آزادنگار نوشت: گروه بیلدربرگ، شامل جمعی از اصحاب قدرت از سراسر جهان، قرار است روز پنجشنبه در جنوب سوییس ملاقات کنند. اجلاس سالانه گروه بیلدربرگ امسال از ۹ تا ۱۲ ژوئن در اقامتگاه سنت موریتز سوییس برگزار میشود. سنت موریتز از داووس فاصله کمی دارد. داووس مکان برگزاری نشست عالی هزاران بانکدار، رهبر سیاسی و افراد موجه است که مجمع جهانی اقتصاد نامیده میشود؛ ولی برخلاف داووس که همیشه از رسانه ها به گرمی استقبال میشود، بیلدربرگ همچنان تلاش میکند تا رازدار باشد.
منتقدان این کنفرانس چهار روزه را برای داشتن تاثیر زیانبار بر سیاست جهان محکوم میکنند زیرا از چشمان کاوشگر رسانه ها به دور است وهیچ خبری از آن به بیرون درز نمیکند.
سرجیو روسی، استاد اقتصاد دانشگاه فرایبورگ معتقد است که “گروه بیلدربرگ شبیه یک حلقه محدود از مهمانان مجمع جهانی اقتصاد داووس است.”
امسال، حضور حدود ۱۳۰ سیاستمدار انتظار می رود. همانند اجلاس داووس، سنت موریتز نیز از نظر امنیتی به شدت مستحکم خواهد بود، با این تفاوت که هیچ جزئیاتی راجع به امنیت آن و اینکه چقدر از جیب مالیات دهندگان هزینه میشود وجود ندارد.
چه کسی گروه بیلدربرگ را مدیریت میکند؟ چه کسی هزینه آن را تامین میکند؟ آنها راجع به چه موضوعی بحث میکنند؟ و چه تصمیمی میگیرند؟
در ویکیپدیا ذیل عنوان گروه بیلدربرگ می خوانیم: “گروه بیلدربرگ (به انگلیسی: Bilderberg Group) نام کنفرانسی غیررسمی است که هر ساله به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطهای از جهان برگزار میشود. اعضای گروه بیلدربرگ تماما انتصابی هستند و تعداد ایشان به حدود ۱۳۰ نفر میرسد. تمامی اعضا از قدرتمندترین و با نفوذترین افراد در زمینههای سیاست، بانکداری، اقتصاد نظامیگری، و رسانه هستند. بسیاری از پادشاهان و اعضای خاندانهای سلطنتی کشورهای غربی از اعضای دائم گروه بیلدربرگ هستند.
اعضای گروه بیلدربرگ در کنفرانس سالیانه خود، در مورد مسایل جاری سیاسی و اقتصادی جهان به صورت محرمانه با یکدیگر تبادل نظر و مشورت میکنند.
گروه بیلدربرگ نام خود را از هتلی در کشور هلند میگیرد که برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴، میزبان اعضای کنفرانس بود. دفتر گروه بیلدربرگ در شهر لیدن در استان هلند جنوبی و در نزدیکی شهر لاهه در کشور هلند قرار دارد.”
ولی این تمام ماجرا نیست. «بیلدربرگ» یک سازمان جهانی مرموز است که محافل مختلف سیاسی به دیده مشکوک به آن نگریسته و بسیاری آن را «دولت پنهان جهان» می دانند. صهیونیست ها در راستای اهداف خود برای تسخیر جهان و تشکیل یک «دولت واحد» تحت کنترل خود، پس از برنامه ریزی برای در دست گرفتن اهرم های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی جهان، حال به این نتیجه رسیده بودند که باید این اهرم ها را در یک نقطه جمع کرده و از یک منبع فکری و ایدئولوژیک تغذیه کنند. «بیلدربرگ» این منبع ایدئولوژیک است که تقریبا هر سال یکبار رهبران سیاسی جهان، رئیسان شرکت های بزرگ و محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند، و نیز صاحب نظران عرصه های سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی را در یک نقطه جمع کرده و پشت درهای بسته دستور کار سال آینده جهان را تعیین میکند.
این نهاد تحت کنترل صهیونیست ها همه ابزارهای لازم را برای تحقق اهداف خود در اختیار دارد. با بهره گیری از رسانه ها و منابع عظیم مالی، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد موردنظر خود می سپارد؛ با استفاده از اهرم هایی چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و مانند آنها، قیمت نفت و طلای سال را تعیین میکند. به واسطه بازوهای اجتماعی و حقوقی خود قوانینی را برای کشورها وضع میکند که جلو هرگونه تحرک علیه اهداف صهیونیسم را بگیرد.
براساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالک لند»، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شدهاند.
بیلدربرگ به دنبال ایجاد یک دولت جهانی است. دولتی که اقتصاد و سیاست و حتی مذهب آن فقط یک بعد داشته باشد: صهیونیسم.
جلسات بیلدربرگ هر سال در یکی از هتل های پنج ستاره دنیا و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی تشکیل میشود. از آنجایی که صهیونیسم، رمز موفقیت خود را «پنهان کاری» می داند، هیچ رسانه ای حق ورود به جلسات آن را ندارد. هتل مورد نظر ۴۸ساعت قبل از شروع اجلاس قرق میشود. ماموران سیا و کشور برگزارکننده، در جای جای هتل مستقر میشوند. به آنها دستور داده میشود که هر جنبنده ای را در محدوده چند کیلومتری هتل تحت کنترل داشته و در صورت نیاز، افراد مشکوک را به قتل برسانند.
کشور برگزارکننده اجلاس، از سوی منابع مالی بیلدربرگ برای رزرو هتل تغذیه میشود. اسامی دعوت شدگان به اجلاس کاملامحرمانه می ماند و کشور میزبان برای دعوت شدگان ویزا هم صادر نمیکند تا نام آنها در جایی ثبت نشود. محتوای اجلاس کاملامحرمانه می ماند و هیچ یک از اعضا حق انتشار مطالب مطروحه در جریان نشست ها را ندارد.
تمامی ورود و خروج ها در جریان این نشست های چهار روزه تحت کنترل است. حتی میوه ها و مواد غذایی که برای شرکت کنندگان تهیه میشود، کاملابازرسی میشوند. سؤال منتقدان این است که «اگر هدف از برگزاری این اجلاس توطئه چینی علیه ملت ها و کشورها، استثمار جهان سوم، استحمار افکار عمومی، و پیشبرد اهداف شوم صهیونیسم نیست، چرا این اصل دموکراسی مبنی بر «بحث و تبادل نظر علنی در مورد مسائل» در بیلدربرگ رعایت نمیشود؟»
سال ها بود که حتی مکان و زمان برگزاری اجلاس بیلدربرگ نیز فاش نمیشد اما خبرنگاران جسوری هستند که سال ها به تعقیب «بیلدربرگی »ها پرداخته و به اسناد قابل توجهی در این مورد دست یافتهاند. (در ادامه این نوشتار از این خبرنگاران و اسنادی که آنها به دست آوردهاند نیز سخن خواهیم گفت).
از آنجایی که سران رسانه های بزرگ دنیا خود در خدمت بیلدربرگ هستند، این رسانه ها هیچ گاه اقدام به تشریح کارکرد این سازمان مخوف نکردهاند. «گوردن تتر» ستون نویس روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در سال ۴۷۹۱ طی مطلبی فقط چند سؤال در مورد جلسات بیلدربرگ مطرح کرد، اما بلافاصله توسط گردانندگان روزنامه مذکور، از کار برکنار شد.
تاریخچه
اولین اجلاس بیلدربرگ از ۲۹ تا ۳۱ مه ۱۹۵۴ در هتل «بیلدربرگ» متعلق به پرنس «برنهارد» ولیعهد هلند برگزار شد. «جوزف ریتنگر» یهودی، مشاور سیاسی پرنس برنهارد که در سال ۱۹۴۸ «نهضت اروپا» را بنیان گذاری کرد، چند سال بعد از آن نیز، در راستای اهداف صهیونیسم، پیشنهاد تشکیل این گروه را داد. وی پس از جلب موافقت برنهارد، با سفر به اروپا و آمریکا، با نخست وزیران، روسای جمهور، رهبران کارگری، مدیران صنایع و حکام غیرکمونیست دیدار، و از آنها برای شرکت در یک نشست غیررسمی در هلند دعوت کرد. این نشست که برای نخستین بار در هتل بیلدربرگ برگزار شد، بعدها به همین نام به فعالیت خود ادامه داد.
رتینگر توانسته بود با این ابتکار خود اروپا و آمریکا را به هم پیوند زند. به طوری که «جرج مک گی» مقام برجسته وزارت خارجه آمریکا مدعی شد که «سوءتفاهم های موجود میان اروپا و آمریکا در اولین اجلاس بیلدربرگ از بین رفت.»
موفقیت نخستین نشست باعث شد که سازمان دهندگان آن در پی طرح ریزی برای برگزاری سالانه اجلاس «بیلدربرگ» باشند. یک کمیته سازماندهی دائمی تشکیل و رتینگر یهودی دبیرکل دائمی آن شد. این کمیته علاوه بر سازماندهی جلسات و ارسال دعوتنامه به اشخاص مورد نظر، اسامیشرکت کنندگان و اطلاعات دقیق آنها را جمع آوری میکرد. اینگونه بود که یک شبکه غیررسمی نیز تشکیل شد تا اعضای بیلدربرگ بتوانند به طور محرمانه با یکدیگر در تماس باشند.
حال صهیونیسم توانسته بود پا را از تشکیل «نهضت اروپایی» فراتر گذاشته و آمریکا را نیز برای دستیابی به اهداف خود، در کنار اروپا، به خدمت گیرد. از سال ۱۹۵۴ به بعد، تقریبا هر سال یکبار، صهیونیسم سران قدرت و سرمایه را در یکی از هتل های اشرافی جهان جمع کرده تا به واسطه آنها- که خود اغلب یهودی هستند- در مورد آینده جهان تصمیم گیری کند.
همان طوری که پیشتر نیز اشاره رفت، هر تصمیمیکه در اجلاس بیلدربرگ گرفته میشود، به دلیل نفوذ و تأثیرگذاری بالای شرکت کنندگان، خود به خود ضمانت اجرایی پیدا میکند. از این رو آنگونه که خبرگزاری بی بی سی اعتراف کرده است، «بیلدربرگ هدایت گر سیاست های بین المللی از پشت درهای بسته» بوده و تمامی جلسات رسمی و علنی از جمله اجلاس گروه ۸ و تصمیماتی که در آنها «اعلام میشود»، فقط یک «نمایش» است (در سال ۲۰۰۳ مانند سال جاری، اجلاس گروه ۸ دقیقا چند روز بعد از نشست بیلدربرگ برگزار شد.).
حال به راحتی می توان به علل اتحاد اروپا و آمریکا علیه روسیه، و نیز تنها مسئله حل نشده ای که باعث تبدیل اجلاس گروه ۸ سال جاری به صحنه مناقشه بوش و پوتین شد، یعنی استقرار سامانه موشکی آمریکا در خاک اروپا، پی برد. روسیه در سازمان بیلدربرگ جایی ندارد و سیاستی که در قبال اسرائیل اتخاذ کرده، متفاوت با چیزی است که آمریکا و اتحادیه اروپا در آن اتفاق نظر دارند. صندلی روسیه در اجلاس بیلدربرگ ۲۰۰۷ خالی بود و «مذاکره با مسکو» تنها گزینه باقی مانده برای بحث در اجلاس گروه ۸ شد.
شرکت کنندگان بیلدربرگ
رتینگر که بیلدربرگ را بنیان نهاد و تا آخر عمرش (۱۹۶۰) دبیرکل آن بود، اساسنامه ای برای بیلدربرگ تهیه کرد. او سیمای شرکت کنندگان جلسات بیلدربرگ را اینگونه ترسیم میکند: «شهروند هر کشوری که به دفاع از اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی غرب اعتقاد داشته و در ترویج آن شخصا سهیم باشد، شایسته دعوت به اجلاس بیلدربرگ است. اما از آنجایی که موفقیت نشست ها به سطح شرکت کنندگان وابسته است، دعوت نامه ها برای افراد مهم و عمدتا سرشناسی ارسال میشود که از کانال تجارب، اطلاعات ویژه و نفوذشان در دوایر ملی و فوق ملی، می توانند اهداف مورد نظر بیلدربرگ را تحقق بخشند.»
شرکت کنندگان عمدتا بانکداران بزرگ، متخصصان جنگی، سران رسانه های تأثیرگذار و پرمخاطب، وزیران کلیدی، سرمایه گذاران بین المللی و رهبران سیاسی اروپا و آمریکای شمالی هستند. براساس اسناد موجود از اعضای فعال بیلدربرگ می توان به سران رسانه هایی چون «لوفیگارو»، «اکونومیست»، «تایمز»، «هرالدتریبیون» و…، افرادی چون دونالد رامسفلد وزیر جنگ سابق آمریکا، «دیوید راکفلر» میلیاردر و غول نفتی جهان، «هنری کیسینجر» از وزیران اسبق خارجه آمریکا، «پل ولفو ویتز» رئیس مستعفی بانک جهانی، دیک چنی معاون بوش، رئیسان شرکت های بزرگ بین المللی مانند نوکیا، کوکاکولا، مایکروسافت، پپسی و… اشاره کرد.
خبرنگاران جسور
در ۵۳ سال گذشته هیچ گونه لیستی از اسامیشرکت کنندگان و یا محتوای جلسات، از سوی گردانندگان بیلدربرگ منتشر نشده است. اما «جیم تاکر» و «الکس جانز» از جمله خبرنگارانی هستند که موفق شدهاند پس از سال ها تعقیب و گریز از پژوهش، اطلاعات ارزنده ای را در مورد اهالی بیلدربرگ به دست آورند. تاکر بیش از ۳۵ سال از عمر خود را در تعقیب بیلدربرگ بوده است. او یک روزنامه نگار ورزشی در نشریه کم تیراژ Spotlightبود، اما پس از اینکه در دهه ۷۰ به وجود بیلدربرگ پی برد، بازی موش و گربه را با اهالی بیلدربرگ آغاز کرد. تاکر هدف خود را افشای ماهیت شوم بیلدربرگ عنوان کرده و میگوید: «آنها از من متنفرند، چرا که من اجازه نخواهم داد بیلدربرگ با خیال راحت بر دنیا حکومت کند.»
این خبرنگار جسور اولین کسی بود که به جستجوی مکان برگزاری اجلاس بیلدربرگ پرداخت. شاید علت اینکه در سال های اخیر «کمیته سازماندهی» بیلدربرگ خود اقدام به اعلام شهر و تاریخ برگزاری اجلاس میکند، افشاگری های مستند تاکر باشد.
او می داند که اجلاس بیلدربرگ همیشه در ماه مه یا ژوئن و در یکی از هتل های پنج ستاره برگزار میشود. گاه، رسانه های تحت کنترل بیلدربرگ به منظور انحراف افکار عمومی، نام هتل های دیگری را محل برگزاری اجلاس معرفی میکنند. اما تاکر به خوبی می داند که چگونه از عهده این فریبکاری برآید. او به تمام هتل های پنج ستاره شهر اعلام شده مراجعه کرده و در تاریخ مورد نظر بیلدربرگ، درخواست اتاق میکند. وقتی مطمئن شد که هتل خاصی در آن تاریخ معین سرویس نمی دهد، مرحله بعدی جستجوی خود را آغاز میکند.
در سال ۱۹۹۹ که اجلاس بیلدربرگ در پرتغال برگزار میشد، تاکر به آنجا رفت و هتل مورد نظر بیلدربرگ یعنی هتل قیصر شهر «سینترا» را شناسایی کرد. او سپس با دفتر هتل تماس گرفت:
– «ببخشید، من به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده ام، اما متأسفانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام؟ مکان برگزاری نشست همانجاست؟
– بله، اینجا دقیقاً همان مکانی است که شما باید حضور داشته باشید.»
در پرتغال، مأموران سیا به حضور تاکر پی برده و به تعقیبش پرداختند. او که در اطراف هتل قیصر مشغول تهیه عکس بود، سریعاً خود را به اتومبیلش رساند و با «رانسون» همراه انگلیسی خود اقدام به فرار کرد. در حالی که اتومبیل سیا به دنبال تاکر افتاده بود، «رانسون» با سفارت بریتانیا در پرتغال تماس گرفت و درخواست کمک کرد. اما پاسخ سفارت به او این بود: «بیلدربرگ بسیار بزرگتر از قد و اندازه ماست، ما خیلی کوچک هستیم، فقط یک سفارتخانه کوچک. تنها کمکی که می توانیم به شما بکنیم این است که بگوئیم، سریعاً به محل اقامت خود برگشته و از آنجا تکان نخورید.» تاکر و همراهش به سختی توانستند از دست سیا جان سالم به در برند.
شیوه تاکر این است که در اطراف هتل استتار میکند و با دوربین خود از خودروهایی که وارد محل میشوند، عکس میگیرد. او تمامی افراد را شناسایی میکند. این خبرنگار جسور همه این افراد را در حال ورود به هتل اجلاس بیلدربرگ دیده است: «دیوید راکفلر» رئیس بانک منهتن، «آمبرتو آگنلی» رئیس کارخانه فیات، «ورنون جردن» دوست صمیمیبیل کلینتون، «هنری کسینجر» که هم اکنون از سران بیلدربرگ به شمار می رود، «ریچارد هولبروک» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل، «روبرت زولیک» معاون وزیر خارجه آمریکا و نامزد احراز پست ریاست بانک جهانی، «کانراد بلک» مدیرمسئول روزنامه «دیلی تلگراف» و صاحب بیش از ۴۸۰ نشریه در سر تا سر جهان، و بسیاری دیگر از اشخاص قدرتمند و صاحب نفوذ در عرصه های مختلف.
تاکر هم اکنون به عنوان «پیشگام جبهه ضد بیلدربرگی» از تمامی ابعاد پیدا و پنهان این سازمان مرموز آگاه است. او میگوید که بیلدربرگی ها از سال ۱۹۵۴ بر دنیا حکومت میکنند. به عقیده وی، بیلدربرگی ها تصمیم میگیرند که جنگ ها چه زمانی آغاز شوند، چقدر طول بکشند، و کی پایان یابند.
پیام تاکر به جهانیان این است: «من از مردم می خواهم بفهمند که این اجلاس، یک نشست عادی محرمانه نیست که در آن نخبگان گردهم آیند و در مورد مسائل مختلف به تبادل نظر بپردازند. بیلدربرگی ها تقریباً تمامی امور جهان را در دست دارند… و اگر این حرف مرا باور کنید، لطف بزرگی در حق «خود» کرده اید.»
در کنار تاکر، می توان نام «الکس جانز»، از گردانندگان سایت prison planetرا نیز به عنوان یکی از افشاگران ماهیت بیلدربرگ ذکر کرد. او موفق شد در سفری که به «اوتاوا» در کانادا داشت، به لیست کامل اشخاص دعوت شده به اجلاس کانادا (۱۱-۸ ژوئن ۲۰۰۶) دست پیدا کند.
اجلاس ۲۰۰۷ اسلامبول
صهیونیسم در سال جاری نیز، بار دیگر سران اقتصادی و سیاسی، بانکداران بزرگ، اعضای کمیسیون اروپا و عوامل اجرایی غرب را گردهم آورد.
«آمریکن فری پرس»، دستور کار اجلاس ۲۰۰۷ بیلدربرگ را «ایجاد یک اتحادیه آمریکایی متشکل از کشورهای غربی با واحد پول مشترک موسوم به «آمرو» (ترکیبی از دو کلمه Europeو America)، تعیین رئیس جدید بانک جهانی، چگونگی برخورد با روسیه، تعیین رئیس جمهور آینده آمریکا، مسئله هسته ای ایران» و… عنوان کرد.
سایت جانز ریپورت نوشت، «یکی از محورهای اصلی نشست بیلدربرگ ۲۰۰۷ نگرانی آمریکا و اروپا از توان بالای روسیه در بخش انرژی است. به گفته یک آمریکایی عضو بیلدربرگ، روسیه بعد از سال ها رکود اقتصادی هم اکنون علیه ایدئولوژی «جهان تک قطبی» موضع گرفته و در جهت تضعیف ابزار اصلی تحقیق این ایدئولوژی یعنی «ناتو» تلاش میکند.»
جیم تاکر نیز اینگونه ابراز عقیده کرد که «کشورهای اروپایی به دلیل سرمایه گذاری های میلیاردی خود در ایران، در مقابل هرگونه تئوری آمریکا مبنی بر مقابله نظامیبا تهران، موضع خواهند گرفت.»
هفتم مه ۲۰۰۷ سفارت ترکیه در آمریکا تائید کرد که اجلاس بیلدربرگ اول تا سوم ژوئن در اسلامبول برگزار خواهدشد، اما به هیچ عنوان مکان دقیق آن را اعلام نکرد. در اسلامبول، شهری که بیش از ۱۰۰ هتل دارد، پیدا کردن مکان دقیق اجلاس کار ساده ای نبود.
بیلدربرگ- که حال دیگر از آن حالت کاملاسری خارج شده و ده ها خبرنگار به دنبال افشای ماهیت آن هستند- سعی کرد با استفاده از رسانه های تحت کنترل خود در ترکیه، تصویر مثبتی از این اجلاس در افکار عمومی ایجاد کرده و با اعلام یک مکان جعلی، خبرنگاران را نیز به ۶۴ کیلومتر دورتر از هتل برگزاری اجلاس روانه کند. برخی روزنامه های ترکیه نوشتند که این اجلاس در هتل «کلاسیس» شهر «سیلیوری» در حومه اسلامبول برگزار خواهد شد. اما تاکر، ۳۱ مه، یک روز قبل از آغاز اجلاس، فاش کرد ۹۹درصد مطمئن است که این اجلاس در هتل «ریتز کارلتون» اسلامبول برگزار میشود. او علت این اظهارنظرش را حضور فشرده پلیس در اطراف هتل یاد شده اعلام کرد.
سایت رسمی هتل «ریتز کارلتون» نیز نشان می داد که اول تا سوم ژوئن هیچ سرویسی به مراجعه کنندگان داده نمیشود. به گفته خود تاکر، نیروهای امنیتی و پلیس مخفی او را به شدت تحت نظر داشتند. پلیس سرتاسر محدوده هتل را حصارکشی کرده بود و کل منطقه را کنترل میکرد.
هتل ریتز کارلتون ۲۴۰۳ مترمربع فضای برگزاری همایش و کنفرانس دارد. عکس های گرفته شده از هتل به وضوح نشان می دهند که ریتز کارلتون برای برگزاری یک اجلاس فوق سری کاملامناسب است. وجود جنگل و یک دریاچه بزرگ در اطراف هتل، آن را به یک جزیره تبدیل کرده است.
حدس اینکه شرکت کنندگان بیلدربرگ ۲۰۰۷ چه کسانی هستند، دیگر کار مشکلی نبود. اخیراً «ولفوویتز» به یک خبرنگار ترک گفته بود که در آینده نزدیک برای شرکت در یک اجلاس محرمانه، به اسلامبول خواهد رفت. کسانی چون هنری کیسینجر یهودی، دیوید راکفلر، یا «اتین داویگنون» ۷۳ساله که خبرگزاری بی بی سی ریاست او را در سازمان بیلدربرگ تائید کرد، «بتریکس» دختر پرنس برنهارد از بنیانگذاران بیلدربرگ، و ده هاتن دیگر نیز قبلا هویتشان افشا شده بود و پای ثابت اجلاس محسوب میشدند. با این حال، تاکر، جانز، دانیل استالین و دیگر «کاوشگران بیلدربرگ» توانستند چهره های جدیدی را در اجلاس ۲۰۰۷ شناسایی کنند.
سایت «جانزریپورت»، اول ژوئن به نقل از منابع خود در داخل بیلدربرگ نوشت، «روبرت زولیک» کاندیدای ریاست بانک جهانی به بیلدربرگ قول داده است که در قدرت بخشیدن به این «دولت واحد جهانی» تمامی توان خود را به کار گیرد؛ بیلدربرگ تصمیم گرفته است که زولیک رئیس بانک جهانی شود.» یک روز بعد، روزنامه «فانینشال تایمز»، از رسانه های تحت سلطه بیلدربرگ، این خبر را قطعی کرد: «روبرت زولیک رئیس جدید بانک جهانی است»! بانک جهانی در کنار صندوق بین المللی پول به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست های نئولیبرالیستی بیلدربرگ، هم اکنون پس از کناررفتن ولفوویتز، در انتظار ریاست زولیک، معمار توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) است.
از چهره های جدید اجلاس ۲۰۰۷، «ریک پری» فرماندار تگزاس بود که دفتر مطبوعاتی اش حضور وی را در نشست اسلامبول تائید کرد. به عقیده تاکر بیلدربرگ پری را رئیس جمهور بالقوه ای برای آمریکا می داند. تاکر میگوید، اگر پری سال آینده نیز در اجلاس بیلدربرگ حضور یابد، می توان او را یکی از مدعیان اصلی ورود به کاخ سفید قلمداد کرد.
اجلاس بیلدربرگ ۲۰۰۷ پایان یافت و اهالی آن دستور کار سال آینده جهان را به کشورهایشان بردند تا سیاست تشکیل یک دولت واحد جهانی تحت کنترل صهیونیسم را پیش ببرند. اما آیا سران صهیونیست خواهند توانست این آرزوی خود را تحقق بخشند؟ آیا ابزاری برای جلوگیری از تحقق این امر وجود دارد؟!
بزرگی میگفت، یک شعبده باز تا زمانی می تواند در فریفتن مردم موفق باشد که تماشاگران از «پشت پرده شعبده بازی» او بی خبرند. اگر کسی به پشت این پرده رفته و حقایق را برای مردم بازگو کند، سکه این شعبده باز از رونق خواهد افتاد.
اجلاس ۲۰۱۱ بیلدربرگ
یک بانکدار برجسته سوییسی روز ۳۰ می ۲۰۱۱ در مصاحبه با We Are Changeروابط عمیق بین سیستم بانداری سوییس را با بیلدربرگ افشا کرد. واضح است که بیلدربرگ از بانکهای سوییسی برای فعالیت های پولشویی، حمایت مالی از سرنگونی دولتها، قتل و نیز ورشکسته کردن کشورها استفاده میکند.
ژوزف آکرمن، مدیرعامل بانک دویچه و عضو کمیته اداره بیلدربرگ، به عنوان یکی از چهره های مهم مطرح است که دارای برنامه هایی است برای سانسور اینترنت و بستن یکی از آخرین مکانهایی که آزادی بیان با برنامه های آنها تداخل دارد تا کنترل کامل را برقرار کند.