سالها قبل، زمانی که برخی ها به تقلید از ژرژ پمبیدوی فرانسوی، مشغول راهاندازی مراکزی فرهنگی در ایران بودند، در مقالهای در یکی از روزنامهها متذکر شدم که اینک جریانی آرام آرام در حال بدل زدن است و دانسته و ندانسته تلاش میکند بدل مساجد، مراکزی ایجاد کند. اگرچه مراکز جدید بسیار زیبا و ممدوح به نظر میرسید، امّا در خود و با خود، تضعیف بزرگترین پایگاههای اسلامی را داشت.
همانطور که می دانیم مساجد یکی از مهمترین پایگاه ها و ارکان نظام اجتماعی اسلامیبه حساب میآید و به عنوان قطب و رکن رکین حیات اجتماعی مجال ارتباط یافتن با ساحت قدسی خداوند را به وجود میآورد.
بگذریم. سخن من در اینباره نیست. خواستم اشارهای داشته باشم که از خیلی سال قبل، بدل زدن به عنوان یک استراتژی، برای از بین بردن سنّتهای ممدوح شیعی مورد نظر غرب و جریانهای استعماری و استکباری بوده است.
این روزها که مراسم عزاداری اباعبدالله(ع) آرام شوری پیدا میکند و هیجانی به جان جامعه تزریق مینماید و باعث احیا و نگرش دوباره مردم به سنّت مذهبی عزاداری و ذکر مصیبت ابا عبدالله الحسین(ع) میشویم، شاهد پیغامها و خطوطی هستیم که آرام در میان مردم، دست به دست میشود؛ بدون آنکه بدانند منشأ این قضیه کجاست؛ از جمله چند مدّت پیش میدیدم که پیامی آمده بود که «به جای ساخت آستان زیبا و رفیع فاطمه زهرا(س) در نجف در حاشیه مضجع شریف حضرت امیر المومنین علی(ع) چرا پولش را به فقرا نمیدهند و برای ازدواج جوانان صرف نمیکنند؟»
مباحثی از این قبیل مطرح و بعداً در شکلهای دیگری هم تکرار شد؛ مثل اینکه، چرا اینقدر نذری داده میشود؟ بیاییم جای این پول به فقرا کمک کنیم و خرج عروسی جوانان کنیم.» و اگر صحبتی به میان میآمد راجع به برپایی هیئتهای عزاداری یا مناسک حج نغمه را شروع کردند که «چرا پولی که حجّاج میبرند و خرج میکنند، خرج فقرا نکنیم؟» و …
انسان در ظاهر و بدو امر گمان میکند با مطلب زیبا و خدا پسندانهای رو به رو است؛ امّا باید بگویم که به قول قرآن، کلمه حقّی است که اراده باطلی پشت آن نهفته است. احیای شعائر مذهبی در میان مردم و جامعه، حکم خداوند متعال و پاسداشت شعائر فرمان خداوند متعال است؛ چنانچه میبینید زمانی که سخن از حج به میان میآید، به عنوان اعظم شعائر الله از آن یاد میشود و درباره زیارت اباعبدالله (ع) میشنویم که گاهی اوقات برای ترک نشدن زیارت ابا عبدالله(ع) این توصیه و حتّی دستور وجود دارد که اگر به سختی بیفتید یا در اثر برخورد با معاندین و مخالفین حاکم در سرزمین عراق (در آن زمان که خلفا حاکم بودند) اگر لازم بود دست خودتان را هم بدهید، امّا زیارت را ترک نکنید.
حفاظت و مراقبت از شعائر مذهبی، به عبارتی هم احیای سنّتهای پسندیده دینی است و هم باعث دوام و بقای حیات فرهنگی و اجتماعی مومنان و مسلمانان در عرصه زمین میشود و از بین بردن این شعائر مثل این است که پایههای حیات اجتماعی مذهبی مردم را از بین ببریم؛ در حالی که میدانیم کسانی که این شعارها را میدهند که چرا به سفر حج و کربلا میروید و پولش را به فقرا نمیدهید، در زندگی شخصی خودشان کمتر میبینیم که پا روی خواستههای خودشان بگذارند و دست به جیب کرده و برای ازدواج دخترو پسری کمک کنند؛ امّا نمیبینیم که بگویند چرا اینهمه به ترکیه و آنتالیا و دوبی میروید؟ چرا برای شرکت در کنسرتهای موسیقی خوانندگان و نوازندگان سفر دور و درازی بر خود حمل میکنید.
آمار هزینههایی که ایرانیان در ایام عید صرف سفر به ترکیه و آنتالیا و … کردهاند، قابل احصا و برآورد است؛ امّا نمیبینیم کسی بگوید به جای سفر به آنجا پول را خرج مستضعفان یا برای عروسی و جهیزیه صرف کنید.
منشأ این نوع ایرادات و شبهاتی که وارد شده، بهائیت است. در واقع بهائیت و وهابیت و یهودیت سه جریان اصلی هستند که تمام همّت خود را صرف تضعیف شعائر در میان جامعه اسلامی، مخصوصاً جامعه شیعیان میکنند. چرا؟ چون از این مسیر دست و بال آنها بسته میشود.
در واقع شعائر نوعی پیوند و وابستگی و علقه احساسی و عاطفی مبان مردم ایجاد میکند و احیای این شعائر چون احیای سنّت و نام و یاد و فرامین وحیانی خداوند و ائمّه معصومین است نه به نفع بهائیان، نه یهودیان، نه وهّابیهاست و احساس خطر میکنند و منشأ این ماجرا و شبهات این گروهها هستند.
وقتی جماعتی به درجهای از استطاعت رسیدهاند، ضرورتاً قبل از مرگ باید عمل واجب حجّ خود را انجام دهند یا عدهای از علاقهمندان و شیعیان در سفرهای زیارتی خود دوست دارند برای آستانها و صحنهای حرمهای اهل بیت علیهم السلام هزینه کنند. ما چه اجازهای داریم بخواهیم کاری که آنها از روی محبّت انجام میدهند تقبیح و با سرزنش کردن مردم، زمینههایی ایجاد کنیم که شعائر از بین بروند؟! کسانی که اهل نذری دادن هستند، خودشان قطعاً مردمی هستند که واجبات شرعیشان، مثل زکات و خمس و… را انجام میدهند و با انجام این شعائر، دینداری خود را تکمیل میکنند؛ امّا وقتی ما میآییم و نذری دادن را نکوهش میکنیم و هیئت رفتن و سفر زیارتی رفتن را تمسخر میکنیم، نادانسته و در واقع، آب به آسیاب سه دشمن نشاندار و شناخته شده، بهائیت و وهابیت و یهودیت ریختهایم.
ضروری دیدم در این شرایطی که جامعه بزرگ و فراخ شیعی ما عزاداری سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع) را پاس میدارد و به میدان میآید، این موضوع را متذکّر شوم که چه اتّفاقی در پشت پرده و آرام آرام در حال رخ دادن است!
حتّی شاید دیده باشید کسانی که میآیند و شعائر را سست و تضعیف میکنند، اگر آشنایشان یا پدر و مادرشان از دنیا برود، از باشکوهترین رستورانهای شهر، غذا تهیه میکنند یا در حالیکه اهل دعای کمیل و زیارت عاشورا نیستند، کتابچههای ادعیه را به نام امواتشان منتشر میکنند. پاسداری از یاد و نام پدر و مادر از مسیر دادن اطعام مساکین یا برگزاری مراسمهای مذهبی و ختم و… پسندیده است؛ امّا به یاد سرور و سالار شهیدان بودن و یاد کسی که بودن و نبودن همه ما و عزّت همه ما بسته به نظر ایشان است، تقبیح میکنیم؟ مگر غیر از این است که همین افرادی که دانسته و ندانسته بازی پیامکها را میخورند، اگر شخص مؤمنی ببینند، میگویند التماس دعا یا در هنگام مریضی متوسل به شعائر میشوند.
اینها را عرض کردم تا بگویم در حاشیه ما، آرام و در سایه، دستانی پنهانی سعی در تضعیف این شعائر دارند که تذکّر راجع به آنها را ضروری دیدم.
امیدوارم که توسّلات همه عزیزان، مقبول طبع حضرت اباعبدالله (ع) قرار بگیرد. انشاءالله.
دانلود : فایل صوتی بیانات استاد اسماعیل شفیعی سروستانی با موضوع جفا به شعائر