به گزارش پایگاه خبری “ورلد تریبیون “، بینندگان تلویزیون همواره هدف بمباران قدرتمند بودهاند، گویی به شرایط حاکم در اواخر دوران سلطنت امپراطوری روم بازگشتهایم، به دوران فساد، انحطاط اخلاقی، لذتگرایی، و سستی باورهای معنوی.
به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خبرگزاری فارس، پایگاه خبری “ورلد تریبیون ” در مقالهای به قلم “جفری کاهنر ” مینویسد، بینندگان تلویزیون همواره هدف بمباران قدرتمند بودهاند. گویی به شرایط حاکم در اواخر دوران سلطنت امپراطوری روم بازگشتهایم- فساد، انحطاط اخلاقی، لذتگرایی، و سستی باورهای معنوی.
* دیدگاه “هالیوود ” را میتوان به طور خلاصه در یک نظریه تعیین کننده خلاصه کرد: نفرت از طبقه متوسط جامعه آمریکا
هالیوود تصمیم دارد دنیا را دگرگون سازد. این مضمون اصلی آخرین کتاب “بن شاپیرو ” است. شاپیرو در کشور ما روزنامهنگار و مجری میزگردهای رادیویی است. محافظهکار اجتماعی ثابت قدمی که به اهمیت مبارزه- و برنده شدن- در تهاجم فرهنگی پی برده است. او به نحو قانع کنندهای ثابت میکند که به مدت چند دهه تلویزیون، ابزار تبلیغاتی هالیوودیها بوده است. هدف نویسندگان، عوامل اجرایی و تهیهکنندگان، تنها پول درآوردن و بالا رفتن از نردبان شهرت نیست؛ بلکه این دسته، ایدئولوگهای آزادیخواهی هستند که موضوعات افراط گرایانهای نیز در دستور کار خود دارند – موضوعاتی نظیر سقط جنین، همجنس گرایی، افزایش مالیاتها، دولت بزرگ، بارداری قبل از ازدواج، بیقیدوبندی جنسی، سهمیهبندی نژادی، فمینیسم، و دینگریزی. دیدگاه هالیوود را میتوان به طور خلاصه در قالب یک نظریه مسلط خلاصه کرد: نفرت از طبقه متوسط جامعه آمریکا.
* مردم به صورت میانگین بیش از ۴ ساعت در روز هدف بمباران تلویزیون قرار میگیرند
منتقدان اجتماعی همواره تلویزیون را با عناوینی چون “آشغال ” به باد انتقاد گرفتهاند- سرگرمیبی معنای توده مردم نادان. آقای شاپیرو با این دیدگاه موافق نیست. او خاطر نشان میکند که بسیاری از این برنامهها از کیفیت تولید بالایی برخوردار بوده و سرگرم کننده هستند. مردم آمریکا به تماشای تلویزیون معتاد شدهاند. تلویزیون آنها را افسون و از خود بیخود کرده است. بر اساس آمار شرکت پژوهش رسانهای “نیلسن “، بینندگان به طور متوسط بیش از چهار ساعت در روز به تماشای برنامههای تلویزیونی مشغولند.
* پیام برنامههای هالیودی غالباً مشابه است: نوجوانان بیش از پدر و مادرشان میدانند
دستاندرکاران صنعت تلویزیون آگاهانه در صدد حمله به اصول اخلاقی طبقه متوسط جامعه و وطنپرستی هستند. میپرسید چگونه؟ با تولید مداوم داستانها و زیرنویسهایی در برنامههای تلویزیونی که هدفشان ترویج آرمانهای شیک زندگی لیبرالی است. یکی از برنامههای تلویزیونی که نقطه عطفی در این صنعت بود، سریال تلویزیونی “همه اعضای خانواده ” بود. شخصیت “آرچی بانکر ” نماد کاریکاتوری و تجددطلب محافظهکاران بود- نادان، نژادپرست، و بیگانهستیز. این سریال همواره جنگ ویتنام را محکوم میکرد و حتی سربازان فراری را به عنوان قهرمانان جنگ میستود. به علاوه این سریال پیشگام شیوه نوینی در چگونگی به تصویر کشیدن شخصیت پدر شد؛ “آرچی ” مرد متعصبی که از قشر کارگر برخاسته، از دامادش، “میتد ” (با بازی چپگرای نفرتانگیز “راب راینر “) که مخالف جنگ و به لحاظ اجتماعی مسامحهکار است، ناآگاهتر است. برنامههای تلویزیونی دیگر مانند “سیمپسونها ” که در سالهای بعد تولید شد، حمله هالیوود به نفوذ و توانایی والدین را شدت بخشید. پیام چنین برنامههایی غالبا مشابه است: نوجوانان بیش از پدر و مادرشان میدانند.
* “ساینفلد “- که شاید موفقترین مجموعه تلویزیونی باشد- گویای نوعی پوچانگاری شهری بود
آقای “شاپیرو “، بسیاری از سریالهای کمدی پرمخاطب را مورد بررسی قرار میدهد. سریال “دوستان “، پرچمدار آزادیخواهی پسامدرن بود. این مجموعه تلویزیونی هم جنس گرایان زن، طلاق و روابط هرزه جنسی را میستود. مضمون برانگیزنده مجموعه “دوستان “، جایگزینی دوستان به جای خانواده بود. شخصیتهای مجموعه، طغیان کولیها در برابر جامعه سنتی آمریکا را مجسم میکردند. “ساینفلد “- که شاید موفقترین مجموعه تلویزیونی باشد- گویای نوعی پوچانگاری شهری بود. مشخصه اصلی دنیای شخصیتهای “ساینفلد “، فقدان اصول مسلم اخلاقی بود. همه آنها خودشیفتگان خودخواهی بودند که تنها به یک چیز توجه داشتند: خودشان.
* طی دهه گذشته برنامههای تلویزیون وقیحانهتر، فاسدتر، و مستهجن تر شده است
اما طی دهه گذشته برنامههای تلویزیون وقیحانهتر، فاسدتر، و مستهجنتر شده است. مجموعه “سکس و شهر ” نمونه بارز چنین روندی است. این مجموعه هرزگی زنان را نه تنها پدیدهای بهنجار، بلکه مفید برای سلامتی جلوه داد. زنان را از صفات انسانی تهی میکرد و آنها را تا حد ابزاری برای رابطه جنسی تنزل داد. این حقیقت که شخصیتهای این مجموعه تبدیل به نمادهای فرهنگی شدهاند، نشان دهنده میزان انحطاط جنبش زنان است. فمینیسم دیگر به مساله دریافت دستمزد برابر در مقابل ساعات کاری برابر نمیپردازد؛ زبلکه به انقلاب جنسی مخرب دهه ۶۰ روی آورده است.
* شرایط فعلی جامعه آمریکا مانند شرایط حاکم در اواخر دوران سلطنت امپراطوری روم است – فاسد، رو به انحطاط، لذتگرا، و سست از لحاظ معنوی
برنامههای دیگر مانند برنامه “پوستها ” در کانال “امتیوی “، چیزی به جز هرزهنگاری های کودکانهای که ظاهر برنامههای تلویزیونی مستند را به خود گرفته، نیست. این مجموعه نوجوانان نابالغی را نشان میدهد که مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف میکنند و رابطه جنسی دارند. اینکه این برنامه اسمیبه عنوان ابزار سرگرمیبرای خود دست و پا کرده است، نشان دهشتباری بر این حقیقت است که آمریکا در سراشیب سقوط اخلاقی قرار گرفته است. شرایط فعلی جامعه ما مانند شرایط حاکم در اواخر دوران سلطنت امپراطوری روم است- فاسد، رو به انحطاط، لذتگرا، و سست از لحاظ معنوی.