فارس: از ابتدای ماه مبارک رمضان و همزمان با پخش سریالهای مناسبتی از تلویزیون، تاکنون دو کودک به تقلید از برخی از این سریالها دست به خودکشی زدهاند و نگرانیهایی را در سطح جامعه به دلیل اثرگذاری منفی این آثار به وجود آوردهاند.
اصلیترین رسالتی که بر دوش رسانه ملی قرار دارد، فرهنگسازی برای آحاد جامعه مطابق با اصول کلی نظام جمهوری اسلامی است.
ارائه فرهنگ و تبیین دیدگاههای کلی نظام راههایی است که سازمان صدا و سیما میتواند به وسیله جلسات گفتوگو و همچنین برنامههایی مانند سریالها برای پیشبرد اهداف نظام از آنها استفاده کند.
اما اگر این اقدامات به نحو شایسته صورت نگیرد نتیجهای کاملاً معکوس به همراه دارد و ضمن اینکه جامعه نسبت به اثربخشی آثار سیمای ملی بیتفاوت میشود، گرایش به سمت استفاده از شبکههای ماهوارهای را هم بالا میبرد.
متأسفانه سالهاست که گویا مدیران رسانه ملی در شناخت نیازهای جامعه دچار سردرگمی شدهاند و نتوانستهاند برنامههای خود را آنطور که باید، به مخاطبان ارائه دهند.
درباره برنامههای مذهبی که از تلویزیون پخش میشوند باید گفت معمولاً تولیدات مذهبی با محوریت موضوعات کلیدی مانند امام زمان(عج) و موضوع مهدویت و در مجموع برنامههای عقیدتی به ساعات پایانی شب که کمتر مورد توجه و بازدید مخاطبان قرار میگیرد منتقل میشود و این در حالی است که آثاری به مراتب کم اهمیتتر و سریالهای طنز سطحی یا برنامههای تبلیغاتی ساعات مناسب پخش را در اختیار خود دارند.
وقتی بهترین زمان پخش به تبلیغ “تشک” اختصاص پیدا میکند
مثلا برنامهای که در آن یک روحانی به شکلی بسیار زیبا از لزوم تعامل با جوانان و شنیدن حرفهای آنها از سوی مسئولان سخن میگوید و به بیان راهکار میپردازد در نیمهشب پخش میشود و در مقابل مدیرعامل یک مجموعه تولید «تشک» بهترین زمان پخش را در اختیار میگیرد تا محصول خود را تبلیغ کند.
در خصوص سریالها و مجموعههایی که از شبکههای مختلف پخش میشوند هم باید گفت به نظر میرسد این آثار در بیشتر موارد برای گذراندن وقت به درد میخورند و پیام خاصی را به مخاطب منتقل نمیکنند.
آموزههای دینی را از یانگوم، جومونگ و کلید اسرار بیاموزیم
مدیران سیما باید به این سوال پاسخ دهند که وقتی تاریخ دینی و ملی ایران سرشار از موضوعات مختلف برای تولید آثار تلویزیونی در زمینههای تاریخی، دینی و آموزنده است چرا باید مخاطب ایرانی باید آموزههای اخلاقی را به جای داشتههای داخلی از شخصیتهایی مانند اوشین، یانگوم، جومونگ یا حتی کلید اسراری که نشاندهنده مسلمان غیر شیعی است دریافت کند.
متأسفانه مدیریت سیما به اثرگذاری سوء این مجموعهها و حتی برخی سریالهای ایرانی بر مخاطبان توجهی ندارد و صرف تولید آثار، آنها را راضی کرده است.
به عنوان مثال، وقتی در جریان پخش سریال به اصطلاح طنز “ساختمان پزشکان” بسیاری از مخاطبان به محتوای این مجموعه که به شدت با جو حاکم بر غالب خانوادههای ایرانی در تضاد بود اعتراض کردند، هیچ واکنشی به آثار منفی این مجموعه که بر ذهن مخاطبان نوجوان میگذاشت نشان داده نشد. قطعاً در آینده شاهد این اثرات و تغییر رفتار بین افراد خانواده مخصوصاً فرزندان و والدین خواهیم بود.
اولین بازخورد ۵ کیلومتر تا بهشت: خودکشی نوجوان ۱۲ ساله با روسری
متأسفانه هفته گذشته و بعد از پایان ماه مبارک رمضان، یک پسر ۱۲ ساله به نام محمدمهدی به تقلید از سریال ۵ کیلومتر تا بهشت، دست به خودکشی زد تا ببیند والدینش بعد از به کما رفتنش، درباره او چه میگویند.
محمدمهدی، زمانی که والدینش در خانه حضور نداشتند مقابل چشمان برادر کوچکترش اقدام به خودکشی کرد و برخلاف روح پریشان سریال ۵ کیلومتر تا بهشت، فقط یک هفته توانست به حرفهای والدینش گوش دهد و آنها بعد از یک هفته که پزشکان مرگ مغزی او را اعلام کردند، با موافقت برای پیوند اعضای بدن محمدمهدی، او را به خاک سپردند.
در فضای سینمای جهان این کار مرسوم است که تولیدکنندگان بر حسب محتوای مجموعه تولید شده، مخاطب خود را از نظر سنی مشخص میکنند و در مواردی که مجموعه به هر دلیلی برای مخاطب با سنین پایین مناسب نباشد با راههای مختلف آن را اعلام میکنند تا نوجوانان این مجموعه را نبینند اما در سینما و تلویزیون ایران این کار کمتر صورت میگیرد.
حال باید دید آیا مسئولان صدا و سیما متوجه قدرت زیاد نفوذ و اثرگذاری مثبت و منفی آثار خود بر ذهن مخاطب شدهاند یا همچنان میخواهند بدون توجه به انتقادات مسیر قبلی خود را با همان رویکرد ادامه بدهند.
آرزوی آقای مدیر؛ جوانان شبیه “امیرحسین” و “آیدا” باشند
پورمحمدی، مدیر شبکه سوم سیما در مراسم تقدیر از عوامل تولید سریال ۵ کیلومتر تا بهشت اظهار امیدواری کرد که در آینده پسران و دختران جامعه از نظر اعتقادی و حجاب شبیه به “امیرحسین” و “آیدا” (بازیگران این سریال) باشند.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا ما باید همیشه هنرمندان را فقط در آثار تلویزیونی (حرفی از سینما نزنیم بهتر است) با حجاب ببینیم. چرا آقای پورمحمدی وضعیت ساختگی و مصنوعی بازیگران مخصوصاً بازیگران زن را باید به عنوان الگویی برای جوانان معرفی کند.
آیا مدیران سیما و آقای پورمحمدی هنوز در عالم چند دهه قبل سیر میکنند که مردم فقط از طریق تلویزیون تغذیه شوند و افراد را همان گونه که در تلویزیون هستند باور کنند؟
آیا آقای پورمحمدی لحظهای به این موضوع فکر نمیکند که جوانان میتوانند وضعیت اصلی پوشش بازیگران را از راههای دیگر ببینند. آیا مردم از خود نمیپرسند که این چه فیلمیبود که حداقل تأثیر را روی بازیگران خود مجموعه نگذاشته تا زمان پخش مراسم تقدیر از عوامل مسئولان مجبور به سانسور حضور بسیاری خانمها نشوند؟
مسئولان سیما چگونه میخواهند پاسخ این تضادها را که در ذهن مخاطب ایجاد میشود را بدهند.
بهتر است مدیریت سازمان صدا و سیما توجه بیشتری نسبت به انتقادها داشته باشند تا در آینده شاهد ارتقای کیفیت مجموعههای تلویزیون باشیم.
نوجوان دیگری به ۵ کیلومتری بهشت رسید
طبق آخرین شنیدهها قبل از اینکه محمدمهدی خود را به بهشت برساند نوجوان دیگری با الگوگیری از یکی دیگر از سریالهای ماه مبارک رمضان، خود را به دار آویخت.
این پسر نوجوان یزدی به تقلید از یکی دیگر از سریالهای ماه رمضان خود را به دار آویخت تا بعد از آن فرشته نجات خود را ببیند.