کرامت، یعنی: نزاهت از پستی و فرومایگی که در عزت نفس، مناعت طبع، برخورداری از روحی بزرگ، برازندگی، بلندنظری، جوانمردی، آزاداندیشی و آزادمنشی و آزادگی ابوالفضل جلوه گر میشود و احیانا از آن به «بزرگواری» تعبیر میشود.
خودساختگی کربلاییان آنان را در فضایی بسیار عالی و فراتر از تیررس ترس و طمع به پرواز درآورد و سلاح تهدید و تطمیع اهریمنان دون، کوتاهتر از آن بود که به ساحت قدسیشان برسد.
سالها پس از واقعۀ کربلا به یکی از سپاهیان پسر سعد گفتند: «این چه ننگی بود که بر خود، خریدید، چرا فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و یارانش را آن چنان نامردانه به خاک و خون کشیدید؟
جواب داد: خفه شو! گروهی روی در روی ما ایستادند، دستها بر قبضۀ شمشیر، گامها استوار، نه امان می پذیرفتند، نه فریفتۀ مال میشدند، جز دو راه پیش روی آنان نبود، کشتن و به دست گرفتن حکومت یا کشته شدن. مادرت به عزایت بنشیند ما جز آنچه کردیم، چاره ای نداشتیم (۱).
از همین گفتگوهای کوتاه که تاکید دارد عاشوراییان «نه امان می پذیرفتند و نه فریفتۀ مال میگشتند؛ بلکه با گامهای استوار و دستهای شمشیردار پایداری میکردند» می توان فهمید که آنان جهاد اکبر و اصغر را در هم آمیخته و به اوج مقام مخلصین رسیده بودند و شیطان هم گفته بود که: «ولاضلنهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین» (۲)؛ پروردگارا من… و همگیشان را گمراه خواهم ساخت؛ مگر بندگان مخلصت را».
علی مختاری
پی نوشت :
۱) دکتر شهیدی، قیام حسین علیه السلام، ص ۱۶۱، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۳۰۷.
۲) حجر/۳۹ و ۴۰.