اگر چه در ساختوسازهای موجود شهر تهران، اثری از معماری فاخر و غنی ایرانی ــ اسلامی وجود ندارد اما با توجه به سبک زندگی کنونی مردم، میتوان اقداماتی برای زنده کردن این معماری به کار برد که برخی از آنها راههای بسیار سادهای هستند!
وقتی صحبت از معماری ایرانی میشود، بدون شک در ذهن هر شنوندهای آثار فاخری نقش میبندد که اوج هنر، زیبایی و علم مهندسی به خوبی در آن مشهود است؛ هنری که بیش از ۵ هزار سال قدمت دارد، زبانزد خاص و عام است و با تأثیر گرفتن از مفاهیم اسلامییک پدیده در طول تاریخ به شمار میآید.
شکوه و زیبایی معماری ایرانی ــ اسلامی در مقاطعی از تاریخ به اوج خود رسید و برخی کشورها از این هنر بیبدیل در معماریهای خود بهره بردند اما متأسفانه ارزش معماری غنی ما در جریان تجدد و مدرنیتهای که تقلیدهای کورکورانه از سبک غربی در معماری را به همراه داشت، به تدریج کمرنگ شد به گونهای که میتوان گفت اکنون کمترین اثر از آن به جا مانده است و هرگاه صحبت از معماری ایرانی ــاسلامیبه میان میآید باید آن را در تاریخ و آثار قدیمی جستوجو کنیم.
حاصل این معماری تغییر یافته، در وهله اول آشفتگی بصری در نمای ساختمانهایی است که در کوچه پس کوچههای شهری چون تهران قد کشیدهاند و ظاهر ناهمگون آنها توجه هر گردشگر یا فردی که بعد از سالها پا به تهران میگذارد به خود جلب میکند بنابراین میتوان آشفتگی سیمای شهری را به کلکسیون مشکلات تهران اضافه کرد.
اما در دهه اخیر برخی از مسئولان مربوطه گامهایی برای سر و سامان دادن به وضعیت معماری موجود و بهرهمند شدن از نشانههایی که معماری ایرانی ــ اسلامی را زنده کند، برداشتهاند؛ اگرچه برای ایجاد تحول در شهری که انبوهی از ساخت و ساز را در خود جای داده، راهی طولانی در پیش است اما با تصمیمات درست مسئولان مدیریت شهری میتوان به آینده این موضوع امیدوار بود.
با این حال لازم است ضمن مرور هویت معماری ایرانی ــ اسلامی راهکارها و ایدههایی که معماران و کارشناسان این حوزه بیان میکنند، شنیده شود تا با به کارگیری آنها تصمیماتی از سوی مسئولان شهری اخذ شود که در آینده از آنها به نیکی یاد شود.
در این راستا با فاطمه عظیمی ممتاز؛دانش آموخته رشته معماری از دانشگاه آزاد تهران به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان تسنیم میشود:
تسنیم: اگرچه در سالهای اخیر اقداماتی برای تغییر در وضعیت نمای ساختمانها صورت گرفته و تلاش شده تا از معماری ایرانی ــ اسلامیبهرهمند شویم اما هنوز با وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد، به نظر شما چه ایدههایی را میتوان برای زنده کردن معماری ایرانی ــ اسلامی در ساختمانهای امروزی به کار برد؟
در بسیاری از کشورها عمر مفید ساختمان بیش از ۵۰ سال است اما به دلیل اینکه یکی از سرمایهگذاریهای سودآور و مافیای بزرگ ما مربوط به صنعت ساختمان است؛ ساختمانها عمر کمی دارند این در حالی است که اگر عمر آنها افزایش یابد، میتوان در آنها تعمیراتی از جمله در نمای ساختمان انجام داد.
میتوان سنگهایی که به مرور زمان آسیب دیدهاند را با المانهای دیگری مانند چوب و آجر جایگزین کرد؛ استفاده از آجرهای سفالی حتی اگر در بحشهای کمی از نما باشد، حس خوبی به بیننده منتقل میکند، کتیبهها و کاشیهایی که آیات سوره قلم «وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ…» بر آنها حک شده و سردرد ساختمان قرار میگیرند نیز همینطور هستند زیرا به طور کلی مشاهده رنگ آبی کاشی، طرح گل و مرغ و خطوط اسلیمی احساس خوبی در افراد ایجاد میکند بنابراین میتوان به تدریج این نمادها را حتی در اندازه کم و کوچک به کار برد و ترویج داد.
متأسفانه در حوزه معماری آسیبهای زیادی وجود دارد که به حدود ۲۵۰ سال پیش مربوط میشود، به تدریج بنای اشراف را تغییر دادند و سبک معماری روس و انگلیس وارد معماری ما شد در حالی که سبک آنها برایمان مناسب نیست؛ با این حال اگرچه عمر ساختمانها کوتاه است اما میتوان تعمیراتی با هزنیه کم در نمای ساختمان ایجاد کرد.
تغییر فرم در و پنجرهها، سادهترین راه برای زنده کردن معماری ایرانی- اسلامی در نمای ساختمانها
تسنیم: علاوه بر استفاده از آجر و کتیهها در نمای ساختمان، به کار بردن چه مواردی میتواند ساختمانهایمان را به سبک معماری ایرانی و اسلامی نزدیک کند؟
فرم در و پنجرهها بسیار میتواند تأثیرگذار باشد؛ به عنوان مثال در و پنجرههای چوبی که در حال حاضر ضد آب هستند و در برخی کشورها مانند آلمان به استفاده از آنها روی آوردهاند، میتواند حس خوبی از معماری سنتی ایران را برایمان زنده کند البته بهتر است فُرم آنها از وضعیت مستطیل خارج شود زیرا خطوط تیز مستطیلی در معماری ایرانی اسلامی نبوده است و به طور کلی خطوط منحنی برای افراد با هر دین و اعتقادی که باشند، آرامشبخش است اما منحنیهایی که در معماری ایرانی و اسلامی استفاده میشد، با شیب ملایم بوده در واقع بیشتر به صورت کمان بوده تا قوس.
ایرانیها از دورههای قدیم سبک متفاوتی در ساخت بنا داشتند و پیش از اسلام، جهانی در پس معماری ایرانی به ویژه معماری روستایی وجود داشته که میتوان آن را معماری فوق حرفهای قلمداد کرد اما زمانی که اسلام وارد شد، کیفیت معماری و بناهای ما نیز افزایش و حریم ها و نورگیرها در معماری و طراحی شهری بهبود یافت.
اهمیت آرامش و حریم خانواده در معماری ایرانی ــ اسلامی
در آن دوره کوچهها دارای پیچ و قوس بود، در هر قوس یک خانه وجود داشت و بدین ترتیب درب خانهها رو به یکدیگر باز نمیشد که این امر به حفظ آرامش و حریم خانواده کمک میکرد بنابراین میتوان گفت در معماری ایرانی و اسلامی آرامش خانواده بسیار اهمیت داشت و در طراحی آنها تفکر و اعتقاداتی نهفته بود زیرا اگر خانواده سالم و امن بماند و حریمش حفظ شود، جامعه سالم میماند؛ بر همین اساس است که بیگانگان تلاش کردند حریم خانوادهها از بین برود زیرا مطلع بودند، با شکسته شدن حریم خانواده، جامعه شکننده میشود.
تسنیم: بنابراین اگر بخواهیم به صورت معماری ایرانی ــ اسلامی را واکاوی کنیم، موارد متعددی وجود دارد که در حال حاضر اثری از آنها در ساخت و سازهایمان وجود ندارد اما میتوانیم متناسب با شرایط و سبک زندگی فعلی، برخی از فاکتورها را به کار ببریم که یکی از آنها اصلاح فرم و رنگ پنجرهها و به کارگیری مصالحی مانند آجر است؟
بله؛ علاوه بر این موارد، سردر خانهها نیز میتواند از فرم تیز و خشن به فرم گرد تغییر یابد و دارای انحنا و قوسهای ۳۰ درجه باشد همچنین میتوان از شیشههای رنگی استفاده کرد؛ اگر چه قیمت آن مقداری بالاست اما میتوان بخش کوچکی از شیشه را به آن اختصاص داد زیرا انعکاس نور آن در خانه بسیار خوشایند است؛ میتوان در نورگیرین قسمت خانه از آن بهره برد؛ در گذشته سکوهایی که به آنها «خستگیگیر» یا «استراحتگاه» میگفتند کنار ورودی خانهها قرار داشت.
این جزیئات هر چند کوچک، نمادهایی از معماری ایرانی و اسلامی است که میتوان آنها را رعایت کرد و اینطور نیست که همه چیز از دسترس خارج شده باشد یا قابل استفاده نباشد بنابراین شهرداری میتواند این موارد را در قالب ضوابط به کار بگیرد و نماها را از وضعیت خشک و خشن خارج کند اما یکی از اتفاقات بدی که رخ داد این بود که رشته معماری از زیرشاخه دانشکده هنر خارج و زیرمجموعه دانشکده فنی و مهندسی شد.
نمای آشفته ساختمانها، روح را آزار میدهد/ به معماری باید هنرمندانه نگاه کرد
طراحی دانشجوهای دانشگاه علم و صنعت، خشک و خشن است و به رهگذران عدم تعادل روانی القا میکند به همین دلیل آلودگی بصری در تهران بسیار زیاد است، روح را آزار میدهد و در ضمیر ناخودآگاه هر فردی یک پرخاش ایجاد میکند بنابراین لازم است در این زمینه تجدیدنظری رخ دهد؛ معماری زیرمجموعه هنر است و باید به آن هنرمندانه نگریست ضمن اینکه تأثیر بسیاری در بنیان خانواده، احساس آرامش و امنیت به ویژه برای خانمِ یک خانه دارد.
بکارگیری محیط اندرونی و بیرونی در ساختوسازهای اخیر
در گذشته همه خانهها یک اتاق پذیرایی داشت و هر زمان که مهمان حتی به صورت سرزده از راه میرسید به آن محیط هدایت میشد اما علاوه بر تغییر سبک معماری ایرانی ــ اسلامی در نمای ساختمان، درون خانهها نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است البته معماران اسلامی را سراغ دارم که تغییر در سبک داخلی خانهها را در طراحیهای خود آغاز کردهاند به عنوان مثال آپارتمانهای امروزی را به گونهای طراحی کردهاند که دو درِ ورودی داشته باشد، یکی از آنها به محیط پذیرایی و دیگری به محیط هالِ خانه متصل میشود؛ در قم نیز مواردی از این سبک ساخت و ساز وجود دارد که آپارتمانهای ۸۰-۹۰ متری طوری ساخته شده که محیط اندرونی و خصوصی با نصب یک در از هم تفکیک شده است.
اینها موضوعاتی است که مدیریت شهری میتواند به آن اهمیت بدهد؛ به عقیده بنده باید آن را تغییر داد و این تغییر در حیطه وظایف متخصصین امر است زیرا آنها در این زمینه مسئول هستند و عامه مردم از اهمیت این موارد آگاهی ندارند.
بسیاری از مهاجرانی که از شهرهای دیگر به تهران و حاشیه شهر آمدهاند، به خوبی با فرهنگ شهرنشیی آشنایی ندارند بنابراین هرچه در اختیارشان قرار بگیرد را به عنوان تجدد شهرنشینی میپذیرند بنابراین یک مسئول شهری باید تغذیه فکری مناسبی ارائه دهد که افراد متوجه شوند حریم آنها حفظ شده و این موضوع چه میزان اهمیت دارد.
رعایت حداقلها برای بکارگیری معماری ایرانی ــ اسلامی در ساختمانهای ریزدانه
تسنیم: این موارد را در ساختمانهایی که متراژ کمی دارند و کوچک مقایس محسوب میشوند، چطور میتوان به کار برد و اجرا کرد؟
در خانههای کوچک هم میتوان حداقلهایی را لحاظ کرد به عنوان مثال بازشوها را کنترل کرد؛ سرویس بهداشتی باید نزدیک به درِ ورودی باشد (برخی همین فاصله را هم با نصب پارچه یا پارتیشن از فضای خانه تفکیک میکنند)، درِ ورودی به سمت دیوار باز شود نه به سمت پذیرایی، آشپرخانه نزدیک درِ ورودی باشد( زیرا از نظر بهداشتی وسایل خریداری شده باید سریع به آشپرخانه منتقل شود تا آلودگیها به سایر محیطهای خانه راه نیابد)، حمام باید در راهروی مرکزی دو اتاق خواب یا درون آن قرار گیرد، درِ اتاق یا اتاقها به سمت سالن باز نشود و …
موارد مذکور حداقلهایی از رعایت معماری ایرانی ــ اسلامی در ساختمانها است که رعایت کردن آنها کار سختی نیست اما مواردی مانند آپارتمانی ۹۰ متری در بزرگراه شهید نواب صفوی و دیگر نقاط تهران وجود دارند که حمام و دستشویی در یک فضا قرار دارند! به عقیده بنده چنین وضعیت یعنی خیانت مسئول که البته با یک برنامهریزی از سالیان دور آغاز شده است.
منبع: تسنیم