دوست عزیز موعودی!
برای جبران همه رفته ها، برای نجات خیل نوجوانان و جوانانی که در سیلاب غرقهاند، همان جمعیت مبتلا، چشم به راه، آلوده اعتیاد، گرفتار در دام باندهای جرم و فحشا و جنایت، بیتفاوت، جویای نان و کار و هزاران سؤال بیجواب در باره ما، خودش، آینده و دغدغههایش و ….
همگی ما، نیازمند کمی خدا ترسی هستیم. جرعهای انصاف. لحظهای نگاه صادقانه به پیرامون خود.
همه ما نیازمند خیزشی بزرگیم و نیازمند بیمناک شدن از سنتهای لا یتغیر خداوندگار.
در چنین غوغایی، برخی گمان میکنند کار از کار گذشته و چارهای جز زانوی غم بغل گرفتن و در انتظار قضا و قدر نشستن نیست. بهمان سان که جماعتی فرض میکنند جهان به کامشان است و هیچ مانع و رادعی نمیتوانند آنان را از آنچه میکنند و میپندارند باز دارد. به حقیقت چنین نیست. بیگمان خداوندگار هستی همه کسانی را که در انتظاری منفعل نشستهاند نمیبخشد. و این انفعال را عذری نمیشناسد. همه ما مکلفیم، همه آنان که از قدرتی برخوردارند و همه آنان که باب گفتوگو، امر به معروف و نهی از منکر و تلاش مجاهدانه را بر خود بستهاند.