برای نوشتن از فاصله طبقاتی قلمهای بسیاری چرخیده و خشک شده، چه بسیار برای بیعدالتی غصه خوردیم و قصهها را به گزارش تبدیل کردیم، چه بسیار با کارشناسان حوزه مربوطه به گفتوگو پرداختیم، دلیل و راهحل جویا شدیم اما کمتر مسئولی درد و راه درمان مشکلات مردم را جویاشد.
برای نوشتن از فاصله طبقاتی قلمهای بسیاری چرخیده و خشک شده، چه بسیار برای بیعدالتی غصه خوردیم و قصهها را به گزارش تبدیل کردیم، چه بسیار با کارشناسان حوزه مربوطه به گفتوگو پرداختیم، دلیل و راهحل جویا شدیم اما کمتر مسئولی درد و راه درمان مشکلات مردم را جویاشد. از فاصله طبقاتی که میگوییم تصویری در ذهنمان نقش میبندند و آن آرزو و رویاهاییست که میبینیم بیشتر مردم بعد از ۳۰ سال کار و تلاش هنوز به آن نرسیدند و شاید رویاهایشان به قابی خاک خورده در پس پستی و بلندی روزگار تبدیل شده است، فاصله طبقاتی در هیچجای این کره خاکی عجیب نیست، عجیب فرصتها و منابعی است که برخی خودیها و نورچشمیها دارند و ما نداریم!
حتی علامت تعجب هم نمیخواهد، سالهاست دیدیم که گروهی از مردم رکاب میزنند اما خط پایانی وجود ندارد اما گروه بسیار قلیلی پا بر رکاب نگذاشته به خط پایان و زندگی مادی بسیار مطلوب میرسند، چگونه؟ اینگونه که آنهایی که دستشان رسید برای دیگران کاری نکردند و کلاهشان را چسبیدند و نان و دندان هم مهم نبود، یک نفر نان داشت اما بی نوا دندان نداشت/ آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان داشت با این وصف، روزنامه«رسالت» برای بررسی شکاف و فاصله طبقاتی با صاحبنظران این عرصه به گفتوگو پرداخته است.
*شکاف طبقاتی فرهنگی؛ بیشتر از شکاف درآمدی
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی و پدر مددکاری اجتماعی ایران در مورد این معضل ضمن تاکید بر شکاف طبقاتی فرهنگی، به «رسالت» میگوید: «جامعه ما با جوامع دیگر متفاوت است، معمولاً میگوییم قشرهای مختلف درآمد متفاوت دارند و این یعنی شکاف طبقاتی وجود دارد اما این اشکال ندارد، اما شکاف طبقاتی جامعه ما فقط به درآمد مربوط نیست، شکاف طبقاتی ایران گروه و دستههای مختلف را دربر میگیرد و این شکاف به این معناست که هر گروه، قدرت و توانایی خاصی برای خودش دارد و هیچکس حرف دیگری را گوش نمیدهد.»
او معتقد است که در این شرایط علاوه بر شکاف طبقاتی درآمدی، شکاف طبقات قدرتی نیز به وجود آمده است، طوری که استادان، پلیسها و مدیران قدرت خاصی در حوزه خود دارند اما قدرتشان قانونی نیست و هرکاری که دلشان بخواهد میکنند و این شکاف باعث شده افراد بایکدیگر درگیر شوند.
اقلیما باذکرمثال میگوید: «فردی میخواهد ازدواج کند اما چون ساکن جنوب تهران است ذهنیت خاصی در مخاطبش ایجاد میشود، اگر دقت کنیم میبینیم که افراد را حتی به شهرستانهای مختلف تقسیمبندی کردیم و تفکری بین برخی از مردم ایجادشده که میگویند ساکنان فلان شهرستان را قبول دارم یا ندارم، هیچ جای دنیا طبقات فرهنگی بر روابط انسانی اثر نمیگذارد.»
*حقوق برابر وجود ندارد
پدر مددکاری اجتماعی ایران تشریح میکند که اگر دنبال علت آن هستید به سیستم دولتی مربوط است که بین ارزشها فرق گذاشته است، دولت و نهادهای اجرایی ضوابط قانونی را اجرا نمیکنند، بهطورمثال دولت پایه حقوق کارمندان و کارگران را یکمیلیون و ۸۰۰ هزارتومان درنظر میگیرد و همین تصمیم باعث فاصله طبقاتی میشود، یک کارفرما حقوق پایه را به کارمند یا کارگر خود میدهد و درسطوح دیگر دست کارفرمایان و مدیران برای تعیین حقوق بالاتر باز است. درنتیجه حقوق برابر وجود ندارد. در بیمارستانهایی که زیر نظر بهزیستی است برخی حقوقها بیشتر از حقوق کارمندان سازمان بهزیستی است.
اقلیما پس از ذکر دلیل، بهشدت معتقداست که شکاف طبقاتی و روبه رویی افراد جامعه بایکدیگر تقصیر دولت است و میگوید: «این طبقات متفاوت و روبه رویی افراد با یکدیگر را، دستگاه دولتی ایجاد کرده است، دستگاههای دولتی افراد را رو در روی یکدیگر قراردادند و کسی که جایگاه پایینتری دارد مقام بالاتری گرفته و ضوابط اجرایی برای دستگاهها تعریفنشده است. یکزمان به کسی که مدرک روانشناسی داشت اجازه نمیدادند در حوزه دیگری کار کند، اما امروز میبینیم که بیشتر افراد شاغل مدارک غیرمرتبط دارند و عدم تخصص و اختصاص جایگاههای تخصصی به افراد غیرمرتبط بدترین کاری است که منجر به درگیری افراد میشود.»
وی افزود: «به همین دلیل هیچکس دیگری را قبول ندارد، متأسفانه تأثیر رابطهها در پیشبرد کارهای شخصی بسیار زیاد شده و کسانی که درآمد بیشتری دارند قدرتمندتر هستند درحالیکه عدالت و قانون نباید به میزان درآمد توجه کند و مبنای اصلی، حق است.»
*معضلات جامعه، فرزند دخالت دولت در تمام امور است
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی کشور تأکید میکند: «این معضلات،فرزند دخالت دولت در تمام امور است، درحوزه اقتصادی و رفاهی دولت با اجازه خودش قیمتها را ۳۵ الی ۴۰ درصد افزایش میدهد و خودش هم در قانون ذکر میکند که حقوق و درآمدها باید با تورم افزایش یابد. اما خودشان حقوق را ۱۵ درصد افزایش میدهند، اگر بخواهیم خوشبین برخورد کنیم و به آمار دولت استناد کنیم، باوجود افزایش حقوق مردمیکه نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد فقیرتر شدند، باید چهکنند؟»
او بابیان اینکه به دلیل بیعدالتی و فرصتهای نابرابر برخی مجبور به کارهای خلاف میشوند، گفت: «به همین دلیل برخی مجبور میشوند به کارهای خلاف دست بزنند و با دیگران درگیر شوند، اما هیچکس پاسخگو نیست و هرکس باقدرتی که دارد به فکر خویش است.»
اقلیما ضمن اشاره به نقش رهنمودهای رهبرانقلاب به مسئولان، خاطرنشان کرد: «رهبرمعظم انقلاب به هرشخصی که بهعنوان رئیسجمهور انتخاب میشود دو رهنمود میکنند، نخست شایستهسالاری و دوم پاسخگویی است. این رهنمود به معنای آن است که باید از افراد متخصص در جایگاههای درست استفاده شود و آن فرد باید پاسخگو باشد. در تمام دنیا هم این کار را میکنند اما در کشور ما هیچ مسئولی نیست که در پست خود شایسته باشد و به همین دلیل پاسخگو هم نیست.»
این آسیبشناس با ذکرچندمثال درمورد جایگاههای بیربط برخی مسئولان، میگوید: «به طورمثال شهردار تهران مسائل شهری را نمیشناسد، رئیسجمهور مقام وزارتی نداشته و کسی که وزیر صنعت و معدن میشود مدتی بعد، از وزارت کار و رفاه اجتماعی سر درمیآورد یا در سازمان بهزیستی که مرکز آسیبهای اجتماعی است رئیس سازمان متخصص اطفال است. با این اوصاف مبرهن است که کاری از پیش نخواهد رفت و با تصمیمات غلط مسئولان افراد مقابل یکدیگر قرار میگیرند.»
وی ادامه داد: «اگر افراد، شایسته و پاسخگو باشند مشکلات حل میشود، ما مسئولان پاسخگو نداریم بنابراین مردم حقشان را از چه کسی بگیرند و به کجا شکایت کنند؟ زمانی که چنین امکانی وجود نداشته باشد مردم خودشان حق بگیر میشوند. مشکل اقتصادی تنها معضل امروز نیست بلکه مسئله این است که چون مسئولان پاسخگو نیستند و در جایگاه خودشان قرارنگرفتند مردم به خودشان حق میدهند هرکاری میخواهند بکنند.»
*نظرات رهبر انقلاب ۹۰ درصد آسیبهای کشور را حل میکند
پدر مددکاری اجتماعی ایران اظهارمیکند: «تا زمانی که ساختارها و قوانین اصلاح نشود مشکلی حل نخواهدشد زیرا مدیران بدون ضوابط سرکار رفتند، راهکاری که در تمام دنیا برای این مشکل به کار میگیرند همان نظریه رهبر معظم انقلاب، شایستهسالاری و پاسخگویی است، ۴۰ سال است که رئیسجمهور و وزیر شایستهای نداشتیم و مسئولان همهچیز را دور میزنند. همان مسئولی که از ابتدا هم در جایگاه غیرتخصصی مشغول به کار شد، مجدد در نهاد یا وزارتخانهای دیگر به کار گرفته میشود.»
اقلیما بابیان اینکه نظرات رهبر انقلاب ۹۰ درصد آسیبهای کشور را حل میکند، تأکید کرد: «باید قوانین را محکم کرد و برای مسئولانی که کار را خراب میکنند اعدام یا مجازات سنگین درنظر گرفت، آن زمان است که هرکسی خواهان این شغلها نخواهد بود و متخصصان واقعی پا پیش میگذارند. اگر نظرات رهبری عملی شود ۹۰ درصد آسیبهای کشور کاهش مییابد.»
وی افزود: «با بدترین قانون در کشور میتوان زندگی کرد اما با بیقانونی نمیتوان ما درکشور بهترین قوانین را داریم اما بیقانونی داریم و هرکس هرکار دلش میخواهد میکند و این مشکل ماست و هیچکس هم پاسخگو نیست.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه خبرنگاران دردها را نوشتند اما هیچکس نشنید، گفت: «همیشه میگوییم به امید روزی که مردم و مسئولان رهنمودهای رهبر را گوش دهند و عمل کنند زیرا با عمل به این رهنمودها هرکسی نمیتواند رئیسجمهور یا مسئول شود، ما همواره گفتیم و خبرنگاران نوشتند اما هیچکس نمیشنود و پاسخی نمیدهد، من درگذشته گفتوگو میکردم و وزیر و رئیس پاسخ میدادند اما اکنون اگر ناسزا هم بگویند هیچکس جواب نمیدهد. تنها هروقت ما را میبینند میگویند دکتر خوب ما را معروف میکنی!»
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی معتقد است که مشکل ما این است که ما از آنها پاسخ نمیخواهیم و به همین دلیل با این وضعیت روبه رو شدیم.
او میگوید شاید بهتر باشد تمام مسئولان و مدیران را کنار بگذاریم و از افراد جدید استفاده کنیم و با جمعبندی رهبر که دوای مشکلات است فصلی جدید از مدیریت را آغاز کنیم.
*دسترسی نابرابر به منابع و فرصتها، عامل بیعدالتی
در ادامه نیز برای تکمیل گزارش آسیبشناسی معضل شکاف و بلکه گسل طبقاتی با امیرمحمود حریرچی، آسیبشناس و کارشناس اجتماعی به گفتوگو پرداختیم. او در گفتوگو با «رسالت» اصلیترین عاملی که باعث بیعدالتی و فاصله در جامعه شده را توزیع ناعادلانه ثروت در کشور، دسترسی نابرابر به منابع و فرصتها ذکرمیکند، اگر فرصتهای برابر وجود داشته باشد افراد میتوانند با تلاش خود به زندگی رضایتمند برسند زیرا اگر این فرصتها فقط برای گروه خاصی فراهم باشد آسیبهای متعددی در پی خواهد داشت.
حریرچی میگوید: «درد بزرگ کشور ما این است که همهچیز بهجای تولید، با دلالی و واسطهگری مدیریت میشود و همان تاجری که کالاهای غیرضروری و لوکس وارد میکند نقش دلال را دارد، بررسیهای میدانی درمورد بازار میوه نشانگر آن است از زمانی که میوه از باغدار و کشاورز خریده میشود و تا به دست مصرفکننده نهایی برسد ۱۰ برابر قیمت خرید از تولیدکننده، به مصرفکننده فروخته میشود؛ این فاصله به جیب چه کسانی میرود؟»
وی توجه به تولید را راه احیای عدالت میداند و ضمن اشاره به استفاده نادرست نفت، ادامه میدهد: «طبق آمار، تعدادی نزدیک به ۱۵۰۰ نفر با درآمدهای چندمیلیاردی اصلاً مالیاتی پرداخت نمیکنند، اینها دلالهایی هستند که به شکلهای مختلف درآمدشان نامشخص است و راههای فرار مالیاتی دارند، حال چرا این اتفاق افتاد؟ از زمانی که نفت را درآمد دیدیم این بلا سرمان آمد زیرا نفت سرمایه بود و درآمد نبود.» حریرچی یادآورشد: «یکی از دلایلی که زمان انقلاب به خیابانها آمدیم این بود که دولت نفت را درآمد نبیند تا بتوانیم نفت را به سرمایه تبدیل کنیم و صادرات و تولید و اشتغال را رونقبخشیم، اما اکنون ۸۰ درصد بودجه کشور را نفت تشکیل میدهد و ۱۰ درصد بودجه مواردی مانند تولید است و این درد بزرگی است.»
*فاصله طبقات درآمدی به شکاف رسیده است
این کارشناس اجتماعی افزود: «زمانی که تولید نباشد گروهی با استفاده از رانت و نفت به ثروتمندانی تبدیل میشوند که فاصله بسیار زیادی با دهکهای واقعی جامعه دارند، اکنون ۲ دهک کشور ثروتمند و ۵ دهک کاملاً فقیر و ۲ دهک دیگر درحال حرکت به سمت دهکهای پایینتر هستند و کار از طبقات درآمدی گذشته و به شکاف رسیده است و این شکاف باعث تحقیر بیشازحد میشود و افراد فقیر جامعه ناامید و آسیبپذیر شدهاند.»
وی با بیان اینکه در دیگر کشورها نیز فاصله طبقاتی وجود دارد، گفت: «گاهی فاصله طبقاتی زمانی رخ میدهد که تولید در کشور هست و تمام نیروها با تلاش و کار به شکلی سالم از ظرفیتهای خود استفاده میکنند و درآمد کسب میکنند و به هیچ وجهه زندگی خود را به رخ طبقات پایینتر نمیکشند و طبقات پایین موردحمایت دولت هستند و حقوق شهروندی دارند تا روی پای خود بایستند. اما فاصله طبقاتی در کشور ما بر اساس بیعدالتی، نابرابری و بیتوجهی است.»
حریرچی با بیان اینکه قانون برای هرکس رنگی متفاوت دارد، ادامه داد: «در کشور ما هم دولت قول حقوق شهروندی داد اما هیچوقت اجرایی نشد، قانون وجود دارد اما محترم شمرده نمیشود و کسانی که ثروتهای بیکران دارند بهراحتی قانون را دور میزنند، این افراد در کدام حاشیههای امن نشستند که میتوانند ثروتهای بیکران بدون مالیات به دست آورند؟»
این آسیبشناس اجتماعی به سیستم ناعادلانه توزیع و کسب ثروت منتقد است و میگوید: «دنیای توسعهیافته با مالیات مدیریت میشود و در این کشورها اگر کسی مالیات پرداخت نکند او را خائن میدانند زیرا کسی که مالیات پرداخت نمیکند از حقوق طبقات پایین جامعه استفاده میکند. به همین دلیل برای آنها مجازات سنگینی درنظر میگیرند،قوانین آنها نظم و نظارت دارد اما در کشور ما اینچنین نیست.»
وی ابرازکرد: «به دلیل بی نظمی قانونی، بیشتر مردم به گروهی تحقیرشده و ناامید به آینده تبدیلشدهاند، درحالی که دنیای امروز بر اساس تولید، خلاقیت و نوآوری است و ما در کشور چنین روندی را نداریم و تنها چیزی که تولید میکنیم فارغالتحصیلان دانشگاهی است و به کشوری تبدیل شدیم که بیشترین جمعیت فارغالتحصیلان دانشگاهی نسبت به جمعیتمان را در دنیا داریم.»
حریرچی میگوید: «اما ازنظر علمی رشد چشمگیری نداشتیم. دلیلش هم این است که صنعت اشتغال و کسبوکار را رونق ندادیم. بنابراین باوجود شکاف طبقاتی، عده بسیار زیادی نادیده گرفته میشوند و از فرد تحقیرشده هرکاری برمیآید و بزهکاری، گورخوابی، ماشین خوابی، کارتون خوابی، تکدی گری و…. از پیامدهای تحقیر و بیعدالتی است. اما این افراد قربانی شرایط هستند.»
این کارشناس افزود: «کسی که بزهکار است مجرم نیست، بلکه به دلیل فقر به این کار روی آورده است و شرایط آنها را وادار به انجام این کارها کرده چون حق انتخابی نداشته است. درد بزرگ جامعه فاصله بسیار عمیق دولتمردان و سیاستمداران با مردم عادی است، کسی که در ولنجک و درقصر زندگی میکند چگونه میتواند نماینده مردم در مجلس یا وزیر آنها باشد؟»
*نمایندگان و وزرا، نمایندگان مردم نیستند بلکه نماینده قشر اندک خودیها هستند
او بیان کرد: «مسئولان بهقدری با مردم فاصلهدارند که حتی خودشان جرئت نمیکنند به مردم و فقرا نزدیک شوند زیرا میدانند که خودشان عامل فقر و بزهکاری بودند، به همین دلیل چند وقت یکبار با لبخند حرفهای بانمک میزنند و متأسفانه مملکت ما لبخند درمانی شده است.»
این آسیبشناس اجتماعی درخاتمه ضمن توضیح راهکاری برای برون رفت از بیعدالتی معتقداست که باید کیلومتر کشور را صفر کنیم و به ارزشهای درست و عزیز ابتدای انقلاب بازگردیم، اما دیر شده است و باید درعمل این را نشان دهیم. شاید برای نسل کنونی قابلباور نباشد که ابتدای انقلاب جوانان و مردم پایبند به چه ارزشهایی بودند اما اکنون مردان دولت باید آن را درعمل اجرا کنند.
حریرچی اینگونه صحبتهای خود را پایان میدهد: «اسلامیکه ابتدای انقلاب به دنبال آن بودیم فقط احکام نبود، هرکس بر اعتقادات دینی خود پایبند است و میداند باید چگونه رفتار کند، زمان انقلاب مردم به دنبال عدالت اسلام و مولا علی(ع) بودند، اما متأسفانه برخی بهراحتی از کنار اینها گذشتند. ارزشهای زمان انقلاب همان عدالتی بود که عزیزترین جوانان کشور برایش به جبهههای جنگ رفتند، کسانی مدیون خون شهدا هستند که در مسند اختیار و قدرت هستند. این را گردن مردم عادی نیندازند.»
نویسنده : حانیه مسجودی |
منبع: رسالت