امروز شرق اسلامی را گردبادی هولناک در مینوردد. شرایط وحشتناکی که تنها در هجمه مغول و صلیبیهای فرنگی به این منطقه، در چند قرن قبل از این، مشابه آن را تجربه کرده بودیم.
با حیلهگری و سیاست چنان میان اقوام و ملل و به ویژه سران دولتهای این منطقه خونین جدایی افکندهاند که امید شکلگیری کوچکترین ائتلاف برای فریاد کشیدن بر سر متکبّران و مستکبران وجود ندارد تا چه رسد به اقدامیباز دارنده. چیزی شبیه آخرین سده از حضور دولتهای اسلامی در «اسپانیا» و «اندلس».
تاریخ نه یک بار، بلکه صد بار تکرار میشود. این قواعد و سنّتهای ثابت الهیاند که چه بخواهی و چه نخواهی، خود را از میان اعمال و اقوال فردی و جمعی بر میکشند و نمود پیدا میکنند. گویا شرق اسلامی نمیخواهد گوش جان به ندا و دعوت تاریخ دهد. از همین روست که به جای عبرت گرفتن از تاریخ، خود عبرت تاریخ میشود.
اشاره به غرب مسیحی، ناظر بر اعلام وجود نوعی سوگیری پنهان دشمن غربی در مقابل مسلمانان است؛ چنان که در بیان نمادین #ائتلاف_صلیب_و_صهیون نیز این بار معنایی حفظ شده است. به رغم گمان و تصوّر جعل شده برای ساکنان شرق و غرب عالم، درگیریهای امروز و همه آنچه بر سر شرق اسلامی آوار شده، بیش و پیش از آنکه حاصل مجادلات آشکار و موضعگیریهای سیاسی و اقتصادی باشد، ناظر بر وجود نوعی سوگیری مذهبی است.
▫️غرب، به رغم تجربه جهان مدرن، بسط سکولاریسم و ماتریالیسم ملحدانه در جهان، دیگر بار با رویکردی صلیبی و صهیونی هجمه خود را آغاز کرده است.
پیش از این، بارها از #آخرالزمان_جعلی و بر ساخته از این ائتلاف غیر رحمانی صلیب و صهیون یاد شده است و با ذکر قراینی هم پیشبینی شده بود که آنها دیر یا زود، برای معلوم کردن تکلیف نهایی خودشان با شرق اسلامی و نابودی مسلمانان راستین، دست به یک دسیسه بزرگ خواهند زد و با طرّاحی یک جدال آخرالزّمانی مجعول زمینه را برای فریفتن احساس و عقل مردم جهان و کشاندن آنها در یک درگیری بزرگ فراهم خواهند آورد.
نمیتوان انکار کرد که مراکز مطالعاتی و پشتیبانان فرهنگی و نرمافزاری ماشین ویرانگر سیاسی و نظامی این ائتلاف، از اطّلاعات جامعی درباره دریافتها و رویکردهای آخرالزّمانی دینی جهان مسیحی و مسلمانان و شیعیان برخوردارند.
این مراکز، با گردآوری منابع و متون فرهنگی عموم ملل، ردیابی جریانات مذهبی و اجتماعی جاری در جهان و تجزیه و تحلیل دادههای حاصل آمده، به اطّلاعات جامعی درباره باور مهدوی، شرایط پیشبینی شده توسط بزرگان دینی و نقشه راه ظهور منجی موعود مسلمانان، دست یافتهاند؛ در حالی که مسلمانان و مراکز فرهنگی آنها در غفلت تمام، سالها وقت و فرصت ذی قیمت و حیاتی را در اثبات مستندات یک روایت یا کنترل و رصد گرایش سیاسی و اجتماعی گفتوگوکنندگان از مباحث موعودگرایانه و مهدوی را از دست دادهاند. آنها همه مجال را از مسلمانان و مستضعفان، از امام مبین(ع) و از جهان اسلام گرفتهاند.
متأسّفانه مسلمانان از استراتژی خصم غافل و خود بیاستراتژی وارد میدان مبارزه شدهاند.
همواره قشون منفعل و بیاستراتژی در میدان، عاقبت، شکست را تجربه کردهاند.