\نشست خبری موسسه فرهنگی هنری موعود (عج) در بیست و دومین سال فعالیت این موسسه و در آستانه سیزدهمین سال از سلسله نشست های فرهنگ مهدوی با حضور خبرنگاران خبرگزاریها و رسانه های کشور امروز سه شنبه برگزار شد. در این نشست خبری استاد اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری موعود به گزارش فعالیت های این موسسه و بررسی موضوع “پایتختی اورشلیم و ائتلاف صلیبی، سلفی و صهیونی” پرداخت.
مشروح این نشست را در ادامه میخوانیم:
عصر ما را شاید بتوان عصر سوء تفاهم نامید، عصر سوء تفاهم مانع از این است که هر چه راجع به امام عصر(عج) مطرح میشود به طور شایسته ای طرح گردد.
غلبه گفتمان سیاسی، اقتصادی در عصر ما، حجابی بر چشم و قلب همه مردم کشیده و این حجاب سخت و ضخیم اقتصادی و سیاسی، اجازه ورود نور را به قلبها نمیدهد. این موضوع و بی اطلاعی باعث میشود مردم به ناگهان در میان فتنههای آخرالزّمانی گرفتار شوند و همه مجالها را از دست بدهند؛
در حالی که در همه آموزههای وحیانی مردم را به ساحت مقدّس و حجّت حقّ خداوند متذکّر میشوند و از ایشان به نام «صراط مستقیم» و «هدایت»، کشتی نجات، باب رحمت و بقیهالله یاد کردهاند که توسّل به ایشان باعث رهایی و استقرار در مسیر هدایت و سرانجام نجات میشود.
گفتمان مهدویت مظلوم ترین گفتمان در کشور
متأسفانه علیرغم اینکه در کشوری شیعی زندگی میکنیم گفتمان مهدوی در زمره مظلومترین گفتمانهای مطرح است و گذشته از متولّیان امور فرهنگی کشور که عموماً غفلت میورزند حتّی نهادهای مذهبی هم گوشه چشمیبه این موضوع ندارند. به جرئت به عنوان کسی که بیش از دو دهه از زندگی خود را در حوزه مهدویت پشت سر گذاشته است میگویم که، امروزه گفتوگو از آخرالزّمان و موعود مقدّس و ظهور و منجیگرایی و پایان تاریخ در کشورهای غربی به ویژه آمریکا صدها برابر راحتتر و روانتر از کشورهای اسلامی و شیعی است.
به استناد آمار در حالی که در رسانههای صوتی و تصویری در کشوری مثل ایران، دو ساعت برنامه مفید در حوزه فرهنگ مهدوی وجود ندارد و گفتوگو از حضرت حجّت با صدها سوء تفاهم و سؤال مطرح است ما مطلع هستیم که در کشور آمریکا بیش از هزار و پانصد ایستگاه رادیو و تلویزیون به صورت تخصصی از منجی موعود و مسائل ظهور سخن میگوید.
در هیچیک از دانشگاهها و آموزشگاه ها در حدّ دو واحد درسی به صورت اختیاری با موضوع آخرالزّمان شناسی و منجیگرایی و مهدویت در کشور وجود ندارد. در حالی که در آمریکا بیش از ۲۵۷ کالج و دانشگاه تخصصّی در این حوزه فعّالیت میکند.
شاید تعداد مبلّغین متخصص در حوزه فرهنگ مهدوی که قادر باشند به سؤالات و شبهات پاسخ دهند به تعداد انگشتان دو دست نرسد؛ در حالیکه قبل از سال ۲۰۰۰ در دانشکدههای تخصصی آخرالزّمان شناسی آمریکا، بیش از یکصد هزار دانشجوی مسلّط به آیات تورات و انجیل و آخرالزمان تربیت شدند و بیش از ۴۰۰۰ کتابفروشی تخصصی آثاری از این دست را ارائه میکردند.
تعداد فیلمهای تولید شده در این موضوعات فهرستش از ۶۰۰ عنوان بیشتر است و میتوان گفت ماهانه یک فیلم با موضوع آخرالزمان توسط غرب تولید میشود و حتی در میان نخستین فیلمهای تاریخ سینما نیز فیلمی سه دقیقه ای با موضوع آخرالزمان وجود دارد که نشان میدهد این رسانه هدفمند وارد کار شده است. پرهزینهترین و پرفروشترین فیلم هالیوود نیز با موضوع آخرالزّمان است و جدیدترین فیلم آنها نیز که «جنگ جهانی z» نام دارد و ساخته ۲۰۱۷ است به همین موضوع پرداخته است؛ در حالی که سینما و رسانه ملّی ما از موضوعات سطحی و روابط دختر و پسر، خواستگاری و ازدواج نجات پیدا نمیکنند.
درست در زمانهای که همه نشانههای مندرج در اخبار آخرالزّمانی دارد خود را نشان میدهد، از جمله بحران یمن، بحران شامّات، فتنههای عراق، زلزلههای پیاپی، کمیبارش، قحطیها، فساد دامنگیر، گرانیها و کمبود معیشت مردم و … شاهدیم که نوعی خودسانسوری و سکوت که توجیهپذیر نیست و عقل و وحی آن را نمیپذیرد، برجامعه فرهنگی و مذهبی و مبلّغان و وعّاظ و رسانههای ملّی و غیرملّی ما حاکم است.
در چنین موقعیتی اگر به ناگهان مستضعفان با ظهور، که نمیدانیم چه زمانی رخ میدهد، مواجه شوند، گرفتار میشوند حال سوال این است که متوّلیان فرهنگی پاسخی در خصوص عملکرد خود به امام(عج) میتوانند بدهند.
اگر بخواهیم سهم امام را از رسانهها بدانیم، میبینیم که این سهم بسیار اندک است. گفتوگوها عمدتاً ذوقی و محدود به شعر و موسیقی و خالی از ادبیات جدّی است.
اینهم قطعاً منجر به معرفت لازم در خصوص امام زمان(عج) و نجات مردم از میان فتنه نمیشود. مگر رسول خدا نفرمودند: «کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است» سهم دستگاههای فرهنگی و آموزش و پرورش در این مرگ جاهلی چقدر است؟ به راستی که این موضوع باعث شرمساری نهادهای فرهنگی است.
متاسفانه اگر اتفاقی هم می افتد یا نشست و مراسمی هم برگزار میشود معمولا به قصد خودنمایی و گاهی خودفروشی اتفاق میافتد. در حالی که مراد تمام این گفتگو ها باید جستوجوی مجرایی باشد که مردم را در عصر غیبت و غفلت بیش از پیش متوجّه حضرت صاحب الزّمان(عج) نماید.
موعود از دیروز تا امروز
مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج) در سال ۷۴ به طور غیررسمی و سال ۷۵ به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد و به عنوان نخستین مؤسّسه فرهنگیمهدوی کشور به ثبت رسید و امروز ۲۲ سال از فعالیت آن میگذرد.
این موسسه مستقل از تمامی جریان های سیاسی اجتماعی مطرح به هیچ چپ و راستی متمایل نبوده و نیست و همواره در خطّ مستقیمی مبشّر نام امام بوده و سعی داشته است چالشهای فراروی مؤمنان و مستضعفان را در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، پزشکی، زیستمحیطی و … را شناسایی و معرفی کند.
هدفمان متذکّر شدن مسئولان و ایجاد مصونیّت برای مردمی است که از آنها به عنوان منتظران، زمینه سازان و یاران حضرت ولیّ عصر یاد میشود.
در این مدّت، ۲۲ سال مجلّه موعود به صورت ماهانه منتشر شده، ۲۰۰ عنوان کتاب در حوزه مهدویت و غربشناسی منتشر شده، هشت جلد دائره المعارف موعود آخرالزّمان منتشر شده است و امروز ۱۳ سال از برگزاری سلسله نشستهای ماهانه موعود میگذرد. تا امروز ۱۱۷ نشست فرهنگی و پژوهشی در تهران برگزار شده و لوح فشرده اش موجود است و قریب به ۱۲۰ لوح فشرده پژوهشی در حوزه فرهنگ مهدوی آماده و ارائه شده است. ۵ سایت و ۴ کانال به صورت جدّی فعّال است؛ بیآنکه از کوچکترین امکانات رسمی و ردیفهای بودجه مؤسّسات فرهنگی بهرهمند شده باشیم.
همچنین کتابخانه تخصصی مؤسّسه با بیش از ۱۷۰۰۰ جلد کتاب در مطالعات فرهنگی و مهدوی، منبع تحقیق و پژوهش است.
سؤالات خبرنگاران
جعفر ملک از ایرنا: اینطور به نظر میرسد که مطالب و آثار شما بسیار تخصصی است و قابل ارائه برای عموم نمیباشد. همچنین با توجّه به توضیحاتی که فرمودید راهکارهای عملیاتی برای چالش ها و آسیب های مطرحشده پیشنهاد بفرمایید.
استاد شفیعی سروستانی: ما مخاطب خود را عموم مردم در نظر گرفتهایم؛ چرا که مخاطبِ اصلی حضرت ولیّ عصر، مستضعفین و عموم مردم هستند و سخن از امام برای بالا بردن و آماده سازی مردم برای ظهور و متذکّر ساختنشان با مباحث فرهنگیمهدوی است که این ماجرا شامل گروه خاصّی نمیشود و عمده محتوای تولید شده توسط موسسه موعود، قابل استفاده برای عموم است.
در خصوص راهکارها نیز، اوّلین راهکار این است که در کشور ما ابتدا دفتر گفتمان مهدوی باید باز شود و ورق بخورد تا مردم بدانند با چه موضوع ژرفی مواجه هستند.در گام دوم پس از اینکه این دفتر گشوده شد، به مدد مفاهیم و موضوعات مندرج در روایات و آیات، به شناسایی وضع موجود بپردازیم. در گام سوم با مراجعه به این مصادر و معیارها، وضع موجود را نقد کنیم و با مدد به این مصادر و معیارها اقدام به تدوین استراتژی برای برونرفت از مشکلات و بحرانهای وضع موجود بکنیم.
وقتی در این مسیر راه بیفتیم، آرام آرام، پنجرهها نیز گشوده میشود؛ امّا هنوز راه نیفتادهایم که بخواهیم توقّعی داشته باشیم که به استراتژی برسیم.پنجره های پیش روی ما برای رسیدن به استراتژی درست بسیارند. برای مثال در کتاب «از اینجا تا دولت کریمه» مؤسّسه موعود، ۲۰۰ خطّ استراتژیک مطرح شده است.
بیش از هزار اخبار آخرالزّمانی که توسط ائمّه(ع) به دست ما رسیده است، نقش تابلوهای راهنمایی و رانندگی میان جاده ها برای ما دارند که بازدارنده و تسهیل کننده مسیرند و هیچکس از آن مستغنی نیست. اخبار آخرالزّمانی به همین منظور ارائه شدهاند که مردم در جاده تاریخ سیر و سفر کنند و بدانند چقدر در مسیر حق هستند و چقدر تا ظهور فاصله دارند، چه خطراتی آنها را تهدید میکند و چه چیزهایی تسهیل کننده است؟ تمام این اخبار معیارهایی هستند که میفهمیم شرایط جامعه منتظر چگونه باید باشد. اگر این مسیر طی شود، جامعه منتظری خواهیم داشت که در سالهای قبل از ظهور گرفتار نمیشود؛ در غیر اینصورت مردم دچار آسیبهای جدّی میشوند.
اورشلیم و ائتلاف صلیبی، سلفی و صهیونی
امروز ماجرای اورشلیم مطرح است که در نشست آتی موعود اعلام پایتختی اورشلیم به عنوان یک چالش آخرالزّمانی بررسی خواهد شد. ۷۰ سال است مسلمانان از صهیونیسم حرف میزنند و گله میکنند؛ امّا چه تعریفی از صهیونیسم دارند و چه جایگاهی برای آن قائلند؟ اگر دقیق مطالعه کنیم می فهمیم بستری که صهیونیسم از میان آن سربرآورده است، موضوع آخرالزّمان و برگشت مسیح از فلسطین بوده. اساساً نمیشود موضوع منجیگرایی مسیح و اسرائیل و اورشلیم را از اخبار آخرالزّمانی و انتظار منجی در آئین بنیاسرائیل منفک کرد. اگر غیر از این تحلیل شود، اشتباه است.
در آمریکا، بیش از ۷۵% مردم پروتستان هستند و قوی ترین مبلغان انجیلی در ایالت متحده آمریکا فعالند و تمامشان هم رویکرد آخرالزّمانی دارند و همه آنها برای ظهور مسیح موعود، تصرف فلسطین توسط یهود و پایتختی اورشلیم را ضروری میدانند. همه آنها نیز ایالت متحده را برای زمینهسازی این امر مکلف میشناسند. تأسیس معبد مجعول سلیمان در بیتالمقدس، تخریب بیت المقدّس و یهودیسازی اورشلیم را نیز برای ظهور مسیح ضروری میشناسند.
از زمان ریگان تا ترامپ رؤسای جمهور آمریکا گرایش به مسیحیت صهیونیستی داشتهاند. ترامپ در سخنرانی خود به صراحت اعلام کرد که اعلام پایتختی اورشلیم خواسته مردم آمریکاست. این حرف به هیچ وجه سخنی سیاسی نیست؛ بلکه سخنی مذهبی است. سخن مبلغان انجیلی، همانها که مراسم تحلیف ترامپ را به جا آوردند و واقعه آرمگدون را واجب و لازم میشناسند.
خبرنگار شبستان: اجرای مراسم شیطان پرستی در ماجرای افتتاح طولانی ترین تونل در اروپا در سوئیس که با همراهی سران اروپایی انجام شد هم در همین دسته قابل تعریف است؟
استاد شفیعی سروستانی: سه جریان به دنبال تصرّف اورشلیم و شاخص کردن این موقعیت هستند که منشأ هر سه جریان هم یهودیان هستند:
۱. صهیونیسم مشهور با شعار از نیل تا فرات که مشهورترین و عامیانهترین تحلیل است.
۲. خطّ دوم جریان مسیحیان صهیونیست و انجیلیهای ایالات متّحده و انگلستان هستند که تصرّف اورشلیم و تخریب بیتالمقدس و آرمگدون را لازمه بازگشت مسیح میدانند و میگویند در واقعه آرمگدون از دست مسلمانان که به زعم آنها نیروهای شرّ هستند خلاص میشوند و ظهور مسیح موعود محقق میشود؛
۳. خطّ سوم جریان بسیار پیچیده و شیطانی مجامع مخفی و ایلومیناتی است که شرورترین جریان تاریخی است. این جریان سوم پشت سر همه اینهاست.
اینها به دنبال تأسیس حکومت جهانی بنیاسرائیلند و این حکومت را در مرکزیّت فلسطین میشناسند و تمام سوگیریشان برای تأسیس حکومت جهانی، نه حکومت جهانی رحمانی، بلکه حکومت جهانی شیطانی است. ایلومناتی که مخفیترین مجمع سرّیاست در بنیاد نظری شیطانپرستند و از گذشتههای دور از مسیر سحر و جادو و شیطان پرستی پیش آمدند تا چنان تسلّطی یابند که حکومت بنیاسرائیلی شیطان پرست را در اورشلیم بنا کنند و عمده سردمداران اروپا و غرب وابسته به آنها هستند.
نمایش افتتاح تونل در حضور سردمداران اروپا که در واقع، اعضای ایلومناتی و مجامع مخفی هستند، مراسمی است که نشان میدهد که زمینهها برای افشا کردن این اسرار و دعوت از شیطان فراهم آمده است.
این گروه برای برقراری حکومت شیطانی بنی اسرائیلی خود تمام تلاش خود را به کار میگیرد. مراد از کشتار شیعیان و مسلمانان این است که باید در آستان شیطان قربانی کنند تا به واسطه این قربانی شیطان آنها را مساعدت کند و در مسیر حفظ و بسط قدرت آنها را یاری دهد.
خبرنگار ایکنا : آیا مؤسّسه موعود با سایر مؤسّسات مهدوی نیز تعامل دارد.
استاد شفیعی سروستانی: عموم سازمانهایی که در حوزه فرهنگی مهدوی جان گرفتند، به نحوی متأثّر از موعود بودهاند. اوّلین مؤسّسه بعد از موعود، با فاصله شش ساله پس از موعود راه افتاد و ارتباط همواره بوده؛ مگر خطوط انحرافی. همچنین با هماهنگی نهاد نمایندگی ولیّ فقیه در دانشگاهها، کانونهای مهدویت، فعّال شد و تا جایی که امکان داشته، بیش از ۵ سال مجلات موعود به صورت رایگان در اختیار این کانونها قرار گرفته است. همچنین برگزاری نمایشگاهها و سخنرانی از دیگر همراهی با این کانونهاست.
لازم به ذکر است آنقدر موضوع مهدویت، جا دارد که اگر صدها مؤسّسه بزرگتر از موعود هم ایجاد شود، باز هم کم است.
خبرنگار ایکنا : شما مثلّث «صلیبی، سلفی و صهیون» را مطرح کردهاید ممکن است درباره ضلع سلفی آن توضیح دهد. مخصوصاً پس از فروپاشی داعش آنها چه نقشه ای خواهند داشت؟
سران ائتلاف خونین صلیبی، سلفی و صهیونی، همگی در ایلومیناتی جمع هستند. ملک فهد و ملک عبدالله عربستان، ملک عبدالله اردنی، همه عضو شوالیههای مالت هستند. سران عربستان سعودی منفک از مجامع مخفی و بدون اراده آنها عمل نمیکند. این اتّحاد نامقدّس، چند ویژگیدارد:
۱. آگاهی آنها از اخبار آخرالزّمانی؛
۲. آگاهی از نقش کشورها مخصوصاً ایران و شیعیان در ماجرای ظهور. آنها میدانند که اگر ظهور شیعیان اتّفاق افتد طومار آنها برچیده میشود. در نتیجه استراتژی آنها، بازدارندگی نسبت به ظهور است به نحوی که ظهور به تعویق بیفتد و مسیر تاریخ را متناسب با ریلگذاری خودشان تنظیم کنند.
سلفیها به این معنا به عنوان جریان مقابلهکننده با جریان شیعی منطقه، ورود پیدا کردهاند و داعش برای همین راه افتاد. امّا داعش از میان نرفته است؛ بلکه نماینده ایلومناتی، یعنی بغدادی تمام معاونان و سربازانش را به شمال آفریقا فراخوانده و در اخبار آخرالزّمانی داریم که جریانی از شمال آفریقا، شامات را دربرخواهد گرفت و البتّه فتنه مهمّ دیگری در راه است که فتنه سفیانی است. فتنه سفیانی سختتر از فتنه داعش از شامات سر برمیآورد و کاملاً بر شام مسلّط میشود.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: برای امّتم از فتنه سفیانی بیم دارم.
امّا زمان آن را نمیدانیم و باید منتظر آن باشیم. تا در آن زمان شمارش معکوس برای واقعه شریف ظهور آغاز شود انشاءالله…