیوانی می دانند.
اگر جوانی الان بگوید کار می خواهم یا غذا می خواهم کسی به او نگاه بدی نمیکند. اما اگر جوانی به مادرش بگوید که من به جنس مخالفم نیاز غریزی دارم و به همین دلیل باید ازدواج کنم، بسیاری از آدم ها به این جوان بد نگاه میکنند. به عنوان کسی به او نگاه میکنند که شأن پایینی دارد. مخصوصا اگر این جوان دختر باشد که نگاه ها و کج فکری ها در مورد وی بیشتر میشود. در حالی که دین این گونه نگاه نمیکند.
خبرنگار: موضوعی که این روزها خیلی مطرح است ولی کم به آن پرداخته شده رواج نوعی رابطه به اسم ازدواج سفید و هم باشی ست. این روابط را چطور ارزیابی میکنید؟
من با این ها صحبت کرده ام. مسئله اولشان فرار از مسئولیت است که باعث میشود اینها
اگر جوانی الان بگوید کار می خواهم یا غذا می خواهم کسی به او نگاه بدی نمیکند. اما اگر جوانی به مادرش بگوید که من به جنس مخالفم نیاز غریزی دارم و به همین دلیل باید ازدواج کنم، بسیاری از آدم ها به این جوان بد نگاه میکنند. به عنوان کسی به او نگاه میکنند که شأن پایینی دارد. مخصوصا اگر این جوان دختر باشد که نگاه ها و کج فکری ها در مورد وی بیشتر میشود. در حالی که دین این گونه نگاه نمیکند.
گرایش به ازدواج طبیعی نداشته باشند. مسئله دوم فرار از سختی ها و موانعی است که بر سر راه ازدواج وجود دارد.
به نظر شما علت گرایش به همجنس بازی علی الخصوص بحث لواط چیست؟
من با یکی از اینها صحبت میکردم، میگفت: « ازدواج که نمی توانم بکنم، و اگر بخواهم با یک دختر هم ارتباطی داشته باشم در خانه و خیابان و همه جا گیر می دهند. اما وقتی رفیقم را به خانه می آورم نه در خیابان به من گیر می دهند و نه در خانه مشکوک میشوند. چه ارتباطی از این ارتباط راحت تر است؟» من این را که شنیدم تکان خوردم! کسانی که در تامین نیاز های غریزی شان به مشکل برخوردهاند به سراغ امن ترین و آسانترین راه پاسخ گویی به این غریزه می روند.
خبرنگار: بسیاری از جوانان مشکل مالی را دلیل عدم ازدواج مطرح میکنند. نظرشما در خصوص این مانع چیست؟
مردم تصور میکنند فقر اصلی ترین عامل ازدواج است. در حالی که نگاه دین اصلا اینگونه نیست. خداوند در قرآن می فرماید جوانان را به ازدواج در بیاورید و اگر فقیر باشند بی نیازشان میکنم. «وَ أَنکِحوا الأیامـى مِنکُم وَ الصَّالحیـنَ مِن عِبادِکُم وَ إِمائِکُم إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلیمٌ
مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد. خداوند گشایشدهنده و آگاه است».
به هر حال ما اگر نخواهیم نوع نگاه و روشمان را دینی کنیم باید منتظر غرایض جنسی منحرفانه باشیم.
خبرنگار: با آمارهایی که موید افزایش متوسط سن ازدواج جوانان است موافقید؟
بله. قطعا همینطور است. سن ازدواج جوانان الان چند سال است؟ ۲۸ برای پسرها، و بین ۲۳ الی ۲۴ بین دختر ها. در بعضی از کلان شهرها این متوسط سن بیشتر هست. وقتی متوجه فاجعه میشوید که ببینید متوسط سن بلوغ در دختران و پسرها پایین هم آمده است و این فاصله بیش از یک دهه از زمان بلوغ تا ازدواج موجب انحرافات جنسی بسیاری میشود.
متوسط بلوغ جنسی در جامعه ما، در دختران ۱۰ سال است و در پسران ۱۲سال است. بر خلاف تصور برخی که فکر میکنند قدیمی ها زودتر به بلوغ جنسی می رسیدند اما با توجه به سبک زندگی مدرن، پسر و دختر امروزی زودتر از گذشته به بلوغ جنسی می رسند. پسران به صورت معمول باید در سن ۱۵ الی ۱۶ سال به بلوغ جنسی برسند و دخترها گاهی تا هنگام ازدواج هم مفهوم فشار غریزه جنسی را درک نمیکردند.
البته ما در مشاوره هایی که داریم با دختران مواجه میشویم که قبل از سن هفت سال دچار انحرافات جنسی میشوند. این یک واقعیت است. اینکه میگویم برخی از واقعیات ها گفته نمیشود از جمله مواردش همین نکته ای است که عرض کردم. اصلا ن متوجه نمیشوم نگفتن واقعیت چه دردی را درمان میکند.
پسر وقتی در ۱۲ سال به سن بلوغ می رسد و در ۲۸ سال ازدواج میکند به این معناست که ۱۶ سال بین بلوغ جنسی اش و ازدواجش فاصله ست. این ۱۶ سال را در چه فضایی سیر میکنند؟ واقعا در فضای دهه شصت است؟ خیر، همه چیز در پی تحریک وی هستند. از اینترنت تا ماهواره تا خیابان برای جوان تحریک کننده هست.
دختران هم همین وضعیت را دارند. از ۱۰ سالگی که سن بلوغشان هست تا ۲۳ سالگی که سن ازدواجشان هست، فشار جنسی را تحمل میکنند. یعنی ۱۳ سال دارد با فشار غریزه جنسی دست و پنجه نرم میکنند. من اینجا عذر خواهی میکنم از همه جوانان ولی سئوال من این است که چند درصد از جوانان به صورت واقعی می توانند تا دم ازدواج، از انحرافات جنسی کم یا زیادش در امان بمانند و خودشان را حفظ بکنند؟
فکر میکنید با توجه به این شرایط واقعا چند درصد از جوانان ما به انحراف کشیده نمیشوند ؟
بگذارید من قضاوتی نکنم و قضاوت را به عهده مخاطبان بگذاریم. اما همین قدر بگویم که وقتی شما در برههای که زمینه ازدواج را باید فراهم میکردید و نکردید، در نهایت باید منتظر باشید که جامعه به انحرافات جنسی مبتلا بشود. و اصلا اگر با چنین وضعی جامعه انحرافات جنسی نداشته باشد باید تعجب کنیم. خودتان تصور کنید جامعه ای را که جوانانش به سن بلوغ رسیدهاند و تحریک میشوند اما پاسخی به نیازشان داده نمیشود!
نهایت چیزی که می توانیم توقع داشته باشیم از جوان این است که ۵ الی۶ سال باید با غریزه جنسی بجنگند. ما چقدر در رسانه ها به این مسئله پرداخته ایم؟ مثلا سایت شما چقدر مصاحبه و مطلب در این خصوص منتشر کرده است؟ متولیان فرهنگی بیایند گزارش بدهند که برای رفع این معضل چه اقداماتی انجام دادهاند؟ بسیاری از کسانی که در جامعه ما در حال فعالیت هستند اصلا نگاهشان این نیست. اصلا به یک پسر ۱۹ ساله حق نمی دهند ازدواج کند، تا چه به این برسد که بخواهد راه
پسر وقتی در ۱۲ سال به سن بلوغ می رسد و در ۲۸ سال ازدواج میکند به این معناست که ۱۶ سال بین بلوغ جنسی اش و ازدواجش فاصله ست. این ۱۶ سال را در چه فضایی سیر میکنند؟ واقعا در فضای دهه شصت است؟ خیر، همه چیز در پی تحریک وی هستند. از اینترنت تا ماهواره تا خیابان برای جوان تحریک کننده هست.
را برای او باز کند و موانع را از پیش روی او بردارد. چند رسانه انقلابی که سنگ رهبری را به سینه می زنند را میشناسید که در خصوص زمینه سازی در خصوص این مسئله کاری کرده باشند؟
خبرنگار: پس شما معتقدید کم کاری رسانه ها در این زمینه اثرگذار بوده است ؟
این را داخل پرانتز میگویم، احساس میکنم برخی رسانه ها با نگاه رهبری به مسائل گزینشی عمل میکنند. یعنی ما علاقه مندی ها و سلایقی داریم و میگردیم در فرمایشات امام و رهبری و آن قسمتی که موید کارهای ماست را پیدا میکنیم و بزرگ میکنیم. اما این که بخواهیم که به این معنا که بدون در نظر گرفتن سلایق شخصی و منافع شخصی خودمان بخواهیم فرمایشات رهبری را دنبال کنیم و محور را منویات رهبرانقلاب قرار دهیم از نظر من در بسیاری از رسانه ها شاید وجود نداشته باشد. بنده که هر روز تقریبا در رسانه ها در جریان اخبار هستم، نمیبینم چنین چیزی اتفاق افتاده باشد. نه شاهد یک جریان سازی هستیم، و نه شاهد تحول. حتی هیچ حرکتی را رسانه های انقلابی نیز شروع نکردهاند. حالا کسانی که معتقد به رهبری هستند و افق مد نظر رهبرانقلاب در ازدواج را دنبال نمیکنند قطعا باید توقع داشته باشند انحرافات در جامعه پیدا شود. این عین بیانات مقام معظم رهبری است، خودتان قضاوت کنید ما چهاندازه در مسیر این بیانات حرکت کردهایم:
«چرا سن ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه جنسی؟ ما باید به این، فکر کنیم. خب، از آنطرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند. ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همۀ اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصور بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانه ملکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه.«اِنَ یَکُونُوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه». این، قرآن است که با ما دارد اینجور حرف میزند».
خبرنگار: بفرمایید که مقوله نهی از منکر چه تاثیری می تواند در این زمینه داشته باشد؟
یک داستان معروفی هست که در زمان حضرت امیر المومنین(ع) جوانانی را آوردند و گفتند که استمنا کرده، حضرت تعزیری را بر روی دست وی جاری کردند و بعد گفتند بروید و از بیت المال هزینه ازدواج وی را تامین کنید. یعنی هم نهی از منکر هست و هم امر به معروف. مقام معظم رهبری در بحث نهی از منکر صحبت های بسیار جدی دارند که معتقدم که حتی در جامعه حزب اللهی ما هم جدی گرفته نمیشود. ایشان به شدت تاکید دارند وقتی میگوئیم نهی از منکر امر به معروف نیز در آن وجود داشته باشد. به تعبیر رهبر انقلاب وقتی میگوییم نهی از منکر، برخورد با بد حجابان و بد پوشش ها را باید جزء دهم در نهی منکر بدانیم. ولی در جامعه حزب اللهی مان این جزء اول قرار گرفته است.
این عین بیانات مقام معظم رهبری است:
«در مسأله امر به معروف و نهی از منکر، فقط نهی از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهای نیک هم هست. برای جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکاری اجتماعی، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگی، همه جزو اعمال خوب است. برای یک مرد، برای یک زن و برای یک خانواده، وظایف خوب و کارهای بزرگی وجود دارد. هر کسی را که شما به یکی از این کارهای خوب امر بکنید – به او بگویید و از او بخواهید – امر به معروف است. نهی از منکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست. تا میگوییم نهی از منکر، فوراً در ذهن مجسّم میشود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است».
اگر راهی را که خداوند برای طیبات و مسائل حلال باز کرده است شما مانعش شوید انسان متوقف نمیشود و انسان به سمت حرام منحرف میشود. این یک قانون است. مثال روشن تری عرض کنم، اگر اشتغال در جامعه را نتوانستید به وجود آورید، جوانان سراغ دزدی می روند و قاچاق و رشوه و فساد اقتصادی گسترش مییابد.
در بحث غرایز جنسی هم همین است، راه اصلی مدیریت جنسی حلال، ازدواج است. اتفاقا وقتی آدم وارد روایات و آیات میشود آن چیزی که امروزه به عنوان موانع در مشکلات جنسی دیده میشود از نگاه دین مانع نیست. بلکه مانع نگاه خودمان است.
خبرنگار: تفاوت نگاه دینی به مقوله غریزه جنسی در اسلام با نگاه مسیحیان در این موضوع چیست؟
آیت الله جواد آملی که فقیه، فیلسوف و عالم بزرگی هستند. بنده این سخن را خودم در درس تفسیرشان شنیدم که سخنانی قریب به این مضمون
برای ترویج بی حجابی در فضای مجازی و ماهواره ها به شدت تبلیغ میشود اگر وزیر امورخارجه سابق آلمان یک همجسن گرا بود، معتقدم یک اتفاق نیست. وقتی اینها را کنار هم میگذاریم میبینیم که همه یک جورچین هستند. در فیلم های هالیوودی و ماهواره ای میبینید که انحراف جنسی و مباحث شهوانی یک مسئله کاملا طبیعی و به عنوان یک حق بیان میشود.
میفرمودند: «شهوت شرارت نیست، شور مقدسی هست که خداوند در نهاد انسان گذاشته است. خانه ای که یک جوان دارد به این اندازه شور دارد و جامعه ای که ۳۰ میلیون جوان دارد به همان تعداد شور دارد. و پاسخ به این شور یک راه بیشتر هم ندارد و آن هم فقط ازدواج است. با موعظه و نصیحت حل نمیشود».
ببینید این نگاه یک عالم دینی ست. نگاه ما با نگاه مسیحیان تفاوت دارد. آنها به شهوت به عنوان یک غریزه پست حیوانی نگاه میکنند، و میگویند کسانی که می خواهند زندگی این چنینی نداشته باشند راهبه بشوند و در کلیساها زندگی کنند.
من فکر میکنم گاهی اوقات متاسفانه ما در مقابل دین ژست های روشنفکری و روانشناسانه میگیریم. دنبال راه های دیگری جز ازدواج هستیم، چه کار می توانیم بکنیم؟ دین مگر راه دیگری سراغ دارد؟ بله اگر توانایی ازدواج نداشته باشیم طبق دستور دین باید عفت بورزیم و باید هم عفت بورزند.
جوانی که به هر دلیلی الان شرایط ازدواج برایش مهیا نیست، برای کنترل غرایز شهوانی چه اقداماتی باید انجام بدهد؟
اگر می خواهیم عفت بورزیم و شرایط ازدواج مهیا نیست، باید مراقب نگاهمان باشید، مراقب خواب و خوراک باشیم. خوراک را کمیکمتر کنیم و ورزش و فعالیت های بدنی بیشتری انجام دهیم و برخی از کارهای دیگر که خودش مجال مستقل و مفصلی را میطلبد. البته تاکید میکنم راه اصلی ازدواج است. هیچ تعارفی هم وجود ندارد.
خبرنگار: نقش فضای مجازی و ماهواره در به ابتذال کشیدن جوانان تا چه میزان موثر بوده است؟
برای ترویج بی حجابی در فضای مجازی و ماهواره ها به شدت تبلیغ میشود اگر وزیر امورخارجه سابق آلمان یک همجسن گرا بود، معتقدم یک اتفاق نیست. وقتی اینها را کنار هم میگذاریم میبینیم که همه یک جورچین هستند. در فیلم های هالیوودی و ماهواره ای میبینید که انحراف جنسی و مباحث شهوانی یک مسئله کاملا طبیعی و به عنوان یک حق بیان میشود.
و متاسفانه بعضی از برنامه های ماهواره ای و شبکه های مجازی هم ترویج روابط نامشروع با محارم را ترویج می دهند. اینها معتقدند به صورت ذاتی انسان تمایل به عمل جنسی با محارم دارد. این را با ادله های به اصطلاح علمی خودشان ثابت میکنند. حالا از طرف دیگر هم در برنامه های کارشناس محورشان اینگونه گرایشات را ترویج می دهند. از طرفی هم وزیر وقت امور خارجه آلمان که بالاترین مقام دیپلمات کشورش هست همجنس گرا میشود و وقت ازدواجش، از عالی رتبه ترین مقامات آلمانی گرفته تا دیگر کشور ها به او تبریک میگویند.
از طرف دیگر رئیس جمهور سابق فرانسه وقتی از همسر سابقش جدا میشود هم خبر ازدواج و هم جنجال طلاقشان را بدون هیچ ابائی گسترش می دهند. این را در کنار این مسئله قرار بدهید که یکی از ایرادهایی که در برخی از مذاکرات بین المللی به ایران میگیرند بحث عدم آزادی و به رسمیت نشناختن حقوق همجنسگرایان است. همه اینها را وقتی میگذارید کنار هم میبینید تکه های یک جورچین هستند و به دشمن آفرین باید گفت. آنها از وزیر امورخارجه شان تا روسای جمهورشان را در اختیار این فرهنگ سازی ها قرار می دهند و یک انسجام قوی بینشان برقرار است.
خب در آخر همه اینها، از اتحادیه اروپا تا سیاستمدارانشان در صدد این هستند که گرایشات جنسی جامعه ایران اسلامی را منحرف کنند. این آفرین دارد که اینگونه عزم راسخی دارند. اما از آن طرف در جامعه ما را بررسی کنید. یک صدم از آن انسجامیکه در آن جامعه هست ببینیم آیا در اینجا هم هست؟ آیا این انسجام میان حوزه و ارشاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر ارگان ها وجود دارد و دیده میشود؟ که واقعا اینطور نیست.
غربی ها می آیند ازدواج رئیس جمهورشان را جنجالی منتشر میکنند و طلاقش را هم همینطور. این باعث میشود قبح این مسائل شکسته شود. حالا آیا ما در جامعه خودمان توانسته ایم به جوانان الگوی سالم ازدواج و زندگی مشترک را معرفی کنیم. مثلا بگوئیم پسر فلان مسئول در سن ۱۸ سالگی ازدواج کرد و ازدواج ساده ای گرفتند و این طور هم می توان ساده زندگی کرد؟
از این دست کارهای فرهنگی گرفته تا ساخت فیلم و سریال برای ترویج ازدواج و استفاده از انسان های موفق و ساده زیست در رسانه های مجازی و غیره کارهایی ست که متاسفانه روی زمین مانده است.
خبرنگار: سخن پایانی دارید، بفرمائید.
یادمان باشد ما اگر به هوش نباشیم، دشمن هوشیار است و اگر ما خوابمان بگیرد دشمن بیدار است. ما اگر عقب بمانیم دشمن منتظر ما نمیایستد. اگر بهانه آوردیم دشمن گوشش بدهکار بهانههای ما نیست. باید شبانه روز بدون توقع با تمام توان کار کرد، کار صحیح و به تعبیر مقام معظم رهبری تمیز