نماز و توبه در کنار ستون توبه یا “استوانه ابولبابه” فضیلت دارد؛ ستونی که پیامبر اسلام نماز را در جوار این ستون به جای آورد.
به گزارش مهر، ستون توبه را “استوانه ابولبابه” نیز نامیدهاند. چه اینکه ابولبابه، پس از کارى که به سود یهودیان بنىقریظه از او سر زد، تحت فشار وجدان قرار گرفت و به منظور توبه و تنبیه خویش، خود را به ستون بست و افزون بر ده شبانه روز بر آن حال باقى ماند و تنها در اوقات نماز و هنگام قضاى حاجت دخترش او را از ستون مىگشود.
تا اینکه بر پیامبر خداصلى الله علیه وآله در مورد پذیرش توبه ابولبابه وحى نازل شد، آن حضرت به مسجد آمد و او را از ستون باز کرد. نماز و توبه در کنار این ستون فضیلت دارد.
ستون توبه در کجای مسجدالنبی است
ستون توبه بین منبر و حجره، یک ردیف ستون قرار دارد که منتهای حدّ مسجدالنّبی، قبل از توسعه دو خلیفه دوم و سوم است.
در ردیف این ستونها، منبر و محراب واقع شده است و امروزه با نصب نرده های مسی، آن را مشخّص کردهاند. روبه روی ستونهای مذکور که با میله های مسی به هم مربوط شدهاند، یک ردیف پنج تایی ستون مدوّر از منبر در غرب تا حجره ـ به سوی شرق ـ احداث شده است.
ستون توبه دومین ستون از سمت حجره یا چهارمین ستون از سمت منبر است. به نشانی دیگر، ستون توبه در مکانی قرار گرفته است که ستون عایشه در سمت غربی آن و ستون السریر در شرق آن واقع شده است.
ماجرای تاریخی ستون توبه
ستون توبه یادآور خاطره اى است درباره یکى از اصحاب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به نام «ابولبابه». زمانى که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه مواجه با خندق شدند به فکر اتحاد با یهودیان بنى قریظه افتادند که در قسمت جنوبى مدینه ساکن بودند و مى توانستند با گشودن دروازه هایشان احزاب را به مدینه راه دهند. یهودیان بنى قریظه با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیمان داشتند و به رغم این پیمان با مشرکان همراهى کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به سراغ بنى قریظه رفت و آنان را در حصار گرفت.
ابولبابه از طرف رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نزد بنى قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وى از روى بى توجهى با اشاره به آنان گفت: چون نقض عهد کردهاند مرگ در انتظار آنهاست. این سخن مى توانست بنى قریظه را به دفاعى سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطاى خویش شده بود از قلعه بنى قریظه خارج شده و مستقیم به سوى مسجد رفت و خود را به یکى از ستونها بست و شروع به گریه و زارى کرد و نماز خواند، خداوند ضمن آیاتى، توبه او را پذیرفت و از مسلمانان خواست تا خیانت نکنند. این ستون به خاطر همین نقل، به نام «ستون توبه» معروف است.
استناد روایاتی از امام محمّد باقر و جعفربن محمد (علیهم السلام) واقعه مذکور را تأیید کردهاند و عدّه ای دیگر ماجرا را مربوط به غزوه تبوک دانستهاند که ابولبابه با تنی چند از مسلمانان به واسطه علاقه به اموال خود در مدینه ماندند و پس از خروج پیامبر از کار خود پشیمان شدند و گفتند: “ما در سایه و راحت و آسایش و پیامبر و صحابه او در جهاد و شدّت و رنج! به خدا که ما خود را در ستون های مسجد ببندیم و خویشتن باز نگشاییم تا رسول بیاید و ما را باز گشاید و توبه ما را قبول و عذر ما بپذیرد.”
ابن زباله در “تاریخ مدینه” به روایت عمر بن عبدالله به نقل از محمد بن کعب اشاره میکند که گفت: “پیامبر اسلام نماز را در جوار ستون توبه به جای می آورد.”
به روایت دیگر، عمربن عبدالله تصریح می کند: ” آن، ستونی بوده که فقرا و مساکین به گرد آن حلقه می زدند و پیامبر با آنان به گفتگو می پرداخت.”
در سندی دیگر به نقل از ابن عمر و ابن ماجه (در سنن) آمده است: “رسول اسلام برای اعتکاف، کنار ستون توبه بیتوته میکرد…” کلینی در «فروع الکافی»، باب فضل المقام بالمدینه، به نقل از علی بن ابراهیم و او از حماد، از حلبی، از ابوعبدالله و به سندی دیگر از طریق معاویۀ بن عمار، ابوعبدالله تصریح میکند که پیامبر”روزی را درکنار ستون توبه با زیارت و عبادت بگذرانید.”