«بن سلمان» در راستای اجرای سند چشم انداز ۲۰۳۰ اصلاحات فرهنگی در عربستان را در حالی آغاز کرده که هیچ فرهنگسازی برای آماده کردن ذهن مفتیها و شیوخ وهابی صورت نگرفته است.
رامین حسین آبادیان: سردمدران عربستان سعودی مدتی است که به منظور فراهم آوردن زمینه مناسب جهت تکیه زدن «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی بر کرسی پادشاهی، دست به اجرای سلسله اصلاحات سیاسی و اجتماعی زدهاند؛ اصلاحاتی که البته میبایست طی دهها سال گذشته در عربستان به مرحله اجرا درمیآمد و با این وجود، اکنون خاندان سعودی به فکر آن افتادهاند. مقامات ریاض درصدد هستند تا از رهگذر اجرای اصلاحات ظاهری در عرصههای مختلف، پیش از روی کار آمدن بن سلمان، ارکان قدرت وی را مستحکم سازند تا حتیالامکان از شدت مشکلات و معضلات دوره حکمرانی این شاهزاده جوان، بیپروا و ناپخته سعودی کاسته باشند. اصلاحاتی که سعودیها تاکنون اعمال کرده و در آینده نیز دامنه آنها را گستردهتر خواهند کرد، در واقع در راستای عملیاتی ساختن سند «چشمانداز ۲۰۳۰» است. این سند توسط بن سلمان ۳۰ ساله تهیه و تنظیم شده است.
ریاض اجرای اصلاحات مدنظرش را به صورت جدی، در آوریل سال جاری میلادی با انجام یک خانهتکانی گسترده در کابینه خود کلید زد. در ماه آوریل، ملک سلمان با صدور فرمانهایی جداگانه بسیاری از وزراء، سفراء، استانداران و دیگران مسئولان عربستان را برکنار و نزدیکان خود و بنسلمان را جایگزینشان کرده و آنها را در مناصب کلیدی گمارد. طی ماههای گذشته نیز خاندان سعودی ضمن تابوشکنی در حوزه زنان، به فرهنگ و سنت خشک و بیروحِ دهها ساله خود پشت پا زدهاند. صدور مجوز مشارکت دختران دانشآموز در کلاس ورزش مدارس، اعطای مجوز رانندگی به زنان، اجازه صدور فتوا به مفتیهای زن و انتصاب یک زن به عنوان معاون شهردار، تنها گوشهای از سیاستهای اصلاحطلبانه ریاض در قبال زنان سعودی، است.
با تمام اینها، مشکلات و معضلات جامعه عربستان تنها در بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محدود و محصور نمیشوند. در عرصههای دیگر از جمله عرصه فرهنگی نیز در عربستان، مشکلاتی وجود و حتی خودِ بنسلمان به آنها اذعان دارد. وی درسخنانی در آوریل سال گذشته میلادی صراحاتا اذعان کرد: «ما در ارائه خدمات فرهنگی به مردم عربستان دچار مشکل هستیم. مردم درآمد زیادی دارند اما ابزارهای فرهنگی لازم و کافی در کشور وجود ندارد که آنها بخشی از درآمدشان را در زمینههای فرهنگی هزینه کنند». اکنون و در آستانه روی کار آمدن بنسلمان، شاهد وجود یک بحران فرهنگی در عربستان سعودی هستیم که تلاش شده است مهمترین آنها مورد ارزیابی قرار گیرد.
دانشگاههای عربستان و بحران هویت
دانشگاههای بزرگ عربستان سعودی به منظور درج نام خود در مقالات عملی ـ پژوهشی مهم و بهبود جایگاهشان در رتبهبندی دانشگاههای جهان، مبالغ هنگفتی را به اساتید بینالمللی به عنوان رشوه پرداخت میکنندمقامات عربستان سعودی طی سالهای گذشته در راستای بهبود بخشیدن به وضعیت فرهنگ آموزشی خود که در سطح بسیار ناامیدکنندهای قرار داشت، به اعمال سلسله اصلاحاتی در این زمینه مبادرت ورزیدند. ازجمله اقدامات سعودیها در این حوزه میتوان به ساخت تعداد بیشتری از دانشگاهها، تأسیس مراکز پژوهشی وابسته به آنها و همچنین بورسیه کردن صدها دانشجو به کشورهای مختلف جهان، اشاره کرد. با اینحال، عدم رسیدگی به زیرساختهای علمی عربستان طی سالیان گذشته و همچنین تمرکز بر روی برخی اصلاحات نهچندان ریشهای و عمیق، موجبات تضعیف فرهنگ آموزشی این کشور را به دنبال داشته است؛ به گونهای که دانشگاههای سعودی از لحاظ علمی قادر به رقابت با دانشگاههای دیگر در جهان نیستند.
درهمین ارتباط، یک مجله علمی ـ پژوهشیِ آمریکایی در سال ۲۰۱۲ با انتشار گزارشی اعلام کرد که دانشگاههای بزرگ عربستان سعودی به منظور درج نام خود در مقالات عملی ـ پژوهشی مهم و بهبود جایگاهشان در رتبهبندی دانشگاههای جهان، مبالغ هنگفتی را به اساتید بینالمللی به عنوان رشوه پرداخت میکنند. این مسأله به خوبی نشان میدهد که نظام عالی آموزشی در عربستان سعودی به شدت دچار مشکل شده و انتقادات فراوانی را به فرهنگ آموزشی در این کشور، سبب شده است. «احمد العیسی» پژوهشگر سعودی در اینباره معتقد است: «عربستان دچار ضعف فرهنگ آموزشی است و علت اصلی این مسأله نیز به عدم برخوداری دانشگاهها از استقلال بازمیگردد. امروز دانشگاههای عربستان از استقلال اداری، مالی و فکری برخوردار نیستند». ازهمین روی، پر واضح است که امروز دانشگاههای سعودی با معضلی تحت عنوان «بحران هویت» مواجه هستند؛ هویتی که برخورداری از آن در گرو استقلال یافتن مراکز عالی آموزشی است.
بایکوت مظاهر اسلام حقیقی
یکی از ضعفهای بزرگ عربستان سعودی طی دههای گذشته بایکوت مفاهیم اسلامی در این کشور به شمار میرود. درحال حاضر، عملا در کشور عربستان یک موزه اسلامیکه نشانگر آثار، درحال حاضر، عملا در کشور عربستان یک موزه اسلامیکه نشانگر آثار، ارزشها و مفاهیم اسلامیباشد، وجود نداردارزشها و مفاهیم اسلامیباشد، وجود ندارد. این درحالی است که مقامات سعودی خود را پرچمدار اسلام میدانند و داعیه رهبری کشورهای جهان اسلام را دارند. البته جای هیچ تعجب و شگفتی نیست که در جامعهای که مفتیهای وهابی در آن میدانداری میکنند، ارزشها و مفاهیم اسلامی مغفول واقع شده و به حاشیه بروند. مسأله بیتوجهی به مظاهر اسلام حقیقی در عربستان سعودی، در عرصههای دیگری همچون کُتُب درسی دانشآموزان، کتابهای دینی و همچنین برنامههای تلویزیونی به خوبی قابل مشاهده است. به فراموشی سپرده شدن فرهنگ اسلامی در جامعه عربستان به حدی رسیده که حتی بن سلمان نیز برای آن اشک تمساح میریزد. وی دراین ارتباط میگوید: «آیا معقول است که در عربستان یک موزه اسلامی وجود نداشته باشد تا دیگران برای آگاهی از فرهنگ اسلامی از نقاط مختلف به آنجا بروند؟ این غیرمنطقی است. این مسأله حاکی از وجود خلأ در ارائه خدمات فرهنگی است که عربستان به آن احتیاج دارد».
خلأ ابزارها و امکانات فرهنگی سرگرم کننده
یکی دیگر از مشکلات و معضلات عربستان سعودی در عرصه فرهنگی، خلأ ابزارها و امکانات فرهنگی سرگرم کننده برای مردم است. ممنوعیت سینما و کمبود مراکز تفریحی در عربستان سعودی تنها بخشی از خلأهای امکانات فرهنگی سرگرم کننده برای مردم در این کشور را نمایان میسازد. عربستان سعودی اعلام کرده است که در حومه ریاض پایتخت این کشور یک «شهر سرگرمی» میسازد که وسعتش بهاندازه لاسوگاس درآمریکا است. عربستان گفته است که این شهر، اولین مکان با چنین امکاناتی در جهان خواهد بود. قرار است کار ساخت از سال آینده آغاز شود و اولین فاز آن در سال ۲۰۲۲ آماده شود. این مسأله نیز در چارچوب سیاست جدید «گشایش فرهنگی» سعودیها در کنار اصلاحات سیاسی و اجتماعی طبق سند دورنمای ۲۰۳۰ قابل تعریف است.
روزنامه سعودی «الوطن» در مینویسد: «وضعیت نهادها و مؤسسات فرهنگی در عربستان، کاملا سست و ناپایدار استاوضاع فرهنگی نامناسب در عربستان سعودی مسألهای است که حتی در مقاطع زمانی مختلف مورد انتقاد رسانههای این کشور قرار گرفته است. روزنامه سعودی «الوطن» در اینباره مینویسد: «وضعیت نهادها و مؤسسات فرهنگی در عربستان، کاملا سست و ناپایدار است. این مؤسسات تاکنون هیچ دستاورد فرهنگی را برای کشور به ارمغان نیاوردهاند. تنها دستاوردهای فرهنگی کشور، مرهون خلاقیتهای فردی است و نه طرحهای ازپیش برنامهریزیشده. مهمترین مشکل بخش فرهنگی کشور وابستگی آن به دولت و عدم استقلالش است». گزارش این روزنامه سعودی به خوبی گویای وجود نوعی «فقر فرهنگی» در جامعه عربستان و اعمال قدرت و نفوذ مقامات دولتی در این حوزه است.
وجود همین ضعفها و تنگناها در حوزه فرهنگ عربستان موجب شده است تا مقامات این کشور از سال گذشته سلسله تدابیر خاصی را برای برونرفت از شرایط فعلی به کار گیرند. پایگاه عربی «رصیف ۲۲» دراین زمینه گزارش داده است: «طبق آنچه که در سند چشمانداز ۲۰۳۰ آمده است، ریاض درنظر دارند تا سال ۲۰۲۰، ۴۵۰ مرکز فرهنگی ـ تفریحی برای شهروندان بسازند. این درحالی است که برای تقویت و بهبود فعالیتهای فرهنگی ـ ورزشی نیز تدارکاتی از سوی مقامات ریاض دیده شده است که بخش عمدهای از آنها میبایست تا سال ۲۰۲۰ محقق شود».
در سال گذشته میلادی نیز در راستای اجرای سند ۲۰۳۰ وزیر فرهنگ و اطلاعرسانی عربستان سعودی از آغاز طرح «تحول فرهنگ» در این کشور خبر داد. وی تصریح کرد: «وزارت فرهنگ قصد اصلاحات مقامات سعودی درعرصه فرهنگی، شاید یکشبه به سرانجام برسد اما سؤالی که به اذهان متبادر میشود این است که آیا خاندان سعودی قادر خواهند بود با همین سرعت با مشکلات ناشی از فقدان ابزار فرهنگی تفریحی و سرگرمکننده نیز مقابله کنند؟دارد به منظور جامه عمل پوشاندن به این طرح، مراکز و مؤسسات فرهنگی ـ هنری گستردهای را در کشور ایجاد کند. برنامه داریم یک گروه موسیقی ملی تشکیل داده و تئاترهای تلویزیونی به ویژه برای کودکان را رونق بخشیم. برای مشارکت دادن زنان در حوزه فرهنگ نیز برنامههایی را تدارک دیدهایم». احساس مقامات ریاض به لزوم اصلاح وضعیت فرهنگی در عربستان تاجایی پیش رفت که در ماه مِی سال ۲۰۱۶ وزارت فرهنگ و اطلاعرسانی آن از تشکیل «شورای عالی فرهنگی» برای ساماندهی طرحهای مختلف در این زمینه خبر داد. درهمین راستا، اولین نمایشگاه هنرهای تجسمی عربستان در تاریخ این کشور، در اوایل ماه جاری میلادی در ریاض برگزار شد؛ نمایشگاهی که سعودیها یک سال پیش وعده برگزاری آن در چارچوب تقویت فعالیتهای فرهنگی در کشور را داده بودند.
اصلاحات مقامات سعودی و در رأس آنها محمد بن سلمان درعرصه فرهنگی، شاید یکشبه به سرانجام برسد اما سؤالی که به اذهان متبادر میشود این است که آیا خاندان سعودی قادر خواهند بود با همین سرعت و بدون معطلی با مشکلات اجتماعی نشأت گرفته از فقدان ابزار فرهنگی تفریحی و سرگرمکننده نیز مقابله کنند؟ یکی از این آسیبهای اجتماعی، گسترش مواد مخدر در میان جوانان سعودی است که طی سالهای اخیر روند صعودی داشته است.
درهمین ارتباط، اخیرا «عبدالله الجمیل» رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر در عربستان فاش کرد که توزیع و استفاده از مواد مخدر در این کشور طی ۹ سال اخیر به نسبت هزار درصد افزایش یافته است. وی همچنین تصریح کرد: «خطرناکترین نوع ماده مخدر شایع در عربستان قرصهای کپتاگون است که مصرف آن در کشور شیوع پیدا کرده است. قرصهای کپتاگون از هروئین هم خطرناکتر است و این ماده با مواد سمی و کشنده دارویی ترکیب شده است. حشیش دومین ماده خطرناک شایع در عربستان است که پس آن هروئین و کوکائین در جایگاه بعدی قرار دارند». لذا رهایی یافتن از بحرانهای اجتماعی ناشی از عدم رشد فرهنگی در جامعه عربستان، خود به تنهایی یک ابرچالش در مسیر اصلاحات فرهنگی بنسلمان است.
ریشه دوانی فرهنگ وهابیت
اصلاحاتی که اخیرا توسط محمد بنسلمان در حوزههای فرهنگی و اجتماعی اعمال شده، بدون فرهنگسازی و آماده کردن ذهن مفتیها و شیوخ وهابی به انجام رسیده استمشکل مهمیکه امروز جامعه عربستان با آن مواجه است، میدانداری مفتیهای وهابی در این کشور است. در واقع، اصلاحاتی که اخیرا توسط محمد بنسلمان در حوزههای فرهنگی و اجتماعی اعمال شده، بدون فرهنگسازی و آماده کردن ذهن مفتیها و شیوخ وهابی به انجام رسیده است. این بدان معناست که تحقق اصلاحات اساسی در عربستان در سایه عدم آمادهسازی قبلی شیوخ وهابی، در هالهای از ابهام است. فاصله عربستان سعودی تا یک نظام مردم سالاری دینی بسیار زیاد است. جامعه عربستان که یک جامعه کاملا بسته و سنتی است، بدون فرهنگسازی، اصلاحات فرهنگی را برنمیتابد. اگر این اصلاحات به همین شکل ادامه پیدا کند، شاهد تقابل دو جریان اصلاحطلب و سنتگرا در جامعه عربستان خواهیم بود. لذا بنسلمان در سایه مخالفتهای سرسخت علمای وهابی، برای ایجاد اصلاحات فرهنگی و اجتماعی با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
از سوی دیگر، شیخ «عبدالأمیر قبلان» رئیس مجلس اعلای اسلامیشیعیان لبنان درخصوص ترویج وهابیت در عربستان میگوید: «روابط بسیار مستحکم و تنگاتنگی میان خاندان رژیم سعودی و پیروان مکتب وهابیت وجود دارد. کمتر کسی پیدا میشود که بتواند وجود چنین ارتباط استراتژیکی را انکار کند». این عالم لبنانی در ادامه میافزاید: «امروز عربستان سعودی متهم ردیف اول در حمایت از وهابیت است؛ وهابیتی که مأموریت اصلی آن تنها کاشت بذر کینه و نفرت در میان مسلمانان است».
لذا این طرز تفکر مفتیهای وهابی به بزرگترین مانع در برابر رفع بحران فرهنگی در عربستان تبدیل شده است. مقامات ریاض بدون مقابله با ریشههای فرهنگ وهابیت، بدون تردید قادر به مقامات ریاض بدون مقابله با ریشههای فرهنگ وهابیت، بدون تردید قادر به پاسخگویی دربرابر نیازهای فرهنگی نسل کنونی جامعه خود، نخواهند بودپاسخگویی دربرابر نیازهای فرهنگی نسل کنونی جامعه خود، نخواهند بود. چگونه ممکن است جامعهای که در آن فعالیتهای فرهنگی توسط علمای وهابی فسق و فجور و دروازهای به سمت جهنم خوانده میشوند، به سمت «گشایش اقتصادی» حرکت کند؟ جای هیچ شکی نیست که تداوم حاکمیت ایدئولوژی مفتیهای وهابی، موجبات ظهور و بروز اختلافات گسترده میان پرچمداران وهابیت و نسلهای جدید عربستان و به خصوص صدها فارغالتحصیل دانشگاههای خارجی را که در نهایت به کشورشان بازمیگردند، فراهم خواهد آورد.
واقعیت این است که اصلاحات فرهنگی مدنظر محمد بنسلمان در جامعه عربستان بدون بسترسازیهای مناسب آن به نتیجه موردنظر نخواهد رسید؛ هرچند که بسیاری از تحلیلگران براین باورند که این اصلاحات با اهداف خاص دیگری پیگیری میشوند و هدف از آنها بهبود وضعیت جامعه عربستان نیست. درهرصورت، اصلاحات کنونی نه میتوانند رضایت جامعه عربستان را در کوتاهمدت و میانمدت جلب کنند و نه قادرند تا بر جنایتهای رژیم سعودی در کشورهای مختلف و شکستهای سنگینی که این رژیم در خارج از مرزهای خود متحمل شده است، سرپوش بگذارند.
رامین حسین آبادیان