برخی او را پیرو آئین مسیح(ع) مىدانند، چرا که قبل از بعثت پیامبر(ص) آئین رسمى و غیر منسوخ آئین او بوده است. برخی او را پیرو آئین ابراهیم(ع) مىدانند، چرا که او «شیخ الانبیاء» و پدر پیامبران است و در بعضى از آیات قرآن، آئین اسلام به عنوانآئین ابراهیم معرفى شده است(حج، آیه ۷۸). گرایش حنیفى از گرایشهاى شناخته شده در مکه بود و به ویژه در میان بنى هاشم و دیگر تیرههاىقریش افرادى خود را ابراهیمى مذهب مىدانستهاند و گفته ابن اسحاق که پیامبر پیش از بعثت بر دین قومش بود را مىتوان در اینراستا تفسیر کرد.(سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۲۵۳) بعضى نیز گفتهاند مىدانیم آئینى داشته است اما آیین او بر ما روشن نیست!
بى شک پیغمبر گرامى اسلام (ص) قبل از بعثت، از یکتاپرستى دور نشد، از هر نوع شرک پاک بود و هرگز بر بت سجده نکرد. تاریخزندگى او نیز به خوبى این معنى را منعکس مىکند، بدان گونه که در نوجوانى وقتى بحیرا او را به لات و عزّى قسم داد، محمد(ص) آن دو را مبغوضترین چیز براى خود برشمرد ( دلائل النبوه، بیهقى، ج۲، ص۳۵). از امیرمؤمنان (ع) درباره رسول خدا (ص) سوال شد که :
آیا بتى را – حتى براى یک بار – عبادت کرده است؟ حضرت فرمود: نه . سوال شد: آیا خمر نوشیده است؟ فرمود: نه (سبل الهدى و الرشاد، ج۲، ص ۲۰۰).
ابن اسحاق مىگوید:
«رسول خدا)ص( در حالى به جوانى رسید که خداوند او را مراقبت کرده و از پلیدهاى جاهلى حفاظت مىکرد زیرا اراده آن داشت تاکرامت رسالت به او دهد».( سیره ابن اسحاق، ص ۷۸ و ر.ک: السیره النبویه، ابن هشام، ج ۱، ص ۱۸۳)
اما درباره آیین او پیش از نبوت چند نظر وجود دارد :
۱. برخی او را پیرو آئین مسیح(ع) مىدانند، چرا که قبل از بعثت پیامبر(ص) آئین رسمى و غیر منسوخ آئین او بوده است.
۲. برخی او را پیرو آئین ابراهیم(ع) مىدانند، چرا که او «شیخ الانبیاء» و پدر پیامبران است و در بعضى از آیات قرآن، آئین اسلام به عنوانآئین ابراهیم معرفى شده است(حج، آیه ۷۸). گرایش حنیفى از گرایشهاى شناخته شده در مکه بود و به ویژه در میان بنى هاشم و دیگر تیرههاىقریش افرادى خود را ابراهیمى مذهب مىدانستهاند و گفته ابن اسحاق که پیامبر پیش از بعثت بر دین قومش بود را مىتوان در اینراستا تفسیر کرد.( سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۲۵۳(
۳. بعضى نیز گفتهاند مىدانیم آئینى داشته است اما آیین او بر ما روشن نیست!
۴. اینکه پیامبر(ص) شخصاً برنامه خاصى از سوى خداوند داشته که بر طبق آن عمل مىکردهاست و در حقیقت این آئین مخصوصخودش بوده است، و این آیین تا زمانى که اسلام بر او نازل گشت، ادامه داشت. شاهد این سخن حدیثى است که در نهج البلاغهآمدهاست که میگوید: «H}و لقد قرن الله به صلى الله علیه و آله من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم ومحاسن اخلاق العالم لیله و نهاره…{؛ ( نهج البلاغه فیض الاسلام، جز ۴، خطبه ۲۳۴، بند ۶۱ ص ۸۱۱ چاپ وزیرى؛ نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه ۱۹۲ ص ۳۰۰ ) خداوند از آن زمان که رسول خدا از شیر بازگرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وىساخت، تا شب و روز او را به راههاى مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد».
مأموریت چنین فرشته اى دلیل بر وجود یک برنامه اختصاصى است. شاهد دیگر اینکه در هیچ تاریخى نقل نشده است که پیغمبر اسلام(ص) در معابد یهود و یا نصارى یا مذهب دیگر مشغول عبادت شده باشد، نه در کنار کفار در بتخانه بود، و نه در کنار اهلکتاب در معابد آنان، در عین حال پیوسته خط و طریق توحید را ادامه مىداد، و به اصول اخلاق و عبادت الهى سخت پاى بند بود.روایات متعددى نیز در منابع اسلامى آمده است که پیامبر(ص) از آغاز عمرش مؤید به روح القدس بود و با چنین تأیید مسلماً براساس الهام روح القدس عمل مىکرد. علامه مجلسى معتقد است از آن زمانى که حضرت محمد به رشد عقلى رسید پیامبر بود. بهاعتقاد او، پیامبر اسلام قبل از مقام رسالت داراى مقام نبوت بوده، گاه فرشتگان با او سخن میگفتند، و صداى آنها را مىشنید، و گاه دررؤیاى صادقه به او الهام الهى مىشد، و بعد از چهل سال به مقام رسالت رسید و قرآن و اسلام رسماً بر او نازل شد.( بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۷۱)
میرزاى قمى مى گوید: حق این است که پیامبر اسلام پیش از بعثت بر اساس دین خودش عبادت مى کرد چون آن حضرت از همهپیامبران برتر است و اگر پیامبراسلام تا چهل سالگى پیامبر نباشد در این صورت حضرت عیسى، و حضرت یحیى از آن حضرتبرتر خواهند بود. چون حضرت عیسى و حضرت یحیى در بچگى پیامبر بودند.( قوانین الاصول، ج۱، ص ۲۵۵،چاپ رحلى سنگى قدیمى)
ابن ابى الحدید روایتى را از حضرت امام باقر علیه السلام نقل مىکند که فرمود:
خداوند بر همه پیامبران خود فرشتگان را گماشته است. مأموریت این فرشته ها محافظت از اعمال آنها و تبلیغ رسالت مى باشد. خداوند از آن زمان که حضرت محمد(ص) از شیر گرفته شد، فرشته بزرگى را بر آن حضرت گماشت. این فرشته آن جناب را بهسوى خیرات و اخلاق خوب هدایت مى کرد و از بدیها و اخلاق بد باز مى داشت و همین فرشته بود که پیش از آنکه آن حضرت بهدرجه رسالت برسد او را با «السلام علیک یا رسول الله» صدا مى کرد و پیامبر هنوز جوان بود که با این جمله صدا زده مى شد.( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱۳، ص ۲۰۷ .)
همچنین همه شرایع آسمانى بعد از حضرت ابراهیم(ع) را به یک معنا آیین ابراهیمى مىخوانند الان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، پیرو دین حنیف ابراهیمى نیز شمرده مىشوند. این مسأله نافى پیروى از پیامبران بعد از حضرت ابراهیم(ع)نیست؛ بلکه مقصود از «آیین ابراهیم» همان آیین توحید و یکتاپرستى است و شاید اشتهار آن به جهت بروز و جلوه بسیار نیرومند توحیدى آیین حضرت ابراهیم(ع) و نقش برجسته آن در مبارزه با مظاهر شرک باشد؛ هرچند انبیاى پیشین و پسین نیز موحد بودهاند. در عین حال گاه شرایط اجتماعى، یکى از جلوههاى اولیاى دین و یا تعالیم آن رابارزتر و آشکارتر مىکند. همین مسأله در مورد یکتاپرستى صادق است؛ یعنى، تأثیر تاریخى حضرت ابراهیم(ع) دراین مسأله، بسیار گسترده و شفاف است و همین باعث شده که همه یکتاپرستان پس از آن حضرت را، ابراهیمى مىخوانند.
لازم به ذکر است اگر پیروى پیامبر از حضرت ابراهیم را بپذیریم، این پیروى به معناى التزام پیامبر به شریعت ابراهیم نیست بلکه بهمعناى هم سویى در عقاید یعنى توحیدى بودن است و این مساله وصف دین حضرت موسى(ع) و حضرت عیسى(ع) نیز بوده استکه همه به ادیان ابراهیمى اشتهار داشتهاند.
با توجه به برگزیدگى پاسخ چهارم، این نکته را مىتوان یادآور شد که با جزم نمىتوان آیینى را براى پیش از دوران بعثت پیامبر برشمرد و لیکن محمد(ص) مومن موحدى بود که خدا را مىپرستید و نسبت به آنچه که برایش شریعت الهى و دین حنیفابراهیمى بود رهنمون مىساخت، پایبند بود. همانا که او برترین و کاملترین خلق در خلقت، رفتار وخرد بود و برترین فرشته نیز او را تعلیم مىداد و به محاسن اخلاق راهنمایش مىکرد.( الصحیح، ج۲، ص ۱۹۷)،
نکته دیگر این که اگر پیامبراکرم(ص) به عنوان عیسوى مشهور مىشدند، چه بسا این مسأله باعث مىشد که انحرافات پدید آمده و مسیحیان دین مسیح(ع) را به ایشان چسبانده و یا چنان تبلیغ مىگردند که پیامبر اسلام(ص) شریعت خود را از متون مسیحى دریافت کرده و با دستکارىهایى ادعاى نبوت نموده است.
نکته دیگر اینکه دلیلى وجود ندارد که پیامبراکرم(ص) لزوماً مىبایست مانند دیگران پیش از بعثت از آیین مسیح پیروى کند؛ زیرا برحسب برخى از شواهد آن حضرت پیش از رسالت نیز تأیید شده از سوی خدا بودهاند؛ یعنى به ایشان به گونهاى هرچند به صورت الهام و یا در خواب حقایق غیبى وحى مىشده و روحالقدس همراه ایشان بوده است و براساس وظایف خاصى که خداوند از ایشان مىخواسته، عمل مىکردهاند، لیکن در چهل سالگى به «رسالت» مبعوث گردیدند؛ یعنى فرشته وحى و پیک الهى برایشان فرود آمد و تبلیغ و دعوت اجتماعى به سوى آیین جدید الهى را بر دوش او نهاد.
برای اطلاعات بیشتر به این مآخذ می توان مراجعه کرد:،
۱. بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۷۱ تا ۲۸۱ به طور گسترده
۲. قوانین الاصول، میرزای قمی، جلداول ص ۲۵۵.
۳. الصحیح من سیره النبی، ج ۱، ص ۱۵۶ چاپ جامعه مدرسین،سه مجلدی
۴. سیره رسول خدا، جعفریان، ص ۱۸۲.
منبع: مشرق